مشاهده همه محصولات
محصولی پیدا نشد

پسری که با پیراناها شنا کرد!

استن آخرین پشمکی را که به انگشتش چسبیده بود لیسید.

رز کولی گفت: «بهت می‌گم کی مشکلاتت تمام می‌شن.»

استن گفت: «از کجا می‌دونی من مشکل دارم؟»

ـ‌از چشمات فهمیدم. اسمت چیه، مرد جوان؟

استن گفت: «استن!»

ـ‌یه سکه بده استن!

بعد صدایش را آورد پایین و ادامه داد: «شجاع باش و بیا تو!»

استن از پله‌ی کاروان که بالا می‌رفت، برقی طلایی به چشمش خورد. برق ماهی‌های طلایی بود. همه در یک ردیف از قلاب آویزان بودند. سیزده تا ماهی طلایی ریزه‌میزه. هرکدام توی یک کیسه‌ی پلاستیک کوچولو زیر نور آفتاب شنا می‌کردند...

ادامه مطلبShow less
130,000 تومان
ناموجود
موجود شد خبرم کن!
مرجع:
9786008869054
نام تجاری:
توضیحات

«استنلی» روزگار خوشی با عمو و زن‌عمویش دارد تا وقتی که عمویش خانه را به کارخانه‌ی کنسروسازی تبدیل می‌کند و استنلی مجبور است مدام کار کند و این وضع را دوست ندارد. روز تولد استنلی، زن‌عمویش او را به مرخصی می‌فرستد. همان روز با زن کولی آشنا می‌شود. زنی که توی سیرک کار می‌کند. او برای استنلی پیش‌گویی می‌کند که به‌زودی اتفاق‌های عجیب‌وغریبی در زندگی‌اش روی می‌دهد. همه‌چیز از آنجا شروع می‌شود. سفرهای باورنکردنی استنلی و ملاقات‌های او با آدم‌های عجیب و بالاخره ملاقات با مرد افسانه‌ای. مردی که با پیراناها، خطرناک‌ترین ماهی‌های دنیا، شنا می‌کند.

همان‌طور که استنلی سفر می‌کند و از زندگی قبلی‌اش دور و دورتر می‌شود، بیا ما برویم بالا و بالاتر تا کنار ماه و ستاره‌ها. از آنجا لحظه‌ای را تماشا کنیم که استن با «پانچو پیرلیِ» افسانه‌ای ملاقات می‌کند. پانچو از استن می‌خواهد با پیراناها شنا کند. آیا استنلی توی آکواریوم پیراناها شیرجه می‌زند؟ آیا آن‌قدر شجاع هست که بپرد توی آب و برود دنبال سرنوشتش؟

ادامه مطلبShow less
جزئیات محصول
9786008869054

مشخصات

قطع
رقعی
نوع جلد
شومیز

سایر کتاب های همین ناشر

کیف پول

فهرست

جستجو

مشاهده همه محصولات
محصولی پیدا نشد

یک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.

ورود به سیستم