در قلمرو آوارا، جایی که خدایان، هیولاها و انسان ها در کنار هم وجود دارند، میوکو یک دختر معمولی است که به عنوان دختر صاحب مسافرخانه به یک وجود امن، البته بدون حادثه، تسلیم شده است.
گامبی وزیر
گامبی وزیر
رمانی که شطرنج را دستمایهی رخدادهای سیاه زندگی بث میکند و به هنرمندانهترین شکل ممکن زندگی دختری نابغه اما منزوی را به تصویر میکشد؛ روایتی تکاندهنده از اعتیاد و تنهایی.
گامبی وزیر
رمانی که شطرنج را دستمایهی رخدادهای سیاه زندگی بث میکند و به هنرمندانهترین شکل ممکن زندگی دختری نابغه اما منزوی را به تصویر میکشد؛ روایتی تکاندهنده از اعتیاد و تنهایی.
مواجههی شخصیت اصلی رمان با جهان بیرونی و حتی تغییرات درونی خودش، بستری جدا از بازی شطرنج را برای مخاطب فراهم میکند که بهنوعی یادآور دورانی مهیج و شگفتانگیز است: دوران بلوغ. دورانی که همهچیز حیرتانگیز است، حتی سادهترین چیزها… داشتن یک اتاق، همراهی یک مادر و بهدستآوردن کمی پول. او هر چقدر که در مسیرش پیش میرود، مفاهیم عمیقتری را تجربه میکند… و درنهایت مواجهه و پیوندخوردن با جوهرهی زندگیاش، یعنی تنهای، تنهاییای که نهتنها به واسطهی فقدان فیزیکی آدمها، بلکه به دلیل دنبالکردن کمالگیری افراطی است.