«جزیرۀ درختان گمشده» داستانی است تکاندهنده و شاعرانه دربارۀ عشق، جدایی، تعالی، تاریخ و طبیعت. برخی معتقدند این بهترین اثری است که «الیف شافاک» تا کنون نوشته است.
سه دختر حوا
سه دختر حوّا داستان زندگی زنی است که میان عشق و باورهایش قرار گرفته، باورهایی که نمیداند کدامشان درست و کدامشان غلط است. جستوجوی او برای درک مفهوم زندگی و عشق او را به ورطههای تازه و ماجراهای گوناگون میکشاند
الیف شافاک، نویسنده مشهور و جسور ترک، این روزها نامی آشنا برای مخاطبان ادبیات در سراسر دنیا است. کارهای او به زبان های مختلف ترجمه میشوند و در صدر پر فروشهای بازار کتاب در اروپا و آمریکا و دیگر نقاط جهان قرار دارند. از جمله، کتاب ملت عشق او در ایران هم با استقبال شگفتانگیزی مواجه شده و کمتر کتاب دوستی است که آن را نخوانده باشد. این نویسنده چیرهدست در کنار اورهان پاموک نقش بسزایی در شناساندن ادبیات ترکیه به مخاطبان جهانی داشته و جوایز متعددی را هم دریافت کرده است. سه دختر حوّا داستان زندگی زنی است که میان عشق و باورهایش قرار گرفته، باورهایی که نمیداند کدامشان درست و کدامشان غلط است. جستوجوی او برای درک مفهوم زندگی و عشق او را به ورطههای تازه و ماجراهای گوناگون میکشاند
از همین نویسنده
شهری بر لبه آسمان
بیشک نام الیف شافاک برای ایرانیان یادآور رمان عاشقانهی «ملت عشق» است. او از جمله نویسندگان ترکزبان است آثار اولیهاش را به زبان ترکی منتشر کرده است؛ اما شهری بر لبه آسمان جزو آثاری است که به زبان انگلیسی نوشته شده است.
سایر کتاب های همین ناشر
«از زندگیت راضی هستی؟»
اینها آخرین کلماتیاند که جیسون دسن به خاطر دارد. قبل از اینکه فرد ناشناسی که ماسک به صورت دارد او را برباید، قبل از اینکه به هوش بیاید و متوجه شود دست و پایش به تخت چرخ داری بسته شده و تعدادی غریبه دور وبرش را گرفتهاند، و قبل از اینکه شخص ناشناسی به او لبخند بزند و بگوید: «خوش اومد، رفیق قدیمی»
کتاب «آنا و مرد چلچله ای» رمانی نوشته گاوریل ساویت برای بزرگسالان است. داستان آنا، دختر جوانی است که در زمان جنگ جهانی دوم در کراکوف، لهستان زندگی میکند، که وقتی پدرش توسط نازیها برده میشود، یتیم میشود. آنا تنها و ترسیده توسط مردی مرموز که فقط به نام مرد چلچله ای شناخته می شود نجات می یابد و او را زیر بال خود می گیرد و هنر بقا را در دنیایی که جنگ از هم پاشیده است به او می آموزد.
همهی داستان آن دختر (The It Girl) نوشتهی روث ور (Ruth Ware)، از پذیرفته شدن هانا در دانشگاه آکسفورد شروع شد. نخستین بار که هانا خبر قبولیاش را در کالج معروف پالم در دانشگاه آکسفورد شنید، یعنی در ماه اکتبر، از هیجان و اضطراب بر خودش لرزید.
در بازی دروغ وارد دنیای دختران نوجوان می شویم و با آن ها در بازی های خطرناک، دوستی و رازهایشان شریک می شویم. بازی دروغ در سه قانون ساده خلاصه می شود:
قانون اول: دروغ بگو؛ قانون دوم: حرفت را دوتا نکن؛ و قانون سوم: گیر نیفت.
پیشخدمت
مولی گری مثل بقیه نیست. در حال کشمکش با جامعه است و منظور بقیه را اشتباه متوجه می شود. همیشه " مامان جون " دنیای اطراف را برایش تفسیر می کند و آن را به شکل قوانین ساده ای در می آورد تا مولی بتواند به زندگی اش ادامه دهد.
آخرین چیزی که به من گفت
اوئن مایکلز پیش از اینکه ناپدید شود یادداشتی را به همسرش، هانا هال، که یک سال است با او ازدواج کرده میرساند: از او محافظت کن. هانا دقیقاً میداند منظور اوئن حفاظت از دختر شانزده سالهاش بیلی است. دیری نمیپاید که هانا درمییابد همسرش فردی که وانمود میکرده نبوده و به همراه بیلی به جستوجوی حقیقت و هویت واقعی اوئن و دلیل ناپدید شدنش میپردازد. این دو همانطور که تکههای گذشتۀ اوئن را کنار هم میچینند، متوجه میشوند در حال ساختن آینده هم هستند.
همونطور که تو هوای برفی باید مواظب باشی تا سر نخوری، کا هم پس از بازگشت به کارس باید با هر قدم مواظب باشه. اونجا دیگه جایی نیست که سالها پیش میشناخت. شهر رو به زوال رفته و آدمها همه فکر میکنن که این آدم جدید ممکنه منافعشون رو به خطر بندازه. هرکسی تلاش میکنه در راستای منافع خودش ازش سو استفاده کنه.
مرگ خانم وستاوی :هال هریت وستاوی در حالتی که عصرانه بعد از ظهرش را میخورد و حساب بانکی خالیاش دغدغه ذهنی چندانی برای او نمیآفرید، نامههایش را یکی پس از دیگری با بیحوصلگی بررسی میکرد.
زنی در کابین 10
در این داستان جذاب و منسجم که یادآور رمانهای آگاتا کریستی است، لوبلک لاک، خبرنگار نویسندهی مجلهی سفر، ماموریتی کم نظیر نصیبش میشود: مسافرتی یک هفتهای با کشتی تفریحی لوکسی که تنها چند کابین دارد. آسمان صاف است، آب آرام و میهمانان خاص و خوشپوش کشتی سرمست از آغاز سفرشان با آن کشتی اختصاصی در دریای دلانگیز شمال، کابینهایش مجلل است و میهمانیهای شام پر از شر و شور.
آخرین پرواز
گاهي اوقات انسان تنها ميخواهد از همهچيز فاصله بگيرد و در موارد نادري تنها راه نجات، فرار از مسائل و وضعيتهاي آزار دهنده است. جولي کلارک (Julie Clark) در کتاب آخرين پرواز (The Last Flight) شخصيتهاي داستاني خود را در چنين شرايطي قرار ميدهد تا عاقبت غيرمنتظرهي تصميمشان را به نمايش درآورد.
همرنگ شدن با جماعت به دارویی میماند که بسیاری از آدمها با آن خوددرمانی میکنند. جاشوا فیلدز ملبورن و رایان نیکدیمس در کتاب مینیمالیسم: ساده گرایی و زندگی با معنا به ما نشان میدهند که شادی از درون ما نشئت میگیرد و اشتباه محض است اگر برای رسیدن به خوشبختی خرید کنیم یا با دیگران چشموهمچشمی کنیم.
«جزیرۀ درختان گمشده» داستانی است تکاندهنده و شاعرانه دربارۀ عشق، جدایی، تعالی، تاریخ و طبیعت. برخی معتقدند این بهترین اثری است که «الیف شافاک» تا کنون نوشته است.
فهرست مهمانان
«لوسی فولی» در سال 1986 در بریتانیا به دنیا آمده است. او دانش آموختهٔ رشتهٔ ادبیات انگلیسی است و سالها ویراستار داستانی بوده است. فولی از سال 2015 به عرصۀ داستاننویسی وارد شد و موفقیتهای بسیاری به دست آورد. اغلب آثار او به زبانهای گوناگون ترجمه شدهاند و در فهرست پرفروشترین آثار بازار کتاب دنیا قرار دارند.
کتاب «نجواگر» رمانی نوشته ی «الکس نورث» است که نخستین بار در سال 2019 منتشر شد. «تام کندی» که هنوز با غم فقدان همسرش کنار نیامده، به همراه پسرش «جیک» به روستایی آرام به نام «فدر بنک» می روند تا شروعی تازه در زندگی داشته باشند. اما «فدر بنک» گذشته ای تاریک دارد. پانزده سال پیش، یک قاتل سریالی پنج پسر را ربود و به قتل رساند. قاتل تا پیش از دستگیری، با نام «نجواگر» شناخته می شد. اما به نظر می رسد این جنایت های قدیمی، مشکلی را برای «تام» و «جیک» ایجاد نخواهد کرد—تا این که یک پسر دیگر گم می شود و شایعاتی شکل می گیرد مبنی بر این که قاتل اصلی، همیشه دستیاری داشته است. و بعد، «جیک» رفتارهایی عجیب را از خود نشان می دهد—او می گوید نجوایی را از کنار پنجره ی اتاقش می شنود.
مهمان نیمه شب
زنی در توفانی برفی و مرگبار از یک مهمان ناخوانده پذیرایی میکند. او فکر میکرد که تنهاست...
برای وایلی لارک، نویسندۀ رمانهای جنایی، اهمیتی ندارد که در میان برف و توفان در یک خانة روستایی متروک باشد، جایی که در کنار آتش و سکوت کامل برای نوشتن کتاب جدیدش خلوت کرده است. همهچیز میتوانست عالی باشد، اگر این واق
کتاب «ناکدبانو» رمانی نوشته ی «سوفی کینسلا» است که نخستین بار در سال 2005 انتشار یافت. «سامانتا» وکیلی شناخته شده در لندن است که بیش از هر چیز، به پیشرفت در مسیر حرفه ای خود فکر می کند. اما وقتی بالاخره همه ی آرزوهایش در دسترس به نظر می رسد، «سامانتا» اشتباهی می کند. او که قادر نیست با عواقب این اشتباه مواجه شود، دست به کاری غیر قابل تصور می زند و پا به فرار می گذارد. «سامانتا» با اولین قطار به منطقه ای روستایی می رود و به خانه ای زیبا و بزرگ برمی خورد. در آنجا او را با زنی دیگر اشتباه می گیرند و «سامانتا» به عنوان خدمتکار خانه استخدام می شود. اما او نمی داند چطور باید لباس ها را بشوید، یا غذا بپزد، یا خانه را تمیز کند. آیا «سامانتا» می تواند در زندگی جدیدش، خود را بیابد؟ و آیا گذشته اش، او را رها خواهد کرد؟
قاصد مرگ پیغامی برای دو پسر نوجوان دارد: آنها فقط یک روز دیگر زنده هستند. آدام سیلورا در کتاب هر دو در نهایت میمیرند از آخرین روز زندگی دو پسری میگوید که همدیگر را نمیشناسند اما سرنوشت مشترکی دارند. این کتاب از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز بوده و به انتخاب بسیاری از مجلات و وبسایتها، بهترین کتاب سال لقب گرفته است.
شهری بر لبه آسمان
بیشک نام الیف شافاک برای ایرانیان یادآور رمان عاشقانهی «ملت عشق» است. او از جمله نویسندگان ترکزبان است آثار اولیهاش را به زبان ترکی منتشر کرده است؛ اما شهری بر لبه آسمان جزو آثاری است که به زبان انگلیسی نوشته شده است.
کتاب در یک جنگل تاریک تاریک، رمانی است اثر روث ور که در سال 2015 به انتشار رسیده است. در این رمان پرتعلیق، هیجان انگیز و پر از پیچ و خم های داستانی، چیزی که قرار بود آخرِ هفته ای آرامش بخش و پر از سرگرمی و لذت در ییلاقی انگلیسی باشد، به لحظاتی کابوس وار تبدیل می شود. گاهی اوقات، تنها چیزی که باید از آن بترسی... خودت هستی. زمانی که نویسنده ای گوشه گیر به نام لئونورا برای گذراندن آخر هفته به ییلاقی انگلیسی دعوت می شود، با تردید و اکراه این دعوت را می پذیرد. با سر رسیدن اولین شب، اسراری میان دوستان قدیمی و جدید افشا می شود، خاطره ای ناخوشایند ذهن لئونورا را به خود مشغول می سازد و حقیقتی ترسناک برملا می شود: لئونورا و دوستانش تنها مهمانان این جنگل مخوف نیستند.
سنگ، کاغذ، قیچی
شخصیتهای این رمان در فضایی برفی و وهمآلود که یادآور فیلم هیجانانگیز درخشش، اثر استنلی کوبریک، است بهتدریج رازهای زندگی یکدیگر را کشف میکنند.
همه «دیزی جونز و گروه شش» را میشناسند، اما کسی دلیل جداییشان را، آن هم درست در اوج معروفیت نمیداند… دیزی دختری است که در دههی شصت در لسآنجلس رشد میکند، مخفیانه به کلابها میرود، و رؤیای خوانندگی را در سر میپروراند.
کتاب دختر خوب، خون بد رمانیست مهیج، رازآلود و خواندنی که هالی جکسون آن را در ادامهی مجموعه داستان «راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب» به نگارش درآورده است. پیپ فیتز-آموبی تصمیم گرفته کارگاه بودن را به کل کنار بگذارد.
کتاب شام با آدری هپبورن نوشتهی ربکا سرل یک رمان شیرینِ عاشقانهست که به روایت داستان زنی به نام سابرینا میپردازد. به او این فرصت داده شده که پنج نفر، زنده یا مرده را به مهمانی شام تولد خود دعوت کند و در میان افراد منتخب سابرینا نام آدری هپبورن به چشم میخورد... پس با پرفروشترین اثر نیویورکتایمز همراه شوید و در یک مهمانی شام سوررئالیستی همراه با هنرپیشهی جذاب بریتانیایی سر یک میز بنشینید!