قصههاي دوستداشتني دنيا، مجموعهي 20 قصه از جذابترين و معروفترين قصههاي دنياست. اين قصهها با تصاويري زيبا در قطعي نو به چاپ رسيده است.
قصه های دوست داشتنی دنیا 20 (شاهزاده ی قورباغه)
در همان موقع، قورباغه پريد داخل سالن و چرخيد و به كنار شاهزاده خانم رسيد. او با پرش بلندي روي ميز پريد. شاهزاده خانم جيغي كشيد.
قورباغه در بشقاب شاهزاده خانم پريد و گفت: «تو قول دادي. پس اجازه بده من از بشقاب طلايي تو غذا بخورم.»
شاهزاده خانم كه حالش بد شده بود، بشقاب را جلو قورباغه هل داد. بعد قورباغه زبان درازش را درون ليوان طلايي شاهزاده خانم كرد. او همه ي آب درون ليوان را خورد. او به شاهزاده يادآوري كرد: «اين قولي است كه خودت دادي.»
در همان موقع، قورباغه پريد داخل سالن و چرخيد و به كنار شاهزاده خانم رسيد. او با پرش بلندي روي ميز پريد. شاهزاده خانم جيغي كشيد.
قورباغه در بشقاب شاهزاده خانم پريد و گفت: «تو قول دادي. پس اجازه بده من از بشقاب طلايي تو غذا بخورم.»
شاهزاده خانم كه حالش بد شده بود، بشقاب را جلو قورباغه هل داد. بعد قورباغه زبان درازش را درون ليوان طلايي شاهزاده خانم كرد. او همه ي آب درون ليوان را خورد. او به شاهزاده يادآوري كرد: «اين قولي است كه خودت دادي.»
از همین نویسنده
سایر کتاب های همین ناشر
انتشارات قدیانی منتشر کرد: دخترهای کوچک، در بازی های کودکانه خود به تجربه کردن می پردازند و این تجربه ها می تواند ابتدایی ترین اتفاق در تصمیم گیری برای شغل، مسیر و هدف آینده آنها باشد. نویسنده در این مجموعه توانسته در سه بخش جدا از هم با تصاویری به صورت عکس، برگرفته از دست ساخته های خمیریِ کریستل مک دیان، ارتباط بسیار خوبی با مخاطب برقرار کند. این مجموعه به تأیید وزارت آموزش و پرورش کشور رسیده و در کتابنامه رشد شماره ی 2 نیز معرفی شده است.
یکی بود، یکی نبود، دشت سرسبزی بود. در گوشهی این دشت بزرگ بزبز قندی با هفت بزغالهاش به خوبی و خوشی زندگی میکرد
دارن شان شاهزاده اشباح، به خاطر مردمش باید در مبارزهای خونبار شركت كند. دشمنان اصلی او، شبحوارهها، با نفرات بیشتر، حیلههای رذیلانهتر و سركشتر از همیشه دست به كار شدهاند. در این میان، پلیس و مردم وحشتزده نیز او و دوستانش را عامل كشتارهای هولناك شهر میدانند. چه چیزی در انتظار آنهاست؟ مرگ یا پیروزی؟
. تن تن خبرنگاري ماجراجو، كنجكاو و فعال است كه در سفرهاي گوناگون خود با اتفاقاتي پيش بيني نشده روبرو مي
شود. داستان حاضر ديدگاهي است از هرژه به قاره آفريقا و نشاني است از استعمار قديم اروپا و استعمار جديد آمريكا براي چپاول گنجينه هاي نهفته در قاره سياه. كتابي جذاب و
خواندني كه طرفداران فراواني را به خود جذب كرده است.
در این داستان از مجموعه کتابهای "تن تن و میلو "مجسمه با ارزش "آروم بایا" مربوط به تمدن آمریکای جنوبی از موزه "اتو "به سرقت میرود" .تن تن "ـ خبرنگار ماجراجو ـ از گوش
شکسته مجسمه درمییابد نقشهای ماهرانه در پشت ماجرا قرار دارد .او با پیدا کردن نشانی مرد مجسمهسازی که همان روز به قتل رسیده و قراین دیگر، سرانجام سرنخهایی از
تبهکاران به دست میآورد و در پی آن، موفق به یافتن مجسمه میشود، همچنین باند سارقان اشیای عتیقه را در دام قانون گرفتار میسازد .
در اين داستان، با خواهر و برادر مهرباني به نام هنسل و گرتل آشنا ميشويم. نامادري آنها از خرج زندگي بچهها شكايت ميكند و پدرشان آنها را در جنگل ميگذارد تا خودشان غذا و جاي خواب پيدا كنند. آنها بهدنبال غذا از خانه پيرزن بدجنسي سر در ميآورند كه جادوگري بيرحم است. تصويرهاي برجسته و جدا از صفحههاي كتاب، تماشاي آنها را جالبتر كرده است. ديدن اين نقاشيهاي برجسته، به اندازهي خواندن خود داستان، جذاب و سرگرمكننده است.
هیچ چیزی در مورد دهانه ی غار نمی دانست؛ جز اینکه راهی است که می توان از آن به جایی دیگر رفت. او هیچ مکان دیگری را نمی شناخت. بنابراین دهانه ی غار برای او دیوار بود؛ دیوار روشنایی. در حالی که خورشید در بیرون غار می تابید، این دیوار برای او خورشید دنیایش بود. آن دیوار روشنایی او را به طرف خودش می کشید؛ مثل شمعی که شب پره ای را مجذوب خود می کند. او مثل همیشه سعی می کرد به آن دست یابد. حیات به سرعت در درونش پر و بال می گرفت و او را به طرف آن دیوار روشنایی می کشید. حس کنجکاوی اش به او می گفت آن دیوار روشنایی راهی برای بیرون رفتن از غار است؛ راهی که مقدر شده بود توله گرگ خاکستری در ان قدم بگذارد. اما خودش از این امر آگاه نبود. او حتی نمی دانست دنیایی بیرون از غار هم وجود دارد.
ابوحامد محمد غزالی یکی از بزرگترین عارفان قرن پنجم هجری قمری است که در طوس به دنیا اومد.غزالی کتابهای زیادی به زبان فارسی و عربی نوشته است.یکی از آثارش به زبان فارسی کیمیای سعادت است.این کتاب چکیده ای از کتاب بزرگ احیاء علومالدین،به زبان فارسی است.
سفر بهخیر! مواظب باش!... گزارش هات رو به موقع ارسال کن! حتما، بیا بریم برفی! از آقای سردبیر هم خدافظی کن. براتون کارت پستال و خاویار میفرستم. به امید دیدار! میگن اونجا شپش زیاده! خدابخیر بگذرونه...
نویسنده این کتاب هرژه میباشد و توسط انتشارت رایحه اندیشه به چاپ رسیده است.
کتاب زیبا بنویسیم از سری کتاب های انتشارات قدیانی است که برای خوشنویسی و زیبا تر نوشتن مناسب است .
بلدی بسازی ؟ (کشتی های جنگی) طوری طراحی شده که در آن کودکان در حین بازی مهارت یادگیری و تمرکز خود را افزایش داده و با الگوهایی پیش فرض می توانند اشکال مختلفی را با تا کردن، برش زدن، و چسباندن ایجاد نمایند.
تنتن خبرنگار و ماجراجوی جوانی است كه به همراه سگ خود میلو، درگیر داستانهای هیجانانگیز، خطرناك و رازآلودی میشود و همیشه پرده از اسرار نهفته این داستانها برمیدارد. كاپیتان هادوك، دوقلوها، پروفسور تورنسل و... از دوستان همیشگی تنتن در این داستانها هستند.
دارن شان به خانه برمیگردد و آنجا برایش جهنم میشود. سرنوشت قصد نابودی او را دارد و گویی با نابودی او، اختیار همه چیز به دست ارباب تاریكیها میافتد. اما این ارباب تاریكیها كیست؟
کتاب مجموعه قصههای شیرین جهان (جلدهای 31 تا 50) نوشتهی جمعی از نویسندگان میباشد که بیژن نامجو آن را به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب توسط انتشارات قدیانی چاپ و در 120 صفحه به بازار عرضه شده است.آخرین چاپ آن مربوط به سال 1398 بوده و میتوان به لحاظ موضوعبندی آن را در بخش داستان کودک قرار داد.
تن تن از زندگی یک نواخت و بدون ماجرا در اروپا خسته شده است و تصمیم می گیرد به همراه برفی (سگ خانگی اَش) و با کشتی به آفریقا سفر کند. پس از سوار شدن در کشتی تمام دردسرها از جایی آغاز می شود که برفی، یک عنکبوت را می بیند که وارد چمدان لوازم تن تن شده او معتقد است دیدن این موجود بدبختی می آورد. درست در همان لحظه که سگ کوچولو به دنبال پیدا کردن عنکبوت می باشد صدایی می شنود که با فریاد می گوید: فرار کنید کشتی در حال غرق شدن است این صدا مربوط به طوطیِ سخن گویی که بیماری خاصی نیز دارد، می باشد در این بین طوطی دم برفی را نیز گاز می گیرد. پس از این که تن تن از ماجرا با خبر می شود با کمک دکتر، حیوان بیچاره را معالجه می کند و به او می گوید دیگر نباید سمت آن پرنده ی بیمار برود.
دخترك مهربان و شادابي است كه با پدربزرگش در كوههاي آلپ زندگي ميكند. اما او را به فرانكفورت ميبرند تا "كلارا"، دختر بيماري را كه هميشه روي صندلي چرخدار نشسته و همدمي غير از مستخدمها، معلم سرخانه و زن عبوسي به نام خانم "رتن ماير" ندارد، از تنهايي درآورد. با ورود هايدي به خانه مجلل كلارا، اتفاقاتي رخ ميدهد كه براي كلارا فوقالعاده هيجانانگيز و براي خانم رتن ماير غير قابل تحمل است. اما هايدي ميخواهد از آن خانه بزرگ شهري بگريزد و به كوهستان برگدد...
حسنی به زحمت چشم هایش را باز کرد. خمیازه ای کشید و گفت: «سلام!» باباجان گفت: «سلام به روی ماهت! حسنی جان... زود برو از سر کوچه یک کیلو پیاز بخر و زود برگرد. خانم جان می خواهد برای ظهر کوفته قلقلی درست کند.» حسنی غرغری کرد و از جا بلند شد و گفت: «اوه... حالا کو تا ظهر!» باباجان به او چشم غره رفت. حسنی هم دیگر حرفی نزد. شال و کلاه کرد و از خانه بیرون دوید. هوا خیلی خوب بود و حسنی فکر کرد که تا ظهر زمان زیادی است. به سرش زد که راه را دور بزند و از کوچه باغی برود.
کتاب حاضر، داستان خانواده ای سفید پوست است که به غرب کوچ می کنند، با زندگی و آداب سرخ پوست ها آشنا می شوند، سختی های طبیعت بکر را پشت سر می گذارند و در نهایت، هجوم سفیدها به این سرزمین و راندگی ساکنان اصلی آنجا از موطن اجدادیشان را به چشم می بینند.
این کتاب شامل 16 داستان بامزه و خنده دار است اگر دلت میخواهد غش غش بخندی حتما این کتاب را بخوان و با شخصیت های آن همراه شو شخصیت هایی مثل سگ پرنده،کبکی روی درخت گلابی،قوی عجیب و
دارن شان آزمونهای دشواری را پشت سر گذاشته و به شاهزادگی قبیله اشباح پذیرفته شده است. اما او اكنون باید با آزمونهای دیگری مواجه شود كه بیشتر به كابوس میمانند. بازگشت به مدرسه، پیدا كردن جنایتكاران خونآشامی كه در تاریكی شب انسانهای بیگناه را میكشند، یافتن ارباب شبحوارهها، و از همه دردناكتر، رویارویی دوباره با تلخیهای گذشته، از جمله این آزمونهای كابوس مانندند
این کتاب شامل حکایت های متنوع و پندآموزی است که از زبان حیوانات گفته شده است. حکایت ها ساده و پر معنی است و هر کدام نکته های ظریف و مهمی را بیان می کند. نام کتاب از دو شغال به نام های ( کلیله و دمنه ) گرفته شده است. بخش بزرگی از کتاب به داستان این دو شغال اختصاص دارد.
در قرن ششم هجری قمری یکی از دبیرهای دربار غزنوی، ( نصرالله منشی ) آن را از زبان عربی به فارسی برگرداند. او در فارسی و عربی استاد بود و با مهارت های زیادی این کار را انجام داد. کتاب را گسترش داد و با نثر بسیار زیبایی آن را نوشت.
این کتاب شامل پانزده باب است. کلیله و دمنه در طول سال ها به زبان های مختلفی ترجمه شده و همیشه مورد توجه ادیبان و سخنوران بوده است.
می گویند این کتاب مجموعه ای از دانش و حکمت است که مردمان قدیم آن را جمع آوری کردند. بعد هم آن را برای فرزندان شان به میراث گذاشتند و در طول قرن ها آن را می خواندند و گرامی می داشتند و از آن حکایت ها درس های زندگی می آموختند و...