آخرین مهمان چهارمین کتاب در مجموعه جک ریچر است که توسط لی چایلد نوشته شده است. این کتاب در سال 2000 توسط در انگلستان منتشر شد. در ایالات متحده؛ این کتاب تحت عنوان Running Blind منتشر شد. این کتاب به صورت دوم شخص و سوم شخص نوشته شده است. در رمان آخرین مهمان زنان قربانیان یک قاتل منظم و باهوش هستند که هیچ اثری از شواهد ، زخم های کشنده ، نشانه هایی از درگیری و یا سرنخی برای انگیزه ظاهری از خود به جا نمی گذارد. این جنایات واقعا جنایات کامل و بی نقصی هستند.در واقع ، فقط یک چیز وجود دارد که قربانیان را به هم مرتبط می کند.همه ی این زنان جک ریچر را می شناختند.
کتاب های جک ریچر (اکو در آتش)
کتاب "اکو در آتش"پنجمین رمان از مجموعه ی "جک ریچر" است که توسط "لی چایلد" نوشته شده است. آنچه نخست در "اکو در آتش" با آن مواجه هستیم این مفهوم است که هیچهایک کردن روشی نا مطمئن است. در دمای بیش از صد درجه ، شما خوش شانس هستید اگر راننده ، درب اتومبیل کولر دار خود را به اندازه کافی باز کند تا به شما اجازه دهد وارد شوید؛ این نتیجه گیری "جک ریچر" در کتاب "اکو در آتش" است. او در گرمای وحشتناک یک تابستان در تگزاس به سر می برد و باید مانند یک کوسه در آب، در گستره ای وسیع جابه جا شود.
این که دقیقا چه کسی او را سوار می کند ، آخرین نگرانی اش است.او هرگز انتظار کسی مثل کارمن را نداشت. کسی که به تنهایی سوار کادیلاک است. او زنی زیبا ، جوان و ثروتمند است و یک دختر بچه دارد که توسط ناظران غیبی تحت نظر قرار می گیرد و همسری که در زندان است. کسی که پس از آزاد شدن اگر در ابتدا او را نکشد ، حتما او را بی دلیل مورد ضرب و شتم قرار خواهد داد. "جک ریچر" به هیچ وجه با دردسر غریبه نیست و در مزارع دورافتاده کارمن در آن ایالت، دردسر زیاد است؛ چیز هایی مانند دروغ و تعصب ، نفرت و قتل. "جک ریچر" هرگز نمی تواند در برابر درماندگی یک زن مقاومت کند. خانواده کارمن متخاصم است،به پلیس نمی توان اعتماد کرد و وکلا کمک نمی کنند. اگر "جک ریچر" ، نتواند به کار ها سر و سامان بدهد ، پس چه کسی می تواند؟
از همین نویسنده
در پنجمین قسمت از سری کتاب های جک ریچر که در سال 2001 منتشر شد، او این بار در گرمای آتشین تگزاس درگیر یک ماجراجویی خطرناک دیگر می شود. ریچر درحالی که مثل همیشه با پای پیاده در جاده ها سرگردان است، در یکی از جاده های سوزان تگزاس با زنی به نام کارمن گریر برخورد می کند و آن زن برای پیشبرد نقشه ی رهایی از دست شوهرش که همیشه او را مورد ضرب و شتم قرار می دهد ریچر را باوجود مقاومت ها و مخالفت های اولیه ترغیب کرده و به مزرعه ای دورافتاده در بخش «اکو» می کشاند:
سایر کتاب های همین ناشر
فصل طوفانها هشتمين و آخرين رمان از مجموعهي پرطرفدار حماسهي ويچر است. داستان اين بار بيش از پيش بر شخصيت گرالت ريويايي متمرکز ميباشد، و طيف گستردهاي از جنبههاي شخصيتي او را به تصوير ميکشد.
اگر تاکنون از خود پرسیده اید گوی زرین چگونه پدید آمده، توپ های بازدارنده از کجا آمده اند یا چرا روی ردای بازیکنان تیم آواره ای ویگتاون تصویر ساطور به چشم می خورد باید کتاب کوییدیچ در گذر زمان را بخوانید. این کتاب نسخه ای از کتاب کتابخانه مدرسه جادوگری هاگوارتز است و هوادارن جوان کوییدیچ در این مدرسه هر روز به این کتاب مراجعه میکنند.
لرد سیاه خبیثترین جادوگر دنیا، جیمز و لیلی پاتر جادوگر، والدین هری را میكشد. ولی طلسمش بر هری اثر نمیكند. هری زنده میماند و فقط نشانی صاعقهمانند از جادوی لرد سیاه بر پیشانیاش میماند و باعث تضعیف نیروی لرد سیاه و ناپدید شدن او میشود. آرامش به دنیا بازمیگردد و همه زندگی عادی خود را سپری میكنند تا اینكه هری كه نزد خاله، شوهرخاله و پسرخاله نامهربانش زندگی میكند، در سن ده سالگی از طرف آلبوس دامبلدور بزرگترین جادوگر دنیا، به مدرسه جادوگری هاگوارتز دعوت میشود و...
در پنجمین قسمت از سری کتاب های جک ریچر که در سال 2001 منتشر شد، او این بار در گرمای آتشین تگزاس درگیر یک ماجراجویی خطرناک دیگر می شود. ریچر درحالی که مثل همیشه با پای پیاده در جاده ها سرگردان است، در یکی از جاده های سوزان تگزاس با زنی به نام کارمن گریر برخورد می کند و آن زن برای پیشبرد نقشه ی رهایی از دست شوهرش که همیشه او را مورد ضرب و شتم قرار می دهد ریچر را باوجود مقاومت ها و مخالفت های اولیه ترغیب کرده و به مزرعه ای دورافتاده در بخش «اکو» می کشاند:
پنجمین سال تحصیل در هاگوارتز شروع میشود. هری با اعضای محفل ققنوس آشنا میشود. آنها چه كسانی هستند؟... از چه چیزی مراقبت و با چه چیزی مبارزه میكنند؟... سرانجام این داستان چه خواهد شد؟...
گرالت با لحني سردتر از ديوارهاي كايرمورهن گفت: «پس ديگه از الان به بعد آموزش هات متوقف مي شن و تا زماني كه ياد بگيري شمشير چيه و وقتي توي دست يه ويچر قرار مي گيره چه هدفي داره، اجازه نداري دست به شمشير بزني. تو شمشير زدن رو براي كشتن و كشته شدن ياد نمي گيري. تو اين فن رو براي كشتن از سر ترس و نفرت ياد نمي گيري، بلكه براي نجات جون ها اين كار رو مي كني. نجات جون خودت و بقيه.»
هرى پاتر و شاهزادهى دورگه، با آغاز ششمین سال تحصیلى هرى در مدرسهى علوم و فنون جادوگرى هاگوارتز شروع میشود. آلبوس دامبلدور، مدیر مدرسه، براى هرى كلاسهاى خصوصى ترتیب میدهد و در ضمن این كلاسها او را با گذشته ى لرد ولدمورت و افكار و آرزوهاى او آشنا میكند. و راز جاودانگى او را بر ملا میکند. هرى كه بر طبق یك پیشگویى، كسى است كه باید لرد ولدمورت این جادوگر قدرتمند و جنایت پیشه را از بین ببرد با آلبوس دامبلدور همراه میشود تا به كمك هم اقدامات ولدمورت براى جاودانگیش را خنثى كند و او بار دیگر موجودى فانى و میرا شود. اما در این میان ماجراهاى پیش بینى نشدهاى رخ میدهد كه باعث میشود هرى در این راه خطرناك تنها بماند.
کتاب برج پرستو (به انگلیسی: The Tower Of The Swallow) ششمین کتاب از مجموعه کتاب های ویچر، نوشته آندره شاپکوفسکی، نویسنده لهستانی است. این جلد ادامه کتاب غسل آتش است که در همین وب سایت ارایه شده.
آخرین مهمان چهارمین کتاب در مجموعه جک ریچر است که توسط لی چایلد نوشته شده است. این کتاب در سال 2000 توسط در انگلستان منتشر شد. در ایالات متحده؛ این کتاب تحت عنوان Running Blind منتشر شد. این کتاب به صورت دوم شخص و سوم شخص نوشته شده است. در رمان آخرین مهمان زنان قربانیان یک قاتل منظم و باهوش هستند که هیچ اثری از شواهد ، زخم های کشنده ، نشانه هایی از درگیری و یا سرنخی برای انگیزه ظاهری از خود به جا نمی گذارد. این جنایات واقعا جنایات کامل و بی نقصی هستند.در واقع ، فقط یک چیز وجود دارد که قربانیان را به هم مرتبط می کند.همه ی این زنان جک ریچر را می شناختند.
«دوران حقارت» چهارمين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «خون الفها» که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده، داستان گرالت ريويآيي، ويچري که به دنبال سرنوشت خود يعني سيري است را روايت ميکند.
پنجمین سال تحصیل در هاگوارتز شروع میشود. هری با اعضای محفل ققنوس آشنا میشود. آنها چه كسانی هستند؟... از چه چیزی مراقبت و با چه چیزی مبارزه میكنند؟... سرانجام این داستان چه خواهد شد؟...
در چهارمین سال تحصیل هری پاتر و دوستانش در هاگوارتز، مسابقه جام آتش برگزار میشود. مسابقهای خونین و مرگبار بین شاگردان چند مدرسه مختلف جادوگری. چه كسانی در این مسابقه شركت خواهند كرد؟... چه كسی برنده مسابقه است؟... و در این سال چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟...
کتاب جانوران شگفت انگیز راز های دامبلدور (فیلمنامه ی اصلی) شامل مطالب و جزئیات پشت صحنه و یادداشت هایی از دیوید پیتس، دیوید هیمن، جود لا، ادی ردمین، کلین اتوود است.
سال 2035 است. پس از اينکه آرتيوم در سال 2033 سکونتگاه موجودات تاريکي را نابود کرد، مردم ايستگاه وادنخا به چشم يک قهرمان به او نگاه ميکردند، ولي اکنون گمان ميکنند عقلش را از دست داده است، چون آرتيوم اعتقاد دارد ساکنين متروي مسکو تنها بازماندگان جنگ هستهاي سال 2013 نيستند.
آرتيوم به اميد شنيدن سيگنال راديويي از دنياي بيرون، هر هفته چند بار به آخرين طبقهي آسمانخراش اوستانکينو ميرود، ولي تلاشهايش بيفايده است. در اين ميان، همسرش آنيا که از رفتار پرخاشگرانه و سرد آرتيوم به ستوه آمده، او را تهديد به ترک کردن ميکند.
با سر رسيدن هومر، پيرمرد قصهگويي که داستان او در جلد دوم سهگانه روايت شد، زندگي آرتيوم متحول ميشود، چون او به اطلاع آرتيوم ميرساند که اپراتور راديويي به نام =ج ادعا کرده سيگنال راديويي از ساکنين فجرهاي قطبي، شهري واقع در شمال روسيه دريافت کرده است. هومر و آرتيوم براي پيدا کردن اومباک در مترو راهي سفر ميشوند، اما در طول اين سفر به رازهاي مخوفي راجع به فاشيستهاي رايش، کمونيستهاي خط قرمز، تاجرين هانزا و به طور کلي، ماهيت وجودي متروي مسکو پي ميبرند، رازهايي که درک شما را از حوادث مترو 2033 و مترو 2034 دگرگون خواهد کرد...
هرى پاتر و شاهزادهى دورگه، با آغاز ششمین سال تحصیلى هرى در مدرسهى علوم و فنون جادوگرى هاگوارتز شروع میشود. آلبوس دامبلدور، مدیر مدرسه، براى هرى كلاسهاى خصوصى ترتیب میدهد و در ضمن این كلاسها او را با گذشته ى لرد ولدمورت و افكار و آرزوهاى او آشنا میكند. و راز جاودانگى او را بر ملا میکند. هرى كه بر طبق یك پیشگویى، كسى است كه باید لرد ولدمورت این جادوگر قدرتمند و جنایت پیشه را از بین ببرد با آلبوس دامبلدور همراه میشود تا به كمك هم اقدامات ولدمورت براى جاودانگیش را خنثى كند و او بار دیگر موجودى فانى و میرا شود. اما در این میان ماجراهاى پیش بینى نشدهاى رخ میدهد كه باعث میشود هرى در این راه خطرناك تنها بماند
در خیابان باریک و روشن از نور مهتاب، دو مرد در فاصلهی چند متری یکدیگر، ناگهان پدیدار شدند. لحظهای کاملاً بی حرکت مانده، با چوبدستیهایشان سینهی هم را نشانه گرفتند، سپس همین که یکدیگر را شناختند، چوبدستیها را زیر شنلهایشان پنهان کرده، فرز و چابک، در یک جهت به راه افتادند. مرد بلند قامتتر پرسید: ـ چه خبر؟ سیوروس اسنیپ جواب داد: ـ بهترین خبرها. حاشیهی سمت چپ خیابان را بوتههای کوتاه تمشک وحشی فرا گرفته بود و در سمت راست آن پرچین بلند و آراستهای امتداد داشت. پایین شنلهای بلند دو مرد، هنگام قدم برداشتن، دور قوزک پایشان میپیچید.
آزكابان زندان جادوگرهاست. یكی از بزرگترین قاتلان زندان از آنجا كه زندانی مخوف میباشد، فرار كرده است. او سیریوس بلك است. كسی كه به جیمز پاتر، پدر هری خیانت و محل زندگی جیمز و لیلی پاتر را برای لرد سیاه افشا كرد، در حالیكه خودش بهترین دوست جیمز بود. او اكنون در اطراف مدرسه هاگوارتز پرسه میزند و قصد كشتن هری را دارد. هری پاتر نیز در سومین سال تحصیلی خود در هاگوارتز قصد دارد كه سیریوس بلك خائن را پیدا و انتقام پدر و مادرش را از او بگیرد ولی...
کتاب «مترو 2033» را «دمیتری گلوخوفسکی» نوشته و «فربد آذسن» به فارسی برگردانده است. در توضیحات پشت جلد آمده است: «پس از وقوع یک جنگ اتمی بزرگ در سال 2013، زمین به ویرانی کشیده میشود و بازماندگان مجبور میشوند در پناهگاههای اتمی زیرزمینی پناه بگیرند. یکی از این پناهگاهها متروی مسکو است. 20 سال بعد از وقوع این جنگ، جوانی به نام آرتیوم متوجه میشود در دوران کودکی اشتباهی مرتکب شده که اکنون میتواند امنیت کل مترو را به خطر بیندازد.
فرزندان تلماسه داستان لیتو و غنیمه آتریدیز است که پدرشان امپراتور پل مؤدب، نه سال پیش خود را به بیابان سپرد و فرایندی را آغاز کرد که مرگ آیین او را در آراکیس رقم زد. حال آراکیس غرق در آشوبی پنهان است.
در این کتاب، داستانی علمی- تخیلی را می خوانیم که شامل ۱۸ فصل و بخشی پایانی است. مترو ۲۰۳۴، اولین بار در سال ۲۰۰۹ به چاپ رسید. این کتاب در ادامه داستان کتاب مترو ۲۰۳۳ نوشته شده است. داستان ۲۰۳۴،یک سال بعد از جریان کتاب ۲۰۳۳ اتفاق می افتد و این کتاب کاملا مستقل از کتاب ۲۰۳۳ است و احتیاجی نیست برای خواندن آن، کتاب قبلی حتما خوانده شود. این کتاب به صورت اپیزودی و مانند کتاب ۲۰۳۳، تعریف نشده است.
نیمه شب، وقتی نوبت نگهبانی هرمیون شد برف میبارید. خوابهای هری در هم برهم و آزارنده بود: یکسره نجینی به خوابش میآمد و میرفت، ابتدا از درون انگشتری غولپیکر و ترک خورده، سپس از داخل تاج گل کریسمس. بارها وحشت زده از خواب پرید، با این اطمینان که کسی از فاصلهای دور، او را صدا زده، و با این تصور که صدای وزش باد در گرداگرد چادر، صدای گامهای کسی است.
دومین سال تحصیلی هری در مدرسه جادوگری هاگوارتز است. او با دوستان صمیمیاش، رون ویزلی پسری كنجكاو و هرمیون گرنجر باهوشترین دختر مدرسه، سعی دارند پرده از معمای حفره اسرارآمیز بردارند. حفرهای كه هیولایی مخوف را در خود جای داده است و رازی بزرگ در اعماق آن وجود دارد..
اگر بمیرم حقیقت از دست میرود… باید این راز را به کسی بسپارم. رابرت لنگدان، استاد نمادشناسی و تاریخ، برای سخنرانی به پاریس رفته که پلیس برای مشاوره دربارهی قتلی مرموز به سراغش میآید: رییس موزهی لوور در موزهبه قتل رسیده و جسدش در وضعیت عجیب و ترسناکی قرار گرفته است. در کنار جسد، معماهایی گیج کننده نوشته شده که پلیس تصور میکند پرده از راز قتل او برمیدارد و لنگدان باید در رمز گشایی از آنها به پلیس کمک کند.