ژول ورن نویسنده ی فرانسوی قرن نوزدهم که صاحب نظران به او گشاینده ی افق ها لقب داده اند، آثار بی شماری دارد که تقریبا به تمام زبان های دنیا ترجمه شده است. او در فرانسه و سایر نقاط جهان و همچنین در ایران نیز از شهرت به سزایی برخوردار است... .
سایر کتاب های همین ناشر
. تن تن خبرنگاري ماجراجو، كنجكاو و فعال است كه در سفرهاي گوناگون خود با اتفاقاتي پيش بيني نشده روبرو مي
شود. داستان حاضر ديدگاهي است از هرژه به قاره آفريقا و نشاني است از استعمار قديم اروپا و استعمار جديد آمريكا براي چپاول گنجينه هاي نهفته در قاره سياه. كتابي جذاب و
خواندني كه طرفداران فراواني را به خود جذب كرده است.
بلدی بسازی ؟ (بالگرد) طوری طراحی شده که در آن کودکان در حین بازی مهارت یادگیری و تمرکز خود را افزایش داده و با الگوهایی پیش فرض می توانند اشکال مختلفی را با تا کردن، برش زدن، و چسباندن ایجاد نمایند.
این کتاب شامل چهار داستان پیرامون شخصیت کارتونی محبوب کودکان، یعنی پو و دوستانش می باشد که تصاویر به کار گرفته شده در آن به صورت سیاه و سفید می باشند. بنابراین کودک می تواند هم زمان با مطالعه ی هر قصه، تصاویر را به دلخواه رنگ آمیزی نماید. داستان هفالامپ که یکی از قصه های آمده در آن می باشد؛ در رابطه با روزی است که پو و دوستانش با شنیدن یک صدای نعره ی بلند همگی از خواب می پرند؛ آنها به سمت خانه ی رابیت می روند تا از او بپرسند صدای وحشتناک مربوط به چه چیزی است. رابیت بعد از کمی فکر کردن و با دیدن رد پایی بزرگ، می گوید این صدا و اثر پا مربوط به یک هفالامپ می باشد که آن طرف جنگل در کنار یک دره ی بزرگ به همین نام، زندگی می کنند.
کتاب رمان های کلاسیک 12 (رمان های سه گانه پی پی جوراب بلند) نوشته ی آسترید لیندگرن با ترجمه ی مهرداد مهدویان توسط انتشارات قدیانی منتشر شده است.
دارن شان شاهزاده اشباح، برای انجام ماموریتی كوهستان اشباح را ترك میكند كه شاید به مرگ او ختم شود. او یكی از برگزیدگانی است كه باید به تعقیب ارباب شبحوارهها برود. اگر او را نابود كند، پیروز است و اگر شكست بخورد، قبیله اشباح را به كام مرگ میبرد.
مجموعه 6 جلدی می بینم، یاد می گیرم نوشته ی چنونجینگ لی است که واحد ترجمه و ویرایش آن را به فارسی ترجمه کرده است. توسط قدیانی در سال 1396 و 143 صفحه به بازار عرضه شده است.
شب که ماه و ستاره ها می تابند، همه می خوابند. اما خواب ها جورواجورند و جای خواب ها فرق دارد. هر کس یک جور و یک جا می خوابد، بعضی ها روی شکم، توی گل ها... بعضی ها از پشت، روزی سبزه ها... بعضی ها با هم و بعضی تنها... بعضی ها ایستاده و بعضی ها سر به هوا...
این کتاب، یک گنج پر از خواب است برای بچه ها.
روايت ديگري از قصههاي سرزمين اشباح است كه زندگي يكي از موجودات خونآشام اين سرزمين را از اوايل قرن 19 ميلادي تا عصر حاضر به نمايش ميگذارد. در اين مجموعه، لارتن كرپسلي كوچك بهناچار دنياي شب را براي زندگي برميگزيند و با اين انتخاب با تواناييها، شگفتيها و افراد و موجوداتي رودررو ميشود كه زندگي را هر لحظه برايش هيجانانگيزتر ميكنند. اما لارتن ترديدها و دلتنگيهاي انسانياش را همواره با خود دارد و هر لحظه تلاش ميكند طعم زندگي انساني را با همهي شاديها و تلخكاميهايش دوباره امتحان كند.
اثر حاضر دوره پنجاه جلدی از شیرین ترین قصه های جهان است. داستان هایی مصور از افسانه های فرهنگ عامه و برخی از نویسندگان برتر ادبیات کودک و نوجوان جهان است.
مجموعه كوچكي از تصاوير است كه كودك را با رنگها آشنا ميكند. در كنار هر تصوير، نام مربوط به آن را به دو زبان فارسي و انگليسي ميخوانيد.
در اين كتاب كوچك و خواندني، نويسنده باور و تلقي خود را از زندگي روزمره، از زبان آدمكوچولويي به نام شاه دسامبر بيان كرده است. شاه دسامبر به او نشان ميدهد كه چطور همراه با بزرگشدنش، تخيل و رؤياهاي كودكي را از دست ميدهد و در ميان قواعد و اموري گرفتار ميشود كه شايد حتي خودش هم نداند چقدر از آنها بيزار است. اگرچه كتاب در رده داستانهاي بلند نوجوان طبقهبندي شده است، اما هر كسي كه از دنياي كودكيش دور شده باشد، ميتواند از خواندن آن لذت ببرد.
اين كتاب شامل چند قصه ميباشد. هر قصه حالوهواي خاصي دارد. و اين تنوع باعث ميشود كه اين مجموعه بسيار جذاب و سرگرمكننده باشد.
در هریک از داستان های ساده و مصور این مجموعه، شخصیت هایی مانند شیر، پنگوئن، زرافه و کوالا با مشکلات گوناگونی مواجه میشوند. اما آنها به کمک یکدیگر و با شیوه هایی ساده وموثر مشکل خود را حل میکنند. نقاشی های شاد و رنگارنگ، این کتاب را جذاب تر کرده.
یکی بود، یکی نبود، دشت سرسبزی بود. در گوشهی این دشت بزرگ بزبز قندی با هفت بزغالهاش به خوبی و خوشی زندگی میکرد
به سرزمین سایه ها - قلمرو مرموز و وحشتناک ارباب سایه ها خوش آمدید. او که هزاران نفر از اهالی دلتورا را گروگان گرفته و با خود به سرزمین سایه ها برده است ، قصد دارد جادوی سیاهش را تقویت کند . اگر مردم دلتورا نجات یابند، تا ابد برده تاریکی می شوند. حال لیف و همراهانش باید برای نجات اسیران سلاح قدرتمندی بیابند تا بتوانند با جادوی ارباب سایه ها مبارزه کنند .آنها سر راهشان باید با هیولای وحشتناک و معماهای پیچیده روبه رو شوند. اما این قهرمانان تا آخرین اسیران را نجات ندهند، آرام نمی گیرند.
در غار كارشری ویل، تونلی باز شده است كه هیولاها دسته دسته از آن بیرون میریزند. برای مقابله با كشتار و خشونت این موجودات شیطانی همه نیروها به میدان آمدهاند. حدود پانزده مرید از جمله كرنل، شارك و شارمیلا به فرماندهی برانابوس در محل جمع میشوند تا جلو این هجوم بیامان را بگیرند. آنها میدانند كه حتی اگر بتوانند تونل را مسدود كنند به زنده ماندن خودشان امیدی نیست.
30 قصه 30 شب، مجموعهي 365 قصه براي کودکان است که در 12 جلد منتشر شده است. به دليل استقبال بسيار زياد خوانندگان، هر 3 کتاب در يک مجموعه گرد آمده است. مجموعهاي براي فصل بهار ، مجموعهاي براي تابستان و همينطور پاييز و زمستان.
روزي، روزگار خواهر و برادري با هم زندگي مي كردند. با آنكه سال هاي زيادي از عمرشان گذشته بود. هيچ كدام ازدواج نكرده و بچه اي نداشتند. اسم خواهر «ماريلا» و اسم برادر «ماتيو» بود. ماتيو ديگر پير شده بود و نمي توانست كارهاي مزرعه را به تنهايي انجام دهد. براي همين آنها از پرورشگاه شهرشان خواستند كه پسربچه اي را به آنها بدهد. يك روز وقتي ماتيو به ايستگاه قطار رفت تا آن پسربچه را به خانه بياورد، با دختر بچه اي رو به رو شد. دختربچه موهاي قرمزي داشت و كيفي در دست گرفته بود.
داستان هایی جذاب که در سرزمینی خیالی به نام «آوانتیا» اتفاق میافتند؛ شش هیولا از این سرزمین دفاع میکنند… ناگهان هیولاها طلسم می شوند و سرزمین “آوانتیا” را که روزی از آن دفاع می کردند، نابود میکنند؛ حالا پسری مبارز تلاش می کند سرزمین آوانتیا را نجات دهد.
اگر فرصت خوبی پیدا کنی، فکری بکر به سرت بزند یا مشکلی برایت پیش بیاید، چه می کنی؟
قصه ی ما همین جاست، قصه ی یک فکر محشر، فرصتی عالی و مشکلی که بزرگ می شود و بچه ای که در برابر آنها قرار دارد ولی آنها را نمی شناسد. این کودک باید تلاش کند تا بفهمد در برابرشان چه کند.