فرانکلین و دوستانش بازی فوتبال را خیلی دوست دارند ولی هیچوقت برنده نمیشوند. هرکدام ار همتیمیها مشکلی دارند: یکی دٌمش سنگین است، یکی گوشهایش بزرگ است، غاز هم یادش میرود در بازی فوتبال نباید از بالهایش استفاده کند. حتی یادشان میرود که باید باهم همکاری کنند و همه به سمت توپ حمله میکنند. بالاخره فرانکلین راهی پیدا میکند و …
چه می شد اگر... (دماغ جانوران را داشتی !؟)
اگر میتوانستی دماغی مثل دماغ جانوران داشته باشی، دماغ کدام جانور را برای خودت انتخاب میکردی؟ اگر دماغ خرگوش دم کوچک را انتخاب کنی، هروقت هیجانزده شوی، دماغت شروع به جنبیدن میکند. اگر دماغ مورچهخوار بزرگ را داشتی، میتوانستی از دماغ درازت به عنوان لولهی تنفس برای شنا در زیر آب استفاده کنی! و اگر دماغ فیل را داشتی، میتوانستی بادام زمینی کوچولو را با خرطوم از روی زمین برداری. در قلمرو جانوران انواع دماغهای شگفتانگیز یافت می شود، اما دماغ تو هم دست کمی از آنها ندارد!
اگر میتوانستی دماغی مثل دماغ جانوران داشته باشی، دماغ کدام جانور را برای خودت انتخاب میکردی؟ اگر دماغ خرگوش دم کوچک را انتخاب کنی، هروقت هیجانزده شوی، دماغت شروع به جنبیدن میکند. اگر دماغ مورچهخوار بزرگ را داشتی، میتوانستی از دماغ درازت به عنوان لولهی تنفس برای شنا در زیر آب استفاده کنی! و اگر دماغ فیل را داشتی، میتوانستی بادام زمینی کوچولو را با خرطوم از روی زمین برداری. در قلمرو جانوران انواع دماغهای شگفتانگیز یافت می شود، اما دماغ تو هم دست کمی از آنها ندارد!