فرزندان تلماسه داستان لیتو و غنیمه آتریدیز است که پدرشان امپراتور پل مؤدب، نه سال پیش خود را به بیابان سپرد و فرایندی را آغاز کرد که مرگ آیین او را در آراکیس رقم زد. حال آراکیس غرق در آشوبی پنهان است.
تلماسه
در جهاني سوار بر سهپايهي سلطهطلبي، سياستبازي و سودجويي و گردنده بر چرخِ آدمکُشانِ رايانهسان، ساحرگانِ نژادپرور و ناوبرانِ زماننورد، پُل، دوکزادهي جوان خاندانِ آتريديز، خود را گرفتار در طوفاني عالَمآشوب مييابد: نزاعي کيهاني بر سرِ مَلغَما، کيمياي زمانه، در آوردگاهِ يگانه سرچشمهاش در سراسر کائنات: تلماسه… کُرهاي از شنِ سوزان که دغدغهي بوميانش نه ملغما، که بقاست.
در جهاني سوار بر سهپايهي سلطهطلبي، سياستبازي و سودجويي و گردنده بر چرخِ آدمکُشانِ رايانهسان، ساحرگانِ نژادپرور و ناوبرانِ زماننورد، پُل، دوکزادهي جوان خاندانِ آتريديز، خود را گرفتار در طوفاني عالَمآشوب مييابد: نزاعي کيهاني بر سرِ مَلغَما، کيمياي زمانه، در آوردگاهِ يگانه سرچشمهاش در سراسر کائنات: تلماسه… کُرهاي از شنِ سوزان که دغدغهي بوميانش نه ملغما، که بقاست.
از همین نویسنده
سایر کتاب های همین ناشر
در چهارمین سال تحصیل هری پاتر و دوستانش در هاگوارتز، مسابقه جام آتش برگزار میشود. مسابقهای خونین و مرگبار بین شاگردان چند مدرسه مختلف جادوگری. چه كسانی در این مسابقه شركت خواهند كرد؟... چه كسی برنده مسابقه است؟... و در این سال چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟...
در چهارمین سال تحصیل هری پاتر و دوستانش در هاگوارتز، مسابقه جام آتش برگزار میشود. مسابقهای خونین و مرگبار بین شاگردان چند مدرسه مختلف جادوگری. چه كسانی در این مسابقه شركت خواهند كرد؟... چه كسی برنده مسابقه است؟... و در این سال چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟...
فصل طوفانها هشتمين و آخرين رمان از مجموعهي پرطرفدار حماسهي ويچر است. داستان اين بار بيش از پيش بر شخصيت گرالت ريويايي متمرکز ميباشد، و طيف گستردهاي از جنبههاي شخصيتي او را به تصوير ميکشد.
آخرین مهمان چهارمین کتاب در مجموعه جک ریچر است که توسط لی چایلد نوشته شده است. این کتاب در سال 2000 توسط در انگلستان منتشر شد. در ایالات متحده؛ این کتاب تحت عنوان Running Blind منتشر شد. این کتاب به صورت دوم شخص و سوم شخص نوشته شده است. در رمان آخرین مهمان زنان قربانیان یک قاتل منظم و باهوش هستند که هیچ اثری از شواهد ، زخم های کشنده ، نشانه هایی از درگیری و یا سرنخی برای انگیزه ظاهری از خود به جا نمی گذارد. این جنایات واقعا جنایات کامل و بی نقصی هستند.در واقع ، فقط یک چیز وجود دارد که قربانیان را به هم مرتبط می کند.همه ی این زنان جک ریچر را می شناختند.
دومین سال تحصیلی هری در مدرسه جادوگری هاگوارتز است. او با دوستان صمیمیاش، رون ویزلی پسری كنجكاو و هرمیون گرنجر باهوشترین دختر مدرسه، سعی دارند پرده از معمای حفره اسرارآمیز بردارند. حفرهای كه هیولایی مخوف را در خود جای داده است و رازی بزرگ در اعماق آن وجود دارد..
کتاب جانوران شگفت انگیز راز های دامبلدور (فیلمنامه ی اصلی) شامل مطالب و جزئیات پشت صحنه و یادداشت هایی از دیوید پیتس، دیوید هیمن، جود لا، ادی ردمین، کلین اتوود است.
لرد سیاه خبیثترین جادوگر دنیا، جیمز و لیلی پاتر جادوگر، والدین هری را میكشد. ولی طلسمش بر هری اثر نمیكند. هری زنده میماند و فقط نشانی صاعقهمانند از جادوی لرد سیاه بر پیشانیاش میماند و باعث تضعیف نیروی لرد سیاه و ناپدید شدن او میشود. آرامش به دنیا بازمیگردد و همه زندگی عادی خود را سپری میكنند تا اینكه هری كه نزد خاله، شوهرخاله و پسرخاله نامهربانش زندگی میكند، در سن ده سالگی از طرف آلبوس دامبلدور بزرگترین جادوگر دنیا، به مدرسه جادوگری هاگوارتز دعوت میشود و...
فرزندان تلماسه داستان لیتو و غنیمه آتریدیز است که پدرشان امپراتور پل مؤدب، نه سال پیش خود را به بیابان سپرد و فرایندی را آغاز کرد که مرگ آیین او را در آراکیس رقم زد. حال آراکیس غرق در آشوبی پنهان است.
در خیابان باریک و روشن از نور مهتاب، دو مرد در فاصلهی چند متری یکدیگر، ناگهان پدیدار شدند. لحظهای کاملاً بی حرکت مانده، با چوبدستیهایشان سینهی هم را نشانه گرفتند، سپس همین که یکدیگر را شناختند، چوبدستیها را زیر شنلهایشان پنهان کرده، فرز و چابک، در یک جهت به راه افتادند. مرد بلند قامتتر پرسید: ـ چه خبر؟ سیوروس اسنیپ جواب داد: ـ بهترین خبرها. حاشیهی سمت چپ خیابان را بوتههای کوتاه تمشک وحشی فرا گرفته بود و در سمت راست آن پرچین بلند و آراستهای امتداد داشت. پایین شنلهای بلند دو مرد، هنگام قدم برداشتن، دور قوزک پایشان میپیچید.
در این کتاب، داستانی علمی- تخیلی را می خوانیم که شامل ۱۸ فصل و بخشی پایانی است. مترو ۲۰۳۴، اولین بار در سال ۲۰۰۹ به چاپ رسید. این کتاب در ادامه داستان کتاب مترو ۲۰۳۳ نوشته شده است. داستان ۲۰۳۴،یک سال بعد از جریان کتاب ۲۰۳۳ اتفاق می افتد و این کتاب کاملا مستقل از کتاب ۲۰۳۳ است و احتیاجی نیست برای خواندن آن، کتاب قبلی حتما خوانده شود. این کتاب به صورت اپیزودی و مانند کتاب ۲۰۳۳، تعریف نشده است.
هری پاتر (به انگلیسی: Harry Potter) نام مجموعه ای از رمان های سبک خیال پردازی است که توسط نویسندهٔ انگلیسی، جی.کی. رولینگ یا جوان کتلین رولینگ نوشته شده است. این کتاب ها به شرح ماجراهای یک جادوگر نوجوان به نام هری پاتر به همراه بهترین دوستانش، رون ویزلی و هرمیون گرنجر، در مدرسهٔ علوم و فنون جادوگری هاگوارتز می پردازند. بخش اصلی داستان پیرامون تلاش هری برای غلبه بر جادوگر سیاه، لرد ولدمورت است، که هدفش سرکوب کردن افراد غیرجادوگر (مشنگ ها)، تحت فرمان درآوردن دنیای جادوگران و نابود کردن همه کسانی که در مقابل او (از جمله هری پاتر) ایستاده اند، است.
نیمه شب، وقتی نوبت نگهبانی هرمیون شد برف میبارید. خوابهای هری در هم برهم و آزارنده بود: یکسره نجینی به خوابش میآمد و میرفت، ابتدا از درون انگشتری غولپیکر و ترک خورده، سپس از داخل تاج گل کریسمس. بارها وحشت زده از خواب پرید، با این اطمینان که کسی از فاصلهای دور، او را صدا زده، و با این تصور که صدای وزش باد در گرداگرد چادر، صدای گامهای کسی است.
در پنجمین قسمت از سری کتاب های جک ریچر که در سال 2001 منتشر شد، او این بار در گرمای آتشین تگزاس درگیر یک ماجراجویی خطرناک دیگر می شود. ریچر درحالی که مثل همیشه با پای پیاده در جاده ها سرگردان است، در یکی از جاده های سوزان تگزاس با زنی به نام کارمن گریر برخورد می کند و آن زن برای پیشبرد نقشه ی رهایی از دست شوهرش که همیشه او را مورد ضرب و شتم قرار می دهد ریچر را باوجود مقاومت ها و مخالفت های اولیه ترغیب کرده و به مزرعه ای دورافتاده در بخش «اکو» می کشاند:
پنجمین سال تحصیل در هاگوارتز شروع میشود. هری با اعضای محفل ققنوس آشنا میشود. آنها چه كسانی هستند؟... از چه چیزی مراقبت و با چه چیزی مبارزه میكنند؟... سرانجام این داستان چه خواهد شد؟...
«دوران حقارت» چهارمين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «خون الفها» که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده، داستان گرالت ريويآيي، ويچري که به دنبال سرنوشت خود يعني سيري است را روايت ميکند.
اگر تاکنون از خود پرسیده اید گوی زرین چگونه پدید آمده، توپ های بازدارنده از کجا آمده اند یا چرا روی ردای بازیکنان تیم آواره ای ویگتاون تصویر ساطور به چشم می خورد باید کتاب کوییدیچ در گذر زمان را بخوانید. این کتاب نسخه ای از کتاب کتابخانه مدرسه جادوگری هاگوارتز است و هوادارن جوان کوییدیچ در این مدرسه هر روز به این کتاب مراجعه میکنند.
هرى پاتر و شاهزادهى دورگه، با آغاز ششمین سال تحصیلى هرى در مدرسهى علوم و فنون جادوگرى هاگوارتز شروع میشود. آلبوس دامبلدور، مدیر مدرسه، براى هرى كلاسهاى خصوصى ترتیب میدهد و در ضمن این كلاسها او را با گذشته ى لرد ولدمورت و افكار و آرزوهاى او آشنا میكند. و راز جاودانگى او را بر ملا میکند. هرى كه بر طبق یك پیشگویى، كسى است كه باید لرد ولدمورت این جادوگر قدرتمند و جنایت پیشه را از بین ببرد با آلبوس دامبلدور همراه میشود تا به كمك هم اقدامات ولدمورت براى جاودانگیش را خنثى كند و او بار دیگر موجودى فانى و میرا شود. اما در این میان ماجراهاى پیش بینى نشدهاى رخ میدهد كه باعث میشود هرى در این راه خطرناك تنها بماند
کتاب آخرین آرزو (به انگلیسی: The Last Wish) اولین جلد از مجموعه کتاب های ویچر، نوشتهی آندره ساپکوفسکی، نویسنده لهستانی است. مجموعه کتابهای ویچر، علاوه بر اینکه مخاطبان زیادی دارند، منبع اقتباس یک سریال تلویزیونی و چند بازی کامپیوتری هم بودهاند. دلیل اصلی شهرت جهانی این آثار، مجموعه بازی های کامپیوتری Witcher هستند که جزو پر افتخارترین عناوین تاریخ بازی های کامپیوتری محسوب میشوند.
کتاب رد پای شیطان (The Career of Devil) نخستین بار در سال 2015 منتشر شد. این کتاب که در ژانر جنایی نوشته شده است، سومین رمان جی. کی رولینگ از مجموعهی داستانهای کارآگاه کورمورن استرایک و دستیارش رابین الاکوت است. «آوای فاخته» و «کرم ابریشم» دو کتاب پیشین این مجموعهاند و کتاب «سفید کشنده» چهارمین کتاب این مجموعه به زودی منتشر خواهد شد. رولینگ در مصاحبهای اعلام کرده است که این مجموعه بیشتر از هفت جلد خواهد شد.
آزكابان زندان جادوگرهاست. یكی از بزرگترین قاتلان زندان از آنجا كه زندانی مخوف میباشد، فرار كرده است. او سیریوس بلك است. كسی كه به جیمز پاتر، پدر هری خیانت و محل زندگی جیمز و لیلی پاتر را برای لرد سیاه افشا كرد، در حالیكه خودش بهترین دوست جیمز بود. او اكنون در اطراف مدرسه هاگوارتز پرسه میزند و قصد كشتن هری را دارد. هری پاتر نیز در سومین سال تحصیلی خود در هاگوارتز قصد دارد كه سیریوس بلك خائن را پیدا و انتقام پدر و مادرش را از او بگیرد ولی...
گرالت با لحني سردتر از ديوارهاي كايرمورهن گفت: «پس ديگه از الان به بعد آموزش هات متوقف مي شن و تا زماني كه ياد بگيري شمشير چيه و وقتي توي دست يه ويچر قرار مي گيره چه هدفي داره، اجازه نداري دست به شمشير بزني. تو شمشير زدن رو براي كشتن و كشته شدن ياد نمي گيري. تو اين فن رو براي كشتن از سر ترس و نفرت ياد نمي گيري، بلكه براي نجات جون ها اين كار رو مي كني. نجات جون خودت و بقيه.»