مانیفست قهرمان هر روزه
مانیفست قهرمان هر روزه:شارما داستان زندگی غنی خود را در کنار دستورالعملهایی خاص قرار داده و کمکمان میکند در عصر تغییرات سریع به آزادی روحی برسیم و زندگیمان برای همیشه عوض شود.
مانیفست قهرمان هر روزه
رابین شارما بیش از بیست و پنج سال مربی میلیاردرها، غولهای کسبوکار، ستارههای ورزشی و افراد برجستۀ حوزۀ سرگرمی بوده و آنها را به سمت نتایجی فوقالعاده سوق داده است. ازجمله، او مراجعانی از ناسا، مایکروسافت، نایکی، فداکس، استارباکس و دانشگاه ییل دارد. شارما حالا در این کتاب ارزشمند سیستم تحولآفرین خود را در اختیار کسانی قرار داده است که میخواهند به مثبتنگری، بهرهوری و آزادی روحی برسند و به دیگران خدمت کنند.
در «مانیفست قهرمان هرروزه» داریم:
- عادات مخفی بسیاری از خلاقترین و موفقترین کسانی که رؤیاها و آرزوهایشان را درک کردهاند.
- تکنیکهایی برای تبدیل ترس به انرژی، مشکلات به قدرت و دردسرهای گذشته به پیروزی.
- طرح برجستهای برای حفاظت از خود در مقابل حواسپرتیها و اهمالکاریها با هدف هویدا کردن جادوی وجود.
- بینشهایی پیشگامانه در سطح جهان که ما را به سمت تناسب فوق بشری میبرند و سبب میشوند منظمترین انسان دنیا شویم.
- حکمتی غیرمعمول که باعث میشود با سادگی، زیبایی و آرامش بیشتری عمل کنیم.
سایر کتاب های همین ناشر
همرنگ شدن با جماعت به دارویی میماند که بسیاری از آدمها با آن خوددرمانی میکنند. جاشوا فیلدز ملبورن و رایان نیکدیمس در کتاب مینیمالیسم: ساده گرایی و زندگی با معنا به ما نشان میدهند که شادی از درون ما نشئت میگیرد و اشتباه محض است اگر برای رسیدن به خوشبختی خرید کنیم یا با دیگران چشموهمچشمی کنیم.
زنی در کابین 10
در این داستان جذاب و منسجم که یادآور رمانهای آگاتا کریستی است، لوبلک لاک، خبرنگار نویسندهی مجلهی سفر، ماموریتی کم نظیر نصیبش میشود: مسافرتی یک هفتهای با کشتی تفریحی لوکسی که تنها چند کابین دارد. آسمان صاف است، آب آرام و میهمانان خاص و خوشپوش کشتی سرمست از آغاز سفرشان با آن کشتی اختصاصی در دریای دلانگیز شمال، کابینهایش مجلل است و میهمانیهای شام پر از شر و شور.
درباره کتاب ارتقا:
«تو قدم بعدي براي تكميل بشريت هستي... » اگر اين حرف درست باشد چه؟ چه ميشود اگر تمركز بهتر داشته باشيد، بتوانيد در آن واحد كارهاي مختلفي را با سرعت زياد انجام دهيد، حافطه قويتر داشته باشيد و به خواب كمتر احتياج پيدا كنيد؟ لوگان رمزي در حال تجربه همين اتفاقات است.
مرگ خانم وستاوی :هال هریت وستاوی در حالتی که عصرانه بعد از ظهرش را میخورد و حساب بانکی خالیاش دغدغه ذهنی چندانی برای او نمیآفرید، نامههایش را یکی پس از دیگری با بیحوصلگی بررسی میکرد.
مردی به نام اوه، اولین رمان فردریک بکمن (نویسنده سوئدی)، شاهکاری است که طیف وسیعی از خوانندگان را در سراسر دنیا غافلگیر کرده و لذت مطالعه رمانی درجه یک و دوست داشتنی را برایشان به ارمغان آورده است.
«جزیرۀ درختان گمشده» داستانی است تکاندهنده و شاعرانه دربارۀ عشق، جدایی، تعالی، تاریخ و طبیعت. برخی معتقدند این بهترین اثری است که «الیف شافاک» تا کنون نوشته است.
کتاب «نجواگر» رمانی نوشته ی «الکس نورث» است که نخستین بار در سال 2019 منتشر شد. «تام کندی» که هنوز با غم فقدان همسرش کنار نیامده، به همراه پسرش «جیک» به روستایی آرام به نام «فدر بنک» می روند تا شروعی تازه در زندگی داشته باشند. اما «فدر بنک» گذشته ای تاریک دارد. پانزده سال پیش، یک قاتل سریالی پنج پسر را ربود و به قتل رساند. قاتل تا پیش از دستگیری، با نام «نجواگر» شناخته می شد. اما به نظر می رسد این جنایت های قدیمی، مشکلی را برای «تام» و «جیک» ایجاد نخواهد کرد—تا این که یک پسر دیگر گم می شود و شایعاتی شکل می گیرد مبنی بر این که قاتل اصلی، همیشه دستیاری داشته است. و بعد، «جیک» رفتارهایی عجیب را از خود نشان می دهد—او می گوید نجوایی را از کنار پنجره ی اتاقش می شنود.
کتاب «هیچوقت دروغ نگو» رمانی تریلر و روانشناختی از نویسنده پرفروش نیویورکتایمز، فریدا مکفادن است که با ترجمه صبا ایمانی از سوی انتشارات نون منتشر شده است. این رمان، داستان زن و شوهری بهنام پاتریشیا و ایتن را به تصویر میکشد که در ششمینماه ازدواج خود هستند و بهدنبال خانه رؤیاهای خود و به پیشنهاد مشاور املاکشان، راهی جاده شدهاند.
همونطور که تو هوای برفی باید مواظب باشی تا سر نخوری، کا هم پس از بازگشت به کارس باید با هر قدم مواظب باشه. اونجا دیگه جایی نیست که سالها پیش میشناخت. شهر رو به زوال رفته و آدمها همه فکر میکنن که این آدم جدید ممکنه منافعشون رو به خطر بندازه. هرکسی تلاش میکنه در راستای منافع خودش ازش سو استفاده کنه.
کتاب شام با آدری هپبورن نوشتهی ربکا سرل یک رمان شیرینِ عاشقانهست که به روایت داستان زنی به نام سابرینا میپردازد. به او این فرصت داده شده که پنج نفر، زنده یا مرده را به مهمانی شام تولد خود دعوت کند و در میان افراد منتخب سابرینا نام آدری هپبورن به چشم میخورد... پس با پرفروشترین اثر نیویورکتایمز همراه شوید و در یک مهمانی شام سوررئالیستی همراه با هنرپیشهی جذاب بریتانیایی سر یک میز بنشینید!
آخرین چیزی که به من گفت
اوئن مایکلز پیش از اینکه ناپدید شود یادداشتی را به همسرش، هانا هال، که یک سال است با او ازدواج کرده میرساند: از او محافظت کن. هانا دقیقاً میداند منظور اوئن حفاظت از دختر شانزده سالهاش بیلی است. دیری نمیپاید که هانا درمییابد همسرش فردی که وانمود میکرده نبوده و به همراه بیلی به جستوجوی حقیقت و هویت واقعی اوئن و دلیل ناپدید شدنش میپردازد. این دو همانطور که تکههای گذشتۀ اوئن را کنار هم میچینند، متوجه میشوند در حال ساختن آینده هم هستند.
پیشخدمت
مولی گری مثل بقیه نیست. در حال کشمکش با جامعه است و منظور بقیه را اشتباه متوجه می شود. همیشه " مامان جون " دنیای اطراف را برایش تفسیر می کند و آن را به شکل قوانین ساده ای در می آورد تا مولی بتواند به زندگی اش ادامه دهد.
کتاب «ناکدبانو» رمانی نوشته ی «سوفی کینسلا» است که نخستین بار در سال 2005 انتشار یافت. «سامانتا» وکیلی شناخته شده در لندن است که بیش از هر چیز، به پیشرفت در مسیر حرفه ای خود فکر می کند. اما وقتی بالاخره همه ی آرزوهایش در دسترس به نظر می رسد، «سامانتا» اشتباهی می کند. او که قادر نیست با عواقب این اشتباه مواجه شود، دست به کاری غیر قابل تصور می زند و پا به فرار می گذارد. «سامانتا» با اولین قطار به منطقه ای روستایی می رود و به خانه ای زیبا و بزرگ برمی خورد. در آنجا او را با زنی دیگر اشتباه می گیرند و «سامانتا» به عنوان خدمتکار خانه استخدام می شود. اما او نمی داند چطور باید لباس ها را بشوید، یا غذا بپزد، یا خانه را تمیز کند. آیا «سامانتا» می تواند در زندگی جدیدش، خود را بیابد؟ و آیا گذشته اش، او را رها خواهد کرد؟
«از زندگیت راضی هستی؟»
اینها آخرین کلماتیاند که جیسون دسن به خاطر دارد. قبل از اینکه فرد ناشناسی که ماسک به صورت دارد او را برباید، قبل از اینکه به هوش بیاید و متوجه شود دست و پایش به تخت چرخ داری بسته شده و تعدادی غریبه دور وبرش را گرفتهاند، و قبل از اینکه شخص ناشناسی به او لبخند بزند و بگوید: «خوش اومد، رفیق قدیمی»
دو دوست جدانشدنی، مایا و آنا ، تابستان را در جزیره ای پنهان سپری می کنند، در تلاش برای پشت سر گذاشتن دنیا، اما هیچ چیز آن طور که آن ها می خواهند پیش نمی رود. رقابت میان بیورن استاد و شهر همسایه اش هدر رفته رفته تبدیل می شود به نبردی خشن بر سر پول و قدرت، نبردی که وقتی تیم های هاکی دو شهر رو به روی هم قرار می گیرند، به اوج خود می رسد، در گرما گرم این حوادث، راز زندگی یکی از جوانان هم برملا می شود و شهر را به این چالش می کشد که بالاخره می خواهد طرف چه کسی را بگیرد.
کتاب همیشه یک نفر دروغ می گوید یک تریلر پیچیده، هوشمندانه و روانشناسانه است. داستان گیرا از تعلیق، روایت شده توسط راویان ماهر که خوانندگان را تا پایان در تلاش برای حدس زدن نگه می دارد.
قاصد مرگ پیغامی برای دو پسر نوجوان دارد: آنها فقط یک روز دیگر زنده هستند. آدام سیلورا در کتاب هر دو در نهایت میمیرند از آخرین روز زندگی دو پسری میگوید که همدیگر را نمیشناسند اما سرنوشت مشترکی دارند. این کتاب از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز بوده و به انتخاب بسیاری از مجلات و وبسایتها، بهترین کتاب سال لقب گرفته است.
مهمان نیمه شب
زنی در توفانی برفی و مرگبار از یک مهمان ناخوانده پذیرایی میکند. او فکر میکرد که تنهاست...
برای وایلی لارک، نویسندۀ رمانهای جنایی، اهمیتی ندارد که در میان برف و توفان در یک خانة روستایی متروک باشد، جایی که در کنار آتش و سکوت کامل برای نوشتن کتاب جدیدش خلوت کرده است. همهچیز میتوانست عالی باشد، اگر این واق
روزی که زندگی کردن آموختم رمان جدید لوران گونل، نویسنده جوان و نامدار فرانسوی است. رمانی ماجراجویانه و در پی کشف رازهای انسان. اثری با شکوه پر از امید و محبت، یک نفس هوای تازه برای زندگی... عمده رمانهای گونل در حوزه مسایل روانشناسی و فلسفی است.
بازی قتل
هالی جکسون در سال ۱۹۹۲ به دنیا آمده و در باکینگهامشر بزرگ شده است. او در دانشگاه ناتینگهام و در رشته زبان شناسی ادبی و نویسندگی خلاق تحصیل کرده و مدرک خود را در رشته زبان انگلیسی گرفته است. سه کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب، دختر خوب، خون بد و خوب مثل مردهها با استقبال چشمگیر مخاطبان مواجه شده و او را به نامی آشنا در ژانر معمایی بدل کرده است.
همهی داستان آن دختر (The It Girl) نوشتهی روث ور (Ruth Ware)، از پذیرفته شدن هانا در دانشگاه آکسفورد شروع شد. نخستین بار که هانا خبر قبولیاش را در کالج معروف پالم در دانشگاه آکسفورد شنید، یعنی در ماه اکتبر، از هیجان و اضطراب بر خودش لرزید.
کتاب و من دوستت دارم رمانی الهامبخش و بسیار خواندنی است که فردریک بکمن، نویسنده پرفروش نیویورک تایمز آن را به رشته تحریر درآورده است. این اثر ارزش زندگی را به زیبایی هر چه تمامتر از زبان فردی که درگیر بیماری کشندۀ سرطان است، روایت میکند.
انجمن قتل پنجشنبه ها ریتم تند آثار آگاتا کریستی و شخصیت هایی سرزنده مثل شخصیت های آثار فردریک بکمن را دارد و دیالوگ های کوتاه و نهیشدار ، بافت روان شناختی ، عمیق هیجانی و صمیمیت و گرمای داستانش باعث می شود خواننده از پیگیری ماجراهای آن لذت ببرد.