فرار از کتابخانه ی آقای لمونچلو
وقتی کایل متوجه میشود که مشهورترین بازی ساز جهان،کتابخانه ی جدیدی در شهرشان ساخته و قرار است از چند نفری دعوت کند تا یک شب کامل را در کتابخانه اش بگذرانند،تصمیم میگیرد هر طوری شده،یکی از آن چند نفر باشد. اما بر خلاف تصور او،قسمت سخت ماجرا،وارد شدن به کتابخانه نیست بلکه،خارج شدن از آن است! برای بیرون رفتن از کتابخانه یک راه مخفی وجود دارد و بچه ها باید با استفاده از سرنخ های موجود در کتاب ها،این راه مخفی را کشف کنند. اینجا دیگر خوش شانس بودن کافی نیست.
مشخصات
- نویسنده
- کریس گرابنستاین
- مترجم
- مژگان ایمانی
- قطع
- رحلی
- نوع جلد
- شومیز
- تعداد صفحات
- 288
از همین نویسنده
من جوکترینم 3 (یک داستان نوجوانانه)
همه میدونن این بچه خیلی جوکه تازه ثابت کرده میتونه از بعضیها هم جوکتر باشه ولی واقعا جیمی گریم جوکترین بچهی روی زمینه؟ هنوز خودم باورم نمیشه ولی من یعنی جیمی گریم، بالاخره به مرحلهی نهایی مسابقهی بانمکترین بچهی دنیا که توی هالیوود برگزار میشه راه پیدا کردم، باید مسابقهی خفن و سختی باشه، ولی من با کمک دوستهام و همهی هوادارهایی که تازگیها...
من حتی توی تلویزیون هم جوکم 4 (یک داستان نوجوانانه)
«باحالترینترین کار دنیا میدونی چیه؟ اینکه یه عالمه آدم غریبه رو از خنده رودهبر کنی! «جیمی گریم» یه کمدین سرپایی اونم از نوع نشسته ست! چون روی صندلی چرخداره! اون یکی از بانمکترین بچههای دنیاست که میتونه حتی زامبیها رو هم بخندونه! جیمی میگه: کمدی تلفات زیادی میده اگه برای خندوندن آدما از مسخره کردن دوستات شروع کنی! اینجوری همه ازت ناامید میشن! پس...
من جوکم 1 (یک داستان نوجوانانه)
تا حالا شده یه کار مسخره بکنین؟ مثلا بخواین یه جماعت غریبه رو بخندونین؟از همین کارا که توی برنامه ی «خندوانه»ی رامبد جوان میکنن!جیمی گریم یه کمدین نشسته ست که میخواد تو مسابقه ی بانمک ترین بچه ی دنیا شرکت کنه!مسابقه ای که استند آپ کمدیه!یعنی کمدی ایستاده! جیمی خیلی زندگی عجیبی داره،وسط حرفاش تو این کتاب میخونین: من با لبخند زندگی میکنم. تو راز زمین نخوردن...
من حتی جوکترم 2 (یک داستان نوجوانانه)
یخواین نخواین،می خندین،قهقه می زنین و هروکرتون میره بالا! ببینم شما می دونین چطوری استعدادتون رو نشون بدین؟من توی مسابقه ی بانمک ترین بچه ی زمین،استعدادم رو نشون دادم!یه جوری همه دنیا رو مجذوب کردم! من جیمی گریم هستم،تو یه کلام،بانمک ترین بچه ی روی زمین درسته نمیتونم راه برم و روو ویلچر می شینم اما هیچ کس نمیگه،آخی طفلکی معلوله! همه میگن من یه گوله نمکم...
جزیره ی دکتر لیبریس
اگر شخصیت های داستانیمورد علاقه تان زنده میشدند و جلوی چشم ها ی شما رژه میرفتند،چه میکردید؟ این اتفاق برای بیلی افتاده! او انسال تابستان را در خانه ی دکتر لیبریس می گذراند و در عین ناباروری،درگیر اتفاق های عجیبی میشود؛ هروقت بیلی یکی از کتاب های کتابخانه ی شخصی دکتر لیبریس را باز میکند،صداهایی را از توی جزیره ی وسط دریاچه میشنود! انگار داستان هایی که...
المپیک در کتابخانه ی آقای لمونچلو
دخترکها، پسرها، خوانندگانی با هر سن و سال به اولین المپیک کتابخانهای خوش آمدید! کایل و هم تیمیهایش بازگشتهاند و بازی ساز معروف دنیا، لویجی لمنچلو دوباره دست به کار شده است. این بار لویجی لمنچلو تیمهایی را از سرتاسر آمریکا دعوت کرده است تا در اولین المپیک کتابخانهای شرکت کنند. سرگرم کننده است؟ مثل آگهیهای تبلیغاتی که میگفتند ...سلام! دوباره...