کیتی دختر آتش پاره 9 (ولی چرا من؟)
چرا من را با خودشان نمیبرند؟!
چرا مامان و بابا یادشان رفته که من هم هستم؟!
چرا من توی مسابقه برنده نشدم؟!
بعضی وقتها کیتی واقعاً احساس میکند که هیچکس به او توجه ندارد. خیال می کند که خیلی بدشانس است. اما آیا واقعاً اینطور است؟
مشخصات
- نویسنده
- بل مونی
- مترجم
- نیلوفر اکبری
- قطع
- پالتوئی
- نوع جلد
- شومیز
- تعداد صفحات
- 84
از همین نویسنده
خرس کیتی گم شده
قلب کوچولوی پنبهای آقای تابز تاپ تاپ میکرد. آخر خیلی ترسیده بود و احساس تنهایی میکرد. مگسی روی گوشش نشست. آقای تابز فکر کرد مگس دارد میگوید: «ویز… هیچ کس ززز تو رو دوس ززز… نداره، آقای تابز ززز…» کیتی خرس کوچولوی عزیزش، آقای تابز، را گم کرده. آقای تابز در جنگلی تاریک و ترسناک و پر از جانوران وحشی و خطرناک جا مانده. بیچاره کیتی! یعنی میشود او دوباره...
کیتی دختر آتش پاره (مجموعه 14 جلدی قابدار)
شاید تو هم مثل کیتی هستی که گاهی با خودش یا بزرگترها مشکل پیدا میکند. با این همه دلش میخواهد کارش درست باشد و اوضاع را بیریخت نکند.
کیتی دختر آتش پاره 1 (من نمی خواهم)
نه! حالا خیلی زود است. نمیخواهم بخوابم! حالش را ندارم مسواک بزنم! اتاقم را مرتب نمیکنم. نمیخواهم. نه! «نه» کلمهی محبوب کیتی است. اما نه گفتن خیلی هم کار راحتی نیست و بعضی وقتها دردسرهای بیشتری درست میکند.
کیتی دختر آتش پاره 10 (حوصله ام سررفته)
چرا هیچکس با من بازی نمیکند؟ چرا نمیرویم گردش؟ چرا هیچ اتفاقی نمیافتد؟ مامان با تام کوچولو سرگرم است. بابا هم رفته خرید. دوستان کیتی هم فقط میخواهند تلویزیون تماشا کنند. پس تکلیف کیتی چه میشود؟ باید راهی پیدا کند…
کیتی دختر آتش پاره 11 (تقصیر من نیست)
مگه تقصیر من است که آنها با ملیسا دوست نمیشوند؟ خُب، عقربههای ساعت تند میدوند. من چه کار کنم؟ مگه من مجسمه را شکستم؟ کیتی نمیخواهد دیر به مدرسه برود یا دلش نمیخواهد تام کوچولو را اذیت کند. او میداند که خیلی چیزها تقصیر او نیست. برای همین دلش میخواهد کاری کند…
کیتی دختر آتش پاره 12 (خب که چی؟)
درس و مشق مدرسه به چه درد میخورد؟ سر ساعت از خواب بیدار بشوم که چی؟ ولش کن، کی به کیه! بعضی وقتها انگار هیچچیز برای کیتی مهم نیست. بعضی وقتها هم طوری نشان میدهد که مثلاً به هیچچیز اهمیت نمیدهد. اما راستش خیلی چیزها برایش مهم است. مثلاً خیلی دوست دارد که دوستهایش را خوشحال کند.