آماده شدن برای اردوی تابستانی اصلا کار راحتی نیست؛ مخصوصا برای بچه قورباغهها! ولی وگی هم مثل خیلی از بچه قورباغهها ذوق دارد با دوستهایش به اردو برود و قایق سواری کند و مسابقهی شنا بدهد.
دور بودن از مامان و بابا و تنها ماندن در خانه اصلا کار راحتی نیست؛ مخصوصا برای بچه قورباغهها! ولی وگی هم مثل خیلی از بچه قورباغهها دوست دارد با بزرگترها به مهمانی برود، نه اینکه شب زود بخوابد.
درست رفتار کردن در رستوران آنطور که به نظر میآید راحت نیست؛ مخصوصا برای بچه قورباغهها! ولی وگی هم مثل خیلی از بچه قورباغهها دوست دارد با مامان و بابایش به رستوران برود و غذای خوشمزه بخورد و حسابی خوش بگذراند.
وگی چشمهایت را ببند! دعوت کردن دوستان به جشن اصلا کار راحتی نیست؛ مخصوصا برای بچه قورباغهها! ولی وگی هم مثل خیلی از بچهقورباغهها دوست دارد در روز تولدش همهی دوستهایش را دعوت کند و کیک و خوراکیهای خوشمزه بخورد و...
بازی فوتبال اصلا آنطور که به نظر میآید راحت نیست؛ مخصوصا برای بچه قورباغهها! ولی وگی هم مثل خیلی از بچه قورباغهها دوست دارد یک فوتبالیست حرفهای شود و تند تند گل بزند و همه با جیغ و دست و سوت تشویقش کنند.
وَگی جون بدو بیا! ساختن خانهی درختی و کار کردن با میخ و اره و چوب اصلا کار راحتی نیست؛ مخصوصاً برای بچهقورباغهها! وگی هم مثل خیلی از بچهقورباغهها دوست دارد برای خودش یک خانهی درختی داشته باشد و بتواند آنجا با...
وگی جون، دیرت نشه! بیدار شدن از خواب، آن هم صبح زود، کار راحتی نیست؛ مخصوصا برای بچه قورباغهها! وگی هم مثل همهی بچه قورباغهها دوست دارد زودتر برود مدرسه. اما هم میترسد و هم هیجان دارد. تازه پشت میز هم نمیتواند...
وَگی، این خواهرته! بازی کردن با یک نینی کوچولو کار راحتی نیست؛ مخصوصاً برای بچهقورباغهها! وگی هم مثل خیلی از بچهقورباغهها دوست دارد خواهرش زودتر بزرگ شود و با او حرف بزند و بازی کند؛ اما انگار این نینی فقط بلد...
وَگی جون، آماده شو! اما دکتر رفتن اصلاً به همین راحتیها نیست؛ مخصوصاً برای بچهقورباغهها! وگی هم مثل خیلی از بچهقورباغهها دوست ندارد دکتر برود. چون میترسد دکتر بهش آمپول بزند. تازه توی مطب دکتر خیلی حوصلهاش سر...
وَگی جون، وقت لالاست! اما خوابیدن اصلاً به همین راحتیها نیست؛ مخصوصاً برای بچهقورباغهها! وگی هم مثل همهی بچهقورباغهها دوست ندارد بخوابد. چون اول باید حمام کند و بعد لباس خواب بپوشد و مسواک بزند. بعدش تازه یادش...
باز چی یادت رفته وَگی؟ لباس پوشیدن در یک روز برفی اصلاً کار راحتی نیست؛ مخصوصاً برای بچهقورباغهها! وای، چقدر لباس! زیر پوش و گرمکن و بلوز و شلوار و جوراب و کت و کلاه و شالگردن و دستکش… اول کدام را بپوشد؟جوراب یا...
این کتاب جلد هشتم از مجموعه کتاب هایی با عنوان ” وورجولک ها ” می باشد. بهره مند کردن کودک از عشق به شعر، به این می ماند که چشمه ای یا جویباری درونی و همیشگی از شادابی و تازگی در درونش روان کنیم. شعر وسیله ی تفریح،...
این کتاب جلد چهارم از مجموعه کتاب هایی با عنوان ” وورجولک ها ” می باشد. بهره مند کردن کودک از عشق به شعر، به این می ماند که چشمه ای یا جویباری درونی و همیشگی از شادابی و تازگی در درونش روان کنیم. شعر وسیله ی تفریح،...