در جست و جوی دلتورا 4 (شن های روان)
داستاني جذاب و پرهيجان دربارهي سرزميني است كه دستهايي اهريمني آن را تسخير كرده و مردمانش را به اسارت درآورده است. براي نجات اين سرزمين، دو همسفر كه هيچ شباهتي به يكديگر ندارند، جستوجويي مرگبار را آغاز ميكنند
از همین نویسنده
لیف، باردا و جاسمین با كمك جادوی اسرارآمیز آخرین اژدهایان دلتورا دو خواهر از چهار خواهر- موجوداتی تحت فرمان ارباب سایههای اهریمنی- را كه دلتورا را مسموم كردهاند. پیدا میكنند. اكنون، ماجراجویان با آگاهی از اینكه زمان مردم قحطی زده دلتورا رو به پایان است، با شتاب به سوی هدف بعدیشان، به سواحل هولناك غرب میروند. ارباب سایهها از جستجوی آنها با خبر شده است و به نحوی از حركت آنها اطلاع دارد. خطرهای وحشتناكی از حال و گذشته در كمینشان است. و هولناكترین خطر در مخفیگاه موجودی مخوف، در جزیره مردگان متروك در انتظارشان است.
مجموعه ی در جست وجوی دلتورا، متشکل از چندین رمان فانتزی است که به قلم نویسنده ی استرالیایی، امیلی رودا، برای علاقه مندان به این ژانر در نظر گرفته شده است. این مجموعه، به ماجراجویی های سه همسفر می پردازد که با هدف بازپس گیری سنگ های هفت گانه ی ربوده شده از کمربند جادویی دلتورا و همچنین، شکست دادن متحدین و پیروان ارباب سایه های اهریمنی، سراسر سرزمین خیالی دلتورا را زیر پا می گذارند. ارباب سایه های اهریمنی، نقشه ی شوم حمله به دلتورا و اسیر کردن مردمان این سرزمین را در سر می پروراند. تنها چیزی که می تواند مانع این نقشه ی شیطانی شود، کمربند جادویی دلتورا به همراه سنگ های قدرتمند و اسرارآمیز آن است. سه شخصیت به ظاهر متفاوت، تنها با نقشه ای در دست، راهی سفری خطرناک برای یافتن سنگ های گمشده و نابودی بزرگترین دشمنشان می شوند. اما ابتدا باید به اولین هدف دست یابند: رسیدن به جنگل های مخوف سکوت.
تنها فکرش این بود که تندتر بدود. اما فقط نیمی از راه را طی کرده بود و نمی توانست تندتر از این بدود. حالا تخته ها زیر پایش سر می خورند و رها می شدند. او سکندری می خورد، می افتاد و طناب دست هایش را می سوزاند. بین زمین و هوا تاب می خورد. نمی دانست پایش را کجا بگذارد. و در حالی که با درماندگی، در آن کوران باد آویزان مانده بود، تخته های مقابلش –تخته هایی که تنها راه رسیدن او به محل امن بودند- به کناری لغزیدند و در رودخانه زیر پایش افتادند.
او با درد، دستش را به طناب شلی که در هوا آویزان بود –تنها چیزی که از پل باقی مانده بود- گرفت و خود را جلو کشید. سعی می کرد به آنچه زیر پایش بود و اینکه اگر دستش ول می شد، چه اتفاقی می افتاد، فکر نکند.
هنوز راه زیادی نرفته بودند که پشت گردن لیف به سوزش افتاد. به آرامی سرش را برگرداند و از گوشه چشمش دید که چیزی میان برگ ها برق می زند. یک جفت چشم قرمز بود که در مهتاب می درخشید. لیف که سعی داشت خودرا کنترل کند و فریاد نزند، بازوی باردا را گرفت. باردا زیر لب گفت: «می بینمشان. شمشیر را بکش، اما همین طور به رفتن ادامه بده. جلویت را نگاه کن و آماده باش.» لیف طبق گفته باردا عمل کرد. تمام بدنش از دلهره گزگز می کرد. او یک جفت چشم دیگر دید و یک جفت دیگر
با شیفتگی به آن مرد که زیر پایشان روی زمین بود، خیره شد و آهسته گفت: «رالادها بودند که قصر دلتورا را ساختند. اما جثه او خیلی کوچک است» باردا گفت: «مورچه هم جثه ی کوچکی دارد. با این حال می تواند بیست برابر وزن بدن خود بار ببرد. اندازه مهم نیست، بلکه دل و جرئت است که اهمیت دارد.» جاسمین گفت: «ساکت باشید. ممکن است نگهبان ها صدایتان را بشنوند! و حتی ممکن است هر لحظه بوی ما را حس کنند
ارباب سایههای اهریمنی متوجه شده است كه لیف، باردا و جاسمین به دنبال هفت گوهر گمشدهای هستند كه از كمربند جادویی دلتورا ربوده شدهاند. او میداند كه اگر گوهرها روی كمربند برگردانده شوند، حكومت وحشتناكش مورد تهدید قرار میگیرد
لیف، باردار و جاسمین، هفت گوهر گمشده را پیدا كرده و آنها را روی كمربند دلتورا بازگرداندهاند. حالا این سه همسفر باید وارث تاج و تخت دلتورا را پیدا كنند. آنها میدانند كه فقط وارث حقیقی میتواند با استفاده از جادوی كمربند، ارباب سایهها را سرنگون كند. اما وارث از همان لحظه تولد، در جایی مخفی شده است و فقط كمربند میتواند مخفیگاه او را آشكار كند. همین كه جست و جوی دلتورا به نقطه اوج خود میرسد، اتفاقات تكاندهندهای، از پی هم رخ میدهند. خشم و قدرت ارباب سایهها نه تنها سه قهرمان دلتورا، بلكه افراد مورد علاقه آنها را نیز تهدید میكند
هیولایی پرنده، خواهر کوچک روون پسر نوجوان روستا را میرباید. روون باید برای نجات خواهرش به سرزمین دشمنان دیرینه سفر کند. او و همراهانش در این سفر دور و دراز و پرخطر، فقط مجموعهای از پیشگوییهای معماگونه و رازآلود را همراه دارند. اما آنها در پایان جستوجو با معمای بزرگتری روبهرو میشوند و راز شگفتانگیزی برملا میشود. به نظر مردم روستای رین «روون» پسر ضعیف و ترسویی است که برای نجات روستا از خطر نابودی، نمیتوان به او امید بست. آیا به راستی کاری از دست روون ساخته نیست؟
سایر کتاب های همین ناشر
اين كتاب شامل چند قصه مي باشد.هر قصه حال و هواي خاصي دارد.و اين تنوع باعث مي شود كه اين مجموعه بسيار جذاب و سرگرم كننده باشد.
گروبز، شارك و میرآ و نه مرید دیگر به یكی از پایگاههای لمبها میروند. تا مطمئن شوند آیا آنها با لرد لاس و هیولاهای دموناتا همدست شدهاند یا نه. در پایگاه، مردی به نام آنتونی برایشان میگوید كه تحقیقات جدید مربوط به گرگنمایی در جزیرهای دورافتاده صورت میگیرد. مریدها با همراهی آنتونی به جزیره میروند، ولی آنجا با حقایق و خطرات جدیدی رو به رو میشوند. گروبز برای نجات جان افرادش باید تصمیمی بگیرد كه نمیداند چه تاوانی در پی دارد
كتابهاي اين مجموعه به صورت جداگانه و همچنين به شكل مجموعه تك جلدي (با جلد سخت) موجود است. هر يك از اين كتابها حاوي تصاويري جذاب و متنوع و شرح ساده و مختصري از انواع «ميوهها و سبزيها»، «وسايل خانه»، «اعداد و مفاهيم»، «شكلها و رنگها»، «حيوانات»
آنی شرلی دختركی كك مكی است كه موهای سرخی دارد و در یتیمخانه بزرگ شده است، او باهوش است، قوه تخیل بیحد و مرزی دارد و با امید و پشتكار و مهربانیهای سادهاش، سعی میكند زندگی جدیدی را آغاز كند. هر چند برای ورود به این دنیای تازه باید سختیهای بسیاری را پشت سر بگذارد، ولی آینده در نظرش آن قدر زیبا و امید بخش است كه برای رسیدن به آن، با هر مشكلی كنار میآید و با هر شرایطی سازگار میشود
فرید الدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری یکی از عارفان و شاعران نام آور پایان قرن ششم و آغاز قرن هفتم هجری در نیشابور است. این عارف بزرگ، عمیق ترین مسائل عرفانی را به ساده ترین شمل در قالب داستان هایی شیرین در شعرهایش بیان میکند.
تذکره الاولیا به معنی یاد دوستان خدا است. زندگی، حالت ها، اندیشه ها و سخنان عارف های بزرگ زمان گذشته است. عطار آن را با نثر بسیار زیبایی نوشته است که از شاهکارهای اوست.
از این کتاب ارزشمند زندگی دوازده عارف بزرگ انتخاب شده و به نثر ساده و روانی برای کودکان بازنویسی شده است.
مجموعهی فسقلیها دربرگیرندهی 45 جلد کتاب است که شخصیت اصلی هر یک از آنها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا میخورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا میکند؛ خجالتی است؛ خبرچینی میکند؛ جیغ و داد راه میاندازد و... این داستانها بهگونهای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس میکند و متوجه زشتی کارش میشود. مجموعه مصور فسقلیها توسط انتشارات «قدیانی» برای کودکان پیشدبستانی و سالهای اول و دوم دبستان منتشر شده و در اختیار آنان قرار گرفته است.
سال های نخست زندگی کودک، دوران طلایی شکوفایی توانایی های ذهنی کودک به شمار می آید. قرار دادن او در معرض تجارب گوناگون و آموزش های مناسب در این دوران، سبب تسهیل و پر شتاب تر شدن رشد کودک در جنبه های گوناگون ذهنی، عاطفی، اجتماعی و جسمی میگردد باید با توجه به توانایی های ذهنی کودک در هر مرحله، آنها را در زمینههای مختلف یاری کرد و در جریان فعالیت فکری قرار دهند تا دنیایشان از طریق مشاهده، اکتشاف، تجربه و عمل گسترش یابد این کتاب، با همین اهداف در صدد آشنایی کودکان و خردسالان با مفاهیم اولیه و کاربردی زندگی است.
خانهی قورباغه کنار گل نیلوفر بود. صبح که میشد، قورباغه از خانهاش بیرون میآمد. قورقور آواز میخواند. نیلوفر باز میشد. میخندید، قورباغه را سوار میکرد و توی مرداب شنا میکرد
روايت ديگري از قصههاي سرزمين اشباح است كه زندگي يكي از موجودات خونآشام اين سرزمين را از اوايل قرن 19 ميلادي تا عصر حاضر به نمايش ميگذارد. در اين مجموعه، لارتن كرپسلي كوچك بهناچار دنياي شب را براي زندگي برميگزيند و با اين انتخاب با تواناييها، شگفتيها و افراد و موجوداتي رودررو ميشود كه زندگي را هر لحظه برايش هيجانانگيزتر ميكنند. اما لارتن ترديدها و دلتنگيهاي انسانياش را همواره با خود دارد و هر لحظه تلاش ميكند طعم زندگي انساني را با همهي شاديها و تلخكاميهايش دوباره امتحان كند.
کتاب می بینم،بزرگ می شم 3 (وسایل نقلیه)،(گلاسه)، اثر گوتیه اوزو، با ترجمه راضیه خوئینی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این کتاب در سال 1395 توسط انتشارات قدیانی، به چاپ رسیده است.
ویل و ایولنلین نگاهی به هم رد و بدل کردند.اوراس متوجه نگاه انها شد. هردوشان به یک نتیجه رسیده بودند. هردو در یک زمان با هم گفتند:«باید پل را به آتش بکشیم» یک داستان واقعی...میشود بارها آن را خواند. داستانی خواندنی برای همه ی سن ها...جان فلنگن خود را با این رمان معرفی کرد. داستان فانتزی بود منتظرم تا بقیه ی ماجراها را دنبال کنم. ماجراجویی تکاوران جوان را در داستان بعد به نام سرزمین یخبندان دنبال کنید.در آن داستان،ویل و دوستانش در قلعه ی ردمونت ماجراهایی را رقم خواهند زد...
اين كتاب، بيست داستان متنوع از پنج نويسنده معاصر را در برگرفته است. تختخواب فنري، كلاغو، سورتك، سمفوني حمام، درياي خونين، سگ من آقجا و پرتقال خوني از جمله داستانهايي هستند كه در اين مجموعه گرد آمده است.
شب که ماه و ستاره ها می تابند، همه می خوابند. اما خواب ها جورواجورند و جای خواب ها فرق دارد. هر کس یک جور و یک جا می خوابد، بعضی ها روی شکم، توی گل ها... بعضی ها از پشت، روزی سبزه ها... بعضی ها با هم و بعضی تنها... بعضی ها ایستاده و بعضی ها سر به هوا...
این کتاب، یک گنج پر از خواب است برای بچه ها.
کتابهای «بازیگوشی در طراحی» به علاقهمندان طراحی کمک میکند تا آزادی در طراحی را تجربه کنند. طراحی بدون نقشه و به صورت بداهه، خلاقیت در کار هنری است.
مجموعه نبرد هیولاها، داستانی است پرماجرا و فانتزی، جهانی بین واقعیت و خیال، ماجراهایی که توسط هیولاهای مختلفی به وجود می آید. این هیولاها با طلسم شیطانی جادوگری وحشی مسلح شده اند، سرزمینی را که روزگاری از آن مراقبت می کردند، نابود می کنند. اما ساکنان آن سرزمین به جنگ با هیولاها برمی خیزند.
«رانا» و دوستش «ریجنا» دو پسر نوجوانند كه در شهر كوهستانی «نیمارو» با مادر بزرگ و پدر بزرگشان زندگی می كنند. آنها علاقه شدیدی به جادوگری دارند و فكر می كنند كه از این راه می توانند به مردم كمك كنند. روزی با مردی به نام «رایخ» آشنا می شوند كه استاد جادوگری است. استاد به این دو نوجوان جادوگری می آموزد. آنها، سوار بر قالیچه، به سفری هیجان انگیز می روند و در سرزمینی فرود می آیند كه موجودات عجیب و غریبی دارد.
روزی بود و روزگاری. فروشندهی دورهگردی بود که از این شهر به آن شهر میرفت و پارچه و گیاهان دارویی و چیزهای دیگر میفروخت. یک روز راه او از وسط جنگلی میگذشت…
توالت رفتن، یکی از کارهای مهمی است که بچه ها باید یاد بگیرند. در بسیاری از خانواده ها، توالت رفتن بچه ها به صورت مشکل بزرگی در می آید و پدر و مادر را اذیت می کند.
این کتاب به بچه ها یاد می دهد که برای رفتن به توالت چه کارهایی باید انجام دهند. شیوه ی بیان کتاب طوری است که کودک شما، خود به خود به این کار علاقه مند می شود.
سال های نخست زندگی کودک، دوران طلایی شکوفایی توانایی های ذهنی کودک به شمار می آید. قرار دادن او در معرض تجارب گوناگون و آموزش های مناسب در این دوران، سبب تسهیل و پر شتاب تر شدن رشد کودک در جنبه های گوناگون ذهنی، عاطفی، اجتماعی و جسمی میگردد باید با توجه به توانایی های ذهنی کودک در هر مرحله، آنها را در زمینههای مختلف یاری کرد و در جریان فعالیت فکری قرار دهند تا دنیایشان از طریق مشاهده، اکتشاف، تجربه و عمل گسترش یابد این کتاب، با همین اهداف در صدد آشنایی کودکان و خردسالان با مفاهیم اولیه و کاربردی زندگی است.
این کتاب شامل 16 داستان بامزه و خنده دار است اگر دلت میخواهد غش غش بخندی حتما این کتاب را بخوان و با شخصیت های آن همراه شو شخصیت هایی مثل سگ پرنده،کبکی روی درخت گلابی،قوی عجیب و
قصههای شب همیشه تمام انسانها را به یاد صدایی مهربان و داستانهایی دلنشین میاندازد که در کنار آرام کردن بچهها و یاری رساندن به آنها برای رسیدن به خوابی خوش و آرام، مفاهیمی درست و به جا را نیز به آنها میآموزد. کتاب قصههای کوچک برای بچههای کوچک، در کتاب فارسی اول و دوم دبستان به عنوان کتابی مناسب برای کودکان این گروه سنی معرفی شد.
گایین راننده ماهری است و همیشه در مسابقه های ماشین سواری شرکت می کند. فردا هم مسابقه ای برپاست و گایین می خواهد در این مسابقه شرکت کند. او وقت زیادی ندارد، ماشین خود را برای مسابقه آماده کند. گایین باید چرخ های ماشین را بررسی کند