آدم های معمولی دنیا را تغییر می دهند (من لئوناردو داوینچی هستم!)
من لئونارد. داوینچی هستم
و باور دارم که ایده های جدید زیبا هستند.
آدم های معمولی دنیا را تغییر می دهند (من ساکاگاوا هستم!)
من ساکاگاوا هستم
و مسیرم را خودم پیدا می کنم.
آدم های معمولی دنیا را تغییر می دهند (من ساکاگاوا هستم!)
من ساکاگاوا هستم
و مسیرم را خودم پیدا می کنم.
آدم های معمولی دنیا را تغییر می دهند (من لئوناردو داوینچی هستم!)
من لئونارد. داوینچی هستم
و باور دارم که ایده های جدید زیبا هستند.
آدم های معمولی دنیا را تغییر می دهند (من لوسیل بال هستم!)
در این جلد از مجموعهی آدمهای معمولی دنیا را تغییر میدهند، داستان زندگی لوسیِل بال را میخوانیم. زن سختکوشی که از کودکی عاشق اجرای نمایش طنز بود و به هنر عشق میورزید. او در طول زندگیاش تلاش کرد تا به اهدافش برسد و در نهایت به عنوان یکی از زنان کمدین مشهور دنیا شناخته شد.
آدم های معمولی دنیا را تغییر می دهند (من مارتین لوتر کینگ هستم !)
در این جلد از مجموعهی آدمهای معمولی دنیا را تغییر میدهند، داستان زندگی مارتین لوتر کینگ را میخوانیم. مردی که برای آزادی، عدالت و کمک به دیگران میجنگید. او معتقد بود با اینکه جنگیدن سخت است، با کمک همدیگر میتوان برای رسیدن به هدفی درست جنگید.
آدم های معمولی دنیا را تغییر می دهند (من محمد علی هستم!)
من محمدعلی هستم
و همیشه برای اعتقادم مبارزه میکنم.
آدم های معمولی دنیا را تغییر می دهند (من ملاله یوسف زی هستم !)
من ملاله یوسف زی هستم
و باور دارم درس خواندن به همه مان کمک می کند تا اوج پرواز کینم.
«آلبرت اینشتین» از همان ابتدای کودکی کارهایش را به روشی خارقالعاده انجام میداد. او به جای فکر کردن به کمک کلمهها، به وسیلهی تصاویر فکر میکرد و این روش ویژهی فکر کردنش به او کمک کرد تا مفاهیم بزرگی را مثل ساختار موسیقی و یا اینکه چرا قطبنماها همیشه به سمت شمال هستند درک کند و کمکم در تلاش برای کشف رازهای هستی بربیاید. بقیهی مردم او را فقط یک خیالباف میدیدند، اما اینشتین به خاطر کنجکاوی و شیوهی خاص تفکرش، توانست به یکی از بزرگترین دانشمندان جهان تبدیل شود.
«این منم آملیا ارهارت» سرگذاشت خانمی با همین نام است
آملیا از همان زمان کودکی عاشق پرواز کردن است و عجیب اینکه توی هفت سالگی با دو چرخ اسکیت و یک جعبه ابزار و دو تا الوار ترن هوایی درست میکند و سر آخر با کلی سر و صدا و خرابکاری موفق میشود پرواز را تجربه کند. فکر میکنید این آخرین تجربهاش است؟
این منم جین گودال تصویری بر اساس زندگینامهی واقعی جین گودال، زنی عاشق کتاب خواندن، حیوانات، طبیعت و محیط زیست نوشته شده است.
جین گودال در روزگاری زندگی میکرد که کسی دوست نداشت دخترها دانشمند شوند. اما او که عاشق کتاب خواندن بود، به این حرفها کاری نداشت. او دلش میخواست ساعتهای طولانی کتاب بخواند و در طبیعت وقت بگذراند. او عاشق شامپانزهها بود.
«لئوناردو داوینچی» یکی از بزرگترین هنرمندان و مخترعان مشهور جهان است. او از کودکی بسیار کنجکاو بود. لئوناردو عاشق علم، طبیعت، معماری، موسیقی، ریاضی و... و از همه بیشتر هنر بود. داوینچی ساعتها بپای تمرین نقاشی، طراحی و مجسمهسازی مینشست و یک عالمه فکر عجیب و غریب (مثل ماشین پرنده و ماشین زیرآبی) را که به ذهنش میرسید، یادداشت میکرد. امروز با گذشت بیش از پانصد سال، همه اختراعات او به واقعیت پیوسته است. مونالیزا مشهورترین اثر داوینچی در سرتاسر دنیاست.
«نیل آرمسترانگ» اولین انسانی است که روی کرهی ماه راه رفت اما قبل از اینکه آن قدمهای معروف را بردارد، فقط پسر بچهای عاشقِ هواپیماها بود. او پرواز کردن را یاد گرفت و وقتی رقابت بر سر رفتن به فضا شروع شد، به خلبان تازهای تبدیل شد: یک فضانورد و دیگر میتوانست تمام راه رسیدن به خارج از جوِ زمین را پرواز کند.
نیل و گروهش با شجاعت و صبوری سالها تلاش کردند و بعد از قدمهای کوچک بسیار، بالأخره یک گام بزرگ را باهم برداشتند؛ آنها سفینهی ماه نشینشان را روی ماه فرود آوردند.
هریت تابمن برده سیاهپوستی بود که تمام زندگیاش را وقف مبارزه با بردهداری کرد. او اولین زن سیاهپوستی بود که عکسش روی پول آمریکا چاپ شد. هریت باور داشت انسان زمانی به موفقیت و شادی واقعی میرسد که بتواند به دیگران کمک کند.
«هلن کلر» وقتی خیلی کوچک بود، یک بیماریِ نادر گرفت و این بیماری او را نابینا و ناشنوا کرد. او ناگهان متوجه شده بود که دیگر نه میتواند ببیند و نه چیزی را بشنود و برای همین ارتباط برقرار کردن با دنیای بیرون و اطرافیان برایش تقریباً ناممکن شده بود.
وقتی هلن شش ساله بود، با فردی آشنا شد که زندگیاش را برای همیشه عوض کرد؛ معلمش، «آن سالیوان». با کمکهای خانم سالیوان، هلن یاد گرفت که چطور با زبان اشاره صحبت کند و خط بریل را بخواند. او که حالا میتوانست خودش را به دیگران ثابت کند، در بزرگسالی به یک فعال اجتماعی تبدیل شد و مردم را به جنگ با ناتوانیها و دیگر مشکلات تشویق میکرد.
«گاندی» که یک مرد جوان هندی بود، در روزگار خود میدید که چطور دولتمردان بریتانیا با مردمِ کشورش ناعادلانه رفتار میکنند. او که نمیتوانست نابرابریها را بپذیرد، یک راه خارقالعاده برای مبارزهکردن پیدا کرد: اعتراض در کمالِ آرامش و صلح! او از آفریقای جنوبی به هندوستان رفت؛ جایی که در آن یک انقلابِ بدون خشونت را رهبری و کشورش را از زیر بار قوانین بریتانیایی آزاد کرد.
گاندی اگرچه ظاهر آرام و خونسردی داشت، توانست به آرامی همهچیز را در هندوستان تغییر دهد و بعدها روی جنبشهای حقوق اجتماعی در سرتاسر دنیا تأثیر بگذارد. او ثابت کرد که حتی کوچکترین افراد هم میتوانند قدرتمندترین باشند!
مگنس و الکس یادداشت رازآلودی را در خانهی دایی رندولف پیدا میکنند که ممکن است کلیدِ شکست دادن لوکی باشد. آنها به والهالا برمیگردند و همراه گروه همیشگیشان راه میافتند تا از اقیانوس بگذرند، به جهانهای مختلف سفر کنند و جلوی حرکت کشتیِ لوکی و آغاز راگناروک را بگیرند. آنها در طول سفر خود به سوی لنگرگاهِ کشتیِ مردگان، ناچار میشوند یادداشت رندولف را رمزگشایی کنند و برای به دست آوردن آنچه که برای شکست دادن لوکی لازم است، بارها با مرگ رودررو شوند و از سد ایزدان خشمگین، غولهای فریبکار و انواع موجودات جادویی و افسانهای بگذرند.
با اتفاق افتادن پايان هيولايي دنيا، جك به همراه ديگر دوستانش براي ساخت رساله ي هيولا دست به ماجراجويي هاي هيجاني و معمايي مي زنند. آن ها با دنبال كردن هر موجود عجيبي كه تابستان گذشته وارد دنيا شده، از آن عكس مي گيرند و اطلاعاتي درباره ضعف ها، قدرت ها، محل زندگي و ديگر خصوصيات هيولا براي ثبت در رساله به دست مي آورند.
زویی با دیدن عکس عجیبی که به دوران کودکی مادرش برمی گشت و قورباغۀ بنفش براقی روی سرش نشسته بود؛ به راز شگفت انگیزی دربارۀ حیوانات سحرآمیز پی می برد که مادرش تا به حال آن را از او پنهان کرده بود. مامان زویی از کودکی به حیوانات جادویی کمک کرده بود و حالا اوست که می خواهد به آن ها کمک کند، از این رو هیولایی پشمالو و نارنجی که تقریبا هم قد و اندازۀ اوست، برای رفع کپک موهایش سراغ زویی می آید تا از او کمک بگیرد!
وقتی یک فکر بکر توی سرت داری، میتوانی بهش توجه نکنی میتوانی جدیاش نگیری یا بگویی این مال من نیست. اما میدانی اگر به جای این کارها کمی برایش وقت بگذاری، چه میشود؟
همهي ما ممکنه تو موقعیتهای عجیب و غریب گیر بیافتیم. موقعیتی که توش از چیزهای ساده بترسیم و ندونیم باید چیکار کنیم. خیلی وقتها حتی ممکنه کاری از دستمون برنیاد. اما این کتاب به ما میگه ما تنها نیستیم. بلکه دوستایی داریم که میتونن کمکمون کنن.
مجموعه کتابهای خرسی داستانهایی در قالب شعر و به زبان سادهست برای خردسال، که در هر جلدِ اون بچهها با یک موقعیت یا مساله روبرو میشن. یاد ميگیرن توی هر شرایطی چه اتفاقهایی ممکنه براشون بیافته و برای حل مشکل چه راههایی وجود داره، خودشون باید چیکار کنن و دوستاشون چطور ميتونن کمکشون کنند یا شرایط رو تغییر بدن.
پدر و مادر ایبی برای انجام مأموریتی، به سفری چند روزه خارج از شهر رفته اند و مادربزرگ، برای نگهداری از بچه ها از شیکاگو به دیدنشان آمده است. ایبی از طرف دوستش پنی، به یک مهمانی دوستانه دعوت شده اما مادربزرگ که برای تعطیلی آخر هفته کلی برنامه ریزی کرده، اجازه نمی دهد او به آن مهمانی برود. مادربزرگ معتقد است همیشه اولویت با خانواده است. شبهنگام، وقتی همه برای خواب به اتاقهایشان میروند، ایبی تصمیم میگیرد از آینهی جادویی و ماری رُز بخواهد او را به خانه ی دوستش پنی ببرد...
درباره ی کتاب آخرین نوادگان ردینگ 2 (اهریمن در مغاک):
پراسپر حالا تنها عضو غیرعادی خاندان موفق و ثروتمند ردینگ است. او ناخواسته بهخاطر عهدی که کسی در اجدادش با اهریمنها بسته، در میانهی کشمکش سیصدسالهی خاندانش و الستور گرفتار شده. الستور همان اهریمن متکبریست که درون بدن پراسپر اسیر شده؛ شاهزادهی قلمروی سوم. پراسپر بعد از افشای هویت واقعی دوست جدیدش نل، مجبور میشود قراردادی با اهریمن ببندد و از او کمک بگیرد تا وارد قلمروی اهریمنان شود و خواهرش را از دست خواهر شیطان صفت الستور نجات دهد. اما این قلمرو دیگر حتی برای الستور هم آشنا نیست. با شدیدتر شدن جدال بر سر مرگ و زندگی، اتفاقهای عجیبتری در انتظار پسر نوجوان و اهریمن باستانی است که سرنوشت آنها را برای همیشه تغییر میدهد...
این کتاب دربردارنده داستان پسری به نام زک و خانواده اش است که مدت هاست از زمین به سیاره ی نبولون مهاجرت کرده اند. امسال قرار است پژوهشکده چرخ دنده ها پذیرای نمایشگاه علوم بین کهکشانی باشد و در مدرسه ای که زک در آن درس می خواند برگزار شود؛ او می خواهد بهترین پروژه علمی را ارائه دهد تا بتواند جام امسال را برنده شود، اما مشکلاتی سر راهش قرار می گیرد که باید آن ها را از بین ببرد!
معرفی کتاب چون و چرا (خوراکی ها):
خوراکیها اثری مفید و کاربردی از سالی سایمز و استفانی دریمز است که به سؤالات کودکان در باب جهان خوراکیها پاسخهایی علمی و دقیق ارائه میدهد. در واقع این کتاب دانستنیهای جالبی را دربارهی خوراکیها با کودک شما به اشتراک میگذارد.
درباره کتاب قصه های همیشگی 6 (آخرین نبرد):
قرار است در یک کتابفروشی برای تولد هشتادسالگی نویسندهی بسیار محبوبی به نام کانر بیلی جشنی برگزار شود. طرفداران او یکییکی سؤالات خود را مطرح میکنند و آقای نویسنده هم با خوشرویی جواب آنها را میدهد. اما وقتی دختر کوچکی از بین حضار از او در مورد خواهرش، الکس، سؤال میکند و میخواهد بداند چه اتفاقی برای او افتاده و حالا کجاست، کانر هرقدر که فکر میکند نمیتواند به خاطر بیاورد که چه اتفاقی برای خواهرش افتاده. پس تصمیم میگیرد به خانه برود و کتابهای خودش را بخواند تا بفهمد الکس کجاست. اما همان زمان اتفاقی در کتابخانه میافتد. اتفاقی که بیارتباط به داستان الکس نیست.
داستاني علمي و كودكانه درباره ي دختربچه اي به نام زويي كه هميشه پس از شنيدن صداي زنگ جادويي همراه مادر و گربه اش ساسافراس، به كمك حيوان جادويي كه درخواست كمك كرده مي رود. اما حالا مشكل جديدي پيش آمده، آب نهر آلوده شده و جان اسب هاي دريايي و موجودات جادويي جنگل به خطر افتاده است. زويي بايد حيوانات را از خطر مرگ نجات دهد.
پیپ بارتلت، عاشق حیوانات جادویی است و همیشه کتاب راهنمای موجودات جادویی را مطالعه میکند. یکی از روزها که والدین دانشآموزان به مدرسه میآیند تا آنها را با مشاغل مختلف آشنا کنند، پدر یکی از همکلاسیهای پیپ که شرکت پرورش اسبهای تکشاخ دارد، با چند اسب تکشاخ برای نمایش به مدرسه میآید. پیپ که تنها کسی در مدرسه است که میتواند با حیوانات جادویی حرف بزند، سوار یکی از اسبهای تکشاخ میشود و دور حیاط مدرسه چرخ میزند. ولی پیپ یک چیز را در مورد اسبهای تکشاخ نمیداند، اینکه آنها عاشق خودنمایی و پز دادناند. پس از چند لحظه، بقیهی اسبهای تکشاخ حسودیشان میشود و همگی دور حیاط مدرسه میدوند و محوطه را به هم میریزند و به ماشینهای پارکشده خسارت وارد میکنند.
هفتهی گذشته برای جورج و هرولد یه هفتهی معمولی بود، اما دیروز توی مدرسه بدجوری افتادن تو دردسر. امروز هم یه هیولای پلید فوقالعاده قدرتمند ساختن!
این هیولا یه زن بدجنسه که یه لباس تبهکاری از جنس خز مصنوعی پوشیده! و امروز موهاش خیلی بد حالت گرفتهن؛ خلاصه... مواظب انتقام خانوم خوشپوش خبیث باشین دیگه
مراقب باشید! این دفتر پر از هیولاست! الکساندر و دوستانش ریپ و نیکی،اعضای گروه ماموران فوق سری مبارزه با هیولاها هستند که باید از شهر محافظت کنند.سایه های خرابکار همه جا را گرفته اند؛تمام آینه ها،عکس های مدرسه و بدتر از همه،سایه ی ریپ را هم تسخیر کرده اند!یعنی ممکن است یکی از دوستان الکساندر تبدیل به هیولا شده باشد؟الکساندر باید جواب این سوال ها را پیدا کند
در رنگ بازی (حیوانات) ، کودک با پررنگ کردن خطوط دور هر تصویر، دست گرفتنِ مداد را بهتر یاد میگیرد و دقتش بالا میرود. با اسم و شکل حیوانات به شکلی ساده آشنا میشود و هرکدام از حیوانات را چه مطابق با واقعیت و چه بر اساس تخیل خود رنگ میکند.
یک درخت بلوط پیر توی محله هست که به خاطر برگهای قرمز زیبایش اسمش را گذاشتهاند «قرمزی». او درخت آرزوی محله است. هرسال، مردم آرزوهایشان را روی تکههای پارچه مینویسند و آن را به شاخههای درخت گره میزنند.
امسال خانوادهای جدید به محله اسبابکشی کردهاند، که البته حضورشان برای بعضی دیگر از اهالی خوشایند نیست. در بین ماجراهایی که برای دو خانوادهی این محله اتفاق میافتد، تجربهی قرمزی به عنوان «درخت آرزو» ، میتواند نقش مهمی در سرنوشت اعضای آن خانواده داشته باشد.
در این کتاب از مجموعهی آدمهای معمولی دنیا را تغییر میدهند، به زندگی بیلی جین کینگ نگاهی میاندازیم. رفتار خانوادهی حمایتگرش و تلاشهای خود او را میبینیم و شخصیت مقاوم و عدالتطلب او را بهتر میشناسیم. او در کلاس پنجم با ورزش جذاب تنیس آشنا میشود و در تمام طول زندگیاش تلاش میکند از طریق شهرتش در ورزش، صدایش را به گوش همهی مردم دنیا برساند؛ و او خواستهای نداشته جز برابری زنها و مردها در کل دنیا.
یچچیز نمیتواند «پیتر» و «پکس» را از هم جدا کند. هیچچیز. حتی جنگ!
امروز صبح نینا تعریف می کرد که با موشک به کره ی ماه سفر کرده است!
دوستانش خیلی هیجان زده به نظر می رسیدند...
ولی چیزی که نینا تعریف کرده بود حقیقت نداشت!
تو چطور؟ آیا به خوبی فرق تخیل و واقعیت را متوجه می شوی؟
آیا تا به حال شده دروغ بگویی، وقتی بخواهی حقیقت چیزی را مخفی کنی؟
همراه با نینا درمورد دروغ های کوچک و بزرگ از خودمان سؤال می کنیم.
کریتوس، این جنگ آور بی رحم، برده ی ایزدان المپ است. او که روح اسپارتا لقبش داده اند، اسیر و گرفتار کابوس های زندگی تباه شده اش و در حسرت آزادیست. از این رو، برای رهایی از دین به خدایان، دست به هر کاری می زند. اما زمانی که دیگر امیدش ناامید شده، خدایان آخرین خدمت را از او طلب می کنند تا بردگی و بندگی اش پایان یابد.
کریتوس باید خدای جنگ، آرس، را نابود کند.
اما یک فانی ناچیز چگونه می تواند خدای جنگ را از پای درآورد؟!
خدای جنگ ما را از اعماق سیاه و تاریک هادس تا شهر جنگ زده ی آتن و بیابانی گمشده در فراسوی آن با خود همراه می کند و دریچه ای تازه بر افسانه ی کریتوس و داستان این پرفروش ترین بازی ویدئویی می گشاید
مگنس چیس به اندازه ی کافی دردسر کشیده از دوسال پیش و درست از آن شب وحشتناکی که مادرش به او گفت جانش را بردار و فرار کند.به تنهایی در خیابان های بوستون زندگی میکند و از دست پلیس و ماموران دارالتادیب،گریزان است. یک روز مگنس متوجه میشود عمویش راندولف به دنبالش میگردد.مردی که مادرش همیشه در مورد او به مگنس هشدار داده بود. سرانجام مگنس به دام عمویش می افتد.داندولف کلی درباره ی تاریخ اسکاندیناوی حرف میزند و میگوید مگنس یک میراث دارد:سلاحی که از هزاران سال پیش گم شده. داستان هایی در مورد اساطیر اسگارد و گرگ ها از اعماق خاطرات مگنس ظاهر میشوند. اما او وقت زیادی برای فکر کردن به این ماجراها ندارد؛خیلی زود مجبور میشود بین امنیت خودش و زندگی صدها انسان بی گناه دیگر،یکی را انتخاب کند. گاهی اوقات،تنها راه شروع یک زندگی تازه،مردن است
مجموعه ای کامل از اسباب بازی های پسرانه! هواپیما کنترلی، کوادکوپتر، هلی کوپتر، ماشین کنترلی، انواع ماکت های فلزی موتور و ماشین و تفنگ های فضایی!!!
تو این بخش برای راحتی شما کاربر گرامی، تمامی محصولات به صورت تخصصی دسته بندی شده است.
لطفا ابتدا وارد شوید.
ورود به سیستم
یک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتمهای محبوب ایجاد کنید.
ورود به سیستم