اگر میتوانستی مثل جانوران دم داشته باشی، دم کدام جانور را برای خودت انتخاب میکردی؟اگر دم رنگارنگ طاووس مال تو بود، توجه همه را جلب میکردی. اگر دم پهن بیدستر مال تو بود، در استخر شالاپ و شلوپ زیادی راه میانداختی. اگر دم مار زنگی مال تو بود، همه میدانستند که نباید کاری به کارت داشته باشند! در قلمرو جانوران یک عالمه دم شگفتانگیز وجود دارد، اما دنبالچهی تو هم دست کمی از آنها ندارد!
چه می شد اگر... (پای جانوران را داشتی !؟)
اگر میتوانستی پاهایی مثل پای جانوران داشته باشی، پای کدام جانور را برای خودت انتخاب میکردی؟ یوزپلنگ را انتخاب کنی، هیچوقت از سرویس مدرسه جا نمیمانی. اگر مثل هزارپا یک عالمه پا داشتی، میتوانستی به تنهایی ارکستری برای رژهی خیابانی راه بیندازی! اگر پاهای کرگدن سفید را داشتی، میتوانستی همهی افراد خانواده را روی کولت سوار کنی. در قلمرو جانوران یک عالمه پای شگفتانگیز وجود دارد، اما پاهای تو هم دست کمی از آنها ندارد!
اگر میتوانستی پاهایی مثل پای جانوران داشته باشی، پای کدام جانور را برای خودت انتخاب میکردی؟ یوزپلنگ را انتخاب کنی، هیچوقت از سرویس مدرسه جا نمیمانی. اگر مثل هزارپا یک عالمه پا داشتی، میتوانستی به تنهایی ارکستری برای رژهی خیابانی راه بیندازی! اگر پاهای کرگدن سفید را داشتی، میتوانستی همهی افراد خانواده را روی کولت سوار کنی. در قلمرو جانوران یک عالمه پای شگفتانگیز وجود دارد، اما پاهای تو هم دست کمی از آنها ندارد!
از همین نویسنده
اگر میتوانستی دماغی مثل دماغ جانوران داشته باشی، دماغ کدام جانور را برای خودت انتخاب میکردی؟ اگر دماغ خرگوش دم کوچک را انتخاب کنی، هروقت هیجانزده شوی، دماغت شروع به جنبیدن میکند. اگر دماغ مورچهخوار بزرگ را داشتی، میتوانستی از دماغ درازت به عنوان لولهی تنفس برای شنا در زیر آب استفاده کنی! و اگر دماغ فیل را داشتی، میتوانستی بادام زمینی کوچولو را با خرطوم از روی زمین برداری. در قلمرو جانوران انواع دماغهای شگفتانگیز یافت می شود، اما دماغ تو هم دست کمی از آنها ندارد!
اگر میتوانستی دندان جلوییات را با یکی از حیوانات عوض کنی، کدام را انتخاب میکردی؟ اگر دندانهای فیل را داشتی میتوانستی زمین را بکنی و شاخههای درختان را از زمین بیرون بکشی. اگر دندانهای سگ آبی را انتخاب کنی، دندانهایت نارنجی میشود و اگر دندانهایت شبیه موش صحرایی برهنه بود، میتوانستی هرکدام را جداگانه مثل چوب غذاخوری ژاپنی تکان بدهی. دندانهای قلمرو حیوانات خیلی باحالاند؛ اما دندانهای تو هم محشرند!
«چه میشد اگر موی جانوران را داشتی؟!» کتابی غیرداستانی و در عین حال بینهایت جذاب دربارهی شناخت حیوانات است.
چه میشد اگر یک روز صبح که از خواب پا میشدی، موهای روی سرت موهای خودت نبودند؟ چه میشد اگر در طول شب موهای جانوری وحشی جای موهای خودت را گرفته بود؟ تا به حال به موهای خرس قطبی دقت کردهای؟ این جانور موی انبوه و چربی به ضخامت ۱۵ سانتیمتر روی پوست بدنش دارد. حالا تصور کن که روی سرت موهایی سفید به همان پرپشتی داشتی! چه اتفاقی برایت میافتاد؟
خواندن موضوعاتی که در این گروه از کتابها آورده شده، برای هر کودک کنجکاوی میتواند مفید و کاربردی باشد؛ چرا که آشنا شدن با این موضاعات حالتی قصه گونه دارد. همین امر باعث میشود که فرزند شما وارد دنیای خیالات شود، به اشیای پیرامون خود جان ببخشد و بهتر و کاملتر با محیط پیرامونش آشنا شود.
اگر میتوانستی گوشهایی مثل گوش جانوران داشته باشی، گوشهای کدام جانور را برای خودت انتخاب میکردی؟ اگر گوشهای فیل را انتخاب کنی میتوانی صدای فیل های دیگر را از سه کیلومتری بشنوی. اگرگوشهای سنجاب سرخ اوراسیایی را داشتی،به اندازهای گرم میشدی که موقع بارش برف به کلاه نیاز نداشتی. اگر گوشهای کوآلارا داشتی، میتوانستی آنها را طبق بهترین و جدیدترین مد آرایش کنی. در قلمرو جانوران یک عالمه گوشهای شگفتانگیز یافت می شود، اما گوشهای تو هم دست کمی از آنها ندارند!
سایر کتاب های همین ناشر
داشتن دوستان خوب، زندگی را شيرينتر میكند. اما گاهی دوستان خوب هم از يكديگر قهر ميكنند و وقتی اين اتفاق میافتد، ديگر هيچ چيز به شيرينی و زيبايی قبل نيست…
فرانکلین و حلزون با یکدیگر راهی کتابخانهاند تا قهرمان موردعلاقهی کتابشان، داینارو را ببینند. اما در واقع قهرمانان واقعی فرانکلین و حلزون هستند که به همسایهشان خانم موش آبی که کلیدش را در برف گم کرده، کمک میکنند.
اسب آبي نتوانسته جلوي شکمش را بگيرد و کيک شکلاتي را تا ته خورده بود. بعد، همه تقصير را گردن هتي گربه مدرسه، انداختند. اسب آبي اول صدايش در نيامد تا اينکه بالاخره رفت پيش خانم معلم و گفت خودش کيک را خورده….
بسیاری از موجودات از توتیای دریایی گرفته تا خرچنگ و جغد و هشتپا و سهره بازمصرف میکنند. توتیای دریایی برای پوشش خودش از پسماندهای اقیانوس، مثل صدفهای کهنه، استفاده میکند. خرچنگ هم با خوردن آت و آشغالهای اقیانوس ساحل را پاکسازی میکند. جغد در حفرهی کاکتوسهای غولپیکر خانه میسازد. هشتپا هم پوستهای خالی نارگیل را پیدا میکند و هنگان خطر در آن قایم میشود. موجودات دیگر چطور بازمصرف میکنند؟ با مطالعهی این کتاب علاوه بر پاسخ این سؤالات با مطالب زیادی در زمینهی بازمصرف و بازیافت آشنا میشویم.
لحظههاي يادگيري ميتواند براي كودك شما بسيار لذتبخش باشد اگر با بازي شيرين همراه باشد و شعرهاي شاد و كتابهاي تاروگمي.
خانم سالوادور معلم جدید کلاس 204 است، کلاس 204 قوانین خاص خودش را دارد که به رژینا احساس آرامش میدهد، رژینا ترجیح میدهد بیشتر وقتش را در مدرسه بگذراند، با این حال او همیشه ساکت است. خانم سالوادور یک روز در کلاس با شاگردانش دربارهی غریبهها و لمس اجباری صحبت میکند، تمام مدت کلاس، رژینا به رازش فکر میکند؛ به رازی که حتی مادرش از آن بیخبر است. آیا خانم سالوادور، معلم دوستداشتنی کلاس 204، میتواند به رژینا کمک کند؟
حسودی چیست؟ چرا گاهی حسودی میکنیم؟ چطور با حسودی کنار بیاییم؟ چطور میتوانیم به کسی که حسودی میکند کمک کنیم؟ وقتی به کسی یا چیزی حسودی میکنیم باید چهکار کنیم؟ در این کتاب با موقعیتهایی که موجب حسودی میشوند و روشهایی برای رفع آنها آشنا می شویم.
فعالیت های این کتاب طوری طراحی شده است که باعث تقویت ماهیچه های کوچک انگشتان دست و هماهنگی چشم و دست کودک می شود و در نتیجه ی آن باعث تقویت مهارت های دست ورزی در کودکان می شود.
کتاب مهارت دست ورزی دو بخش دارد: در بخش اول کودک با استفاده از مواد و اشیای مختلف که در دسترس اند و همچنین دور ریختنی ها فعالیتهایی را خارج از کتاب انجام میدهد. این فعالیتها شامل خمیر بازی، رد کردن مهره از سوراخ، پیچاندن کاموا دور مداد و … است.
کی؟ چی؟ کجا؟ این سه کلمه جادویی که بخش بزرگی از دانش انسان ها در دل آن پنهان شده است. همه آن چه را که تا کنون درباره شخصیت های بزرگ، رویدادهای مهم و مکان های شگفت انگیز خوانده اید فراموش کنید... این مجموعه به شما می گوید چرا.
فرانکلین لاکپشتی باهوش است. یک روز در مدرسه آقای جغد از بچهها میخواهد که برای تکلیف روز بعد چیزی را که در محلهشان از همه بیشتر دوست دارند نقاشی کنند. هرکدام از دوستان فرانکلین چیزی را که دوست دارد، نقاشی میکند، اما فرانکلین هرچه فکر میکند نمیتواند تصمیم بگیرد چه چیزی را نقاشی کند چون او خیلی چیزها را در محلهشان دوست دارد. به هر جایی که نگاه میکند یاد دوستان و خاطراتش میافتد تا اینکه…
کی؟ چی؟ کجا؟ این سه کلمه جادویی که بخش بزرگی از دانش انسانها در دل آن پنهان شده. همة آنچه را که تاکنون دربارة شخصیتهای بزرگ، رویدادهای مهم و مکانهای شگفتانگیز خواندهاید فراموش کنید... این مجموعه به شما میگوید چرا.
بدن من مال من است. من خودم را دوست دارم، بدنم را هم همینطور. هیچکس حق ندارد من را قلقلک بدهد، مگر اینکه خودم بخواهم. هیچکس حق ندارد به من دست بزند، مگر اینکه خودم بخواهم. اگر کسی این کار را کرد…
این کتاب پر از مطالب و برچسبهای جالب است وچیزهای زیادی دربارهی هواپیماها به ما میآموزد.
برچسبهای دلخواه خود را انتخاب کنید و کتابی به سلیقهی خود بسازید.
یک روز فرانکلین از پدر و مادرش اجازه میگیرد که دوستش خرس را به خانه دعوت کند تا شب را در خانهشانبخوابد. این اولین باری است که فرانکلین یکی از دوستانش را برای شب ماندن دعوت میکند. فرانکلین برای خوش گذراندن با مهمانش برنامههای زیادی دارد. آیا به فرانکلین و دوستش خوش میگذرد و میتوانند راحت بخوابند؟
این اثر در جهت آموزش برخی از مفاهیم ریاضی به کودکان 3 تا 4 سال در سه جلد تهیه شده است و کتاب پیش رو جلد اول از مجموعه ی ریاضی می باشد. آموزش ریاضی یکی از مهمترین موارد درسی است که کودکان در سال های تحصیل با آن مواجه هستند. اگر آموزش ریاضی از سنین کودکی و به درستی برای کودک به وقوع بپیوندد، او در سال های تحصیل با کمترین مشکلات آموزشی مواجه خواهد شد. کودک در این کتاب و در سایه ی آموزش های مربیان، مفاهیم ساده و اولیه ی ریاضی را که نقش مهمی در یادگیری این علم در مقطع ابتدایی به خصوص سال اول دبستان دارد را در قالب نقاشی، کاردستی و قصه گویی می آموزد.
این مجموعه در قالب داستانهای جالب و با تصاویری جذاب و شخصیتهای دوستداشتنی و آموزش مهارتهای زندگی میپردازد که به صورت هفتعادت موثر به آنها اشاره شده است. با مطالعه این مجموعه کودکان میآموزند ابتدا هدف گذاری و سپس برنامهریزی کنند، تفکر برد-برد داشته باشند، به حرف دیگران خوب گوش کنند، اولویتهای زندگیشان را تعیین کنند در کار گروهی شرکت کنند و خودشان را همان طور که هستند قبول داشته باشند تا افرادی موفق باشند.
فرانکلین خیلی کارها بلد است. میتواند تا صد بشمارد و بند کفشهایش را ببندد. اما از توفان میترسد. وقتی که توفان میشود همهی بچهها می خواهند کاری کنند که فرانکلین آرام شود و دیگر از توفان نترسد. هرکدامشان داستانی سرهم میکنند تا اینکه…
دوستان فرانکلین خیلی کارها بلدند؛ خرس میتواند از درخت بالا برود. شاهین میتواند پرواز کند و در آسمان اوج بگیرد. فرانکلین هم خیلی کارها بلد است، اما وقتی با دوستانش حرف میزند، یادش میرود چه کارهایی بلد است انجام بدهد. برای همین مجبور می شود به دوستانش دروغ بگوید. و این تازه شروع ماجراست…
اگر میتوانستی گوشهایی مثل گوش جانوران داشته باشی، گوشهای کدام جانور را برای خودت انتخاب میکردی؟ اگر گوشهای فیل را انتخاب کنی میتوانی صدای فیل های دیگر را از سه کیلومتری بشنوی. اگرگوشهای سنجاب سرخ اوراسیایی را داشتی،به اندازهای گرم میشدی که موقع بارش برف به کلاه نیاز نداشتی. اگر گوشهای کوآلارا داشتی، میتوانستی آنها را طبق بهترین و جدیدترین مد آرایش کنی. در قلمرو جانوران یک عالمه گوشهای شگفتانگیز یافت می شود، اما گوشهای تو هم دست کمی از آنها ندارند!
سادهترین عنصر موجود در کهکشان کدام است؟ کدام فلز در دستان شما ذوب می شود؟ وزن شما روی کرهی ماه چقدر است؟ با واقعیت افزوده میتوانید سفری شگفتآنگیز و واقعی به مرزهای دانش داشته باشید! فقط کافی است برنامهی رایگان آن را در دستگاه خود بارگذاری و برای یک تجربهی باورنکردنی کتاب را مطالعه کنید.
«چه میشد اگر موی جانوران را داشتی؟!» کتابی غیرداستانی و در عین حال بینهایت جذاب دربارهی شناخت حیوانات است.
چه میشد اگر یک روز صبح که از خواب پا میشدی، موهای روی سرت موهای خودت نبودند؟ چه میشد اگر در طول شب موهای جانوری وحشی جای موهای خودت را گرفته بود؟ تا به حال به موهای خرس قطبی دقت کردهای؟ این جانور موی انبوه و چربی به ضخامت ۱۵ سانتیمتر روی پوست بدنش دارد. حالا تصور کن که روی سرت موهایی سفید به همان پرپشتی داشتی! چه اتفاقی برایت میافتاد؟
کلتوس و بوسیفوس که در درس خواندن دو قطب مخالف هم هستند، با هم درس میخوانند! بوسیفوس خیلی درس میخواند و برای هر امتحان دچار دلهره میشود، اما کلتوس فقط شب امتحان درس میخواند. با توجه به اینکه هر دو روش اشتباه است، مادر کلتوس «هشت گام شگفتانگیز» را به آنها میآموزد… با مطالعهی این کتاب کودکان متوجه می شوند که مهارتهای مطالعه هم در نمرات و هم در نگرش کلی آنها به زندگی تأثیرگذار است.
اتفاقهای جالب و هیجان انگیزی که در زندگی چارلی میافتد-یا حداقل این چیزی است که او به همهی همکلاسیهایش میگوید! بین شما کسی در مسابقهی هاتداگخوری برنده شده؟ خوب، چارلی هم شده! اما چارلی هاتداگهای بیشتری خورده! چارلی (یا همانطور که همکلاس ها صدایش میکنند، چاخان) کلی ماجراهای جالب برای تعریف کردن دارد. هیچکس نمیتواند با او رقابت کند!
تا وقتی چارلی چاخان مجبور میشود برای تکلیف مدرسه یک داستان بنویسد…
اگر میتوانستی دماغی مثل دماغ جانوران داشته باشی، دماغ کدام جانور را برای خودت انتخاب میکردی؟ اگر دماغ خرگوش دم کوچک را انتخاب کنی، هروقت هیجانزده شوی، دماغت شروع به جنبیدن میکند. اگر دماغ مورچهخوار بزرگ را داشتی، میتوانستی از دماغ درازت به عنوان لولهی تنفس برای شنا در زیر آب استفاده کنی! و اگر دماغ فیل را داشتی، میتوانستی بادام زمینی کوچولو را با خرطوم از روی زمین برداری. در قلمرو جانوران انواع دماغهای شگفتانگیز یافت می شود، اما دماغ تو هم دست کمی از آنها ندارد!