مجموعه خودم می توانم (دکتر همین جاست)
دایرهی واژگان کودک سه، چهار و پنج ساله، بهطرز چشمگیری افزایش یافته و قادر است ارزشهای زندگی و مهارتهای گوناگون را از طریق داستان بیاموزد.
در روزگاران خیلی خیلی قدیم پادشاهی تصمیم گرفت برج خیلی خیلی بلندی بسازد. پادشاه گفت: «باید این برج را آنقدر بلند بسازم که اگر نوکش بایستی، دستت به ماه برسد.» معمار مخصوص پادشاه گفت: «متاسفانه برای ساختن برجی به این بلندی، در تمام سرزمین شما، سنگ کافی وجود ندارد.»
در روزگاران خیلی خیلی قدیم پادشاهی تصمیم گرفت برج خیلی خیلی بلندی بسازد. پادشاه گفت: «باید این برج را آنقدر بلند بسازم که اگر نوکش بایستی، دستت به ماه برسد.» معمار مخصوص پادشاه گفت: «متاسفانه برای ساختن برجی به این بلندی، در تمام سرزمین شما، سنگ کافی وجود ندارد.» پادشاه گفت «مزخرف نگو! دست به کار شو و برج رو بساز!» صدراعظم گفت: «متاسفانه برای ساختن برجی به این بلندی، در خزانه ی سلطنتی، طلا به اندازه ی کافی وجود ندارد که بشود خرج ساختش را داد.» پادشاه گفت: «مزخرف نگو! برو از مردم مالیات بگیر!» دختر پادشاه پرسید: «حالا اصلا چه فایده دارد که آدم دستش به ماه برسد؟» ولی پادشاه محلش نگذاشت چون سرش خیلی شلوغ بود و داشت برنامه ریزی می کرد که برج را پی ریزی کنند
لطفا ابتدا وارد شوید.
ورود به سیستمیک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتمهای محبوب ایجاد کنید.
ورود به سیستم