مشاهده همه محصولات
محصولی پیدا نشد

یک شب باحال تر از باحال

یک‌دفعه از میان تاریکی، سیاهی هیکلی بیرون آمد. لوته از وحشت جیغ کشید: «وااااااااااااای!»هیکل هم داد زد: «نه!!!!!!!!!!!!»باورش نمی‌شد! پسر همسایه‌شان، فلیکس بود. معلوم نبود از کجا پیدایش شده. صورتش کاملاً نورانی و روشن بود. یک‌کمی طول کشید تا لوته بفهمد که این نور از چراغ‌قوه‌ای است که فلیکس توی دستش گرفته. طوری نور چراغ‌قوه را توی صورتش گرفته بود که بیشتر شبیهِ روح شده بود.روحی سفید که خودش می‌توانست آدم را قبضِ روح بکند.فلیکس ‌کمی نخودی‌نخودی خندید: «هی! هی! هی!»لوته با صدای بلند گفت: «فلیک...

ادامه مطلبShow less
23,000 تومان
ناموجود
موجود شد خبرم کن!
بستن
مرجع:
9786008869153
نام تجاری:
کد QR را برای باز کردن این صفحه بر روی تلفن همراه خود اسکن کنید.
توضیحات

«لوته» همراه مادرش رفته فروشگاه. مشغول کتاب‌خواندن می‌شود. آن‌قدر غرقِ کتاب می‌شود که پاک فراموش می‌کند کجاست. یک‌دفعه سرش را بالا می‌آورد و می‌بیند که ای دادِ بیداد! فروشگاه تعطیل شده. همه‌جا تاریک است و هیچ‌کس هم نیست. تمام درها را هم بسته‌اند. اولش حسابی می‌ترسد. ولی از قرارِ معلوم پسرِ همسایه‌شان، «فلیکس»، هم توی همان فروشگاه گیر افتاده. به نظر فلیکس همه‌چیز باحال است. حتی گیر‌افتادن توی فروشگاه. حالا یک فروشگاهِ خالی مانده و دو تا بچه‌ی بازیگوش! اولش همه‌چیز مثل رؤیاست. بچه‌ها خوش‌حال و خندان آدامس، شکلات و چیپس بر‌می‌دارند و همه‌چیز برای یک جشن حسابی آماده است. اما ناگهان سروکله‌ی دو تا دزد بدجنس پیدا می‌شود. حالا چه اتفاقی می‌افتد؟

ادامه مطلبShow less
جزئیات محصول
9786008869153

مشخصات

نویسنده
اینگرید فاند کرکهوف
مترجم
مهرنوش گلشاهی فر
قطع
رقعی
نوع جلد
شومیز

سایر کتاب های همین ناشر

کیف پول

فهرست

جستجو

مشاهده همه محصولات
محصولی پیدا نشد

یک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.

ورود به سیستم