کتاب پیش رو خلاصه ای از رمان معروف و خواندنی سه تفنگدار را با زبانی شیوا و ساده روایت می کند. دارتانیان جوانی پر انرژی است که تجربه ای از رویارویی با سه تفنگ دار کسب می کند و هنگامی که این مبارزه و مقابله به دوستی و پیوستن او به سه تفنگدار ختم می شود خود را در ماجرایی مرموز و مهلک می یابد؛ حالا او باید همراه با گروه سه تفنگ دار برای خنثی کردن دسیسه ها و نقشه هایی شوم که ملکه را در خطر می اندازد وارد عمل شود و با سپاه کاردینال که سودای به دست گرفتن قدرت را دارند رویارویی کند.
دایرة المعارف تغذیه
شاید از خود بپرسید از کجا بفهمیم چه غذایی برای بدنمان مفید است و چه غذایی مضر؟ آیا تاکنون از خود سوال کردهاید چرا یکی از فرزندتان سرمایی است و دیگری گرمایی و سومی بیتفاوت از سرما و گرمای محیط!؟ هیچ دقت کردهاید چرا یکی از فرزندتان سخی است و دیگری خسیس و سومی بین این دو حالت پاندول میزند؟! آیا میتوانید حدس بزنید موی سر کدام یک از فرزندانتان زودتر میریزد؟! اصلاً میدانید چرا یک فرزند شما لاغر و دیگری چاق و سومی متوسط الجثه است؟! علم طبایع به تمامی سوالات فوق و سوالات مشابه بخوبی پاسخ میدهد با دانستن علم طبایع، سردی و گرمی، تری و خشکی و نظایر آن به بهترین وجه میتوانید تغذیه متناسب خود و افراد مقابلتان را تجویز و پیشنهاد کنید. در این کتاب با طبایع چهارگانه (بلغم، خون، سودا و صفرا) آشنا می شوید تا با طبع خود بیشتر آشنا شوید و بفهمید چه غذاهایی برایتان مفید و چه غذاهایی مضر است
سایر کتاب های همین ناشر
سارا فرزند مردی ثروتمند است که همیشه در رفاه و آسودگی زندگی کرده، او سال ها پیش مادرش را از دست داده و حالا تنها کسی که دارد پدر است. مثل خیلی از بچه های دیگر، سارا برای ادامه تحصیل از هندوستان راهی انگلیس می شود و به مدرسه ای در لندن می رود و این یعنی جدایی از پدر و تحمل دوری. اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود، این دوری یک دوری موقت نمی ماند زیرا مدت زیادی نمی گذرد که پدر سارا با مرگ ملاقات می کند و مرگ او فقر و تنگدستی را برای دخترش به دنبال می آورد. هرچند همه چیز سخت می شود و آسایش سارا پایمال می شود اما دختر با کمک دوستی خوب و جادو به زندگی جدید و غیرقابل باوری دست پیدا می کند!
کتاب چی مال چیه ؟ (سفر با قطار) یکی از کتابهای مجموعهی «چی مال چیه؟» است که با بازی، رنگ، برچسب و پازل، مهارتهای فردی و اجتماعی را به خردسالان و کودکان یاد میدهد.
همه ی ما دانشمندان معروفی چون «زکریای رازی، جابربن حیان، محمد خوارزمی و ابونصر فارابی» را کم یا زیاد می شناسیم، اما شاید حتی نامی از «حُنین بن اسحاق، زکریای طیفوری و بوزجانی» نشنیده باشیم؛ درحالی که این دانشوران و دانشمندان، تأثیر ماندگار و جریان سازی در رشد علم جهان داشته اند. از این رو، کتاب «100 دانشمند ایران و اسلام» در شناخت این دانشمندان به ما کمک می کند.
هر صفحه از این کتاب به معرفی یکی از این دانشمندان می پردازد و تنها چند دانشمند برجسته، بیش از یک صفحه از کتاب را به خود اختصاص داده اند. البته در نگاه نخست درمی یابیم که معرفی دانشمندان و فرهیختگان در یک صفحه، نه تنها شدنی نیست؛ بلکه نیاز اساسی مخاطبان نوجوان را پاسخ نمی دهد. در واقع مؤلف ـ هوشمندانه ـ با نوشتن چنین کتابی عطش دانستن را در مخاطبان تحریک می کند تا آن ها همچون فرد تشنه ای که طعم گوارای آب را چشیده اند، به دنبال سرچشمه بگردند.
گلولههای آتشین از طرف مریخ به زمین سرازیر میشود! در ابتدای کار، انگار هیچکس متوجه این قضیه نیست. ناگهان گلولهها تبدیل به سفینههایی فضایی میشوند، پر از مریخیها! همین که مریخیها سلاحهای مخوفشان را ضد آدمها به کار میگیرند، جنگی تمامعیار آغاز میشود. از کتابخانهی کلاسیک مهتاب وارد دنیای شاهکارهای ادبی شوید.
قصه ی ما همین بود 3: شامل شش قصه به سبک قصههای پدربزرگها و مادربزرگها است؛ این شش قصه عبارتند از: (حکیم و تاجر)، (ماهیگیر و مرغدریایی)، (بقال و رفیق نابهکار)، (صیاد و دو مرغ پرطلایی)، ( دو برادر کوزهگر) و (صیاد و پلنگ).
در کتاب چراهای شگفت انگیز (سنگواره ها) به مهمترین پرسش های کودکان در باره ی سنگواره . سن سنگ . تاریخچه آن . شهاب سنگ و…می پردازد.
دکتر دوليتل تصميم مي گيرد زبان حشره ها را ياد بگيرد، چون باغش پر از انواع حشره هاست. حالا مي توانيد حدس بزنيد چه خواهد شد؟ بله، او به زودي داستان هاي شگفت انگيز زيادي را خواهد شنيد.
اما هيچ يک از اين داستان هاي شگفت انگيزتر از بيد غول پيکر نيست. به همين دليل، دکتر دوليتل تصميم مي گيرد بيد هاي غول پيکر را از ميان حشره ها پيدا کند، ولي بيش از شروع جست و جو يکي از همين بيدها به ديدنش مي آيد.
حالا ببينيم چرا اين بيد به ديدن دکتر دوليتل آمدع است؟ و چه مي خواهد به دکتر بگويد؟
ویکتور فرَنکِنِشتاین دانشمندی دیوانه است. او از اجزای جسد مردگان هیولای غولپیکری میسازد و به آن زندگی میبخشد! وقتی هیولا زنده میشود، ویکتور درمییابد که اشتباه کرده است، اما قبل از این که بتواند اشتباهش را جبران کند، هیولا میگریزد! موجود غولپیکر قدم در حومهی شهر میگذارد و هر جا میرود، وحشت و خرابی به بار میآورد. حالا ویکتور باید هیولایی را که خلق کرده، پیدا کند؛ هیولایی که همه به اسم فرَنکِنِشتاین میشناسند. از کتابخانهی کلاسیک مهتاب وارد دنیای شاهکارهای جاودانهی ادبیات شوید.
ویکتور هوگو در سال 1802 در فرانسه به دنیا آمد. وقتی بیست سال داشت، اولین کتاب شعرش را منتشر کرد. پس از آن، رمان ها و نمایشنامه های بسیاری نوشت از جمله گوژپشت نتردام و بینوایان. ویکتور هوگو از بهترین نویسندگان رمانتیک عصر خود بود و در 1885 در فرانسه از دنیا رفت.
کتاب حاضر روایتی هیجان انگیز و جذاب از کازیمودوی گوژپشت است که صورتی هیولا مانند دارد. هیچ کس نمی خواهد نگاهش کند. او در برج کلیسای جامع به تنهایی زندگی می کند و تنها همدمش سر ناودان های اژدها شکل است. وقتی دختر کولی زیبایی از او طلب کمک می کند، کازیمو دو قلعه ی تنهایی اش را ترک می کند تا او را نجات دهد. از آن لحظه، زندگی او تغییر می کند..
كتاب فرهنگ اعلام براي بچه هاي امروز اثري است از مهدي ضرغاميان و مهناز عسگري به چاپ انتشارات محراب قلم.
فرهنگ اعلام الفبايي پيش رو با ارائه ي تصاوير گوناگون به تشريح كلمات خاص در حوزه هاي مختلف جغرافيايي، ادبي، علمي، فرهنگي و تاريخي مي پردازد و اطلاعاتي همه جانبه و دقيق درباره ي كشورها، رودها، دانشمندان، مشاهير، اديان و… در اختيار كودكان قرار مي دهد.
آرتور گذشته مبهم و پر رمز و رازی دارد، او در شبی عجیب و غریب در آغوش مرلین به دست اکتور رسیده و اکتور هم چون پسرش کای او را تر و خشک کرده است. سال ها از آن شب می گذرد که سواری غریبه خبر مرگ شاه آتر و تلاش شوالیه ها و ارباب ها را برای بر سر گذاشتن تاج او به اکتور می رساند؛ غریبه خبر می دهد که هر کس بتواند شمشیری فرورفته در دل سنگی ظاهر شده در حیاط کلیسا را از آن بیرون بیاورد پادشاه واقعی انگلستان خواهد بود و تاج را بر سر خواهد نهاد. کای، اکتور و آرتور راهی می شوند تا در رقابتی که شکل گرفته شرکت کنند، شاید پادشاهی حق آن ها باشد. حق کسی که بتواند بر سرزمین افسانه ای و احاطه شده با سحر و جادوی انگلستان حکم براند و شر و بدی را از میان بردارد. آن شخص کسی نیست جز آرتور، فرزند حقیقی شاه آتر که سال ها قبل برای در امان ماندن از شر دشمنان به دست اکتور سپرده شد.
در اولین روز زندگی ام در قصر، ملکه، نجار ماهری استخدام کرد و او برایم جعبه ای به عنوان اتاق خواب ساخت. جای فوق العاده ای بود که یک در و تعدادی پنجره داشت. به علاوه ی چند صندلی و دست شویی. سقف اتاقم با لولا باز و بسته می شد. گلامدالکلیچ هرروز برای مرتب کردن رختخوابم سقف را بلند می کرد و شب ها من را در تختم می خوابانید. دریچه کوچکی هم در سقف بود که می توانستم بازش کنم و هوای تازه بخورم.
یک حلقه ی فلزی به جای دستگیره در بالای جعبه بود تا گلامدالکلیچ به راحتی بتواند آن را حمل کند. سرتاسر اتاقم با روکش نرمی پوشانده شده بود تا اگر موقع جابه جایی افتادم، صدمه نبینم.
دکتر دوليتل تصميم میگيرد تا زندگینامهی پیپينلا، قناری سبز را که ستارهی نمايش اپرا شده، بنويسد. پیپينلا از بدو تولدش تا لحظهی ديدارش با دکتر دوليتل، همهچيز را میگويد. او در بارهی غم و اندوه دوری از صاحب محبوبش، پنجره پاک کن، نويسنده حرف میزند و دکتر قول میدهد که آن مرد را پيدا کند. اما اين کار راحتی نيست. تازه، پس از يافتن پنجره پاک کن بايد مشکلات زياد او مثل يافتن دستنوشتههای کتاب گمشدهاش را نيز حل کند. و به اين ترتيب درگير يک سری عمليات کارآگاهی میشود. آيا اين بار هم موفق میشود؟ يا برای نخستين بار شکست میخورد؟
مثل در ادبیات ما جایگاه ویژهای دارد. هر مثلی به خودی خود تاریخ فشردهای است که مردم امروز را به ریشههای فرهنگی گذشته کشورمان پیوند میزند. مثلها بسیار ارزشمندند، زیرا عمری به درازی عمر انسان دارند.
کتاب «مهربانترین پیامبر(ص)» تصویری نسبتاً جامع از رسول خدا (ص) ارائه میدهد و در حد خود شخصیت الهی آن حضرت را به طور کامل به تصویر میکشد. این کتاب از ده فصل تشکیل شده است که عبارتند از: زندگینامه، سبک زندگی، سخنان او، حکایتهای کوتاه، حکایتهای طولانی، قصه گوییهای او، پیامبر (ص) در قرآن، پاسخ به سوالات، مکانهای تاریخی مکه و مکانهای تاریخی مدینه.
کتاب حاضر روایتی بی نظیر و جذاب از دختری به نام هایدی است؛ او به کوهستان آلپ در سوییس می رود تا با پدربزرگ بداخلاقش زندگی کند. هایدی پدربزرگ را مردی خوش قلبی می داند و در کنار او زندگی شادی دارد. تا اینکه با پیشنهاد خاله اش راهی شهر می شود تا در آن جا با خانواده ای زندگی کند که صاحب یک دختر به اسم کلارا است. هایدی با کلارا رابطه خوب و دوستانه ای برقرار می کند و در بسیاری از امور از او کمک می گیرد اما باز هم دلتنگ پدربزرگ و زندگی در کوهستان است.
بچههای مدرسه، برای بازدید، به کلاس چهارم رفتهاند تا با «معلم» کلاس چهارم، خانم کرافورد، صحبت کنند و دربارهی شغل معلمی و کارهایی که یک «معلم» انجام میدهد اطلاعات بیشتری به دست آورند. قبل از ورود به کلاس، بیشتر بچهها فکر میکردند که خانم کرافورد مدام در کلاس درس صحبت میکند و دانشآموزانش فقط و فقط باید به او گوش دهند.
بهتر است وقتي گرگ ها در جنگل نيستند، در آن جا گردش کنيم؛ چون ممکن است به ما حمله کنند و ما را بخورند!
زیبای سیاه اسب مهربان و نجیبی است. ظاهر آراسته و خُلق و خوی مطبوع باعث شده در منطقهی بِرتویچ پارک محبوب باشد. زیبا فکر میکند همیشه خوشبخت و در امان خواهد بود. اما ناگهان، چرخِ روزگار بهطور غیرمنتظرهای میگردد و او را گرفتار اربابان ظالمی میکند. آنها بهشدت از او کار میکشند و غذای کمی به او میدهند. کسی باید زیبای سیاه را نجات دهد… پیش از آنکه دیر شود!
در این کتاب به سؤالاتی چون:
نخستین دوندهی ماراتن که بود؟
چه کسانی با درختان سخن میگفتند؟
يونانيان باستان چه کسانی بودند؟
و سؤالهایی از این قبیل پاسخ داده میشود.
«یونانیان باستان مردمی بودند که در حدود ٣۵٠٠ سال یپش در یونان زندگی میکردند.»
کتاب حاضر با ژانر هیجان انگیز و ترسناک، زندگی پسربچه کوچکی را روایت می کند که به طور اتفاقی سر از غار گرگ ها در می آورد. مامان گرگه و بابا گرگه با دیدنش به این نتیجه می رسند که نباید او را در جنگل رها کنند. آن ها اسم پسر را موگلی می گذراند و او را همانند توله های خودشان بزرگ می کنند. موگلی قانون جنگل و زبان حیوانات را یاد می گیرد، اما با بزرگ تر شدنش جان او در خطر می افتد، حتی مامان گرگه و بابا گرگه هم نمی توانند همیشه مراقبش باشند!
آتش!
حدود هشت هفته بود که آقای راچستر در تورنفیلد مانده بود. یک مرتبه نیمه شب از خواب پریدم . صدای پچ پچ عجیبی از بالای اتاقم به گوش می رسید. توی تختم نشستم. صدا قطع شد. سعی کردم دوباره بخوابم، اما قلبم از اضطراب به شدت می زد. ساعت توی راهرو دو بار نواخت. درست بعدش، صدای افتادن چیزی را پشت در اتاقم شنیدم.
بلند گفتم:«کی آن جاست؟»
کسی جواب نداد. از ترس یخ کرده بودم. پایلوت اکثراً شب ها آنجا بود. این فکر آرامم کرد و سعی کردم بخوابم. از پشت درِ اتاقم که قفل بود، صدای ضعیف و تند خنده آمد! از تخت بیرون آمدم. می لرزیدم. دوباره صدای خنده بلند شد، همراه با ناله و غل غل.
بخشی از کتاب:
مَکس، برادر کوچک فِلور، اوتیسم دارد. بیشتر وقتها فلور او را درک نمیکند. چرا مکس هیچ وقت احساساتش را نشان نمیدهد؟ چرا مادر همیشه باید مراقب او باشد؟
در این کتاب همراه فلور با اوتیسم آشنا میشویم.