من نگهبان جن خانه هستم
کتاب داستان حوادث انقلاب ٥٧ از زبان یک دختر بیان می کند. دخترک ٩ سال دارد و کلاس سوم است. پدرش که افسر پلیس است برایش یک دفترچه می خرد و از او می خواهد اتفاقاتی که در طول روز در مدرسه و خانه و اطرافش جریان دارد، یادداشت کند. او دختر را از زیر زمین خانه اشان که جن خانه نام دارد، می ترساند و به او می گوید کلاغ ها برایش خبر می آورند و اگر دروغ گفته باشد جایش در جن خانه است. بچه های مدرسه به پدر دختر احترام می گذارند و همه او را دوست دارند، تا اینکه پدر رویا دستگیر می شود و بچه ها روابطشان را با دخترک کم می کنند. رویا برای عکس اول کتابش دندان های تیز می کشد و عکس اول کتاب دخترک را هم به شکل دراکولا در می آورد. او این حوادث را یادداشت می کند و پدرش شب ها دفترچه را می خواند و یک سکه به دخترک می دهد.