چقدر هیجان انگیز است:
تانیا خواهر بزرگ تر می شود!
مامان و بابا می گویند:
مامان مامان می ماند و بابا هم بابا.
البته بعد از آن که بچه می آید،اوضاع فرق می کند.
تانیا می خواهد که بابا و مامان فقط مال او باشند.
تا این که می فهمد خواهر و برادر داشتن خیلی خوب است...
قصه های فلیکس 15 (پست شیشه ای فلیکس)
فلیکس، خرگوش کوچولوی عروسکی عاشق سفر، نامههاي مهمي را با پست شیشهای توی دریا میاندازد: "یابندهی عزیز! فرقی نمیکند کی و کجا این نامه با پست شیشهای به دستت میرسد؛ لطفاً جواب آن را با دستور پخت غذاي محبوبت برای ما بفرست!" از موقعی که فلیکس و سوفی در ماه ژانویه از خانوادهی بيمارشان مراقبت کردند، دستورهای آشپزی را از سراسر دنیا جمع میکنند. چیزی را که آنها در طول یک سال به دست آوردند، در این کتاب بسیار زیبا همراه با چهار نامهی واقعی با شما در ميان ميگذارند. در این کتاب، داستانهایی با تصاویر بسیار زیبا از فلیکس و سوفی در کنار 37 دستور آشپزی از 25 کشور، با تصاویر رنگی و دستورالعملهای قدم به قدم و ساده پیدا خواهید کرد. ایدههای زیادی برای جشنهای مخصوص بچهها هم در این کتاب هست.
از همین نویسنده
خیلی راحت میشود فهمید که تانیا کی دلش نمیخواهد کاری را بکند؛ چون جیغ میزند: این کار را نمی کنم آن قدر بلند داد میزند که همهی همسایهها میتوانند صدایش را بشنوند. تانیا دلش نمیخواهد چهکارکند؟ بعضی وقتها دلش نمیخواهد به خرید برود. یا اینکه دلش نمیخواهد به خانه برگردد. یا دلش نمیخواهد چکمههای گرم زمستانیاش را بپوشد. اما یک کار هست که تانیا هیچ وقت دلش نمیخواهد بکند. هیچ وقت موهایش را شانه نمی کند.
انتشارات زعفران منتشر کرد:وقتی پیش چشم پزشک می رود،نمی تواند علامت های کوچک را خوب ببیند.چشم پزشک می گوید: تانیا!چشم های تو نزدیک بین است اما اصلا ناراحت نباش .فقط باید یک عینک قشنگ بزنی.بعد می توانی همه چیز را خیلی خوب ببینی!خود تانیا در این مورد چه فکری می کند؟
این کتاب پر از چیزهای شگفت انگیز از طرف فلیکس است؛چون خرگوش کوچولوی عروسکی به تو اجازه میدهد که توی صندوق گنج اسرار آمیزش را نگاه کنی یک عکس واقعی فلیکس یک رنگین کمان کوچولو یک ماه درخشان و یک گیاه واقعی گیرت می آید.بیشتر از این دیگر تعریف نمیکنم،وگرنه زیاد تعجب نخواهی کرد!
پرسش هایی جالب برای همه کسانی که میخواهند همه چیز را بدانند: یوفو چیست؟ آیا واقعا اژدها وجود دارد؟ چه کسی آدامس را اختراع کرد؟ آیا کشوری وجود دارد که در آن کودکان اجازه داشته باشند در مورد همه چیز خودشان تصمیم بگیرند؟ آیا میتوانیم با موجودات فرازمینی حرف بزنیم؟ فیلکس بچه های کنجکاو را به سفری هیجان انگیز در جهان دانش دعوت میکند کتابی برای نگاه کرن خواندن و تعجب کردن همراه با راهنمایی های بسیار برای درک بهتر مفاهیم.
اگر سوفی چیزی درباره ی هدیه ی غافلگیر کننده ی روز تولد نیویورک نخوانده بود.حتما این همه اتفاق نمی افتاد. مین باعث شد که این فکر عجیب و غریب به ذهن فیلکس برسد که برای جشن تولد سوفی هدیه ی مخصوصی بگیرد. جست و جویش او را به سفری ماجرا جویانه در سراسر دنیا می کشاند و میبینند که چه جشن های تولد متفاوتی در کشورهای مختلف برپا شود.
"سوفی" این بار دیگر نمی خواهد کاری کند تا "فلیکس" باز هم گم شود. به همین دلیل، او را در سفر به سوئیس در کوله پشتی اش می گذارد. اما کمی بعد از آن که به مقصد می رسند، یک کوهنورد کوله پشتی او را اشتباهی بر می دارد! این اولین ماجراجویی او در کشور سوئیس است. بین "ماترهورن" و "بازل"، در جشن محلی و مراسم سنتی آلپ، کنار دریاچه ی ژنو و آبشار راین چه اتفاقاتی برای خرگوش کوچولو می افتد؟ و...
سوفی خیلی ناراحت است آخر،او فیلکس خرگوش عروسکی مورد علاقه اش را سوار بالون دست ساز خودش کرده و به هوا فرستاده اما یک دفعه نخ بالون به طور اتفاقی از دستش در رفته و فیلکس به آسمان رفته و گم شده.سوفی و بابا هرچه گشته اند نتوانسته اند فلیکس را پیدا کنند. اما خوشبختانه چند روز بعد نامه ای از فلیکس میرسد و خیال سوفی راحت میشود که بلایی سر خرگوش کوچولوش نیامده این کتاب هم فلیکس به گوشه و کنار دنیا سفر میکند و از جنگل های استوایی قطب شمال استرالیا و حتی کره ی ماه نامه میفرستد.میتوانید این نامه های واقعی را توی این کتاب بخوانید و ببینید این بار فلیکس برای سوفی سوغاتی چی آورده!
سوقی و بچه های کلاسش به موزه میروند در آن جا اتفاق عجیبی می افتد.فیلکس خرگوش عروسکی ناز و بامزه سوفی یک دفعه غیبش میزند.همه جا را میگردد،اما اثری از فیلکس پیدا نمیکند. چند روز بعد نامه ای از فیلکس به دست سوفی میرسد،نامه از دوران سنگی است روزهای بعد او نامه های دیگری از دوران یونان باستان وایکینگ ها قرون وسطا خاور دور و سرزمین سرخپوست های آمریکا میفرستد. فلیکس توی این نامه ها اطلاعات زیادی درباره ی دوره های مختلف تاریخی به سوفی میدهد. میتوانید به این نامه های واقعی را توی این کتاب بخوانید و نگاهی به نقشه دیواری بزرگ بیندازید و اطلاعات زیادی از آن دوران به دست آورید
گر فیلکس در موزه،ماشین زمان درب و داغون را ندیده بود این همه اتفاق نمی افتاد.خرگوش کوچولوی خوش سفر همراه با دو موجود زنده شده از موزه بچه ماموت و لاک پشت به زمان های گذشته سفر میکند.در این کتاب میتوانید ماجراهای فیلکس را دنبال کنید و درباره گذشته اطلاعات زیادی به دست آورید
همین که سوفی وارد خانه می شود، بوی خوبی به مشامش می خورد. اما او اصلا گرسنه اش نیست. مامان فوری می فهمد که مشکلی پیش آمده است. از سوفی می پرسد: «بگو ببینم چی شده، عزیز دلم؟»
اگر فیلکس،خرگوشی عروسکی سوفی،موقع قایق سواری روی عرشه نمیرفت.این همه اتفاق نمی افتاد.فیلکس ماجراجویی های تازه ای را شروع میکند. سفر او را پیش بچه های دنیا میبرد.او در نامه هایش برای سوفی از نیلس-آسلاک پسر بچه ای سامی که با خانواده اش در سرزمین های شمالی گوزن پرورش میدهند و از عایشه،دختر بچه ای از طوارق مینویسد که همراه قومش از بیابان گرم و سوزان عبور میکند.او در مزرعه ی شتر مرغ ها در آفریقای جنوبی مهمان سائله میشود و در نیوزلند به میان مائوری ها میرود و با دختر بچه ای به اسم هینه ایتی موآنا دوست میشود.خرگوش عروسکی عاشق سفر با لایوئل و لزلی،دوقلوهای اهل سان فرانسیسکو هم دیدار میکند. چیزهایی مه فیلکس از کشورها و مردمانش در نامه هایش تعریف میکند آموزنده و جالب اند در پایان هم خرگوش کوچولو همراه با هدیه ی غافلگیر کننده ای پیش سوفی عزیزش برمیگردد.
ین کتاب پر از چیزهای شگفت انگیز از طرف فیلکس است؛ چون خرگوش کوچولوی عروسکی برای تولدت فکری کرده منتظر نامه ای از طرف فیلکس گل شبدر و چیزهای دیگری باش که شانس می آورد.
سایر کتاب های همین ناشر
ادگیری شمردن با قطار حیوانات لذتبخش است. یک دسته حیوان دوستداشتنی منتظرند تا سوار قطار شوند. شما فقط کتاب را با یک دست ورق بزنید. آن وقت خواهید دید که چطور به طور سحرآمیزی پشت پنجرهی هر کوپه ظاهر میشوند. در هر صفحه از کتاب، تصویرهای رنگارنگ و شخصیتهای جالبی هست. این کتاب وسیلهی خیلی خوبی برای تشویق بچهها به شمردن از یک تا ده است.
پرسش هایی جالب برای همه کسانی که میخواهند همه چیز را بدانند: یوفو چیست؟ آیا واقعا اژدها وجود دارد؟ چه کسی آدامس را اختراع کرد؟ آیا کشوری وجود دارد که در آن کودکان اجازه داشته باشند در مورد همه چیز خودشان تصمیم بگیرند؟ آیا میتوانیم با موجودات فرازمینی حرف بزنیم؟ فیلکس بچه های کنجکاو را به سفری هیجان انگیز در جهان دانش دعوت میکند کتابی برای نگاه کرن خواندن و تعجب کردن همراه با راهنمایی های بسیار برای درک بهتر مفاهیم.
انتشارات زعفران منتشر کرد:وقتی پیش چشم پزشک می رود،نمی تواند علامت های کوچک را خوب ببیند.چشم پزشک می گوید: تانیا!چشم های تو نزدیک بین است اما اصلا ناراحت نباش .فقط باید یک عینک قشنگ بزنی.بعد می توانی همه چیز را خیلی خوب ببینی!خود تانیا در این مورد چه فکری می کند؟
سوقی و بچه های کلاسش به موزه میروند در آن جا اتفاق عجیبی می افتد.فیلکس خرگوش عروسکی ناز و بامزه سوفی یک دفعه غیبش میزند.همه جا را میگردد،اما اثری از فیلکس پیدا نمیکند. چند روز بعد نامه ای از فیلکس به دست سوفی میرسد،نامه از دوران سنگی است روزهای بعد او نامه های دیگری از دوران یونان باستان وایکینگ ها قرون وسطا خاور دور و سرزمین سرخپوست های آمریکا میفرستد. فلیکس توی این نامه ها اطلاعات زیادی درباره ی دوره های مختلف تاریخی به سوفی میدهد. میتوانید به این نامه های واقعی را توی این کتاب بخوانید و نگاهی به نقشه دیواری بزرگ بیندازید و اطلاعات زیادی از آن دوران به دست آورید
لیلی جلوی دیگران خودنمایی میکند و به کانگوروی آبیاش میگوید: « حالا نشانت می دهم کانگوروی آبی! » تا اینکه بالاخره یک روز، لیلی دیگر شورش را درمیآورد…
این کتاب گنجینه ای است از دوست داشتنی ترین و به یاد ماندنی ترین افسانه ها و اسطوره های جهان، قصه های حیوانی و داستان های بومی سرزمین های دوردست از افسانه های مشهوری چون سیندرلا و سفید برفی و جک و لوبیای سحرآمیز گرفته تا افسانه های جدیدتری چون پری دریایی و دخترک کبریت فروش و شاهزاده ی خوشبخت.
در این مجموعه ی بی نظیر، با قهرمانان افسانه ها و اسطوره های جهان همراه می شویم و پا به پای شخصیت های مشهور داستان ها ماجراجویی می کنیم.
داستان «دلم برایت تنگ شده عزیز دلم!» داستان دوست داشتن و محبت میان مادر و فرزند است. تا جایی که خیالپردازی و دوست داشتن دست به دست هم میدهند تا دیگر هیچ مانعی برای رسیدن آن دو به یکدیگر وجود نداشته باشد.
لیلی دختر کوچکی است که با کانگوروی آبی دوستداشتنیاش دو دوست جدانشدنی هستند. لیلی قهرمان مجموعهی شش جلدیای است که در آن هربار بر یکی از مسایل خاص کودک تاکید میشود. گاهی کودک ترس از دست دادن دارد، گاهی دروغ میگوید، یا گاهی شروع به نمایش دادن میکند. هر کدام از این اتفاقها هربار میتواند فرصتی برای آشنا شدن کودک با رفتارهایش در نظر دیگران باشد.
کانگوروی آبی در واقع بخشی از شخصیت لیلی را تشکیل میدهد. او، در مواجهه با هر مسئله و مشکلی، پای کانگوریش را وسط میکشد: گاهی اتفاقها را به گردن او میاندازد، گاهی به کمک او مسئلههایش را حل میکند و با این که از هم جدانشدنی هستند، گاهی هم او را فراموش میکند. گاهی هم کانگوروی آبی از لیلی غمگین میشود؛ مثلا هنگامی که لیلی برای تولدش اسباببازیهای زیادی میگیرد.
اگر سوفی چیزی درباره ی هدیه ی غافلگیر کننده ی روز تولد نیویورک نخوانده بود.حتما این همه اتفاق نمی افتاد. مین باعث شد که این فکر عجیب و غریب به ذهن فیلکس برسد که برای جشن تولد سوفی هدیه ی مخصوصی بگیرد. جست و جویش او را به سفری ماجرا جویانه در سراسر دنیا می کشاند و میبینند که چه جشن های تولد متفاوتی در کشورهای مختلف برپا شود.
روزی دانکن و مداد شمعی هایش راضی و خوشحال داشتند نقاشی میکشیدند که پستچی یک دسته کارت پستال عجیب برای دانکن آورد.دانکن کارت پستال ها را خواند و متوجه شد که چند تا از مداد شمعی هایش توی دردسر افتاده اند مداد شمعی ها از او خواستند که به نجات شان بیاید و آن ها را به خانه برگرداند.
"سوفی" این بار دیگر نمی خواهد کاری کند تا "فلیکس" باز هم گم شود. به همین دلیل، او را در سفر به سوئیس در کوله پشتی اش می گذارد. اما کمی بعد از آن که به مقصد می رسند، یک کوهنورد کوله پشتی او را اشتباهی بر می دارد! این اولین ماجراجویی او در کشور سوئیس است. بین "ماترهورن" و "بازل"، در جشن محلی و مراسم سنتی آلپ، کنار دریاچه ی ژنو و آبشار راین چه اتفاقاتی برای خرگوش کوچولو می افتد؟ و...
این کتاب گنجینه ای است از دوست داشتنی ترین و به یاد ماندنی ترین افسانه ها و اسطوره های جهان، قصه های حیوانی و داستان های بومی سرزمین های دوردست از افسانه های مشهوری چون سیندرلا و سفید برفی و جک و لوبیای سحرآمیز گرفته تا افسانه های جدیدتری چون پری دریایی و دخترک کبریت فروش و شاهزاده ی خوشبخت.
در این مجموعه ی بی نظیر، با قهرمانان افسانه ها و اسطوره های جهان همراه می شویم و پا به پای شخصیت های مشهور داستان ها ماجراجویی می کنیم.
ین کتاب پر از چیزهای شگفت انگیز از طرف فیلکس است؛ چون خرگوش کوچولوی عروسکی برای تولدت فکری کرده منتظر نامه ای از طرف فیلکس گل شبدر و چیزهای دیگری باش که شانس می آورد.
یک روز توی کلاس، دانکن رفت تا مدادشمعیهایش را بردارد ولی با یک دسته نامه روبهرو شد که روی تمام آنها اسم خودش نوشته شده بود.
این کتاب برای کاردستی های انگشتی یک عالمه فکر و ایده و جا دارد؛ تا بتوانی نقاشی هایت را توی آن چاپ کنی. پس در جعبه ی رنگ ها را باز کن و از آن لذت ببر.
خیلی راحت میشود فهمید که تانیا کی دلش نمیخواهد کاری را بکند؛ چون جیغ میزند: این کار را نمی کنم آن قدر بلند داد میزند که همهی همسایهها میتوانند صدایش را بشنوند. تانیا دلش نمیخواهد چهکارکند؟ بعضی وقتها دلش نمیخواهد به خرید برود. یا اینکه دلش نمیخواهد به خانه برگردد. یا دلش نمیخواهد چکمههای گرم زمستانیاش را بپوشد. اما یک کار هست که تانیا هیچ وقت دلش نمیخواهد بکند. هیچ وقت موهایش را شانه نمی کند.
این کتاب گنجینه ای است از دوست داشتنی ترین و به یاد ماندنی ترین افسانه ها و اسطوره های جهان، قصه های حیوانی و داستان های بومی سرزمین های دوردست از افسانه های مشهوری چون سیندرلا و سفید برفی و جک و لوبیای سحرآمیز گرفته تا افسانه های جدیدتری چون پری دریایی و دخترک کبریت فروش و شاهزاده ی خوشبخت.
در این مجموعه ی بی نظیر، با قهرمانان افسانه ها و اسطوره های جهان همراه می شویم و پا به پای شخصیت های مشهور داستان ها ماجراجویی می کنیم.
حدود یک ماه از سفر طولانی نیلی می¬گذرد و او هنوز برنگشته است. سورنا این¬بار حسابی نگران شده است. اگر نیلی را در بندر گوآتر گم نکرده بودند، حالا مثل همیشه کنارش نشسته بود و با هم کاموابازی می¬کردند.
همین که سوفی وارد خانه می شود، بوی خوبی به مشامش می خورد. اما او اصلا گرسنه اش نیست. مامان فوری می فهمد که مشکلی پیش آمده است. از سوفی می پرسد: «بگو ببینم چی شده، عزیز دلم؟»
این کتاب پر از چیزهای شگفت انگیز از طرف فلیکس است؛چون خرگوش کوچولوی عروسکی به تو اجازه میدهد که توی صندوق گنج اسرار آمیزش را نگاه کنی یک عکس واقعی فلیکس یک رنگین کمان کوچولو یک ماه درخشان و یک گیاه واقعی گیرت می آید.بیشتر از این دیگر تعریف نمیکنم،وگرنه زیاد تعجب نخواهی کرد!
ده بچه آمادهاند که با اتوبوس سفر کنند. کتاب را در یک دستتان نگه دارید و با دست دیگرتان ورق بزنید. بچهها به طور سحرآمیزی پشت پنجره ظاهر میشوند. هر بچه یک چیز شگفتانگیز با خودش دارد. در هر صفحه از کتاب، تصویرهای رنگارنگ و شخصیتهای جالبی هست. این کتابی،وسیلی خیلی خوبی برای تشویق بچهها به شمردن از یک تا ده است.
هوا کم کم طوفانی می¬شود و باد و بوران شدید همه چیز را به هم می¬ریزد. کاگرهایی که مشغول بستن طناب نازک بالون هایند، دستپاچه و غافلگیر می¬شوند. طناب و قلاب بالون¬ها پیچ و تاب می-خورد و روی زمین کشیده می¬شود.
چقدر هیجان انگیز است:
تانیا خواهر بزرگ تر می شود!
مامان و بابا می گویند:
مامان مامان می ماند و بابا هم بابا.
البته بعد از آن که بچه می آید،اوضاع فرق می کند.
تانیا می خواهد که بابا و مامان فقط مال او باشند.
تا این که می فهمد خواهر و برادر داشتن خیلی خوب است...
نایجل،دایناسور کوچولویی است که نگرانی های بزرگ دارد.او هر روز،نگران یک چیزی است.یک روز نگرنا است که به خوبی دوست هایش نتواند پرواز کند.نگران است که اگر پرواز کند،نتواند سالم به زمین بنشیند.آیا نایجل میتواند دست از نگرانی هایش بردارد؟ مجموعه ی دایناسورها هم احساس دارند،احساس های کودکان را بررسی میکند و به آن ها نشان میدهد که چطوری با احساس های مشکل سازشان کنار بیایند. برایان موزس،شاعر و نویسنده ی کودکان،به طور منظم به مدارس مختلف میرود و با بچه ها گفت و گو میکند.