دادن روحیه به تیم واقعا در مثبت اندیشیدن اهمیت دارد. شما در موقعیت های خوب و بد به روحیه احتیاج دارید. در حقیقت، در موقعیت های بد، بیشتر به آن نیاز دارید. بنابراین اگر پنالتی بازیکنی گل نشد، از دستش عصبانی نشوید. به طرفش بروید، بغلش کنید و حرف های خوب به او بزنید.به من اعتماد کنید: تیم هایی که بعد از گل شادی می کنند و بازیکنی را بغل می کنند که پنالتی را گل نکرده و به بیرون دروازه فرستاده، بیشتر احتمال دارد در پنالتی ها برنده شوند.اگر بازیکنی بداند هم تیمی هایش حتی اگر پنالتی را گل نکند، دوستش دارند، کمتر برای از دست دادن پنالتی می ترسد و بنابراین احتمال موفقیتش هم بیشتر است.
مدرسه فوتبال 3 (چگونه فوتبال دنیا را در دست می گیرد)
مدرسه فوتبال 3 (چگونه فوتبال دنیا را در دست می گیرد)
در مدرسهی فوتبال، تمام درسها مربوط به فوتبال است.
مدرسه فوتبال 3 (چگونه فوتبال دنیا را در دست می گیرد)
در مدرسهی فوتبال، تمام درسها مربوط به فوتبال است.
این کتاب پر از داستانهای واقعی معرکه، علوم واقعی و اطلاعات جذاب است. کتابی که در آن میتوانید جواب چنین پرسشهایی را پیدا کنید:
چه کسی جام جهانی را دزدید؟
چرا بازیکنان قدکوتاه بهتر دریبل میکنند؟
کدام تیم دوباره دودو را زنده کرد؟
از همین نویسنده
سایر کتاب های همین ناشر
در فضای مجازی همه ی دنیا در زیر انگشتان شما قرار دارد. شما می توانید در هر مکان و زمانی که هستید، بازی کنید، موسیقی گوش دهید، برای تکالیف مدرسه تحقیق انجام دهید، داستان بخوانید و کلیپ بسازید.
می توانید عکس ها و ایده هایتان را به اشتراک بگذارید و اینها تنها بخش کوچکی از کارهایی است که در فضای مجازی می توان انجام داد. فضای مجازی هم درست مانند دنیای واقعی پر از هیجان است و شما باید بدانید چطور همانند دنیای واقعی فضای مجازی را هم مدیریت کنید و مراقب خودتان باشید.
وقتی بچه بودید وشب خوابتان میبرد، چه کسی روی شما را میپوشاند؟ اولین باری که سوار دوچرخه شدید یا توپی را شوت کردید، چه کسی را به یاد دارد؟ (چه کسی را به یاد دارید؟ یا چه کسی این را به شما یاد داد؟) خانوادهتان... .
شهر اشباح (کاسیدی بلیک دختر تسخیر شده کتاب اول)
تقریبا به پایین قبر رسیده بودم که کفشم از پایم درآمد. خاک مانند باران از دیوارههای قبر پایین ریخت.
نفسم را در سینه حبس کردم، و به راهم به پایین ادامه دادم. روی تابوت فرود آمدم. در تابوت را باز کردم و بعد خلاف تمام اعتقاداتم خزیدم داخل تابوت.
ماجراهای گرگ در چله تابستان! اين كتاب ماجراهای گرگ هفلی و داداش بزرگه است! بخوانيد و قاه قاه بخنديد!
وقتی گرگ هفلی و خانوادهاش وارد جادهی اصلی میشوند تا سفرشان را برای پیکنیک خارج از شهر آغاز کنند، حاضر و آماده هستند تا حسابی خوش بگذرانند؛ اما نقشههایشان بدجوری نقشبرآب میشود و از پارکی کاروانی سردرمیآورند که اصلا حالوهوای بهشتی تابستانی را ندارد. اوضاع زمانی برای خانوادهی هفلی بدتر میشود که سقف آسمان سوراخ میشود و بارانی شدید میبارد.
کتاب برادرم سوپر قهرمانه اثری است از دیوید سالومونز به ترجمه ژاله نوینی و چاپ انتشارات ایران بان. داستان این کتاب درباره دو برادر به نام های لوک و زاک است، همه چیز از وقتی شروع می شود که لوک مجبور است به دستشویی برود و وقتی برمی گردد متوجه می شود زاک خیلی تغییر کرده است، انگار دارای قدرتی شگفت انگیز شده، قدرتی ماورایی که ممکن بود نصیب لوک بشود اگر در همان لحظه خاص توی دستشویی نبود…!
مادرها و دخترانشان حرفهای زیادی برای گفتن دارند، دوستان، احساسات، تغییرات بدن، مقررات، حریم خصوصی و بسیاری مسایل دیگر. راهکارهای حرف زدن و دستورالعملهای چگونه بگوییم که در این کتاب آمده است میتواند به شما کمک کند. میتوانم بگویم که چیزی دارد آزارت میدهد. میتوانی به عنوان مشاور از من استفاده کنی. بیا آخر هفته برای ناهار بیرون برویم، فقط تو و من. میدانم که این آزاردهنده است. من هم وقتی همسن تو بودم همین احساس را داشتم. مدتها از زمانی که درباره...با هم صحبت کردیم میگذرد. احتمالا حرف زدن در این باره برایت خجالت آور است. وقتی من همسن تو بودم، قضاوت دوستانم برایم خیلی مهم بود.
دادن روحیه به تیم واقعا در مثبت اندیشیدن اهمیت دارد. شما در موقعیت های خوب و بد به روحیه احتیاج دارید. در حقیقت، در موقعیت های بد، بیشتر به آن نیاز دارید. بنابراین اگر پنالتی بازیکنی گل نشد، از دستش عصبانی نشوید. به طرفش بروید، بغلش کنید و حرف های خوب به او بزنید.به من اعتماد کنید: تیم هایی که بعد از گل شادی می کنند و بازیکنی را بغل می کنند که پنالتی را گل نکرده و به بیرون دروازه فرستاده، بیشتر احتمال دارد در پنالتی ها برنده شوند.اگر بازیکنی بداند هم تیمی هایش حتی اگر پنالتی را گل نکند، دوستش دارند، کمتر برای از دست دادن پنالتی می ترسد و بنابراین احتمال موفقیتش هم بیشتر است.
کتاب صد در صد پسرانه (همه چیز درباره ی تو) با پاسخ به سوالهایت به تو کمک میکند بهتر از خودت مراقبت کنی؛ از رشد موها گرفته تا تغذیهی سالم، بوی نامطبوع بدن تا اصلاح کردن و هر چیزی که دربارهی بلوغ است. کتابی کامل برای کمک به تو تا دربارهی تغییراتی که در بدنت اتفاق میافتد، بیشتر بدانی.
آیا دوست دارید همیشه نگران همه چیز باشید؟
اما اگر بدانید چطور از پس نگرانی ها بربیایید، وقتی نگرانی به سراغ تان می آید می توانید به خودتان قوت قلب بدهید.
در این کتاب آزمون ها و توصیه هایی آمده که به شما کمک می کنئ خودتان را بیشتر بشناسید. با احساسات پیچیده تان دست و پنجه نرم کنید و با بدترین ترس هایتان روبه رو شوید. همچنین ایده هایی را برای آرام شدن تان در هنگام نگرانی خواهید خواند که وقتی اشتباهی مرتکب شدید چطور درستش کنید.
کتاب خاطرات یک بی عرضه اثری است از جف کینی به ترجمه ندا شادنظر و چاپ انتشارات ایران بان. دفترچه دودی جلد پانزدهم این مجموعه است. راوی این کتاب پسر بچه ای به نام گرگ هفلی است که خاطرات روزانه و چیزهایی را که در ذهنش می گذرد یادداشت می کند. خاطرات یک بی عرضه لحنی طنز، اتفاقاتی جالب و تصاویری دیدنی دارد.
در جلد حاضر خانواده گرگ قصد دارند یک بازسازی اساسی در خانه شان داشته باشند، اما همین که دست به کار می شوند با چالش های گوناگونی رو به رو می شوند که حتی فکرش را هم نمی کردند.
چطور پول در بیاورید، پس انداز کنید و خرج کنید با کمک این کتاب مدیریت پول را یاد می گیرید و البته این کار را با لذت انجام خواهید داد.
تونل استخوان (دردسر کاسیدی بلیک را تعقیب می کند کتاب دوم)
دردسر، کاسیدی بلیک را تعقیب میکند.
این بار کاسیدی در پاریس است، جایی که والدینش مشغول ضبط برنامهای در مورد تسخیرشدهترین شهرهای جهان هستند. برنامهی آنها جالب است، اما هیچچیز در مورد اشباح خطرناکی که زیر شهر پاریس، در تونلهای وحشتناک کاتاکومبها سرگردان هستند، نمیدانند.
اگر دیدن آینده امکان پذیر باشد، آیا دوست دارید آن را ببینید؟ اگر سوار آسانسوری شوید که شما را به آینده ببرد، آنوقت چه میکنید؟ اگر آیندهی بدی در انتظارتان باشد، چگونه با آن مواجه میشوید؟ جنی گرین ناخواسته آینده را میبیند. او سوار آسانسوری میشود که قبلا کار نمیکرده است و یک دفعه تمام دنیای او زیر و رو میشود. جنی هنگام رفتن به خانه بهترین دوستش، اتمن، متوجه میشود که دقیقا یک سال از زمان حال جلوتر رفته است. در مدت زمانی که سپری میشود تا جنی ماجرا را بفهمد، با او همراه شوید و ببینید با هر طبقهای که او بالا میرود، دنیای او تغییر میکند و چطور یک حادثه کوچک میتواند تغییرات بزرگی ایجاد کند. آیا جنی میتواند به طریقی به گذشته برگردد تا آینده را تغییر دهد؟
گرگ هفلی به دردسر بزرگی می افتد. به مدرسه خسارت می زنند و گرگ، مظنون اصلی است، اما او بی گناه است، يا دست كم تا حدودی بی گناه است. چيزی نمانده كه پليس او را دستگير كند، اما برف و كولاك شديدی اتفاق می افتد و خانواده ی هفلی در خانه شان زندانی می شوند. گرگ می داند كه وقتی برف ها آب شود. بايد با حقيقت تلخ روبه رو شود، اما آيا مجازات پليس، بدتر از گير افتادن با خانواده ات در تعطيلات كريسمس است؟
کتاب خاطرات یک بی عرضه اثری است از جف کینی به ترجمه ندا شادنظر و چاپ انتشارات ایران بان. دفترچه دودی جلد پانزدهم این مجموعه است. راوی این کتاب پسر بچه ای به نام گرگ هفلی است که خاطرات روزانه و چیزهایی را که در ذهنش می گذرد یادداشت می کند. خاطرات یک بی عرضه لحنی طنز، اتفاقاتی جالب و تصاویری دیدنی دارد.
در جلد حاضر خانواده گرگ قصد دارند یک بازسازی اساسی در خانه شان داشته باشند، اما همین که دست به کار می شوند با چالش های گوناگونی رو به رو می شوند که حتی فکرش را هم نمی کردند.
ماجراهای گرگ در چله تابستان! اين كتاب ماجراهای گرگ هفلی و داداش بزرگه است! بخوانيد و قاه قاه بخنديد!
مجموعه ای جذاب، خنده دار، سرگرم كننده و صاحب سبك. يكی از موفقترين مجموعههای طنز كودكان. مجموعه ای كه هر خواننده ای را با هر سليقه ای جذب می كنه...بچه بودن واقعا بد است. هيچكس بهتر از گرگ هفلی ريزه ميزه اين را نمیداند. او در مدرسه راهنمايی با بچههايی همكلاس است كه بلندتر و زيرک تر از او هستند...
سفر جديد پر از تفريح و سرگرمي است به شرطي که جزو خانواده هفلي نباشيد. سفر آنها با يک دنيا شوق و ذوق آغاز ميشود اما بلافاصله برايشان مشکل پيش ميآيد. دردسر پمپ بنزين، دستشويي، غذا دادن به مرغ دريايي و خوک فراري آنها را رها نميکند و دقيقا با تصور گرگ از خوش گذراندن نطابق ندارد. ولي حتي بدترين سفرهاي جادهاي ميتوانند ماجراجويي خوبي باشند و اين سفر از آنهايي است که هفليها هرگز فراموش نخواهند کرد.
- چه کسی بیشتر از هر کسی قدرت جلوگیری از زورگویی را دارد ؟معلم ها؟پدران و مادران؟نه نه به هیچ وجه زمانی که نوبت تغییر رفتار قلدری و زورگویی باشد هیچ کس به اندازه تماشاچیان قدرتمند نیستند یعنی همه کسانی که شاهد ماجرای زورگویی هستند و یا درباره آن اطلاعاتی دارند به داخل کتاب نگاهی بیندازید تا مطالب خوبی را بیاموزید از جمله : نقش های مختف در قلدری و زورگویی راهنمایی های برای بیدار کردن قدرت ده روش عالی برای مقابله با زرورگویی نکات مهم درباره احترام به دیگران و کارگروهی تفاوت بین یک تماشاچی و یک فرد شرافتمند(تماشاچی فقط کنار می ایستد و تماشا میکند ولی فرد شرافتمند در مقابل زورگویی دست به کار میشود)
آيا ميز تحريرت در مدرسه فاجعه است؟ اگر كسي قفسه ي مدرسه ات را باز كند، شوكه مي شود؟ آيا وقت زيادي صرف پيدا كردن وسايلي مي كني كه براي انجام دادن تكليف ها و كارهاي مدرسه ات به آن ها نياز داري؟ مرتب و منظم باش تا وسايلت را گم نكني اين كتاب، شامل روش هاي زياد و قابل اجرايي است تا بتواني ميز، كمد و بقيه ي ريخت و پاش هايت را مرتب كني (مانند كوله پشتي پشتي و غيره). نگاهي به اين كتاب بيانداز تا متوجه شوي چطور مي تواني: وسايلت را مرتب كني (تا وقتي به آن ها نياز داشتي، بتواني آن ها را به راحتي پيدا كني) وقتت را تنظيم كني( تا بتواني وقت بيشتري براي تفريح و بازي داشته باشي) براي انجام دادن تكليف هاي مدرسه و پوژه هاي بلندمدت برنامه ريزي كني بهتر يادداشت برداري كني با حواس پرتي مبارزه كني و نكات بيشتري بياموزي نگران نباش: قرار نيست به بچه اي مثبت و خيلي مرتب و عجيب و غريب تبديل شوي. با آموختن مطالب اين كتاب، نگراني تو كمتر مي شود و در مدرسه، خانه و زندگي، موفقيت هاي بيشتري به دست مي آوري.
فضايی شاد در مدرسه حكفرماست. اما اين چه مفهومی برای گرگ هفلی دارد؟ روز جشن در مدرسه ی راهنمايی گرگ هفلی، زندگی او را وارونه كرده است. وقتی گرگ تلاش میكند همراهی برای رفتن به جشن پيدا كند، دائم نگران اين است كه در سرمای آن شب بزرگ، تنها بماند. بهترين دوست او، رالی، كسی را سراغ ندارد و او هم تنهاست. اما دست كم می تواند كمی به او دلداری بدهد. در پی اتفاقی غير قابل پيش بينی، گرگ همراهی برای رفتن به جشن مدرسه پيدا می كند و رالی تك می ماند، اما با اتفاق هايی كه آن شب و در انتهای مهمانی می افتد، حتی نمی توانی حدس بزنی كه شانس به كدام يك از آن ها رو میكند...
گرگ هفلی بدجوری بد آورده است. بهترين دوست او، رالی جفرسون، به او پشت كرده و پيدا كردن دوستان جديد در مدرسه راهنمايی بدجوری گرگ را به زحمت انداخته است. گرگ برای آنكه اين وضعيت را تغيير دهد، تصميم می گيرد حسن نيتش را ثابت كند و با تصميماتش فرصت های جديدی برای خود ايجاد كند. آيا بالاخره چرخ زمانه به نفع گرگ می چرخد يا سرنوشت او اين است كه باز هم درگير ماجراهای دشوار ديگری شود؟