خیابان جیغ دچار دردسر تازه ای شده... خواهرزاده ی ایفا اورول،پوپی،با یک بچه ی عوضی جابه جا شده است و از آن بدتر،پوپی واقعی به اسارت ملکه کریمسون خبیث در آمده.لوک،رسوس و کلئو برای نجات پوپی،راهی سرزمین پری ها میشوند.ولی این سرزمین پر از شگفتی های عجیب و وحشتناک است.پیشنهادی به رسوس میشود که او نمیتواند آن را نشنیده بگیرد. این طوری ماجرا،پیچیده و پیچیده تر میشود.
گمشده شهرزاد
در قصه های قدیمی،گاه ضعیف ترین موجودان به چنان نیرویی دست می یابند که کسی انتظار ندارد؛مثلا موشی جان شیری را نجات میدهد.اما این فقط ابتکار قصه گو برای جذب مخاطبانش نیست.این موضوع گاه واقعا اتفاق می افتد. نویسنده این رمان در کنار روایت داستان شهرزاد قصه گو،داستان مرجان دختری نه چندان زیبا که یک پایش می لنگد را از زبان خود مرجا تعریف میکند.داستانی که سخر کلمات و قصه های پر راز،آن را سرشار از معانی مختلف کرده است
سایر کتاب های همین ناشر
مجموعه ترس وارز واقعا پشت خواننده را می لرزاند..در هریک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا میشوید و پا به پای آنها،ماجراهای ترسناکی را پشت سر میگذارید. تو نور مهتاب دیدم که گربه از پشت روی زمین افتاده و سرش یک وری شده.پنجه هایش سیخ شده و تو هوا مانده بود. حتی از آن هم فاصله گربه را شناختم. گربه ای که اسمش ریپ بود.احتیاجی به پایین رفتن نبود.مطمئن بودم که دوباره او را کشته ام برای بار سوم
بعد از پارک وحشت و تالار مخفی، ترس و لرز اینبار با مجموعهی تحت تعقیب آمده تا هرچه گوشت به تن شماست را آب کند. آقای استاین، اینبار در نقش پلیسی دلسوز به دنبال خبیثتریت و خطرناکترین تحت تعقیبهاست. (اگر از مخفیگاه این مجرمین اطلاع دارید، لطفا با پلیس ترس و لرز تماس بگیرید.) ریچارد دریزر عاشق کتابهای کمیک است، مدام توی موزهی کتاب کمیک محلهشان پلاس است و توی رویاهایش میبیند که خودش هم ابر قهرمان است و قدرت استثنایی دارد. اما وقتی دکتر میم دیوانه و شرور از دنیای واقعی سر در میآورد، دست و بال ریچارد حسابی بند میشود. چون اگر سریع دست به کار نشود، همهچیز نابود خواهد شد. اما چطوری یک دیوانه را سر عقل بیاورد؟ باید هرچه زودتر فکری بکند چون آقای دکتر بدجوری به کلهاش زده...
مجموعه ترس وارز واقعا پشت خواننده را می لرزاند..در هریک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا میشوید و پا به پای آنها،ماجراهای ترسناکی را پشت سر میگذارید. جک دوست ندارد از کسی برتر باشد،او دوست ندارد با کسی مسابق هبدهد و همیشه میگذارد رقیبش در بازی با او برنده شود؛اما دوستی ویلسون و میا و رفتار ویلسون برای جک قابل تحمل نیست.ویلسون بر خلاف جک همیشه دوست دارد از دیگران برتر باشد. جک از ویلسون و میا عصبانی است.شبی با ناراحتی از خانه میا بیرون میرود و به طور اتفاقی کتابی کهنه و قدیمی را پیدا میکند. کتابی جادویی به نام درس پرواز...
مجموعه ترس و لرز تازگی ها پایگاهی برای خودش انتخاب کرده که تفریحگاه قهرمان های داستان هایش باشد:«پارک وحشت»یا ترسناک ترین پارک تفریحی دنیا!اما حیف که... میگویند عکس گویا تر از کلام است،به خصوص اگر با یک دوربین شیطانی گرفته شده باشد که بتواند اتفاقات بد آینده را پیش بینی کند. آینده جولی زیاد قشنگ نیست.آینده هرکس دیگری هم که جولی از او عکس بگیرد،وحشتناک است. رفتن به پارک وحشت حال جولی را بهتر میکند.البته این تا وقتی است در تونل فریاد سقوط نکرده و گرفتار حمله گرم ها نشده.حالا نظر جولی عوض شده و فکر میکند پارک وحشت اصلا جای تفریح نیست. به پارک وحشت وارد شوید...
مجموعه ترس و لرز واقعا پشت خواننده را می لرزاند. در هر یک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا می شوید و پا به پای آنها ماجراهای ترسناکی را پشت سر می گذارید. جریان این آدم برفی هایی که همه جا توی ده هستند چیست؟ جکی می خواهد از آن سر در بیاورد ولی با رازی بسیار وحشتناک رو به رو می شود
پارک وحشت هنوز هم پایگاه مجموعه ترس و لرز است.اما دیگر «تفریح گاه»قهرمان هایش نیست.در شرایط جدید و با وجود جاناتان چیلر،ظاهرا «ترس گاه»(برایش)اسم مناسب تری است! «خیلی خوشحال که دوباره همه شما رو تو مغازه ام میبینم.» تو پارک وحشت چیزی را مجانی به کسی نمیدهند،به خصوص سوغاتی ها و یادگاری های استثنایی و کمیاب را حالا وقتش است شش تا بچه ای که از مغازه جاناتان چیلر دیدن کرده اند.بدهی شان را بدهند.و چیلر دقیقا میداند چه میخواهد...چند بازیکن برای بازی مرگبارش. اندی،سام،جسیکا،مگ،مارکو روی در دام نقشه شیطانی چیلر افتاده اند.اصلا این آدم دیوانه کی هست و از کجا آمده؟چیلر کاری کرده که برای فرار از پارک وحشت فقط یک راه وجود داشته باشد.اما آیا بچه ها حاضرند این راه را به قیمت جانشان بخرند..؟
امروزه متخصصان معتقدند خودآموزی درباره اثرات زیانبخش مواد مخدر. کمک میکند تا افراد راهشان را درست انتخاب کنند. این کتاب به شما نمیگوید که چه کارهایی انجام ندهید،فقط به سادگی به شما میگوید وقتی از مواد مخدر استفاده میکنید،برایتان چه اتفاقی می افتد.
پارک وحشت هنوز هم پایگاه مجموعه ترس و لرز است،اما دیگر«تفریح_گاه»قهرمانهایش نیست.در شرایط جدید و با وجود جاناتان چیلر،ظاهرا«ترس_گاه»(برایش)اسم نامناسب تری است! ری گوردن خیلی دوست دارد برادر کوچکترش برندون را بترساند.کار سختی هم نیست،چون این پسر از همه چیز هم می ترسد،از صداهای بلند،از قطار وحشت و به خصوص از یک آدمک چوبی به نام اسلپی،که ری از مغازه جاناتان چیلر خریده. پدر و مادر ری فقط به این شرط به او اجازه دادند شب سال نو میهمانی بگیرد که دیگر سر به سر برادرش نگذارد.اما اتفاقات عجیب و بی رحمانه ای برای برندون می افتد که ظاهرا اسلپی در آنها دست دارد.یعنی ممکن است آن کلمه هایی که ری با صدای بلند خوانده،آدمک را زنده کرده باشد؟
پارک وحشت هنوز هم پایگاه مجموعه ترس و لرز است.اما دیگر «تفریح گاه»قهرمان هایش نیست.در شرایط جدید و با وجود جاناتان چیلر،ظاهرا«ترس گاه»(برایش)اسم مناسب تری است؟ سام خیلی دلش میخواهد یک حیوان خانگی داشته باشد،اما حیف که پدر و مادرش فکر میکنند او به اندازه کافی مسئولیت سرش نمیشود.سام برای اینکه حس مسئولیتش را ثابت کند.عصرها در یک مغازه موش فروشی کار میگیرد.چیزی نمیگذرد که متوجه میشود آن موش های کوچک و دوست داشتنی متواند تبدیل به هیولاهای دوست نداشتنی بشوند! یعنی ممکن است همه اینها زیر سوغاتی باشد که از پارک وحشت با خودش آورده؟
دنگ...دنگ...دنگ...این صدای رنگ بیابانی است که در کوه و دشت میپیچد و کسی از راز آن آگاه نیست.مردم درباره اش قصه های زیادی ساخته اند،صدایش آدم ها را جادو میکند. هرکس صدای آن را بشنود افسون میشود و به دنبالش میشورد.آقای اسفندی معلمی است که تازه به روستا آمده. او میخواهد بداند آیا صدای زنگ بیابانی واقعا آدم ها را افسون میکند
با داستان های مجموعه«ترس و لرز»واقعا مو به تن آدم سیخ میشود.دختر و پسرهای معمولی،ولی شجاع و کنجکاو با داستان تجربه های بسیار ترسناکی را از سر میگذرانند... از وقتی آن پسر همسایه هنا شده،اتفاقات عجیب و مرموزی در محله می افتد.اصلا خانواده دنی کی اسباب کشی کردند؟آن خانه که تا دیشب خالی بود؟چرا هنوز هم ظاهرش مثل خانه های متروک است؟ هنا نمیتواند جواب سوال هایش را از همسایه اش بگیرد. جون او مدام غیب میشود.خیلی هم رنگ پریده است... نکند همسایه اش روح باشد
مجموعه ترس و لرز واقعا پشت خواننده را می لرزاند. در هر یک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا می شوید و پا به پای آنها ماجراهای ترسناکی را پشت سر می گذارید. از قدیم گفته اند دو تا سر بهتر از یکی کار می کند! مارک با یک سر خشکیده که قدرت عجیبی دارد. در جنگل گیر افتاده. همراه مارک در ماجراهای ترسناک و اسرار آمیز این داستان که دو میلیون نوجوان دیگر در سراسر دنیا آن را خوانده اند شرکت کنید
پارک وحشت،معروف ترین پارک تفریحی دنیا،هنوز هم پایگاه مجموعه ی ترس و لرز است.اما همه جای این پارک هم تفریحگاه بازدید کننده ها نیست.فقط عده ی کمی که پایشان به تالار مخفی میرسد خبر دارند که این که این تالار بیشتر ترسگاه است،تا تفریحگاه! جییق و فریاد! شب هالووین،مونیکا و پیتر در خانه ترسناکی را می زنند،زن عجیبی بهشان التماس میکند که کمکش کنند. دکتر جییق شرور دنبال پنج ماسک شیطانی قدیمی است تا با کمک آنها بتواند دنیا را زیر نفوذش بگیرد.مونیکا و پیتر نمیخواهند وارد این ماجرا شوند،ولی مجبورند ماسک ها را پیدا کنند و جییق را شکست بدهند.اما حیف که شب هالووین هیچ چیز واقعا همانی نیست که ظاهرش نشان میدهد...
مجموعه ترس وارز واقعا پشت خواننده را می لرزاند..در هریک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا میشوید و پا به پای آنها،ماجراهای ترسناکی را پشت سر میگذارید. جشن هالووین امسال خیلی زشت تر شده! شما هم مثل صدها هزار نوجوانی که در سراسر دنیا این کتاب را خوانده اند،در این جشن شرکت کنید و با دیوهایش رودر رو شوید!
مجموعه ترس و لرز واقعا پشت خواننده را می لرزاند. در هر یک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا می شوید و پا به پای آنها ماجراهای ترسناکی را پشت سر می گذارید. گیاه زنده... آدم های مرده؟ دکتر بروار در زیرزمین خانه اش گیاهان مختلفی را آزمایش می کند. او معتقد است که این کار خطری ندارد اما مارگارت و کیسی با دیدن گیاهان غول پیکر؛ نگران می شوند. از طرفی پدر هم عادت گذشته اش را از دست داده و بیشتر کارهایش گیاهی شده اند. همه اینها بخشی از آزمایش های بی خطر پدر هستند یا...؟