علاءالدين پسر فقيري است كه وارد چاهي جادويي ميشود و در آنجا چراغي جادويي را مييابد... تصويرهاي برجسته و جدا از صفحههاي كتاب، تماشاي آنها را جالبتر كرده است. ديدن اين نقاشيهاي برجسته، به اندازهي خواندن خود داستان، جذاب و سرگرمكننده است.
ماجرایی ها 3 (دره ی مرموز)
آن دو خلبان غریبه چه کسانی هستند و گنج مرموز دره ی پرتی که بچه ها در آن فرود آمده اند، چیست؟
هیچ چیز مهیج تر از پرواز شبانه ی شجاعانه ای با هواپیمای بیل نیست! اما طولی نمی کشد که فیلیپ، دایانا، لوسی و جک متوجه می شوند که درگیر ماجرای حقیقتاً حیرتآور شده اند.
سایر کتاب های همین ناشر
کتاب حاضر داستان زندگی حضرت یوسف در قالب رمان برای نوجوانان می باشد.
گروبز از پیشگویی یونیسوان وحشت دارد. كرنل نابینا شده و بك در دست لرد لاس است. هر روز تونلهای بزرگتری گشوده میشود و هیولاها دستهدسته از راه میرسند. در سراسر دنیا، مردم با هیولاها میجنگند، به دست آنها كشته میشوند یا از چنگالشان میگریزند. ولی این تعقیب و گریز بیامان تا كجا ادامه مییابد؟ اگر گروبز و كرنل نتوانند بك را نجات دهند و نیروی نهایی كاگاش را آزاد كنند، بر سر زمین چه میآید؟ آیا كاگاش میتواند یا میخواهد نتیجه جنگ را تغییر دهد یا نیرویی فراتر از آن باید پا به میدان گذارد؟
مجموعهی مصور «فسقلی ها» نوشته «تونی گراس» توسط جمعی از مترجمان به فارسی برگردانده شده است.
مجموعه فسقلی ها دربرگیرنده سی جلد کتاب است که شخصیت اصلی هر یک از آها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا میخورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا میکند؛ خجالتی است؛ خبرچینی میکند؛ جیغ و داد راه میاندازد و ... .
این داستان ها به گونهای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می کند و متوجه زشتی کارش می شود. مجموعه مصور فسقلی ها توسط انتشارات «قدیانی» برای کودکان پیش دبستانی و سال های اول و دوم دبستان منتشر شده و در اختیار آنان قرار گرفته است.
تام باید هیولاهای سحرآمیز آوانتیا را از طلسمی شیطانی آزاد كند. او با شمشیر و سپری كه آدوارو جادوگر به او داده است. به راه میافتد تا با آركتا، غول كوهستان، رو به رو شود. آیا تام میتواند كشورش را از نابودی نجات دهد
اين مجموعه، شش كتاب مستقل "دندانم را مسواك ميزنم"؛ "به همه سلام ميكنم"؛ "اسباببازيهايم را جمع ميكنم"؛ "خودم لباسم را ميپوشم"؛ "خوردنيها را دوست دارم" و "خودم به دستشويي ميروم" را در بر ميگيرد و از ويژگيهايي برخوردار است كه ميتوانند به عنوان يكي از بهترين شيوههاي آموزشي در اختيار اوليا و مربيان قرار گيرد. از جملهي اين ويژگيها، اشاره به مهمترين مسائل كودكان است؛ مسائل و مشكلاتي كه به نوعي مشكل بزرگترها هم هست.
در غار كارشری ویل، تونلی باز شده است كه هیولاها دسته دسته از آن بیرون میریزند. برای مقابله با كشتار و خشونت این موجودات شیطانی همه نیروها به میدان آمدهاند. حدود پانزده مرید از جمله كرنل، شارك و شارمیلا به فرماندهی برانابوس در محل جمع میشوند تا جلو این هجوم بیامان را بگیرند. آنها میدانند كه حتی اگر بتوانند تونل را مسدود كنند به زنده ماندن خودشان امیدی نیست.
مجموعه اي از داستان هاست به روايت شاگا هيراتا، بن زلس و برادران گريم، ترجمه جمعي از مترجمين و چاپ انتشارات قدياني (كتاب هاي بنفشه). قصه هايي خواندني، عبرت آموز، كهن و شيرين با تصاويري جذاب و ديدني براي مطالعه تمام دبستاني ها و بلند خواني و قصه گويي براي كودكان 5 تا 7 سال. ده داستان مهيج، دلنشين و دوست داشتني كه با نثري ساده و ملموس براي كودكان و نوجوانان روايت شده اند.
این کتاب شامل حکایت های متنوع و پندآموزی است که از زبان حیوانات گفته شده است. حکایت ها ساده و پر معنی است و هر کدام نکته های ظریف و مهمی را بیان می کند. نام کتاب از دو شغال به نام های ( کلیله و دمنه ) گرفته شده است. بخش بزرگی از کتاب به داستان این دو شغال اختصاص دارد.
در قرن ششم هجری قمری یکی از دبیرهای دربار غزنوی، ( نصرالله منشی ) آن را از زبان عربی به فارسی برگرداند. او در فارسی و عربی استاد بود و با مهارت های زیادی این کار را انجام داد. کتاب را گسترش داد و با نثر بسیار زیبایی آن را نوشت.
این کتاب شامل پانزده باب است. کلیله و دمنه در طول سال ها به زبان های مختلفی ترجمه شده و همیشه مورد توجه ادیبان و سخنوران بوده است.
می گویند این کتاب مجموعه ای از دانش و حکمت است که مردمان قدیم آن را جمع آوری کردند. بعد هم آن را برای فرزندان شان به میراث گذاشتند و در طول قرن ها آن را می خواندند و گرامی می داشتند و از آن حکایت ها درس های زندگی می آموختند و...
کتابی برای آموزش خط تحریری و خوش نویسی و زیباتر نوشتن مخصوص کودکان کلاس سوم دبستان
معرفی شده در کتاب نامه ی رشد آموزش و پرورش، مورد تایید در وزارت آموزش و پرورش کتابنامه رشد شماره 16
آنی شرلی دخترکی کک مکی است که موهای سرخی دارد و در یتیمخانه بزرگ شده است. او باهوش است، قوه تخیل بی حد و مرز دارد و با امید و پشتکار و مهربانی های ساده اش، سعی می کند زندگی جدیدی را آغاز کند.
هرچند برای ورود به این دنیای تازه باید سختی های بسیاری را پشت سر بگذارد، ولی آینده در نظرش آن قدر زیبا و امید بخش است که برای رسیدن به آن با هر مشکلی کنار می آید و با هر شرایطی سازگار می شود.
این کتاب داستان آنی شرلی را در خانه رویاها روایت می کند.
داستاني به نويسندگي و تصويرگي هرژه و ترجمه و چاپ انتشارات رايحه انديشه مي باشد. تن تن خبرنگاري ماجراجو، كنجكاو، باهوش و جوان است كه براي تهيه گزارش به مكان
هاي گوناگوني سفر مي كند و اتفاقات عجيب و غريبي برايش مي افتد. او در حال حاضر در هند به سر مي برد اما مردي چيني طي ديداري از تن تن مي خواهد كه به شانگهاي سفر
كند، مرتاضي هندي خبر از وجود مرتاض و مرد زرپوست خبيثي مي دهد كه مي خواهند تن تن را نابود كنند. سفر اين خبرنگار جوان آغاز مي شود و هيچ كس از آن چه كه انتظار او را
مي كشد خبر ندارد.
دوستانش همیشه به او می گویند: سلام خال خالی ،نوش جان! اما خال خالی صبح ها جواب هیچ را نمی دهد. برای رفتن به جایی که قرار گذاشته،آرام و بی صدا حرکت می کند.خال خالی سگی است که نه لانه ای دارد و نه صاحبی. با این حال احساس خوشبختی می کند.
"طراحی و نقاشی کتی" طراحی و رنگ آمیزی تصاویر و سرگرمی های تصویری علاوه بر اینکه کودک را با مفهوم نقاشی و تصویر آشنا می کند، با ایجاد محیطی شاد و سرگرم کننده کمک می کند تا کودک به شیوه ای جدید دانسته های خود را بیشتر کند و مطالب موردنظر کتاب را فرا گیرد.
در این داستان از مجموعه کتابهای "تن تن و میلو "مجسمه با ارزش "آروم بایا" مربوط به تمدن آمریکای جنوبی از موزه "اتو "به سرقت میرود" .تن تن "ـ خبرنگار ماجراجو ـ از گوش
شکسته مجسمه درمییابد نقشهای ماهرانه در پشت ماجرا قرار دارد .او با پیدا کردن نشانی مرد مجسمهسازی که همان روز به قتل رسیده و قراین دیگر، سرانجام سرنخهایی از
تبهکاران به دست میآورد و در پی آن، موفق به یافتن مجسمه میشود، همچنین باند سارقان اشیای عتیقه را در دام قانون گرفتار میسازد .
ماری کوچولو هر روز خاله بازی میکند. امروز دوست دارد، مامان بازی کند.
لیف، باردا و جاسمین با كمك جادوی اسرارآمیز آخرین اژدهایان دلتورا دو خواهر از چهار خواهر- موجوداتی تحت فرمان ارباب سایههای اهریمنی- را كه دلتورا را مسموم كردهاند. پیدا میكنند. اكنون، ماجراجویان با آگاهی از اینكه زمان مردم قحطی زده دلتورا رو به پایان است، با شتاب به سوی هدف بعدیشان، به سواحل هولناك غرب میروند. ارباب سایهها از جستجوی آنها با خبر شده است و به نحوی از حركت آنها اطلاع دارد. خطرهای وحشتناكی از حال و گذشته در كمینشان است. و هولناكترین خطر در مخفیگاه موجودی مخوف، در جزیره مردگان متروك در انتظارشان است.
به سرزمین سایه ها - قلمرو مرموز و وحشتناک ارباب سایه ها خوش آمدید. او که هزاران نفر از اهالی دلتورا را گروگان گرفته و با خود به سرزمین سایه ها برده است ، قصد دارد جادوی سیاهش را تقویت کند . حال لیف و همراهانش باید برای نجات اسیران سلاح قدرتمندی بیابند تا بتوانند با جادوی ارباب سایه ها مبارزه کنند .
مجموعه اي از داستان هاست به روايت شاگا هيراتا، بن زلس و برادران گريم، ترجمه جمعي از مترجمين و چاپ انتشارات قدياني (كتاب هاي بنفشه). قصه هايي خواندني، عبرت آموز، كهن و شيرين با تصاويري جذاب و ديدني براي مطالعه تمام دبستاني ها و بلند خواني و قصه گويي براي كودكان 5 تا 7 سال. ده داستان مهيج، دلنشين و دوست داشتني كه با نثري ساده و ملموس براي كودكان و نوجوانان روايت شده اند.
سفر بهخیر! مواظب باش!... گزارش هات رو به موقع ارسال کن! حتما، بیا بریم برفی! از آقای سردبیر هم خدافظی کن. براتون کارت پستال و خاویار میفرستم. به امید دیدار! میگن اونجا شپش زیاده! خدابخیر بگذرونه...
نویسنده این کتاب هرژه میباشد و توسط انتشارت رایحه اندیشه به چاپ رسیده است.
قصه های کوچک برای بچه های کوچک، مجموعه دوم: 17 قصه برای کودکان نوشته ی مژگان شیخی,شکوه قاسم نیا است که طراحی این کتاب را به عهده داشته که توسط قدیانی در سال 1392 و 96 صفحه به بازار عرضه شده است.
دخترك مهربان و شادابي است كه با پدربزرگش در كوههاي آلپ زندگي ميكند. اما او را به فرانكفورت ميبرند تا "كلارا"، دختر بيماري را كه هميشه روي صندلي چرخدار نشسته و همدمي غير از مستخدمها، معلم سرخانه و زن عبوسي به نام خانم "رتن ماير" ندارد، از تنهايي درآورد. با ورود هايدي به خانه مجلل كلارا، اتفاقاتي رخ ميدهد كه براي كلارا فوقالعاده هيجانانگيز و براي خانم رتن ماير غير قابل تحمل است. اما هايدي ميخواهد از آن خانه بزرگ شهري بگريزد و به كوهستان برگدد...
شب سال نو بود. هوا سرد بود. برف میبارید. دخترک کبریتفروش، در خیابانهای سرد و پر برف میگشت و با صدای بلند میگفت: «کبریت...کبریت دارم، خواهش میکنم بخرید!».