کتاب حاضر، دربردارنده سه کتاب آزمون های مرگ، کوهستان شبح و شاهزاده اشباح جلدهای4، 5 و 6 از مجموعه «قصه های سرزمین اشباح» می باشد.
نبرد با شیاطین 10 (قهرمانان دوزخ)
گروبز از پیشگویی یونیسوان وحشت دارد. كرنل نابینا شده و بك در دست لرد لاس است. هر روز تونلهای بزرگتری گشوده میشود و هیولاها دستهدسته از راه میرسند. در سراسر دنیا، مردم با هیولاها میجنگند، به دست آنها كشته میشوند یا از چنگالشان میگریزند. ولی این تعقیب و گریز بیامان تا كجا ادامه مییابد؟ اگر گروبز و كرنل نتوانند بك را نجات دهند و نیروی نهایی كاگاش را آزاد كنند، بر سر زمین چه میآید؟ آیا كاگاش میتواند یا میخواهد نتیجه جنگ را تغییر دهد یا نیرویی فراتر از آن باید پا به میدان گذارد؟
از همین نویسنده
دارن شان به خانه برمیگردد و آنجا برایش جهنم میشود. سرنوشت قصد نابودی او را دارد و گویی با نابودی او، اختیار همه چیز به دست ارباب تاریكیها میافتد. اما این ارباب تاریكیها كیست؟
دارن شان زمانی مثل همه پسرهای همسن خودش زندگی میكرد. اما او برای نجات جان دوستش از مرگ، قبول كرده است كه زندگیش را به دست شبحی خونخوار بسپارد. دارن همراه شبح به سیرك عجایب میرود و دستیار او میشود. بازیگرها و كاركنان عجیب این سیرك او را در جمع خودشان میپذیرند، اما... مرد گرگی، یكی از وحشتناكترین موجودات روی زمین، از قفس آزاد میشود و دارن و دوستش را تعقیب میكند. آیا دارن این بار هم میتواند جان دوستش را نجات بدهد؟
قصه های سرزمین اشباح 3 (دخمه ی خونین)، ماجراي شگفتانگيز پسركي معمولي است كه در شرايطي بسيار بحراني مجبور ميشود زندگي خود را بهدست شبحي خونآشام بسپارد.
دارن شان پسری است كه همه گمان میكنند مرده است. اما او دستیار شبحی به نام آقای كرپسلی شده است. دارن و آقای كرپسلی راه دشواری را پشت سر میگذارند تا خود را به كوهستان اشباح، مقر همه اشباح جهان برسانند. هر كدام از ساكنان این كوهستان چند صد سال زندگی كرده و همیشه درگیر مبارزهای مرگبار بودهاند. آنها میخواهند شبحوارههای خونآشامی را نابود كنند كه سرچشمه همه پلیدیها و شرارتها هستند. اما در این ملاقات حیرتانگیز، دارن واقعیت دیگری را نیز درمییابد. او میپذیرد كه در آزمونی مرگبار شركت كند...
دارن شان پسری كه همه گمان میكنند مرده، اما در واقع دستیار یك شبح شده است، به كوهستان اشباح میرود. در كوهستان، او برای اثبات لیاقتش، شركت در آزمونهای مرگباری را میپذیرد و در چهارمین آزمون شكست میخورد. دارن نگران مجازاتی است كه برایش در نظر میگیرند و در همین زمان متوجه میشود كه یكی از دوستانش به قبیله اشباح خیانت كرده است. اگر خائن رسوا نشود، قبیله از میان میرود و اگر دارن بخواهد دیگران را از این توطئه باخبر كند، باید مجازات شكست در آزمونها یا همان مرگ را بپذیرد.
دارن شان شاهزاده اشباح، برای انجام ماموریتی كوهستان اشباح را ترك میكند كه شاید به مرگ او ختم شود. او یكی از برگزیدگانی است كه باید به تعقیب ارباب شبحوارهها برود. اگر او را نابود كند، پیروز است و اگر شكست بخورد، قبیله اشباح را به كام مرگ میبرد.
دارن شان آزمونهای دشواری را پشت سر گذاشته و به شاهزادگی قبیله اشباح پذیرفته شده است. اما او اكنون باید با آزمونهای دیگری مواجه شود كه بیشتر به كابوس میمانند. بازگشت به مدرسه، پیدا كردن جنایتكاران خونآشامی كه در تاریكی شب انسانهای بیگناه را میكشند، یافتن ارباب شبحوارهها، و از همه دردناكتر، رویارویی دوباره با تلخیهای گذشته، از جمله این آزمونهای كابوس مانندند
دارن شان شاهزاده اشباح، به خاطر مردمش باید در مبارزهای خونبار شركت كند. دشمنان اصلی او، شبحوارهها، با نفرات بیشتر، حیلههای رذیلانهتر و سركشتر از همیشه دست به كار شدهاند. در این میان، پلیس و مردم وحشتزده نیز او و دوستانش را عامل كشتارهای هولناك شهر میدانند. چه چیزی در انتظار آنهاست؟ مرگ یا پیروزی؟
درویش بعد از مبارزهاش در قلمرو لرد لاس، هنوز پریشان است. او به شهرکی سینمایی دعوت میشود تا در ساخت فیلمی تخیلی و ترسناک درباره موجودات شیطانی همکاری کند. گروبز و بیلـای نیز همراهش میروند. دنیای سینما بچهها را مبهوت میکند، اما گروبز به وقایعی پی میبرد که هیچ فیلمی نمیتواند به اندازه آنها خونبار و هولناک باشد. چه کسی حرفهای گروبز را باور میکند؟
در غار كارشری ویل، تونلی باز شده است كه هیولاها دسته دسته از آن بیرون میریزند. برای مقابله با كشتار و خشونت این موجودات شیطانی همه نیروها به میدان آمدهاند. حدود پانزده مرید از جمله كرنل، شارك و شارمیلا به فرماندهی برانابوس در محل جمع میشوند تا جلو این هجوم بیامان را بگیرند. آنها میدانند كه حتی اگر بتوانند تونل را مسدود كنند به زنده ماندن خودشان امیدی نیست.
اگر بك به كسي بيش از حد نزديك شود، ناخواسته خاطرات و افكار او را جذب ميكند. او از كشف اين واقعيت به وحشت ميافتد. ولي وحشت واقعي را زماني تجربه ميكند كه به عمارت قديمي گريديها حمله ميشود. دليل حمله و هويت مهاجمان نامشخص است. در همين گير و دار، حادثه ديگري رخ ميدهد كه با هيولاها و قلمرو دموناتا ارتباطي ندارد، ولي مريدهاي كهنهكار را به ميدان ميكشاند و آنها را با حقيقتي رو در رو ميكند كه در كابوسهايشان نيز تصورش را نميكردند. حقيقتي از جنس مرگ.
گروبز، شارك و میرآ و نه مرید دیگر به یكی از پایگاههای لمبها میروند. تا مطمئن شوند آیا آنها با لرد لاس و هیولاهای دموناتا همدست شدهاند یا نه. در پایگاه، مردی به نام آنتونی برایشان میگوید كه تحقیقات جدید مربوط به گرگنمایی در جزیرهای دورافتاده صورت میگیرد. مریدها با همراهی آنتونی به جزیره میروند، ولی آنجا با حقایق و خطرات جدیدی رو به رو میشوند. گروبز برای نجات جان افرادش باید تصمیمی بگیرد كه نمیداند چه تاوانی در پی دارد
کرنل فلک همچنان در کنار برنا بوسی و مریدان دیگر است که مجبور میشود راه تازهای را در پیش گیرد. او با حقیقتی غیر قابل انتظار مواجه میشود و خود را در بنبستی هولناک میبیند. در هیاهویی پر از وحشت، ناامیدی و سوءظن باید تصمیم بگیرد که بماند و به مبارزه با هیولاها ادامه دهد یا بازگردد و تا ابد از چنگ آنها بگریزد. آیا گروبز یا بک میتوانند راه دیگری پیش رویش بگذارند؟
سایر کتاب های همین ناشر
در استخر شنا»، «سوار شدن به هواپیما»، «در آرایشگاه»، «در مهدكودك»، «تولد نوزاد جدید»، «روز اثاث كشی»، «در مطب دكتر»، «در دندانپزشكی»، «در بیمارستان» و «اولین روز مدرسه» عنوان ده كتاب از مجموعه «اولین تجربه های تو» هستند كه به صورت منفرد و همچنین به شكل مجموعه ای با جلد سخت منتشر شده اند. در هر یك از این داستانها، كودكی كه شخصیت اصلی داستان است موضوعی را برای نخستین بار تجربه میكند. شرح هر یك از این ماجراها، بچه ها را با نكاتی آشنا میكند كه همگی آنها را تجربه كرده اند یا به زودی تجربه میكنند
روزی، روزگاری، شهری بود به نام مکه. در این شهر، مردی زندگی میکرد که نامش محمد بود. او پیامبر خدا بود. خداوند، محمد را انتخاب کرده بود تا مردم را راهنمایی کند. او آمده بود که راه درست زندگی کردن را به همه یاد بدهد...
ماری کوچولو هر روز خاله بازی میکند. امروز دوست دارد، مامان بازی کند.
هر كتاب از مجموعهي "14 قصه، 14 معصوم" به شرح زندگي يكي از ائمه و معصومين(ع) اختصاص دارد. ويژگي اين داستانها زبان سادهاي است كه در آنها به كار رفته و به دليل همين سادگي بيان است كه همهي آنها براي كودكان دبستاني قابل درك و جذاب شدهاند. نويسنده ضمن رعايت سنديت وقايع تاريخي هر داستان، و ذكر نام دقيق شخصيتها، مكانها و تاريخها، سعي كرده است كه جنبهي داستاني اثر را نيز ناديده نگيرد تا علاوه بر بازنگري حوادث و شرح زيباييهاي زندگي اين چهارده معصوم، خواننده را به پيگيري هر داستان و مراجعه به كتاب بعدي تشويق كند.
در مجموعه چهار جلدی((ماجراهای آقاموشه)) که اینک در یک مجلد به چاپ رسیده، ماجراهای موش کوچکی برای کودکان گروه سنی((الف)) و ((ب)) نقل شده است .در نخستین داستان که((لکههای سرخ و عجیب)) نام دارد، آقاموشه به همراه ببری گربه اسباب بازیاش یک نقاشی میکشند و برای کشیدن تصویر خورشید، از رنگ قرمز استفاده میکنند .اما در حین نقاشی چند قطره رنگ روی پوستشان میریزد، آنها تصور میکنند بیماری سرخک گرفتهاند ;از همین رو، مشغول استراحت و مداوا میشوند .ولی رنگ قرمز پاک نمیشود .آنها تصمیم میگیرند به دکتر بروند اما در بین راه باران میآید و لکهها را از بین میبرد .بنابراین آقاموشه در حاشیه کتاب راهنمای پزشکیاش مینویسد :((هر وقت سرخک گرفتید، اول لکهها را با آب باران بشویید .اگر لکهها نرفت فوری به دکتر بروید)) .
پر کردن اوقات فراغت کودکان همواره یکی از سختترین کارها برای خانوادهها به شمار می آید. حالا تصور کنید که پدر و مادرهای جوان به دنبال این باشند که فرزندشان علاوه بر سرگرم شدن، چیزهای مختلفی را هم بیاموزد. آن وقت است که کار قدری سختتر هم میشود. همان گونه که روانشناسان بارها گفتهاند؛ اگر آموزش کودکان همراه با سرگرمیهای جذاب و به شکلی غیرمستقیم باشد، ذهن آنان را با کنکاشهای مختلفی همراه خواهد ساخت. کنکاشهایی که بر آینده آنان نیز اثرات بسیار مثبتی بر جای خواهد گذاشت. نشر قدیانی در راستای همین خواستهی خانوادهها دست به انتشار این کتاب زده است. کتابی که مخاطبان آن کودکان و نوجوانان محصل در مقطع ابتدایی و راهنمایی هستند. برخی از جدولهای کتاب حاضر، دربردارنده اسامی پنهان هستند که باید از سوی مخاطب مورد نظر کشف شوند. برخی دیگر هم به پرکردن خانههایشان با اسامی مورد نظر نیاز دارند. برای پرکردن تعدادی از جداول هم نیاز به استفاده ازعملیات چهارگانه جمع و تفریق است و بسیاری از جدول های متنوع دیگر. علاوه بر این هر صفحه نیز سرشار از تصاویر زیبایی است که نیاز به رنگ آمیزی دارند.
روان شناسان عقیده دارند که بهترین شیوه ی آموزش به وجود آوردن فضایی است که کودک سرگرم شود و در خلال آن سرگرمی مطلب مورد نظر را یاد بگیرد. کتاب های این مجموعه با همین هدف طراحی شده اند. کودک با انجام این سرگرمی و رنگ آمیزی ها، قدرت یادگیری و مهارت خواندن،
اين مجموعه، شش كتاب مستقل "دندانم را مسواك ميزنم"؛ "به همه سلام ميكنم"؛ "اسباببازيهايم را جمع ميكنم"؛ "خودم لباسم را ميپوشم"؛ "خوردنيها را دوست دارم" و "خودم به دستشويي ميروم" را در بر ميگيرد و از ويژگيهايي برخوردار است كه ميتوانند به عنوان يكي از بهترين شيوههاي آموزشي در اختيار اوليا و مربيان قرار گيرد. از جملهي اين ويژگيها، اشاره به مهمترين مسائل كودكان است؛ مسائل و مشكلاتي كه به نوعي مشكل بزرگترها هم هست.
در غار كارشری ویل، تونلی باز شده است كه هیولاها دسته دسته از آن بیرون میریزند. برای مقابله با كشتار و خشونت این موجودات شیطانی همه نیروها به میدان آمدهاند. حدود پانزده مرید از جمله كرنل، شارك و شارمیلا به فرماندهی برانابوس در محل جمع میشوند تا جلو این هجوم بیامان را بگیرند. آنها میدانند كه حتی اگر بتوانند تونل را مسدود كنند به زنده ماندن خودشان امیدی نیست.
اهمیت دیکته و نوشتار اول دبستان به عنوان پایه سال های آینده بر هیچ کس پوشیده نیست. نام این پایه بیش از هر چیز مهارت نوشتن را در ذهن تداعی می کند که در واقع یکی از معانی و معیارهای سواد پس از توانایی خواندن است. در کلاس اول دبستان که مهارت های سوادآموزی به تدریج رشد می یابد، جستجو برای دستیابی به منابع کمک درسی برای تمرین خواندن و البته نوشتن و املا مفید به فایده خواهد بود و تسلط دانش آموزان بر این دو مقوله سبب یادگیری و انگیزه بیشتر خواهد شد. از سوی دیگر مشارکت والدین در امر آموزش فرزندان، نتیجه تلاش های نوآموز و معلم را دوچندان می کند.
دخترك مهربان و شادابي است كه با پدربزرگش در كوههاي آلپ زندگي ميكند. اما او را به فرانكفورت ميبرند تا "كلارا"، دختر بيماري را كه هميشه روي صندلي چرخدار نشسته و همدمي غير از مستخدمها، معلم سرخانه و زن عبوسي به نام خانم "رتن ماير" ندارد، از تنهايي درآورد. با ورود هايدي به خانه مجلل كلارا، اتفاقاتي رخ ميدهد كه براي كلارا فوقالعاده هيجانانگيز و براي خانم رتن ماير غير قابل تحمل است. اما هايدي ميخواهد از آن خانه بزرگ شهري بگريزد و به كوهستان برگدد...
این کتاب شامل حکایت های متنوع و پندآموزی است که از زبان حیوانات گفته شده است. حکایت ها ساده و پر معنی است و هر کدام نکته های ظریف و مهمی را بیان می کند. نام کتاب از دو شغال به نام های ( کلیله و دمنه ) گرفته شده است. بخش بزرگی از کتاب به داستان این دو شغال اختصاص دارد.
در قرن ششم هجری قمری یکی از دبیرهای دربار غزنوی، ( نصرالله منشی ) آن را از زبان عربی به فارسی برگرداند. او در فارسی و عربی استاد بود و با مهارت های زیادی این کار را انجام داد. کتاب را گسترش داد و با نثر بسیار زیبایی آن را نوشت.
این کتاب شامل پانزده باب است. کلیله و دمنه در طول سال ها به زبان های مختلفی ترجمه شده و همیشه مورد توجه ادیبان و سخنوران بوده است.
می گویند این کتاب مجموعه ای از دانش و حکمت است که مردمان قدیم آن را جمع آوری کردند. بعد هم آن را برای فرزندان شان به میراث گذاشتند و در طول قرن ها آن را می خواندند و گرامی می داشتند و از آن حکایت ها درس های زندگی می آموختند و...
در زمانهای خیلیخیلی دور، پادشاهی بود که دلش میخواست همیشه لباسهای خوب بپوشد. خیاطهای مخصوص شاه، هر روز یک لباس تازه برای او میدوختند
آنی شرلی دختركی كك مكی است كه موهای سرخی دارد و در یتیمخانه بزرگ شده است، او باهوش است، قوه تخیل بیحد و مرزی دارد و با امید و پشتكار و مهربانیهای سادهاش، سعی میكند زندگی جدیدی را آغاز كند. هر چند برای ورود به این دنیای تازه باید سختیهای بسیاری را پشت سر بگذارد، ولی آینده در نظرش آن قدر زیبا و امید بخش است كه برای رسیدن به آن، با هر مشكلی كنار میآید و با هر شرایطی سازگار میشود
به سرزمین سایه ها - قلمرو مرموز و وحشتناک ارباب سایه ها خوش آمدید. او که هزاران نفر از اهالی دلتورا را گروگان گرفته و با خود به سرزمین سایه ها برده است ، قصد دارد جادوی سیاهش را تقویت کند . حال لیف و همراهانش باید برای نجات اسیران سلاح قدرتمندی بیابند تا بتوانند با جادوی ارباب سایه ها مبارزه کنند .
"طراحی و نقاشی کتی" طراحی و رنگ آمیزی تصاویر و سرگرمی های تصویری علاوه بر اینکه کودک را با مفهوم نقاشی و تصویر آشنا می کند، با ایجاد محیطی شاد و سرگرم کننده کمک می کند تا کودک به شیوه ای جدید دانسته های خود را بیشتر کند و مطالب موردنظر کتاب را فرا گیرد.
همانطور كه از عنوان كتاب پيداست، نويسنده سعي داشته براي آموزش حروف الفبا به كودكان، شيوهاي ارائه دهد. اما تفاوت اصلي اين كتاب مصور با كتابهاي درسي مشابهي كه چنين هدفي دارند، استفاده از شعر و كلام آهنگين در معرفي هر حرف و كلمههاي مربوط به آن است.
در اين داستان، با خواهر و برادر مهرباني به نام هنسل و گرتل آشنا ميشويم. نامادري آنها از خرج زندگي بچهها شكايت ميكند و پدرشان آنها را در جنگل ميگذارد تا خودشان غذا و جاي خواب پيدا كنند. آنها بهدنبال غذا از خانه پيرزن بدجنسي سر در ميآورند كه جادوگري بيرحم است. تصويرهاي برجسته و جدا از صفحههاي كتاب، تماشاي آنها را جالبتر كرده است. ديدن اين نقاشيهاي برجسته، به اندازهي خواندن خود داستان، جذاب و سرگرمكننده است.
مجموعه كوچكي از تصاوير است كه كودك را با آدم هاي اطرافش آشنا ميكند. در كنار هر تصوير، نام مربوط به آن را به دو زبان فارسي و انگليسي ميخوانيد.