انتشارات زعفران منتشر کرد:وقتی پیش چشم پزشک می رود،نمی تواند علامت های کوچک را خوب ببیند.چشم پزشک می گوید: تانیا!چشم های تو نزدیک بین است اما اصلا ناراحت نباش .فقط باید یک عینک قشنگ بزنی.بعد می توانی همه چیز را خیلی خوب ببینی!خود تانیا در این مورد چه فکری می کند؟
دنیای شیرین دخترک 1 (لباس همیشگی من)
دختربچهای شش ساله پیش مادربزرگش میرود تا برایش یک لباس بدوزد. سالهای بعد او که بزرگتر شده و هنوز عاشق لباسش است و در عین حال میخواهد به محیطزیست هم کمک کند، دنبال راهی میگردد تا مجبور نباشد لباس را دور بیندازد و لباسی نو بدوزد. پس مادربزرگ به او راه حلی پیشنهاد میدهد…
سایر کتاب های همین ناشر
سوفی خیلی ناراحت است آخر،او فیلکس خرگوش عروسکی مورد علاقه اش را سوار بالون دست ساز خودش کرده و به هوا فرستاده اما یک دفعه نخ بالون به طور اتفاقی از دستش در رفته و فیلکس به آسمان رفته و گم شده.سوفی و بابا هرچه گشته اند نتوانسته اند فلیکس را پیدا کنند. اما خوشبختانه چند روز بعد نامه ای از فلیکس میرسد و خیال سوفی راحت میشود که بلایی سر خرگوش کوچولوش نیامده این کتاب هم فلیکس به گوشه و کنار دنیا سفر میکند و از جنگل های استوایی قطب شمال استرالیا و حتی کره ی ماه نامه میفرستد.میتوانید این نامه های واقعی را توی این کتاب بخوانید و ببینید این بار فلیکس برای سوفی سوغاتی چی آورده!
آقا موش پستچی به تعطیلات می رود
اگر آقا موش پستچی به تعطیلات برود، چی می شود؟ هیچی. او باز هم نامه ها و بسته ها را می برد و تحویل می دهد! چون او پستچی است!
آقا موش پستچی و خانواده اش این بار به تعطیلات می روند. دلتان می خواهد با آن ها به جاهای مختلف دنیا سفر کنید و بسته ها و نامه ها را به دست دوست های شان برسانید؟
پرسش هایی جالب برای همه کسانی که میخواهند همه چیز را بدانند: یوفو چیست؟ آیا واقعا اژدها وجود دارد؟ چه کسی آدامس را اختراع کرد؟ آیا کشوری وجود دارد که در آن کودکان اجازه داشته باشند در مورد همه چیز خودشان تصمیم بگیرند؟ آیا میتوانیم با موجودات فرازمینی حرف بزنیم؟ فیلکس بچه های کنجکاو را به سفری هیجان انگیز در جهان دانش دعوت میکند کتابی برای نگاه کرن خواندن و تعجب کردن همراه با راهنمایی های بسیار برای درک بهتر مفاهیم.
هوا کم کم طوفانی می¬شود و باد و بوران شدید همه چیز را به هم می¬ریزد. کاگرهایی که مشغول بستن طناب نازک بالون هایند، دستپاچه و غافلگیر می¬شوند. طناب و قلاب بالون¬ها پیچ و تاب می-خورد و روی زمین کشیده می¬شود.
این کتاب گنجینه ای است از دوست داشتنی ترین و به یاد ماندنی ترین افسانه ها و اسطوره های جهان، قصه های حیوانی و داستان های بومی سرزمین های دوردست از افسانه های مشهوری چون سیندرلا و سفید برفی و جک و لوبیای سحرآمیز گرفته تا افسانه های جدیدتری چون پری دریایی و دخترک کبریت فروش و شاهزاده ی خوشبخت.
در این مجموعه ی بی نظیر، با قهرمانان افسانه ها و اسطوره های جهان همراه می شویم و پا به پای شخصیت های مشهور داستان ها ماجراجویی می کنیم.
این کتاب گنجینه ای است از دوست داشتنی ترین و به یاد ماندنی ترین افسانه ها و اسطوره های جهان، قصه های حیوانی و داستان های بومی سرزمین های دوردست از افسانه های مشهوری چون سیندرلا و سفید برفی و جک و لوبیای سحرآمیز گرفته تا افسانه های جدیدتری چون پری دریایی و دخترک کبریت فروش و شاهزاده ی خوشبخت.
در این مجموعه ی بی نظیر، با قهرمانان افسانه ها و اسطوره های جهان همراه می شویم و پا به پای شخصیت های مشهور داستان ها ماجراجویی می کنیم.
گر فیلکس در موزه،ماشین زمان درب و داغون را ندیده بود این همه اتفاق نمی افتاد.خرگوش کوچولوی خوش سفر همراه با دو موجود زنده شده از موزه بچه ماموت و لاک پشت به زمان های گذشته سفر میکند.در این کتاب میتوانید ماجراهای فیلکس را دنبال کنید و درباره گذشته اطلاعات زیادی به دست آورید
لیلی قهرمان مجموعه ی شش جلدی لی لی و کانگوروی آبی است که در هر کتاب به یکی از مسایل خاص کودک توجه می شود. گاهی کودک می ترسد چیزی را از دست بدهد، گاهی دروغ میگوید، گاهی شروع به نمایش دادن میکند. هر کدام از این اتفاق ها فرصتی است برای آشنا شدن کودک با رفتارهایش .
کانگوروی آبی دوست جداناشدنی لی لی و در واقع بخشی از شخصیت اوست
ده بچه آمادهاند که با اتوبوس سفر کنند. کتاب را در یک دستتان نگه دارید و با دست دیگرتان ورق بزنید. بچهها به طور سحرآمیزی پشت پنجره ظاهر میشوند. هر بچه یک چیز شگفتانگیز با خودش دارد. در هر صفحه از کتاب، تصویرهای رنگارنگ و شخصیتهای جالبی هست. این کتابی،وسیلی خیلی خوبی برای تشویق بچهها به شمردن از یک تا ده است.
نایجل،دایناسور کوچولویی است که نگرانی های بزرگ دارد.او هر روز،نگران یک چیزی است.یک روز نگرنا است که به خوبی دوست هایش نتواند پرواز کند.نگران است که اگر پرواز کند،نتواند سالم به زمین بنشیند.آیا نایجل میتواند دست از نگرانی هایش بردارد؟ مجموعه ی دایناسورها هم احساس دارند،احساس های کودکان را بررسی میکند و به آن ها نشان میدهد که چطوری با احساس های مشکل سازشان کنار بیایند. برایان موزس،شاعر و نویسنده ی کودکان،به طور منظم به مدارس مختلف میرود و با بچه ها گفت و گو میکند.
فلیکس، خرگوش کوچولوی عروسکی عاشق سفر، نامههاي مهمي را با پست شیشهای توی دریا میاندازد: "یابندهی عزیز! فرقی نمیکند کی و کجا این نامه با پست شیشهای به دستت میرسد؛ لطفاً جواب آن را با دستور پخت غذاي محبوبت برای ما بفرست!" از موقعی که فلیکس و سوفی در ماه ژانویه از خانوادهی بيمارشان مراقبت کردند، دستورهای آشپزی را از سراسر دنیا جمع میکنند. چیزی را که آنها در طول یک سال به دست آوردند، در این کتاب بسیار زیبا همراه با چهار نامهی واقعی با شما در ميان ميگذارند. در این کتاب، داستانهایی با تصاویر بسیار زیبا از فلیکس و سوفی در کنار 37 دستور آشپزی از 25 کشور، با تصاویر رنگی و دستورالعملهای قدم به قدم و ساده پیدا خواهید کرد. ایدههای زیادی برای جشنهای مخصوص بچهها هم در این کتاب هست.
اگر سوفی چیزی درباره ی هدیه ی غافلگیر کننده ی روز تولد نیویورک نخوانده بود.حتما این همه اتفاق نمی افتاد. مین باعث شد که این فکر عجیب و غریب به ذهن فیلکس برسد که برای جشن تولد سوفی هدیه ی مخصوصی بگیرد. جست و جویش او را به سفری ماجرا جویانه در سراسر دنیا می کشاند و میبینند که چه جشن های تولد متفاوتی در کشورهای مختلف برپا شود.
داستان «دلم برایت تنگ شده عزیز دلم!» داستان دوست داشتن و محبت میان مادر و فرزند است. تا جایی که خیالپردازی و دوست داشتن دست به دست هم میدهند تا دیگر هیچ مانعی برای رسیدن آن دو به یکدیگر وجود نداشته باشد.
لیلی دختر کوچکی است که با کانگوروی آبی دوستداشتنیاش دو دوست جدانشدنی هستند. لیلی قهرمان مجموعهی شش جلدیای است که در آن هربار بر یکی از مسایل خاص کودک تاکید میشود. گاهی کودک ترس از دست دادن دارد، گاهی دروغ میگوید، یا گاهی شروع به نمایش دادن میکند. هر کدام از این اتفاقها هربار میتواند فرصتی برای آشنا شدن کودک با رفتارهایش در نظر دیگران باشد.
کانگوروی آبی در واقع بخشی از شخصیت لیلی را تشکیل میدهد. او، در مواجهه با هر مسئله و مشکلی، پای کانگوریش را وسط میکشد: گاهی اتفاقها را به گردن او میاندازد، گاهی به کمک او مسئلههایش را حل میکند و با این که از هم جدانشدنی هستند، گاهی هم او را فراموش میکند. گاهی هم کانگوروی آبی از لیلی غمگین میشود؛ مثلا هنگامی که لیلی برای تولدش اسباببازیهای زیادی میگیرد.
بهترین هدیه ی تولد دنیا !
«بهترین هدیه ی تولد دنیا!» از نظر شما چی میتواند باشد؟ قلعه حیرتانگیز؟ طبل رعدآسا؟ یا چوب ماهیگیری خیلی سریع؟ همه اینها خیلی جذاب میتوانند باشند اما سنجاب دنبال یک هدیه خاص و متفاوت برای تولد دوستش، خرس گنده بود. او خیلی تلاش کرد تا یک هدیه خاص برای تولد خرس پیدا کند؛ که هم مناسبش باشد و هم نتواند حدس بزند که چیست.
این کتاب گنجینه ای است از دوست داشتنی ترین و به یاد ماندنی ترین افسانه ها و اسطوره های جهان، قصه های حیوانی و داستان های بومی سرزمین های دوردست از افسانه های مشهوری چون سیندرلا و سفید برفی و جک و لوبیای سحرآمیز گرفته تا افسانه های جدیدتری چون پری دریایی و دخترک کبریت فروش و شاهزاده ی خوشبخت.
در این مجموعه ی بی نظیر، با قهرمانان افسانه ها و اسطوره های جهان همراه می شویم و پا به پای شخصیت های مشهور داستان ها ماجراجویی می کنیم.
ادگیری شمردن با قطار حیوانات لذتبخش است. یک دسته حیوان دوستداشتنی منتظرند تا سوار قطار شوند. شما فقط کتاب را با یک دست ورق بزنید. آن وقت خواهید دید که چطور به طور سحرآمیزی پشت پنجرهی هر کوپه ظاهر میشوند. در هر صفحه از کتاب، تصویرهای رنگارنگ و شخصیتهای جالبی هست. این کتاب وسیلهی خیلی خوبی برای تشویق بچهها به شمردن از یک تا ده است.
ین کتاب برای کاردستی های انگشتی یک عالمه فکر و ایده و جا دارد؛ تا بتوانی نقاشی هایت را توی آن چاپ کنی. پس در جعبه ی رنگ ها را باز کن و از آن لذت ببر.
لی لی عاشق کانگورو آبی است اما خیلی وقت ها گمش میکند گاهی کانگورو آبی نگران میشود که نکند دیگر هیچ وقت لی لی را نبیند خوشبختانه لی لی همیشه کانگوروی آبی اش را پیدا میکند ولی اگر یک روز اصلا پیدایش نکند چی؟
این کتاب پر از چیزهای شگفت انگیز از طرف فلیکس است؛چون خرگوش کوچولوی عروسکی به تو اجازه میدهد که توی صندوق گنج اسرار آمیزش را نگاه کنی یک عکس واقعی فلیکس یک رنگین کمان کوچولو یک ماه درخشان و یک گیاه واقعی گیرت می آید.بیشتر از این دیگر تعریف نمیکنم،وگرنه زیاد تعجب نخواهی کرد!
حدود یک ماه از سفر طولانی نیلی می¬گذرد و او هنوز برنگشته است. سورنا این¬بار حسابی نگران شده است. اگر نیلی را در بندر گوآتر گم نکرده بودند، حالا مثل همیشه کنارش نشسته بود و با هم کاموابازی می¬کردند.
"سوفی" این بار دیگر نمی خواهد کاری کند تا "فلیکس" باز هم گم شود. به همین دلیل، او را در سفر به سوئیس در کوله پشتی اش می گذارد. اما کمی بعد از آن که به مقصد می رسند، یک کوهنورد کوله پشتی او را اشتباهی بر می دارد! این اولین ماجراجویی او در کشور سوئیس است. بین "ماترهورن" و "بازل"، در جشن محلی و مراسم سنتی آلپ، کنار دریاچه ی ژنو و آبشار راین چه اتفاقاتی برای خرگوش کوچولو می افتد؟ و...
دوباره
سدریک اژدهای قرمزِ روشنِ عصبانیای بود که توی تمام عمرش هیچوقت (حتی یک بار) به رختخواب نرفته بود.
شبها وقتی همه خواب بودند، سروصداکنان توی قلعه پرسه میزد. بعد از روی پل پایین میپرید و مشغول کارهای بد و موذیانه میشد.