كتاب مجموعه 6 جلدي مي بينم بزرگ مي شم : مجموعه مي بينم بزرگ مي شم، شامل 6 جلد 1-مي بينم بزرگ مي شم(آشپزخانه 1)، 2-مي بينم،بزرگ ميشم(حمام2)، 3- مي بينم،بزگ ميشم(وسايل نقليه 3)، 4-مي بينم،بزرگ مي شم(مزرعه 4)، 5-مي بينم،بزرگ مي شم(حيوانات 5) و 6-مي بينم،بزرگ مي شم(حشرات 6) مي باشد كه توسط انتشارات قدياني منتشر و به بازار عرضه شده است. اين مجموعه، وسايل موجود در اين مكان ها را به صورت مصور به كودكان شما آموزش مي دهد و...
در جست و جوی دلتورا 5 (کوهستان وحشت)
داستاني جذاب و پرهيجان دربارهي سرزميني است كه دستهايي اهريمني آن را تسخير كرده و مردمانش را به اسارت درآورده است. براي نجات اين سرزمين، دو همسفر كه هيچ شباهتي به يكديگر ندارند، جستوجويي مرگبار را آغاز ميكنند
از همین نویسنده
لیف، باردا و جاسمین با كمك جادوی اسرارآمیز آخرین اژدهایان دلتورا دو خواهر از چهار خواهر- موجوداتی تحت فرمان ارباب سایههای اهریمنی- را كه دلتورا را مسموم كردهاند. پیدا میكنند. اكنون، ماجراجویان با آگاهی از اینكه زمان مردم قحطی زده دلتورا رو به پایان است، با شتاب به سوی هدف بعدیشان، به سواحل هولناك غرب میروند. ارباب سایهها از جستجوی آنها با خبر شده است و به نحوی از حركت آنها اطلاع دارد. خطرهای وحشتناكی از حال و گذشته در كمینشان است. و هولناكترین خطر در مخفیگاه موجودی مخوف، در جزیره مردگان متروك در انتظارشان است.
مجموعه ی در جست وجوی دلتورا، متشکل از چندین رمان فانتزی است که به قلم نویسنده ی استرالیایی، امیلی رودا، برای علاقه مندان به این ژانر در نظر گرفته شده است. این مجموعه، به ماجراجویی های سه همسفر می پردازد که با هدف بازپس گیری سنگ های هفت گانه ی ربوده شده از کمربند جادویی دلتورا و همچنین، شکست دادن متحدین و پیروان ارباب سایه های اهریمنی، سراسر سرزمین خیالی دلتورا را زیر پا می گذارند. ارباب سایه های اهریمنی، نقشه ی شوم حمله به دلتورا و اسیر کردن مردمان این سرزمین را در سر می پروراند. تنها چیزی که می تواند مانع این نقشه ی شیطانی شود، کمربند جادویی دلتورا به همراه سنگ های قدرتمند و اسرارآمیز آن است. سه شخصیت به ظاهر متفاوت، تنها با نقشه ای در دست، راهی سفری خطرناک برای یافتن سنگ های گمشده و نابودی بزرگترین دشمنشان می شوند. اما ابتدا باید به اولین هدف دست یابند: رسیدن به جنگل های مخوف سکوت.
تنها فکرش این بود که تندتر بدود. اما فقط نیمی از راه را طی کرده بود و نمی توانست تندتر از این بدود. حالا تخته ها زیر پایش سر می خورند و رها می شدند. او سکندری می خورد، می افتاد و طناب دست هایش را می سوزاند. بین زمین و هوا تاب می خورد. نمی دانست پایش را کجا بگذارد. و در حالی که با درماندگی، در آن کوران باد آویزان مانده بود، تخته های مقابلش –تخته هایی که تنها راه رسیدن او به محل امن بودند- به کناری لغزیدند و در رودخانه زیر پایش افتادند.
او با درد، دستش را به طناب شلی که در هوا آویزان بود –تنها چیزی که از پل باقی مانده بود- گرفت و خود را جلو کشید. سعی می کرد به آنچه زیر پایش بود و اینکه اگر دستش ول می شد، چه اتفاقی می افتاد، فکر نکند.
هنوز راه زیادی نرفته بودند که پشت گردن لیف به سوزش افتاد. به آرامی سرش را برگرداند و از گوشه چشمش دید که چیزی میان برگ ها برق می زند. یک جفت چشم قرمز بود که در مهتاب می درخشید. لیف که سعی داشت خودرا کنترل کند و فریاد نزند، بازوی باردا را گرفت. باردا زیر لب گفت: «می بینمشان. شمشیر را بکش، اما همین طور به رفتن ادامه بده. جلویت را نگاه کن و آماده باش.» لیف طبق گفته باردا عمل کرد. تمام بدنش از دلهره گزگز می کرد. او یک جفت چشم دیگر دید و یک جفت دیگر
با شیفتگی به آن مرد که زیر پایشان روی زمین بود، خیره شد و آهسته گفت: «رالادها بودند که قصر دلتورا را ساختند. اما جثه او خیلی کوچک است» باردا گفت: «مورچه هم جثه ی کوچکی دارد. با این حال می تواند بیست برابر وزن بدن خود بار ببرد. اندازه مهم نیست، بلکه دل و جرئت است که اهمیت دارد.» جاسمین گفت: «ساکت باشید. ممکن است نگهبان ها صدایتان را بشنوند! و حتی ممکن است هر لحظه بوی ما را حس کنند
ارباب سایههای اهریمنی متوجه شده است كه لیف، باردا و جاسمین به دنبال هفت گوهر گمشدهای هستند كه از كمربند جادویی دلتورا ربوده شدهاند. او میداند كه اگر گوهرها روی كمربند برگردانده شوند، حكومت وحشتناكش مورد تهدید قرار میگیرد
لیف، باردار و جاسمین، هفت گوهر گمشده را پیدا كرده و آنها را روی كمربند دلتورا بازگرداندهاند. حالا این سه همسفر باید وارث تاج و تخت دلتورا را پیدا كنند. آنها میدانند كه فقط وارث حقیقی میتواند با استفاده از جادوی كمربند، ارباب سایهها را سرنگون كند. اما وارث از همان لحظه تولد، در جایی مخفی شده است و فقط كمربند میتواند مخفیگاه او را آشكار كند. همین كه جست و جوی دلتورا به نقطه اوج خود میرسد، اتفاقات تكاندهندهای، از پی هم رخ میدهند. خشم و قدرت ارباب سایهها نه تنها سه قهرمان دلتورا، بلكه افراد مورد علاقه آنها را نیز تهدید میكند
هیولایی پرنده، خواهر کوچک روون پسر نوجوان روستا را میرباید. روون باید برای نجات خواهرش به سرزمین دشمنان دیرینه سفر کند. او و همراهانش در این سفر دور و دراز و پرخطر، فقط مجموعهای از پیشگوییهای معماگونه و رازآلود را همراه دارند. اما آنها در پایان جستوجو با معمای بزرگتری روبهرو میشوند و راز شگفتانگیزی برملا میشود. به نظر مردم روستای رین «روون» پسر ضعیف و ترسویی است که برای نجات روستا از خطر نابودی، نمیتوان به او امید بست. آیا به راستی کاری از دست روون ساخته نیست؟
سایر کتاب های همین ناشر
اين مجموعه، شش كتاب مستقل "دندانم را مسواك ميزنم"؛ "به همه سلام ميكنم"؛ "اسباببازيهايم را جمع ميكنم"؛ "خودم لباسم را ميپوشم"؛ "خوردنيها را دوست دارم" و "خودم به دستشويي ميروم" را در بر ميگيرد و از ويژگيهايي برخوردار است كه ميتوانند به عنوان يكي از بهترين شيوههاي آموزشي در اختيار اوليا و مربيان قرار گيرد. از جملهي اين ويژگيها، اشاره به مهمترين مسائل كودكان است؛ مسائل و مشكلاتي كه به نوعي مشكل بزرگترها هم هست.
این مجموعه کتابها
بازی و آموزش را با هم می آمیزد تا به کودکان آگاهی دهد،آنها را از نظر به کارگیری لغات توانمند سازد،و حس مشاهده و کنجکاوی آنها را بهبود ببخشد.
مجموعه ی کامل 35 کتاب خانم کوچول ها مصور است. در هر داستان، یک ویژگی پسندیده یا ناپسند در شخصیتی داستانی با طنزی کودکانه مجسم میشود. شخصِ محوری هر کتاب با شکلی فانتزی تصویرسازی شده که برای مخاطب دلپذیر و متفاوت است.اين مجموعه به عنوان هدیه ای مناسب برای سلیقههای گوناگون مخاطبان چاپ شده است.
حمام برای خیلی از کودکان جذابیتی ندارد و همراه با اوقات تلخی و ریخت و پاش می باشد خوشبختانه این روزها با دردسترس بودن انواع اسباب بازی و کتاب این وضعیت کمتر دیده می شود.انتشارات قدیانی در همین راستا اقدام به تولید و نشر مجموعه کتاب های حمام نموده است.
تنها فکرش این بود که تندتر بدود. اما فقط نیمی از راه را طی کرده بود و نمی توانست تندتر از این بدود. حالا تخته ها زیر پایش سر می خورند و رها می شدند. او سکندری می خورد، می افتاد و طناب دست هایش را می سوزاند. بین زمین و هوا تاب می خورد. نمی دانست پایش را کجا بگذارد. و در حالی که با درماندگی، در آن کوران باد آویزان مانده بود، تخته های مقابلش –تخته هایی که تنها راه رسیدن او به محل امن بودند- به کناری لغزیدند و در رودخانه زیر پایش افتادند.
او با درد، دستش را به طناب شلی که در هوا آویزان بود –تنها چیزی که از پل باقی مانده بود- گرفت و خود را جلو کشید. سعی می کرد به آنچه زیر پایش بود و اینکه اگر دستش ول می شد، چه اتفاقی می افتاد، فکر نکند.
حماسه کرپسلی،روایت دیگری از قصه های سرزمین اشباح است که زندگی یکی از موجودات خون آشام این سرزمین را از اوایل قرن 19 میلادی تا عصر حاضر به نمایش می گذارد. در این مجموعه،لارتن کرپسلی کوچک به ناچار دنیای شب را برای زندگی برمی گزیند و با این انتخاب با توانایی ها،شگفتی ها و افراد و موجوداتی رودررو می شود که زندگی را هر لحظه برایش هیجان انگیز میکنند. موسسه انتشارات قدیانی مجموعه چهار جلدی "حماسه کرپسلی" نوشته دارن شان با ترجمه فرزانه کریمی روانه بازار کتاب کرده است.
مجموعه ای است از سروده های اسدالله شعبانی، افشین علا و جعفر ابراهیمی به چاپ انتشارات قدیانی. این اثر 34 شعر شیرین و خواندنی را که حالتی داستان گونه دارند در خود جای داده است، بعضی شعرها درباره پسر کوچکی به نام علی است، بعضی درباره بچه های یک محله که با هم فوتبال بازی می کنند و دیگر سروده ها موضوعی مذهبی دارند.
قصههای شب همیشه تمام انسانها را به یاد صدایی مهربان و داستانهایی دلنشین میاندازد که در کنار آرام کردن بچهها و یاری رساندن به آنها برای رسیدن به خوابی خوش و آرام، مفاهیمی درست و به جا را نیز به آنها میآموزد. کتاب قصههای کوچک برای بچههای کوچک، در کتاب فارسی اول و دوم دبستان به عنوان کتابی مناسب برای کودکان این گروه سنی معرفی شد.
کتاب دنگ و دنگ شعر و رنگ (مجموعه 6جلدی) نوشته ی مریم اسلامی توسط انتشارات قدیانی منتشر شده است.
آقا بزی خیلی با مزه است. دوست دارد از کوه ها بالا برود و ... .
مؤسسه انتشارات قدیانی، کتاب مجلد 10 قصه از حضرت محمد(ص) به روایت محمدرضا سرشار و تصویرگری حسامالدین طباطبایی را در 128 صفحه مصور و نوبت اول چاپ ،در اختیار علاقهمندان به داستانهای مذهبیِ کودکان، قرار دادهاست. محمد بن عبداللّه(ص) پیامبر گرامی اسلام و به اعتقاد مسلمانان، آخرین پیامبر در سلسلهی پیامبران الهی است. کتاب قدسی قرآنكریم معجزهی ایشان، و تجدیدکننده آیین اصلی و تحریفنشدهی یکتاپرستی است. پیامبر اسلام همچنین به عنوان یک سیاستمدار، رئیس دولت، بازرگان، فیلسوف، خطیب، قانونگذار، اصلاحگر، فرمانده جنگی، و برای مسلمانان و پیروان برخی مذاهب، مأمور تعلیم فرمانهای خدا به شمار میرود
شامل قصه های جذاب و خواندنی است که همگی به شیوه افسانه روایت و ویژه بچه های دبستانی تهیه شده است.
سرگذشت دخترکی یازده ساله است که از یتیم خانه به مزرعه گرین گیبلز می آید تا زندگی جدیدی را آغاز کند. او هر روز ...
مجموعه اي از داستان هاست به روايت شاگا هيراتا، بن زلس و برادران گريم، ترجمه جمعي از مترجمين و چاپ انتشارات قدياني (كتاب هاي بنفشه). قصه هايي خواندني، عبرت آموز، كهن و شيرين با تصاويري جذاب و ديدني براي مطالعه تمام دبستاني ها و بلند خواني و قصه گويي براي كودكان 5 تا 7 سال. ده داستان مهيج، دلنشين و دوست داشتني كه با نثري ساده و ملموس براي كودكان و نوجوانان روايت شده اند.
مجموعه قصه های مزرعه اثری است از هیتر ایمری به ترجمه حسین فتاحی و چاپ انتشارات قدیانی، حاوی دوازده داستان خواندنی و مصور برای کودکان پیش دبستانی و سال های اول و دوم دبستان که ماجرای های آن در مزرعه اتفاق می افتد و به این شکل کودکان را با زندگی روستایی و عناصر موجود در آن آشنا می کند. این اثر در کتاب نامه رشد آموزش و پرورش معرفی شده است.
قصههاي اين كتاب همه عاميانه و با روايتهاي تازهاي از قصههاي كهن ايرانياند. در انتهاي هر قصه، به مشخصات راوي و محل سكونت وي اشاره شده است.
دارن شان دستیار شبحی به نام آقای كرپسلی است. آن دو به كوهستان اشباح رفتهاند تا دارن به اشباح دیگر معرفی شود. اما در كوهستان، دارن مجبور میشود كه برای اثبات لیاقت خود، پنج آزمون مرگبار را از سر بگذراند، در غیر این صورت، او را به تالار مرگ میفرستند! در گیر و دار این آزمونها، نیروهایی اهریمنی به كوه میآیند و دارن با خیانت و خطرهایی رو به رو میشود كه در مقایسه با آنها، مرگ موهبتی بزرگ است.
حمام برای خیلی از کودکان جذابیتی ندارد و همراه با اوقات تلخی و ریخت و پاش می باشد خوشبختانه این روزها با دردسترس بودن انواع اسباب بازی و کتاب این وضعیت کمتر دیده می شود.انتشارات قدیانی در همین راستا اقدام به تولید و نشر مجموعه کتاب های حمام نموده است.
توی جیبم چی دارم؟
دو شاخه گل، دو تا سنگ
مامان جونم، آوردم
برات پرای خوش رنگ
توی لپم چی دارم؟
دو حرف خوب، دوتا بوس
می گم به تو همیشه
دوستت دارم رو با بوس
عقل و احساس، نوشته ی جین اوستن، اولین بار در سال 1911 میلادی با عنوان "بانو" منتشر شد. اثری عاشقانه و طنزآلود از رفتار و عقل و احساس افراد در مکانی واقع در جنوب غربی انگلستان، لندن، کنت در سال های 1792-1797. در این داستان، زندگی و عشق خواهران دشوود، الینور و ماریان روایت می شود؛ خانم های جوانی که به خانه ای جدید نقل مکان می کنند؛ ویلایی معمولی و متعلق به یکی از خویشاوندانشان که در آن محبت، عشق و دل شکستگی را تجربه می کنند. نتیجه ی فلسفی داستان در هاله ای از ابهام است و خود مخاطب باید بین عقل و احساس انتخابی منطقی داشته باشد.
میگل د سروانتس (1547-1616) رمان نویس اسپانیایی، رمانی سرباز ومأموراخذ مالیات بود. او به دست دزدان دریایی دستگیر و سپس خون بهایش داده شد، اما به دلیل فرار از مسئولیت برای گرفتن مالیات، زندانی شد. اکنون رمان های کلاسیک (دن کیشوت) به عنوان بهترین و تأثیرگذارترین رمان ها قلمداد می شود و سروانتس نیز قهرمان ادبی اسپانیاست .