او را پدر، آزادیبخش، جنگسالار و دروگر میخوانند اما آنهنگام که با زرهی سرخ، سپاهی پرتعداد و قلبی سنگین بهسوی سیارهی آبی و کمرنگ شیرجه میزند، حس میکند پسربچهای بیش نیست. دهمین سال جنگ و سیودومین سال زندگی اوست.
یک دهه پیش، دارو قهرمان انقلابی بود که به باور او میتوانست زنجیرهای جامعهی سلطنتی زرّینها را بشکند اما قیام هر چه بود و نبود، از بین برد و به جای صلح و آزادی، جنگی بیپایان به آدمیان هدیه داد. حال، دارو باید هر آنچه را به خاطرش جنگیده است، در آخرین مأموریت بَری از امید خود به خطر بیندازد. او هنوز از صمیم قلب باور دارد که میتواند همه را نجات دهد اما آیا موفق میشود دستکم خود را نجات دهد؟
قیام سرخ (جلد اول قیام سرخ) گالینگور
دارو يك سرخ است، عضوي از پستترين نژاد در حكومتي از آينده كه بر اساس رنگ افراد طبقهبندي شده است. همچون باقي دوستان سرخش، تمام روز را با اين باور كار ميكند كه او و مردمش سطح مريخ را براي نسلهاي آينده سكونتپذير ميسازند. با وجود سختيهاي زياد، زندگياش را سپري ميكند زيرا ميپندارد خون و عرق او، روزي جهاني بهتر براي فرزندانش به ارمغان ميآورد. اما به دارو و امثال او خيانت شده. به زودي خواهد فهميد كه بشريت نسلهاست به سطح مريخ دست يافته است. شهرهاي پهناور و گردشگاهها بر سطح سياره گسترده شدهاند. براي طبقهي حكمرانان فاسد، دارو (و سرخهايي همانند او) چيزي نيستند جز تعدادي برده.
دارو يك سرخ است، عضوي از پستترين نژاد در حكومتي از آينده كه بر اساس رنگ افراد طبقهبندي شده است. همچون باقي دوستان سرخش، تمام روز را با اين باور كار ميكند كه او و مردمش سطح مريخ را براي نسلهاي آينده سكونتپذير ميسازند. با وجود سختيهاي زياد، زندگياش را سپري ميكند زيرا ميپندارد خون و عرق او، روزي جهاني بهتر براي فرزندانش به ارمغان ميآورد. اما به دارو و امثال او خيانت شده. به زودي خواهد فهميد كه بشريت نسلهاست به سطح مريخ دست يافته است. شهرهاي پهناور و گردشگاهها بر سطح سياره گسترده شدهاند. براي طبقهي حكمرانان فاسد، دارو (و سرخهايي همانند او) چيزي نيستند جز تعدادي برده.