کمتر کودکی است که شعری از مصطفی رحماندوست از برَ نباشد یا کتابی از او در کتابخانهاش نداشته باشد.
رحماندوست اما این بار در تک تک شعرهای این مجموعه با خداوند بخشنده و مهربان حرف میزند و با زبانی صمیمی و دلنشین او را کودکانه نیایش میکند.
کمتر کودکی است که شعری از مصطفی رحماندوست از برَ نباشد یا کتابی از او در کتابخانهاش نداشته باشد.
رحماندوست اما این بار در تکتک شعرهای این مجموعه با خداوند بخشنده و مهربان حرف میزند و با زبانی صمیمی و دلنشین او را کودکانه نیایش میکند.
کمتر کودکی است که شعری از مصطفی رحماندوست از برَ نباشد یا کتابی از او در کتابخانهاش نداشته باشد.
رحماندوست اما این بار در تک تک شعرهای این مجموعه با خداوند بخشنده و مهربان حرف میزند و با زبانی صمیمی و دلنشین او را کودکانه نیایش میکند.
کمتر کودکی است که شعری از مصطفی رحماندوست از برَ نباشد یا کتابی از او در کتابخانهاش نداشته باشد.
رحماندوست اما این بار در تکتک شعرهای این مجموعه با خداوند بخشنده و مهربان حرف میزند و با زبانی صمیمی و دلنشین او را کودکانه نیایش میکند.
کمتر کودکی است که شعری از مصطفی رحماندوست از برَ نباشد یا کتابی از او در کتابخانهاش نداشته باشد.
رحماندوست اما این بار در تک تک شعرهای این مجموعه با خداوند بخشنده و مهربان حرف میزند و با زبانی صمیمی و دلنشین او را کودکانه نیایش میکند. تصویرسازیهای خلاقانهی نیلوفر میرمحمدی هم رنگ و نور و زیبایی این فضای شاعرانه را دوچندان کردهاند.
کمتر کودکی است که شعری از مصطفی رحماندوست از برَ نباشد یا کتابی از او در کتابخانهاش نداشته باشد.
رحماندوست اما این بار در تک تک شعرهای این مجموعه با خداوند بخشنده و مهربان حرف میزند و با زبانی صمیمی و دلنشین او را کودکانه نیایش میکند. تصویرسازیهای خلاقانهی نیلوفر میرمحمدی هم رنگ و نور و زیبایی این فضای شاعرانه را دوچندان کردهاند.
کمتر کودکی است که شعری از مصطفی رحماندوست از برَ نباشد یا کتابی از او در کتابخانهاش نداشته باشد.
رحماندوست اما این بار در تک تک شعرهای این مجموعه با خداوند بخشنده و مهربان حرف میزند و با زبانی صمیمی و دلنشین او را کودکانه نیایش میکند.
مثل در ادبیات ما جایگاه ویژه ای دارد. هر مثلی به خودی خود تاریخ فشرده ای است که مردم امروز را به ریشه های فرهنگی گذشته ی کشورمان پیوند می زند . مثل ها بسیار ارزشمندند ،زیرا عمری به درازی عمر انسان دارند .هر مثلی تاریخ و قصه ی شیرینی دارد که از نوع زندگی ،باورها و آداب و رسوم اجداد ما پرده برمی دارد و به ما امکان می دهد که با تکیه بر تجربه های پیشینیان ، بهتر زندگی کنیم .
مثل در ادبیات ما جایگاه ویژهای دارد. هر مثلی به خودی خود تاریخ فشردهای است که مردم امروز را به ریشههای فرهنگی گذشته کشورمان پیوند میزند. مثلها بسیار ارزشمندند، زیرا عمری به درازی عمر انسان دارند.
مثل در ادبیات ما جایگاه ویژهای دارد. هر مثلی به خودی خود تاریخ فشردهای است که مردم امروز را به ریشههای فرهنگی گذشته کشورمان پیوند میزند. مثلها بسیار ارزشمندند، زیرا عمری به درازی عمر انسان دارند.
مثل در ادبیات ما جایگاه ویژهای دارد. هر مثلی به خودی خود تاریخ فشردهای است که مردم امروز را به ریشههای فرهنگی گذشته کشورمان پیوند میزند. مثلها بسیار ارزشمندند، زیرا عمری به درازی عمر انسان دارند.
يکی از ويژگیهای پيامبر اسلام «اخلاق نيکو» بوده است. در تاريخ نوشتهاند که هيچگاه لبخند از لبان پيامبر دور نمیشد. پيامبر بچهها را خيلی دوست داشتند. با بچهها بازی میکردند و به آنها اهميت میدادند. کتاب «بچهها و پيامبر» شامل هفت حکايت از برخورد پيامبر با بچههاست.
البته مار همان مار چند ساعت پیش نبود؛ دود دمش فروکش کرده بود و خودش هم مثل چوب، خشک و بی حرکت شده بود. پینوکیو اطمینان پیدا کرد که مار مرده. این شد که دست هایش را به هم مالید و بدون ترس و با خیال راحت آماده شد تا از روی مار بپرد، اما به محض اینکه خودش را آماده ی پریدن کرد مار مثل فنر از جا جست و عروسک چوبی را چنان ترساند که او از شدت ترس کله معلق زد و توی گل افتاد و بعد از آن، شلنگ تخته انداخت تا خودش را از مار دور کند، اما هول و هراس و دستپاچگی اش هرکسی را به خنده می انداخت. حتی مار را. مار چنان خنده اش گرفته بود که نمی توانست جلوی خودش را بگیرد. قهقهه هایی می زد که تمام تن و بدنش می لرزید و اینکه می گویند: فلانی از شدت خنده روده برشد، وصف حال مار نگون بخت بود که از شدت خنده روده بر شد و مرد.
دكتر جكیل در وصیتنامهای اموالش را به شخصی به نام هاید میبخشد. وكیل اترسون، دوستش، تصادفی به رازی وحشتناك پی میبرد: هاید كه چهرهی نفرتانگیزی دارد، مرتكب جرمی شده و چكی بیمحل با امضای دكتر جكیل كشیده. وكیل اترسون مطمئن است كه هاید برای تصرف اموال دوستش، او را خواهد كشت…
یک نفر دارد توی روز روشن از سه مزرعهدار بدجنس دزدی میکند. آنها میدانند دزد کیست: آقای روباه شگفتانگیز! برای همین سه مزرعهدار یعنی بوگیس چاقالو، بانس خپلو و بین لاغرو با هم دست به یکی میکنند و آقای روباه و خانوادهاش را توی لانه گیر میاندازند. ولی آنها انگار حواسشان نیست که آقای روباه به این آسانی دُم به تله نمیدهد.
دنیای پپا 29 (تولدت مبارک)
جشن تولد پپا نزدیک بود. او یکییکی به دوستانش زنگ میزد و آنها را دعوت میکرد. حتی مامان اجازه داد که جورج کوچولو هم چندتا از دوستانش را دعوت کند. اما برای داشتن جشن تولدی معرکه فقط دعوت کردن از چندتا مهمان کافی است یا کار دیگری هم میتوان انجام داد؟ خوب، همهی جشن تولدها که کیک و شمع تولد دارند.
هیولایی پرنده، خواهر کوچک روون پسر نوجوان روستا را میرباید. روون باید برای نجات خواهرش به سرزمین دشمنان دیرینه سفر کند. او و همراهانش در این سفر دور و دراز و پرخطر، فقط مجموعهای از پیشگوییهای معماگونه و رازآلود را همراه دارند. اما آنها در پایان جستوجو با معمای بزرگتری روبهرو میشوند و راز شگفتانگیزی برملا میشود. به نظر مردم روستای رین «روون» پسر ضعیف و ترسویی است که برای نجات روستا از خطر نابودی، نمیتوان به او امید بست. آیا به راستی کاری از دست روون ساخته نیست؟
باک سگ نیرومندی است که در خانهی اعیانی قاضی میلر از همهی سگها ارج بیشتری دارد.
مردم گروه به گروه به دنبال طلای زرد به قطب شمال هجوم میآورند و در این میان مانوئل -باغبان خائن- باگ را می فروشد و باک از روزهای شومی که انتظارش را میکشد، بیخبر است.
یک روز کرگدنی از باغوحش فرار میکند و توی خیابان، پدر و مادر جیمز را درسته قورت میدهد. جیمز بیچاره هم مجبور میشود از آن به بعد با عمههای بدجنس و بددهنش زندگی کند. اما روزی پیرمرد مرموزی پاکتی پر از زبانهای تمساح به جیمز میدهد تا بخورد که یکدفعه پاکت از دست جیمز میافتد و زبانها پای درخت هلو، توی خاک فرو میروند. بعد اتفاقهای عجیبی میافتند که زندگی جیمز را از اینرو به آنرو میکنند.
دوریان گری جوان و اشراف زاده پرترهاش را از دوست هنرمندش هدیه میگیرد و مجذوب زیبایی تصویر خود میشود. او لحظهای آرزو میکند جوان بماند. از آن پس تصویر تابلو پیر میشود و بار گناهان دوریان به دوش آن میافتد. دوریان روز به روز بیرحمتر و بیشرمتر میشود.
هدف از انتشار مجموعه کتابهای خودم میخوانم ترویج کتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در کودکان است. نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواهند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
توماس وارد بیش از دو سال با موجودات دنیای تاریکی مبارزه کرده است. او شاگرد محافظ بوده و با خطراتی عجیب برخورد کرده و زنده مانده است. اینبار چشم خونی منطقه را تهدید میکند و هر چیزی را که سر راهش قرار بگیرد، از بین میبرد. توماس باید پیش استاد پرتوقع و سختگیز دیگری مهارتهای رزمی را فراگیرد. اما آیا او میتواند از پس خشمخونی برآید؟
رنگین کمان کلاسیک 4 (آن شرلی در گرین گیبلز)
برگرداندن هر بچهای به زندگی تیره و تار نوانخانهای دلگیر کار سختی است، اما آن شرلی 12 ساله آنقدر خودش است که آدم را خلع سلاح میکند. بعد از چند دقیقه حس میکنید غیر ممکن است بتوانید رهایش کنید برود.
شهرناز ابروهایش را چون دو ریسمان سیاه گره میزند و میگوید: «دیگر چه در سر داری؟ هفت دریا و هفت خشکی را دیدی و نامت را در چهار گوشهی خاک بلندآوازه کردی. دست از این همه آرزوی دور و دراز بردار!»
ازدور پیداست. سنگهای گرانبها بر چهار گوشهاش میدرخشند.
کمتر کودکی است که شعری از مصطفی رحماندوست از برَ نباشد یا کتابی از او در کتابخانهاش نداشته باشد.
رحماندوست اما این بار در تکتک شعرهای این مجموعه با خداوند بخشنده و مهربان حرف میزند و با زبانی صمیمی و دلنشین او را کودکانه نیایش میکند.
در این مجموعه نویسنده کوشیده است تا با روایت داستان گردآفرید، سهراب و سیاوش به این قهرمانان زنده و ماندگار نزدیکتر شود تا آنان با به تصویر کشیدن دغدغههای همیشگی انسانها و غمهایشان نمایشی نو از روزهای دور گذشته برپا سازند.
این کتاب مهارت خواندن و نوشتن کودکان کلاس اولی را دریادگیری بهتر و راحت تر حروف الفبا بیشتر می کند و باعث می شود کودک بتواند از همان ماه های اول لذت مطالعه را ببرد و قادر باشد به تنهایی کلمات ساده را مطالعه کند. کتاب حاضر برای کودکانی مناسب است که درس های 1تا 5 کتاب فارسی خود را گذرانده اند تا بتوانند دامنه ی واژگان خود را گسترش دهند. انتهای کتاب با طرح پرسش هایی کمک والدین را می طلبد تا فرزند بتواند فراگیری خود را تا سطح بالاتری پیش ببرد.
پسر پانزدهساله چطور میتواند مقاومت کند؟ ویل و اوانلین فرسنگها دور از خانه، از بند اسکاندیاییها فرار میکنند، ولی اوانلین دوباره اسیر میشود. ویل تمام مهارتهای رنجریاش را به کار میگیرد تا دوستش را پیدا کند ولی حریف دشمن نمیشود. از طرفی تموجایها میخواهند به مرزهای اسکاندیا هجوم بیاورند و مقصد بعدیشان آرالوئن است. آیا میتوان جلوی چنین دشمن وحشی و خونخواری ایستادگی کرد؟
هدف از انتشار مجموعه کتابهای خودم میخوانم ترویج کتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در کودکان است.
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
در این کتاب می می نی توی خونه میچرخد. در آشپزخانه به سراغ آبنباتهای رنگی میرود، در حیاط به مادر در آب دادن به گلها کمک میکند، در اتاقش نقاشی میکشد و کارهای دیگر میکند. آیا تو هم دوست داری دست دوستت میمینی را بگیری و با او به گردش بروی؟ پس برچسبهای مناسب را پیدا کن و درجاهای خالی بچسبان.
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
ماریلا یک دختر کارآگاه نُه سال و نُه ماههی بینظیر است که یک کارآگاه ویژه است. او در خانهی درختی ته خانهشان یک مرکز فرماندهی دختران مرموز راهاندازی کرده و معماهای خیلی پیچیده و مرموزی را حل میکند.
او برای اینکه کارآگاهی درجه یک شود از کتاب راهنمای کارآگاهان ویژهی جوان کمک میگیرد.
ماریلا که عاشق ماجراجویی است در اولین مأموریت مهم، پروندهی شبح سرگردان خوکچهی هندی را که در تمام شهر دردسر درست کرده و همه را حسابی ترساندهاند، حل میکند.
اگر میخواهید کودک کلاس اولیتان از همان ماههای اول لذت باسواد شدن را بچیشد، از معجزهی داستان خوانی غافل نشوید. با مجموعهی کلاس اولی، کتاب اولی کلید کتابخوان شدن کلاس اولیها در دست شماست.
جسیکا، همکلاسی جودی، در مسابقه مقام اول را به دست میآورد و عکسش هم در روزنامه محلی چاپ میشود. جودی هم به فکر میافتد که کاری کند تا مشهور شود و عکسش را در همهی روزنامهها چاپ کنند.
و جودی برای مشهور شدن، چه کارها که نمیکند!
رمان درخشان اوژنی گرانده داستان عاشقانهی لطیف و پرکشش دختری به نام اوژنی است که به دلیل خساست پدر ثروتمندش در نهایت سادگی زندگی میکند. اوژنی عاشق پسرعمویش میشود و سرمایهی خود را در راه عشقش فدا میکند.
پپا مطمئن است که باید مثل دوستش، پدرو کوچولو، عینک بزند. بابای پدرو عینکساز است و پپا و مامان پیش او میروند تا چشمهای پپا را آزمایش کند.
دوست داری همراه او به عینکسازی بروی و ببینی آنجا چه اتفاقی برای پپا میافتد؟
مجموعه ای کامل از اسباب بازی های پسرانه! هواپیما کنترلی، کوادکوپتر، هلی کوپتر، ماشین کنترلی، انواع ماکت های فلزی موتور و ماشین و تفنگ های فضایی!!!
تو این بخش برای راحتی شما کاربر گرامی، تمامی محصولات به صورت تخصصی دسته بندی شده است.
لطفا ابتدا وارد شوید.
ورود به سیستم
یک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتمهای محبوب ایجاد کنید.
ورود به سیستم