کتاب مصور JUDY MOODY No.1 was in a mood، جلد اول از مجموعه «جودي مودي» و مشتمل بر داستانهاي تخيلي و ماجراجويانه است که با زباني ساده و روان براي گروه سني (ج) نگاشته شده است. شخصيت اصلي اين داستانهاي بههمپيوسته دختري به نام «جودي» است که اتفاقات جالبي براي او در اين داستانها ميافتد.
جودی دمدمی 4 (جودی آینده را پیشگویی می کند)
جودی دمدمی یک «انگشتر حالنما» جایزه میبرد. هر کس نگین انگشتر را فشار دهد، رنگ نگین عوض میشود و انگشتر حالش را نشان میدهد.
جودی میخواهد به کمک این انگشتر، آیندهی دیگران را پیشگویی کند. جالب اینکه بعضی از پیشگوییهایش درست از آب در میآید!
از همین نویسنده
خلق و خوی خوب، حالات بد، حالات روحی جسیکا-فینچ قابل تحمل نیست. جودی مودی با حالات خنده دار بسیاری بازگشته است. طرفداران JUDY MOODY از قبل می دانند که جودی برای هر موقعیتی حال و هوای خاصی دارد - و این بار جودی در حال حسادت است. حسادت به همکلاسی جسیکا فینچ، یعنی عکس او در صفحه اول روزنامه. وقتی جودی به دنبال شهرت و خوشبختی خود می رود، مراقب باشید! او خیلی مصمم است، فقط ممکن است آن را پیدا کند، یا ممکن است بدنام تر از همیشه شود. آخرین ماجراهای او مطمئناً خوانندگان را در حال و هوای مودی جودی قرار می دهد!
در داستان «JUDY MOODY No.3 Saves the World» جودی میفهمد رفتار او چه تاثیری بر محیطزیست میگذارد و به جنبوجوش میافتد تا با کمک به کاشت درخت در جنگلهای استوایی برای دنیا کاری بکند.
در JUDY MOODY No.4 predicts the future می خوانیم: جودی دمدمی یک «انگشتر حالنما» جایزه میبرد. هر کس نگین انگشتر را فشار دهد، رنگ نگین عوض میشود و انگشتر حالش را نشان میدهد.
استینک یواش زد روی دماغش و گفت: «بچه ها توی موزه بهم گفتند جناب دماغ. امروز فهمیدم که واقعا واقعا بوها را از همه ی بچه های کلاس بهتر می فهمم. سوفی گفت حتی از سگ ها هم بهتر بو می کنم.»
مامان گفت: «امیدوارم!» و با جودی زدند زیر خنده.
استینک گفت: «ماییم دیگه!»
مامان گفت: «فکر می کردم دماغ تو فقط موقع خطر خوب بو می کند.»
استینک گفت: «هرچقدر دلتان می خواهد بخندید، ولی این دماغ می تواند من را معروف کند.»
جودی همان آرنجش که یک بار عکسش توی روزنامه چاپ شده بود را بالا آورد و گفت: «آرنج من هم معروف است.»
استینک گفت: «نه، جدی می گویم. بزرگ که شدم می خواهم با این دماغم کاری بکنم کارستان. چنین دماغی نباید حرام شود.»
استینک، برادر جودی دمدمی و قد کوتاهترین بچهی کلاس دوم است.جودی یک شب قد برادرش را اندازه میگیرد و میبیند استینک کوتاهتر شده! استینک حسابی نگران میشود. نخود و شیر میخورد، بلوز و شلوار راه راه میپوشد.
استینک یک آب نبات فک از کار انداز میخرد، اما فکش از کار نمی افتد! او هم معطل نمیکند. نامهای شکایتآمیزی مینویسد و بعد نعمت از آسمان میبارد! پنج کیلو آبنبات فک از کارانداز، یک جعبهی گنده پر از شکلات و چوب شور و پاستیل، مجموعهی کامل مدادهای میمونی و …
اما اگر بین آن همه بستهی ریز و درشت یک نامهی مهم کوچولو را نبیند، چی؟
وقتی سه خوکچه ی هندی از فروشگاه حیوانات خانگی فرار میکنند، استینک و دوستانش سوفی و وبستر خوکچهها را به فروشگاه خانم بردویستل بر میگردانند و میفهمند توی فروشگاه قیامتی برپاست.
استینک و دوستانش تصمیم میگیرند برای صد و یک خوکچهی قلنبهی پشمالو خانه پیدا کنند. اما برای پیدا کردن چنین خانهای انگار باید به سفری پر ماجرا رفت…
ررررررر
بالا بالاتر،پیش به سوی فضا پلوتون چون کوچولوست از منظومه ی شمسی اخراح شده است.استینک تصمیم میگیرد برای سیاره های کوچولوو همینطور آدم های کوچولو فکری کند. دوست داری استینک وفق شود پلوتون را از این سرنوشت شوم نجات دهد؟ پس کمکش کن مگان مک دونالد نویسنده ی مجموعه ی پر طرفدار جودی دمدمی است.خودش میگوید:روزی به دیدن بچه های مدرسه ای رفتیه بودم پایم را که گذاشتم توی کلاس بچه ها یک صدا گفتند استینک استینک استینک همان وقت بود که فهمیدم استینک خودش میتواند کتاب بشود. مگان تا امروز بیش از 40 کتاب برای کودکان نوشته که ماجرای اغب آن ها را از خاطرات کودکی هایش الهام گرفته است.
انتشارات افق منتشر کرد:دل و روده، مغز، چشم!فقط یک هفته مانده تا جلد پنجم کابوس در خیابان زامبی منتشر شود. کتاب که چاپ شود، استینک اولین نفر توی صف است تا زودتر کتاب را بخرد و به راه پیمایی شبانه ی زامبی ها برود. استینک و دوست هایش لباس زامبی درست می کنند و می خواهند رکورد یک میلیون دقیقه مطالعه را به دست بیاورند. اما حرف هایی که استینک درباره ی زنده بودن زامبی ها شنیده، حسابی گیجش کرده ...نکند یک دفعه سر و کله ی زامبی ها پیدا شود؟
استینک 9 (و یک شب خوابیدن کنار کوسه ها)
ترسناک، ترسناک تر، ترسناک ترین!
بابا و مامان استینک برنده ی یک شب خوابیدن در آکواریوم شده اند و حالا معلوم نیست این شب معرکه ترین خاطره ی استینک می شود یا عذاب آورترین شکنجه اش.
این کتاب داستان زندگی پر هیجان و عجیب جودی، دختر خانواده ی ” دمدمی ” را تعریف می کند. جودی دختری ماجراجو و پر از جنب و جوش و کمی بد اخلاق است. او دوست دارد همیشه کار های هیجان انگیز را همراه برادرش ” استینک ” و حیوان خانگی اش ” موشی ” تجربه کند. اتفاقاتی که جودی رقم می زند در چند جلد با عنوان جودی و طلسم بدشانسی، جودی و تابستان پر ماجرا، جودی کارآگاه می شود، جودی به کالج می رود و دور دنیا در هشت روز و نصفی که از شماره ی 6 تا 10 این کتاب ها را تشکیل می دهند و به صورت تکی نیز ارائه شده اند در کنار هم جمع شده و یک مجموعه ی 5 جلدی با عنوان مجموعه ی دوم در یک پک ارائه شده است.
جودی دختری دمدمی مزاج است که یک روز از دندهی چپ بلند میشود و روز دیگر میخواهد دنیا را نجات بدهد.
نویسندهی این مجموعه در هر یک از این رمانها به نوعی به مشکلات دنیای امروز میپردازد و همراه با شخصیت اصلیاش به دنبال راهی برای برداشتن موانع و حل مشکلات موجود میگردد.
جودی و دوستانش انجمنی مخفی تشکیل میدهند. تنها شرط عضویت در این انجمن این است که قورباغهای روی دستت جیش کند!
جودی و دوستانش برای تهیهی نقشهای دربارهی شهر، خانواده و انجمنی که عضوش هستند، وارد ماجراهای جالب و بامزهای میشوند…
از وقتی مامانبزرگ جودی یک سکهی لهولورده به او داده جودی توی همه چیز شانس میآورد، از بولینگ گرفته تا مسابقهی هجی کلمات.
بیبروبرگرد، او سوار بر اسب خوششانسی است تا اینکه اتفاقی میافتد و بدشانسی از راه میرسد. یک حیاط پر از شبدر سه پر و بچه گربهی فراری و …
وقتش رسیده جودی اخمهایش را باز کند و لبخند بزند و با برادر کوچکش،استینکی لاستیکی مهربان بشود. اما مگر میتواند یک روز کامل خوشاخلاق باشد؟ چی؟ یک هفتهی کامل؟ البته با بافتنی انگشتی میتواند خودش را آرام کند و فکرش را از غرغر و بداخلاقی دور کند؛ ولی بافتنی انگشتی هم سختیهای خودش را دارد…
جودی دمدمی ملکهی نوشتن فهرست است. او فهرستی از لقبهایی که به برادرش داده و فهرستی از هدیههای مورد علاقهاش دارد. و حتی فهرستی از فهرستهایش.
تا اینکه روزی چشمش به فهرست پیماهای مرموز مامانبزرگ لو میافتد. توی آن فهرست کارهایی عجیب و غریب نوشته شده: سوار فیل بشوم، توی یک قلعه بخوابم،اهرام مصر را ببینم…
وااای!حالا این فهرست پیمانهای چی هست؟
میخواهم برای دخترعمویم، ملکهی انگلستان، نامه بنویسم!
قرار است جودی برای درس مطالعات اجتماعی، درخت خانوادگی یا همان شجرهنامه درست کند.
او از روی مدارک قدیمی خانوادگیشان میفهمد که ممکن است با ملکهی انگلستان نسبت فامیلی داشته باشد!
جودی آرام و قرار ندارد تا هرچه زودتر این خبر دست اول را به دوستهایش بگوید. اما در کلاس، وقتی جسیکا از درخت خانوادگیاش میگوید، رازهای تازهای برملا میشود که جودی را حسابی غافلگیر میکند.
اولین مسابقه ی کتاب خوانی در راه است. گروه کرم کتاب های مدرسه ویرجینیا دیر دارند از صبح تا شب کتاب می خوانند. جودی دمدی و گروهش کتاب می خوانند و نکته های مهم را حفظ می کنند. آن ها سر میز شام، زیر پتو یا توی کلاس کاراته کتاب می خوانند؛ حتی سعی می کنند تندخوانی کنند. آیا کرم کتاب های معمولی می توانند با گروهی از آکادمی درخت هوش رقابت کنند؟ شایعه ای بر سر زبان ها افتاده که یک کلاس چهارمی توی گروه رقیب است! این همه هیجان نفس هر کرم کتابی را بند می آورد.
فردای آخرهفتهها همیشه دلگیر و حالگیر است. هیچکس، بهجز خودشیرینهای الکیمدرسهدوست، خوشش نمیآید بعد از دو روز استراحت و تفریح، دوباره برگردد به مدرسه. جودی دمدمی هم از همین بچههایی است که دوشنبهها را دوست ندارد؛ خوشش نمیآید برگرد به همان مدرسه، به همان کلاس، به همان میز و صندلی، با همان آدمهای همیشگی.
جسیکا، همکلاسی جودی، در مسابقه مقام اول را به دست میآورد و عکسش هم در روزنامه محلی چاپ میشود. جودی هم به فکر میافتد که کاری کند تا مشهور شود و عکسش را در همهی روزنامهها چاپ کنند.
و جودی برای مشهور شدن، چه کارها که نمیکند!
جودی سر کلاس ناگهان میشنود که جنگلهای استوایی در خطر نابودی هستند. وقتی میفهمد که گونههای کمیاب طبیعت هم در خطرند ولی آدمها زبالهسازند،بیشتر میترسد و حالا جودی به فکر نجات دنیا افتاده است…
جودی دمدمی امروز تصمیم گرفته که در آینده دکتر شود. از خوششناسیاش،معلم علوم از بچهها میخواهد که هر کس دربارهی بخشی از بدن انسان تحقیق کند.
اما دردسر از جایی شروع میشود که جودی تصمیم میگیرد تحقیق خود را با یک عمل شروع کند. او میخواهد شکم قورباغهی برادرش را باز کند تا دل و رودهاش را ببیند و دوباره آن را بخیه بزند!
ایمی نیمی دوست جدید جودی،او را در انجمن اسم- من- یک – شعر – است عضو می کند. جودی آنقدر با ایمی صمیمی میشود که نمیتواند از او دل بکند. اما لاکی و فرانک هم که حسودیشان شده با جودی قهر میکنند. آنها قرار بود با هم روی پروژهی «دور دنیا در هشت روز» کار کنند، اما حالا؟… داستان پیچ خورد، نه؟
سایر کتاب های همین ناشر
پایین، بالا یکی از کتابهای ساندرا بوینتون است که از آشناترین و ماندگارترین کتابهای تصویری و آموزشیاند. شعرهای مریم هاشمپور هم شیرینی مجموعهی مثل آب نبات را بیشتر کردهاند.
رو دندونا میچرخه
پایین و بالا مسواک
همراه موج دریا
ساعت میخونه تیک تاک
هدف از انتشار مجموعه کتابهای خودم میخوانم ترویج کتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در کودکان است.
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
ریانوردی پیر در مسافرخانهای میمیرد و جیم در صندوقچهی او نقشهی گنجی را میبابد. او و دوستانش به جزیرهای دور سفر میکنند، اما دزدان دریایی خطرناکی نیز به دنبال این گنج هستند.
کتاب دنیای پپا بخوان و بچسبان (لباس های رنگ و وارنگ) یکی از کتابهای مجموعه «دنیای پپا» ست. پپا خوک کوچکی است که دوست دارد لباسهای رنگ و وارنگ بپوشد
«در کتاب یک دقیقه بعد از نیمه شب»، ادوارد مون که بهتازگی به اعدام محکوم شده است، خانوادهای نابسامان دارد. پدرش مرده و مادرش زنی الکلی است که بیشتر اوقاتش را بیرون از خانه و با غریبهها میگذراند.
یتیمخانه نود و هشت بچه دارد که دختر هفده ساله جروشا ابوت،از همه بزرگتر است. او از صبح تا شب سر پاست تا دستورات رئیس عصبانی پرورشگاه را اجرا کند. او با همهی تلخیها، قلمی شیرین دارد و خوب مینویسد. یکی از اعضای هیئت امنای پرورشگاه تصمیم میگیرد او را به دانشگاه بفرستد و تنها خواسته اش اینکه جروشا برایش نامه بنویسد.
توضیحات کتاب رمان های سه گانه فونکه-1-سیاه قلب - این کتاب پر از ماجراهای تخیلی است و خواننده در آن مرزی بین دنیای خیال و واقعیت احساس نمی کند. آدم ها وارد دنیای داستان می شوند و شخصیت های داستانی وارد دنیای واقعی، خواننده چنین اتفاق های عجیبی را در زندگی ( مو و مگی ) که حسابی با کتاب ها قاطی شده اند، باور می کند و از خواندنش لذت می برد. این کتاب پر ماجرا، دلهره آور و جذاب، می تواند هدیه ی خوبی باشد برای بچه های کتاب خوان و نوجوان های ماجراجویی که هنوز طعم کتاب های فانتزی را نچشیده اند.
این کتاب مهارت خواندن و نوشتن کودکان کلاس اولی را در یادگیری بهتر و راحت تر حروف الفبا بیشتر می کند و باعث می شود کودک بتواند از همان ماه های اول یادگیری لذت بیشتری ببرد، همچنین بتواند به تنهایی کتابهایی با کلمات ساده را مطالعه کند. در بخش پایانی، کتاب با طرح پرسش هایی از کودک می خواهد با کمک والدین به آنها پاسخ دهد تا بتواند فراگیری خود را تا سطح بالاتری پیش ببرد.
هاپو و دوست هایش در خیابان و پارک و خانه چیزهای زیادی یاد می گیرند. رنگ های چراغ راهنمایی، شکل های مربع و دایره و … عددهای 1 و 2 و 3 و 4 و .. دلت می خواهد تو هم مثل آن ها بازی کنی و چیزهای جدید یاد بگیری؟
آلبرت خیلی خوشحال است که میخواهد به موزه یا به قول خودش “موشزه”برود اما وقتی توی موزه، دخترعموی دوستش گم میشود، آنها همهجا را دنبال او میگردند و با ماجراهای جدیدی روبهرو میشوند.
ترانههای شاد و تصاویر خیال انگیز مجموعه کتابهای «بچههای جینگیلی» خلاقیت کودکان را افزایش میدهند. در هر صفحه از کتابها یکی از بچهها، با لباس عروسکی مخصوص، نقش جدیدی را بازی میکند. در واقع فعالیتهایی چون آموزش حیوانات، میوهها، شغلها و… به تجربهای متفاوت و لذت بخش تبدیل میشوند.
دریانوردی پیر در مسافرخانهای میمیرد و جیم در صندوقچهی او نقشهی گنجی را میبابد. او و دوستانش به جزیرهای دور سفر میکنند، اما دزدان دریایی خطرناکی نیز به دنبال این گنج هستند.
يکی از ويژگیهای پيامبر اسلام «اخلاق نيکو» بوده است. در تاريخ نوشتهاند که هيچگاه لبخند از لبان پيامبر دور نمیشد. پيامبر بچهها را خيلی دوست داشتند. با بچهها بازی میکردند و به آنها اهميت میدادند. کتاب «بچهها و پيامبر» شامل هفت حکايت از برخورد پيامبر با بچههاست.
اسم من ( پپا ) است و این کتاب درباره بابابزرگ من است.
بابابزرگ من عاشق باغبانی و ساختن و تعمیر کردن است.
تق! تق! اما او بیشتر از همه عاشق بازی کردن با من و برادرم کوچولویم ( جورج ) است.
دوست داری با خانوادهی پپا بیشتر آشنا شوی؟ و...
خروس جنگی فوتبالیست جنجالی کلاس هفتم را همه میشناسند. او از وقتی که توانست راه برود، هر چیزی را از سر راهش برداشته است! و اکنون همسایهاش “پن وب” پسر لاغر مردنی که دنیایش از زمین تا آسمان با دنیای او فرق دارد، بزرگترین مانع سر راه اوست.
گاهی سختترین کار دنیا، این است که تواناییهایت را باور کنی!
برادلی چاکرز، بزرگترین شاگرد کلاس، تا دلت بخواهد دروغ میبافد؛ آن هم دروغهای شاخدار! او با همشاگردیهایش توی مدرسه دعوا راه میاندازد و از درس و مشق متنفر است.
در مدرسه هیچکس جز کارلا، مشاور جدید مدرسه، برادلی را دوست ندارد. کارلا از شنیدن داستانهای عجیب و غریب او خوشش میآید و فکر میکند او واقعاً باهوش است. اما کارلا چه کار کند تا برادلی خودش را عوض کند؟
جودی دمدمی امروز تصمیم گرفته که در آینده دکتر شود. از خوششناسیاش،معلم علوم از بچهها میخواهد که هر کس دربارهی بخشی از بدن انسان تحقیق کند.
اما دردسر از جایی شروع میشود که جودی تصمیم میگیرد تحقیق خود را با یک عمل شروع کند. او میخواهد شکم قورباغهی برادرش را باز کند تا دل و رودهاش را ببیند و دوباره آن را بخیه بزند!
روایت داستان عاشقانه های کلاسیک (مانون لسکو) در قالب نمایش و اُپرا بارها روی صحنه رفته که از مهمترین آنها میتوان به اثر جاکوموپوچینی، آهنگساز شهیر ایتالیایی، اشاره کرد.
بیخانمان داستان زندگی پسری به نام رِمی است که موقع تولد ربوده میشود.
بعد از اتفاقاتی گوناگون، آقای باربرین و همسرش او را به فرزندی قبول میکنند، اما به دلیل تنگدستی، رِمی را به یک نوازندهی دورهگرد میفروشند و … ماجراهای هیجانانگیز این پسر مهربان و شجاع، داستان خودباوری و مبارزه با سختیهاست.
شاگرد محافظ، تام وارد باید از منطقه در مقابل موجودات دنیای تاریک دفاع کند. اما مادرش از یونان برگشته تا از تام کمک بگیرد. یکی از جادوگران خطرناک و قدیمی یونان به نام اردین به دنبال نابودی مادر تام است. مادر تام هم ارتش بزرگ و نیرومندی تشکیل داده که دوستان تام، آلیس و گریملکین در ان حضور دارند. از طرفی اگر تام در این جنگ به آنها بپیوندد، محافظ دیگر او را به شاگردی نمیپذیرد. پس در این مبارزه چهچیز قربانی خواهد شد؟
ـ طرحهای مشکی را با مداد رنگی، ماژیک یا آبرنگ رنگ بزن.
2ـ طرحهای رنگ شده را از روی خط چینها برش بزن.
3ـ لبههای لباسها را روی بازوها و پاهای پیشی خم کن و به او لباس بپوشان.
در نیكلاس نیكلبی، چهره زشت فقر و بیعدالتی را به خصوص در حق كودكان نشان میدهد. اما او چون بسیاری از اندیشمندان اصلاحطلب واقعگرا، تلخی و شیرینی را به هم میآمیزد و رمان غمانگیزش را با رنگهایی شاد تزیین میكند. پدر نیكلاس ورشكست میشود و با مرگش، خانواده بیپناهش را تنها میگذارد. در این میان، رالف عموی شیاد نیكلاس به شرطی حاضر میشود سرپرستی این خانواده را بپذیرد كه نیكلاس معاون مدرسهای شبانهروزی شود، مدرسهای كه در حقیقت زندانی مخوف است.
اگر واقعاً به کمک این پسر نابغهی تبهکار احتیاج دارید، باید بگویم که توی دردسر بزرگی افتادهاید…
جنها تمام خاطرات دنیای زیرزمینیشان را از ذهن تنها آدمیزادی که از او میترسند، پاک کردهاند. این تنها آدمیزاد کسی نیست جز آرتمیس فاول، نابغهی نوجوان و ماجراجو. اما حالا اتفاقی افتاده که موجودات زیرزمینی به او احتیاج دارند؛ همین حالای حالا هم احتیاج دارند!
گدازادهای به نام تام کانتی و شاهزادهای به نام ادوارد در یک روز به دنیا میآیند؛ اما تام کودکی عادی نیست و شب و روز خواب پادشاهان را میبیند. روزی ادوارد، او را به قصر میبرد و وقتی با هم آشنامی شوند لباسهایشان را عوض میکنند. بعد شگفتزده میشوند، چون قیافههایشان کاملاً شبیه به هم است. شاهزاده به خانهی فقیرانهی تام میرود و تام در قصر میماند. آیا پدر تام، میتواند ادوارد را به گدایی و دزدی وادار کند؟ آیا اینک که پادشاه مرده است، کسی باور خواهد کرد ادوارد پادشاه واقعی است؟