مجموعه خودم می توانم (دکتر همین جاست)
دایرهی واژگان کودک سه، چهار و پنج ساله، بهطرز چشمگیری افزایش یافته و قادر است ارزشهای زندگی و مهارتهای گوناگون را از طریق داستان بیاموزد.
تمامی کودکان از خواندن قصههایی جذاب و هیجانانگیز لذت خواهند برد. از طرفی دیگر، برای آن دسته از کودکانی که هنوز به مدرسه نمیروند یا سواد کافی ندارند، قصه خواندن میتواند سبب رشد و تقویت خلاقیت آنان شود.
تمامی کودکان از خواندن قصههایی جذاب و هیجانانگیز لذت خواهند برد. از طرفی دیگر، برای آن دسته از کودکانی که هنوز به مدرسه نمیروند یا سواد کافی ندارند، قصه خواندن میتواند سبب رشد و تقویت خلاقیت آنان شود.
مجموعه خودم می توانم (دکتر همین جاست)
دایرهی واژگان کودک سه، چهار و پنج ساله، بهطرز چشمگیری افزایش یافته و قادر است ارزشهای زندگی و مهارتهای گوناگون را از طریق داستان بیاموزد.
مجموعه خودم می توانم (همه باید بروند دست شویی)
می دونی همه باید بروند دست شویی؟
بالاخره اومدی، حالا شلوارت را دربیار. و تا وقتی کارت تموم نشده، بلند نشو.
بالاخره موفق شدی.
در این دنیا چیزهای نفرت انگیز زیادی وجود دارند. ممکن است هر آدمی از چیزی نفرت داشته باشد. من از قیافه ی بعضی از حیوانات و حشرات نفرت دارم. تو از چه چیزی نفرت داری؟
شب هزار و دوم 2
روزی بود و روزگاری و پادشاه تنبلی که دوست داشت هر شب این پایش را روی آن پایش بیندازد و چرت بزند تا زنها برای او قصه بگویند. آن زمان تلویزیونی نبود که پادشاه را سرگرم کند. به جای آن، پادشاه قصه گوش میداد و به کمک جلاد، قصه گوها را عوض میکرد تا اینکه به شهرزاد رسید. شهرزاد که می دانست اگر داستانش تمام شود باید با زندگی خداحافظی کند، هیچ وقت آخر شب قصه ها را تمام نمیکرد و مثل سریالهای تلویزیون، پایان ماجرا را برای شب بعد باقی میگذاشت تا گیر جلاد نیفتد.
چیزهای زیادی هست که باید به خاطرشان شاد باشیم. مثل حیوانات داخل باغ وحش، مثل شکلات و بستنی و آب نبات، مثل آب بازی کردن وسط تابستان گرم. چه چیزهایی تو را شاد می کند؟ دوست داری بیش تر با شادی آشنا بشوی؟
آدم بزرگ ها خیلی زود خشمگین می شوند. مثل وقتی بابا در ترافیک سنگین گیر می کند. اما ما کوچکترها کمتر خشمگین می شویم. راستی تو چه وقت هایی پر از خشم می شوی؟ وقتی خشم به سراغت می آید، دوست داری چه کاری انجام دهی تا آرام شوی؟
خیلی چیزها هستند که آدم را غمگین می کنند. مثل وقتی بابا و مامان قول می دهند من را به پارک ببرند؛ اما به قول شان عمل نمی کنند. من غم را دوست ندارم. چه چیزهایی تو را غمگین می کند؟
شب هزار و دوم 1
روزی بود و روزگاری و پادشاه تنبلی که دوست داشت هر شب این پایش را روی آن پایش بیندازد و چرت بزند تا زنها برای او قصه بگویند. آن زمان تلویزیونی نبود که پادشاه را سرگرم کند. به جای آن، پادشاه قصه گوش میداد و به کمک جلاد، قصه گوها را عوض میکرد تا اینکه به شهرزاد رسید. شهرزاد که می دانست اگر داستانش تمام شود باید با زندگی خداحافظی کند، هیچ وقت آخر شب قصه ها را تمام نمیکرد و مثل سریالهای تلویزیون، پایان ماجرا را برای شب بعد باقی میگذاشت تا گیر جلاد نیفتد.
باورت می شود که حتی آدم بزرگ ها هم از خیلی چیزها می ترسند؟ من همیشه فکر می کردم ما کوچک تر ها ترسو هستیم؛ اما بابا و مامان هم از خیلی چیزها می ترسند. من از تاریکی می ترسم. تو از چه چیزی می ترسی؟
مجموعه ای کامل از اسباب بازی های پسرانه! هواپیما کنترلی، کوادکوپتر، هلی کوپتر، ماشین کنترلی، انواع ماکت های فلزی موتور و ماشین و تفنگ های فضایی!!!
تو این بخش برای راحتی شما کاربر گرامی، تمامی محصولات به صورت تخصصی دسته بندی شده است.
لطفا ابتدا وارد شوید.
ورود به سیستم
یک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتمهای محبوب ایجاد کنید.
ورود به سیستم