زنان و مردانی که ایران را ساختند (گل هایی که خشک نشدند : همایون صنعتی زاده)می خواهم برایتان داستان زندگی مردی را تعریف کنم که کارهای زیادی انجام داد، کارهایی مثل چاپ کتاب های درسی، کشت مروارید، احداث کارخانه ی...
امروز تولد خرسی است. همهی دوستهایش خوراکیبهدست آمدهاند خانهی خرسی تا دور هم جمع شوند و جشن بگیرند. اول باید کیک بپزند، شمع روشن کنند و بادکنک باد کنند تا تولد شروع شود. دل توی دل خرسی نیست که زودتر زمان تولد...
کمتر کودکی است که شعری از مصطفی رحماندوست از برَ نباشد یا کتابی از او در کتابخانهاش نداشته باشد.رحماندوست اما این بار در تک تک شعرهای این مجموعه با خداوند بخشنده و مهربان حرف میزند و با زبانی صمیمی و دلنشین او را...
کمتر کودکی است که شعری از مصطفی رحماندوست از برَ نباشد یا کتابی از او در کتابخانهاش نداشته باشد.رحماندوست اما این بار در تک تک شعرهای این مجموعه با خداوند بخشنده و مهربان حرف میزند و با زبانی صمیمی و دلنشین او را...
کمتر کودکی است که شعری از مصطفی رحماندوست از برَ نباشد یا کتابی از او در کتابخانهاش نداشته باشد.رحماندوست اما این بار در تک تک شعرهای این مجموعه با خداوند بخشنده و مهربان حرف میزند و با زبانی صمیمی و دلنشین او را...
کتاب «کرم ابریشم و فلفلی» روند شکل گرفتن پروانه را با شعری قشنگ میگوید. این کتاب احساسات کودکان را در ماجرایی زیبا از خلقت، وسعت میبخشد. منوچهر احترامی با شناخت روان لطیف و شکننده کودک موضوعاتی را در کتابهایش مطرح...
آماده شدن برای اردوی تابستانی اصلا کار راحتی نیست؛ مخصوصا برای بچه قورباغهها! ولی وگی هم مثل خیلی از بچه قورباغهها ذوق دارد با دوستهایش به اردو برود و قایق سواری کند و مسابقهی شنا بدهد.
دور بودن از مامان و بابا و تنها ماندن در خانه اصلا کار راحتی نیست؛ مخصوصا برای بچه قورباغهها! ولی وگی هم مثل خیلی از بچه قورباغهها دوست دارد با بزرگترها به مهمانی برود، نه اینکه شب زود بخوابد.
درست رفتار کردن در رستوران آنطور که به نظر میآید راحت نیست؛ مخصوصا برای بچه قورباغهها! ولی وگی هم مثل خیلی از بچه قورباغهها دوست دارد با مامان و بابایش به رستوران برود و غذای خوشمزه بخورد و حسابی خوش بگذراند.
وگی چشمهایت را ببند! دعوت کردن دوستان به جشن اصلا کار راحتی نیست؛ مخصوصا برای بچه قورباغهها! ولی وگی هم مثل خیلی از بچهقورباغهها دوست دارد در روز تولدش همهی دوستهایش را دعوت کند و کیک و خوراکیهای خوشمزه بخورد و...
بازی فوتبال اصلا آنطور که به نظر میآید راحت نیست؛ مخصوصا برای بچه قورباغهها! ولی وگی هم مثل خیلی از بچه قورباغهها دوست دارد یک فوتبالیست حرفهای شود و تند تند گل بزند و همه با جیغ و دست و سوت تشویقش کنند.
وَگی جون بدو بیا! ساختن خانهی درختی و کار کردن با میخ و اره و چوب اصلا کار راحتی نیست؛ مخصوصاً برای بچهقورباغهها! وگی هم مثل خیلی از بچهقورباغهها دوست دارد برای خودش یک خانهی درختی داشته باشد و بتواند آنجا با...
وگی جون، دیرت نشه! بیدار شدن از خواب، آن هم صبح زود، کار راحتی نیست؛ مخصوصا برای بچه قورباغهها! وگی هم مثل همهی بچه قورباغهها دوست دارد زودتر برود مدرسه. اما هم میترسد و هم هیجان دارد. تازه پشت میز هم نمیتواند...
وَگی، این خواهرته! بازی کردن با یک نینی کوچولو کار راحتی نیست؛ مخصوصاً برای بچهقورباغهها! وگی هم مثل خیلی از بچهقورباغهها دوست دارد خواهرش زودتر بزرگ شود و با او حرف بزند و بازی کند؛ اما انگار این نینی فقط بلد...
وَگی جون، آماده شو! اما دکتر رفتن اصلاً به همین راحتیها نیست؛ مخصوصاً برای بچهقورباغهها! وگی هم مثل خیلی از بچهقورباغهها دوست ندارد دکتر برود. چون میترسد دکتر بهش آمپول بزند. تازه توی مطب دکتر خیلی حوصلهاش سر...
وَگی جون، وقت لالاست! اما خوابیدن اصلاً به همین راحتیها نیست؛ مخصوصاً برای بچهقورباغهها! وگی هم مثل همهی بچهقورباغهها دوست ندارد بخوابد. چون اول باید حمام کند و بعد لباس خواب بپوشد و مسواک بزند. بعدش تازه یادش...