فرانکلین لاک پشت کوچولویی است که مثل همهی بچههای دیگر، گاهی سرما میخورد و مریض می شود. ولی تا به حال پیش نیامده که به بیمارستان برود. یک روز موقع فوتبال، توپ محکم به فرانکلین میخورد و باعث می شود لاکش ترک بخورد. دکتر می گوید باید جراحی شود و یک شب در بیمارستان بماند…
فرانکلین و نوزاد
دوست فرانکلین، خرس، دارد برادر میشود. او میخواهد هر چه زودتر با خواهرش بازی کند. فرانکلین نیز خیلی هیجانزده است. وقتی بالاخره خواهر خرس به دنیا میآید، آنها متوجه میشوند که شرایط به این راحتیها که تصور میکردند، نیست. اما به مرور زمان خرس و فرانکلین یاد میگیرد که برادر بزرگتر بودن واقعا چگونه است.
مجموعه کتابهای فرانکلین دربارهی یک لاکپشت به نام فرانکلین است که در هر جلد برای او اتفاقهای مختلفی رخ میدهد و با موقعیتهای متنوعی روبهرو میشود. این جلد از مجموعهی فرانکلین، به نام «فرانکلین و نوزاد» دربارهی ارتباط با خواهر و برادر کوچکتر است.
دوست فرانکلین، خرس، دارد برادر میشود. او میخواهد هر چه زودتر با خواهرش بازی کند. فرانکلین نیز خیلی هیجانزده است. وقتی بالاخره خواهر خرس به دنیا میآید، آنها متوجه میشوند که شرایط به این راحتیها که تصور میکردند، نیست. اما به مرور زمان خرس و فرانکلین یاد میگیرد که برادر بزرگتر بودن واقعا چگونه است.
از همین نویسنده
دوستان فرانکلین خیلی کارها بلدند؛ خرس میتواند از درخت بالا برود. شاهین میتواند پرواز کند و در آسمان اوج بگیرد. فرانکلین هم خیلی کارها بلد است، اما وقتی با دوستانش حرف میزند، یادش میرود چه کارهایی بلد است انجام بدهد. برای همین مجبور می شود به دوستانش دروغ بگوید. و این تازه شروع ماجراست…
سمور آبی یکی از دوستان فرانکلین است که دارد برای دیدنشان بعد از مدتها به محله میآید. فرانکلین خیلی هیجان دارد که سمور آبی را دوباره ببیند و با او مثل قدیم بازی کند. اما هر دوی آنها تغییر کردهاند و بزرگتر شدهاند. آیا آنها با تمام این تفاوتها باز هم میتوانند با هم دوست و خوش باشند؟
فرانکلین لاکپشته خیلی با استعداد است و خیلی کارها بلد است. از میله ها تاب میخورد و خوب شنا میکند ولی بلد نیست خوب دوچرخه سواری کند برای همین خیلی ناراحت است و حاضر نیست دوباره تمرین کند تا دوچرخه سواری یاد بگیرد. ولی یک روز…
فرانکلین با اینکه خیلی بااستعداد است اما از همهی لاکپشت ها کندتر است. همه از او میخواهند که کمی سریع تر کارهایش را انجام دهد ولی او نمیتواند. یک روز فرانکلین به خانهی دوستش خرس دعوت می شود و نباید دیر برسد چون آن روز برای خرس روز خاصی است. فکر میکنید واقعاً فرانکلین از همهی دوستانش کندتر است؟ آیا فرانکلین میتواند سر وقت به مهمانی برسد؟
فرانکلین روز خوبی را نگذرانده بود و احساس میکرد دیگر کسی دوستش ندارد و کسی به او اهمیت نمیدهد. او تصمیم گرفت از خانه فرار کند و دوستان و مدرسه و خانهی جدیدی برای خودش پیدا کند. اما کمی از خانه دور نشده بود که …
آقای موش کور میخواهد برود مسافرت و دنبال کسی میگردد که کارهای خانهاش را انجام دهد؛ فرانکلین اصرار میکند که کارها را به او بسپرند، اما فراموش میکند به باغچه آب بدهد! وقتی اقای مو کور از سفر برمیگردد، فرانکلین با ناراحتی به او میگوید که نتوانسته از عهدهی کارها بربیاید… .
فرانکلین و دوستانش بازی فوتبال را خیلی دوست دارند ولی هیچوقت برنده نمیشوند. هرکدام ار همتیمیها مشکلی دارند: یکی دٌمش سنگین است، یکی گوشهایش بزرگ است، غاز هم یادش میرود در بازی فوتبال نباید از بالهایش استفاده کند. حتی یادشان میرود که باید باهم همکاری کنند و همه به سمت توپ حمله میکنند. بالاخره فرانکلین راهی پیدا میکند و …
فرانکلین متوجه میشود که تولد مادرش نزدیک است. پس تصمیم میگیرد برای مادرش هدیهای گرانقیمت بخرد چون مادرش را خیلی دوست دارد. اما پولش به اندازهای نیست که بتواند کادوی خوبی برای مادرش بخرد. پس فرانکلین تصمیم میگیرد از تمام دوستهایش بپرسد آنها چه چیزی برای تولد مادرشان می خرند و نهایتاً خودش یک فکر عالی به ذهنش میرسد تا بتواند مادرش را خوشحال کند. شما میدانید کادوی فرانکلین به مادرش چیست؟
فرانکلین خواهر کوچولویش را خیلی دوست دارد و همیشه با او بازی میکند. آنها دوست دارند با هم بازی کنند. اما آیا فرانکلین دوست دارد برادر بزرگتر باشد؟ آیا فرانلین اجازه میدهد که خواهرش با اسباببازیهایش بازی کند؟
فرانکلین و دوست بزرگتر
فرانکلین دوست دارد زودتر بزرگ شود و کارهایی را بکند که بچههای بزرگتر میکنند. ولی انگار کارهای بزرگترها خیلی هم ساده نیست. حالا فرانکلین می تواند مثل بزرگترها رفتار کند یا بهتر است برای بزرگ شدن عجله نکند؟
فرانکلین به خوی و خوشی زندگی میکرد و دوستان زیادی داشت. هیچوقت به فکر پیدا کردن دوستی جدید نبود، تا اینکه یک روز خانوادهی جدیدی از سرزمینهای شمال به محلهی آنها اسبابکشی کردند. خانوادهی گوزن غولپیکر بودند و فرانکلین خیلی از آنها ترسیده بود. بچهی آنها همسنوسال فرانکلین بود. روز اول مدرسه هیچکس با گوزن بازی نکرد. ولی آقای جغد با فرانکلین صحبت کرد و …
فرانکلین لاکپشتی باهوش است. یک روز در مدرسه آقای جغد از بچهها میخواهد که برای تکلیف روز بعد چیزی را که در محلهشان از همه بیشتر دوست دارند نقاشی کنند. هرکدام از دوستان فرانکلین چیزی را که دوست دارد، نقاشی میکند، اما فرانکلین هرچه فکر میکند نمیتواند تصمیم بگیرد چه چیزی را نقاشی کند چون او خیلی چیزها را در محلهشان دوست دارد. به هر جایی که نگاه میکند یاد دوستان و خاطراتش میافتد تا اینکه…
یک روز فرانکلین از پدر و مادرش اجازه میگیرد که دوستش خرس را به خانه دعوت کند تا شب را در خانهشانبخوابد. این اولین باری است که فرانکلین یکی از دوستانش را برای شب ماندن دعوت میکند. فرانکلین برای خوش گذراندن با مهمانش برنامههای زیادی دارد. آیا به فرانکلین و دوستش خوش میگذرد و میتوانند راحت بخوابند؟
سایر کتاب های همین ناشر
خرگوش کوچولو عاشق مدرسه است. او عاشق قصه گوش کردن و کاردستی درست کردن است. دوست دارد چیزهای تازه یاد بگیرد ولی یک چیز هست که از همه چیز بیشتر دوست دارد…
فرانکلین و دوستانش بازی فوتبال را خیلی دوست دارند ولی هیچوقت برنده نمیشوند. هرکدام ار همتیمیها مشکلی دارند: یکی دٌمش سنگین است، یکی گوشهایش بزرگ است، غاز هم یادش میرود در بازی فوتبال نباید از بالهایش استفاده کند. حتی یادشان میرود که باید باهم همکاری کنند و همه به سمت توپ حمله میکنند. بالاخره فرانکلین راهی پیدا میکند و …
اسب آبي نتوانسته جلوي شکمش را بگيرد و کيک شکلاتي را تا ته خورده بود. بعد، همه تقصير را گردن هتي گربه مدرسه، انداختند. اسب آبي اول صدايش در نيامد تا اينکه بالاخره رفت پيش خانم معلم و گفت خودش کيک را خورده….
بازی با کارتهای اژدهای عصبانی به کودکان کمک میکند خشم رابشناسند، از موقعیتهای تنشزا اجتناب کنند،مهارتهای تصمیمگیری را بیاموزند، احساسات خود را بشتاسند و ابراز کنند، و همچنین با یازده تکنیک مؤثر برای کنترل خشم آشنا شوند
خرگوش کوچولو گاهی به دیگران حسودی میکند. بعضی وقتها به دوستش که در مسابقه اول شده است، گاهی به برادر کوچولویش، گاهی هم به دوستش که اسباببازی خریده است. ولی تازگیها مثل قبل حسودی نمیکند چون…
مجموعه رفتارهای خوب از نشر نردبان با داستان هایی کوتاه و کاربردی به آموزش رفتارهای خوب و شایسته با تصویر سازی کودکانه به کودکان و دبستانی ها می پردازد
کتاب های دالی بازی با طراحی خاص، تصاویر جذاب و شعرهای شیرین، هر کودک نوزاد و نوپایی را سرگرم می کند!
فرانکلین روز خوبی را نگذرانده بود و احساس میکرد دیگر کسی دوستش ندارد و کسی به او اهمیت نمیدهد. او تصمیم گرفت از خانه فرار کند و دوستان و مدرسه و خانهی جدیدی برای خودش پیدا کند. اما کمی از خانه دور نشده بود که …
کی؟ چی؟ کجا؟ این سه کلمه جادویی که بخش بزرگی از دانش انسانها در دل آن پنهان شده. همة آنچه را که تاکنون دربارة شخصیتهای بزرگ، رویدادهای مهم و مکانهای شگفتانگیز خواندهاید فراموش کنید... این مجموعه به شما میگوید چرا.
یک روز فرانکلین از پدر و مادرش اجازه میگیرد که دوستش خرس را به خانه دعوت کند تا شب را در خانهشانبخوابد. این اولین باری است که فرانکلین یکی از دوستانش را برای شب ماندن دعوت میکند. فرانکلین برای خوش گذراندن با مهمانش برنامههای زیادی دارد. آیا به فرانکلین و دوستش خوش میگذرد و میتوانند راحت بخوابند؟
خرگوش کوچولو دوست دارد با دیگران مهربان باشد. او دوست دارد با خودش هم مهربان باشد و می داند که برای این کار باید مراقب بدنش باشد و …
سمور آبی یکی از دوستان فرانکلین است که دارد برای دیدنشان بعد از مدتها به محله میآید. فرانکلین خیلی هیجان دارد که سمور آبی را دوباره ببیند و با او مثل قدیم بازی کند. اما هر دوی آنها تغییر کردهاند و بزرگتر شدهاند. آیا آنها با تمام این تفاوتها باز هم میتوانند با هم دوست و خوش باشند؟
کی؟ چی؟ کجا؟ این سه کلمه جادویی که بخش بزرگی از دانش انسانها در دل آن پنهان شده. همهی آنچه را که تاکنون درباره شخصیتهای بزرگ، رویدادهای مهم و مکانهای شگفتانگیز خواندهاید را فراموش کنید… این مجموعه به شما میگوید چرا.
چرا اقلیم زمین تغییر میکند؟ تغییر اقلیم زمین چه اثری در زندگی ما دارد؟ چگونه میتوان با تغییر اقلیم زمین مقابله کرد؟ اثر گلخانهای چیست؟ گرم شدن زمین در تغییر اقلیم چه تأثیری دارد؟ مهمترین گازهای گلخانهای کداماند؟
مجموعه کی؟ چی؟ کجا؟ (اورست) به شما میگوید چرا. وقتی از اورست حرف میزنیم از کجا حرف میزنیم؟ از یکی از عجایب هفتگانة جهان؟ از بزرگترین شاهکار مهندسی جهان باستان؟ از قلهای عجیب در سیارهای دور؟ یا جایی دیگر؟ این کتاب را بخوانید تا بدانید.
دربارهی دالی بازی (من می گم، تو می گی ... متضادها)
تصاویر جذاب و شعرهای شیرین مجموعه کتابهای من میگم، تو میگی کودک شما را سرگرم میکند و هم زمان کمک میکند تا او در کنار بازی، با مفاهیم و کلامات جدید آشنا شود.
فرانکلین به خوی و خوشی زندگی میکرد و دوستان زیادی داشت. هیچوقت به فکر پیدا کردن دوستی جدید نبود، تا اینکه یک روز خانوادهی جدیدی از سرزمینهای شمال به محلهی آنها اسبابکشی کردند. خانوادهی گوزن غولپیکر بودند و فرانکلین خیلی از آنها ترسیده بود. بچهی آنها همسنوسال فرانکلین بود. روز اول مدرسه هیچکس با گوزن بازی نکرد. ولی آقای جغد با فرانکلین صحبت کرد و …
با کارتهای این بستة آموزشی، کودک:
- با کلمات سادهی انگلیسی آشنا میشود.
- دایرهی واژگانش گسترش مییابد.
- خواندن کلمات ساده را شروع میکند.
اگر کودک شما از این کتاب لذت برد، سراغ یکی دیگر از کتابهای کار ما بروید. هر کتاب برای آموزش مهارت یا مفهوم خاصی طراحی شده است.
این مجموعه کتابها به کودکان کمک میکند به وسیلة رنگ کردن، تا کردن، چسباندن و بریدن تسلط بر حرکات ظریف خود را افزایش دهند.
اتفاقهای جالب و هیجان انگیزی که در زندگی چارلی میافتد-یا حداقل این چیزی است که او به همهی همکلاسیهایش میگوید! بین شما کسی در مسابقهی هاتداگخوری برنده شده؟ خوب، چارلی هم شده! اما چارلی هاتداگهای بیشتری خورده! چارلی (یا همانطور که همکلاس ها صدایش میکنند، چاخان) کلی ماجراهای جالب برای تعریف کردن دارد. هیچکس نمیتواند با او رقابت کند!
تا وقتی چارلی چاخان مجبور میشود برای تکلیف مدرسه یک داستان بنویسد…
دوستان فرانکلین خیلی کارها بلدند؛ خرس میتواند از درخت بالا برود. شاهین میتواند پرواز کند و در آسمان اوج بگیرد. فرانکلین هم خیلی کارها بلد است، اما وقتی با دوستانش حرف میزند، یادش میرود چه کارهایی بلد است انجام بدهد. برای همین مجبور می شود به دوستانش دروغ بگوید. و این تازه شروع ماجراست…
2 دسته کارت بازی مهارت (چی با چی ؟) شامل ۲ دسته کارت ۵۰تایی است که بازی با آنها به دانشآموزان کمک میکند : کودکان با درک رابطهی علت و معلول، مهارتهای استدلال را در خود تقویت می کنند، همچنین با تقویت تشخیص تفاوتها، سبب افزایش مهارتهای بصری و تمرکز می شود که به تقویت استدلال قیاسی میانجامد.
نگرانی چیست؟ چرا نگران میشویم؟ چه چیزهایی موجب نگرانی ما میشوند؟ چطور نگرانی را از خودمان دور کنیم؟ با مطالعهی این کتاب کودکان مطالب جالبی دربارهی نگرانی و روشهای کنار آمدن با آن را میآموزند.