امروز اولین روزی است که «ایزابلا»به مهد کودک می رود.او کمی دلشوره دارد،اما بعد از دیدن دوستش اسکار،احساس بهتری پیدا می کند.ایزابلا از کارها و بازی هایی که در مهد کودک انجام می دهد،خیلی خوشش می آید.
امروز اولین روزی است که «ایزابلا»به مهد کودک می رود.او کمی دلشوره دارد،اما بعد از دیدن دوستش اسکار،احساس بهتری پیدا می کند.ایزابلا از کارها و بازی هایی که در مهد کودک انجام می دهد،خیلی خوشش می آید. او به زودی دوستان جدیدی پیدا می کند. انجام دادن بعضی از کارها آن هم برای اولین بار ممکن است بچه ها را نگران کند.این مجموعه به آنها کمک می کند بدانند چه اتفاقی قرار است بیفتد و به این ترتیب نگرانی را از آنها دور می کند.
شب هزار و دوم 2
روزی بود و روزگاری و پادشاه تنبلی که دوست داشت هر شب این پایش را روی آن پایش بیندازد و چرت بزند تا زنها برای او قصه بگویند. آن زمان تلویزیونی نبود که پادشاه را سرگرم کند. به جای آن، پادشاه قصه گوش میداد و به کمک جلاد، قصه گوها را عوض میکرد تا اینکه به شهرزاد رسید. شهرزاد که می دانست اگر داستانش تمام شود باید با زندگی خداحافظی کند، هیچ وقت آخر شب قصه ها را تمام نمیکرد و مثل سریالهای تلویزیون، پایان ماجرا را برای شب بعد باقی میگذاشت تا گیر جلاد نیفتد.
مجموعه خودم می توانم (دکتر همین جاست)
دایره‌ی واژگان کودک سه، چهار و پنج ساله، به‌طرز چشمگیری افزایش یافته و قادر است ارزش‌های زندگی و مهارت‌های گوناگون را از طریق داستان بیاموزد.
شب هزار و دوم 1
روزی بود و روزگاری و پادشاه تنبلی که دوست داشت هر شب این پایش را روی آن پایش بیندازد و چرت بزند تا زنها برای او قصه بگویند. آن زمان تلویزیونی نبود که پادشاه را سرگرم کند. به جای آن، پادشاه قصه گوش میداد و به کمک جلاد، قصه گوها را عوض میکرد تا اینکه به شهرزاد رسید. شهرزاد که می دانست اگر داستانش تمام شود باید با زندگی خداحافظی کند، هیچ وقت آخر شب قصه ها را تمام نمیکرد و مثل سریالهای تلویزیون، پایان ماجرا را برای شب بعد باقی میگذاشت تا گیر جلاد نیفتد.
لطفا ابتدا وارد شوید.
ورود به سیستمیک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.
ورود به سیستم
