این جلد از مجموعهی خطخطی، به بچهها کمک میکند همراه با بازی و سرگرمی، با رنگها و شکلها آشنا شوند و مهارت رنگآمیزیشان تقویت شود.
خط خطی (مهارت نوشتن)
در این جلد از مجموعهی خطخطی، کودک با مهارت دست گرفتنِ مداد آشنا میشود. فعالیتها شامل ماز (هزارتو) و پررنگ کردن خطچین هستند و تمامی تمرکز کتاب بر این است که کودک بتواند مداد را صحیح در دست بگیرد، درست خط بکشد و هر فعالیت را به خوبی به پایان برساند.
در این جلد از مجموعهی خطخطی، کودک با مهارت دست گرفتنِ مداد آشنا میشود. فعالیتها شامل ماز (هزارتو) و پررنگ کردن خطچین هستند و تمامی تمرکز کتاب بر این است که کودک بتواند مداد را صحیح در دست بگیرد، درست خط بکشد و هر فعالیت را به خوبی به پایان برساند.
از همین نویسنده
کودک در جلد پیشین رنگها و شکلها را یاد گرفته و حالا با فعالیتهای ترکیبی روبهروست. این جلد از مجموعه به بچهها کمک میکند همراه با بازی و سرگرمی، با شکل ها و چگونگی کشیدن آنها آشنا شوند و مهارتهای پیشرفتهی رنگآمیزی را تقویت کنند.
این جلد از مجموعه، به بچهها کمک میکند همراه با بازی و سرگرمی، مفاهیم پایه را یاد بگیرند و دقت، تمرکز و مهارت استدلال خود را تقویت کنند.
این جلد از مجموعه، همراه با بازی و سرگرمی، مفاهیم پایه و تکمیلی جلد پیشین را به بچهها آموزش میدهد و کمکشان میکند که دقت، تمرکز و مهارت استدلال خود را تقویت کنند.
سایر کتاب های همین ناشر
پسری به نام جرمایا را در خود جای داده، پسری که وقتی تقریبا نه ماهه بوده در یک شرکت کامپیوتری پیدا می شود؛ والت که حالا پدر اوست وقتی که نوبت قهوه درست کردنش بوده جرمایا را پیدا می کند. جرمایا تا به حال به خاطر شغل پدرش به شهرهای مختلفی سفر کرده، او در نواختن فلوت ریکوردر حرفه ای است و همه چیز را درباره بیسبال می داند، اما به خاطر عمل قلبش اجازه بازی کردن ندارد، پس تصمیم می گیرد مربی بیسبال شود. وقتی آن ها برای کار والت وارد شهر قله تپه می شوند، شهری که تیم بیسبال معروفی دارد، متوجه می شوند که مردم کم کم در حال ناامیدی از بیسبال هستند و حالا جرمایا می خواهد از تمام توانش استفاده کند تا امید را به شهر و به تیم بیسبال برگرداند.
«کاپیتان زیرشلواری» نام مجموعه داستانهایی است که اتفاقاتش را مدیر یک مدرسه و دو شاگرد دبستانی شرور رقم میزنند. مدیر مدرسه تصادفی به دست این دو پسربچهی شیطان هیپنوتیزم شده و کارهای عجیبوغریب میکند. هرچند جورج و هارولد، اولینبار از هیپنوتیزم کردن مدیر سختگیر و بداخلاق مدرسه خوشحال به نظر میرسند، اما این کار بعدها برایشان دردسرهای بزرگی درست میکند. نویسنده کتاب براساس آنچه از گذشته خودش تعریف میکند در دوران تحصیل شاگرد بازیگوشی بوده و همیشه آرزو داشته یک نفر ماجراهایی را که توی ذهنش بوده تصویر کند، اما چون کسی آرزویش را برآورده نمیکند تصمیم میگیرد خودش دستبهکار شود.
این کتاب ماجرای دیگری از کمیسر کلیکر و همکاران حرفه ای او که قبلا خلافکارانی ماهر و زبردست بوده اند اما حالا به شغل شریف هتلداری مشغول شده اند در خود جای داده است. یک دزدی مسلحانه در یکی از بانک های منطقه اتفاق افتاده است که البته ناموفق بوده اما سارق از محل جرم گریخته است و این در حالی است که نشانه های دزد مسلح مو به مو با کمیسر کلیکر می خواند و آن چه شاهدان ماجرا اعتراف کرده باعث گرفتار شدن کمیسر و بازداشت او شده است. شش خلافکار سابق وقتی از ماجرا باخبر می شوند حسابی عصبانی می شوند و حالا باید استعدادهای ویژه ی خودشان را به کار بگیرند و قضیه را حل و فصل کنند.
ممکن است فکر کنید سرزمین قصهها جای خوش آب و هواییست که قرار است توی آن کلی به شما خوش بگذرد. آن جا همهی آدمها و شخصیتهایی را که قصههایشان را خواندهاید ملاقات خواهید کرد و کلی با هم خوش میگذرانید ممکن است همینطور باشد، اما تاحالا فکرش را کردهاید اگر توی این سرزمین گیر بیفتد چه بلاهایی ممکن است سرتان بیاید؟ گیر افتادن در سرزمین قصهها! این درست همان اتفاقیست که برای الکس و کاتلر بیلی میافتد. سرزمین جادویی این کتاب از رویاهای کارتونهای دیزنی هم فراتر است. اگر دوستدارید بدانید بازیگری که جایزهی گلدن کلوب را برده، چهجور کتابی ممکن است بنویسد، این کتاب را از دست ندهید. کالفرپیش از نوشتن اولین کتابش (همین کتاب) به خاطر بازی در سریال گله در نقش کرت هامل برندهی جایزهی گلدن کلوب شده بود.
زار و ویش، وظیفه ای خطیر بردوش دارند. آن ها باید از شهرشان دفاع کنند و این وظیفه، شجاعتی بسیار می طلبد. با ترکیب آهن و جادو، شاید بتوانند این وظیفه را انجام دهند، اما شانس زیادی ندارند و دشمنانشان، بی رحمانه در پی نابود کردن عزیزترین دارایی های آنانند. آیا زار و ویش این بار هم موفق می شوند؟
بریستال اورگرین، دختر قاضی سختگیر و قانونمدار شهر، عاشق کتاب خواندن است اما در سرزمین او کتاب خواندن برای زنان ممنوع است. روزی با دیدن آگهی استخدام خدمتکار در سردر کتابخانهی شهر با نام مستعار و دور از چشم خانوادهاش در آنجا مشغول کار میشود تا بتواند مخفیانه کتاب بخواند. کنجکاویاش او را به اتاقی مخفی میرساند که کتابهایی با برچسب ممنوعه در آن نگهداری میشوند. با خواندن یکی از این کتابها که در مورد سحر و جادو است پی میبرد که خودش هم پری است آن هم در زمانهای که جادو جرم بزرگی است وقاضیهای شهر برای جادوگران حکمهای سنگین میبُرند. و این تازه آغاز ماجراست! سرنوشت اتفاقات کوچک و بزرگ بسیاری برای بریستال نوشته و دنیای جادو قرار است با پری جدیدش دنیای ما را زیرورو کند...
رنگ بازی (زندگی در مزرعه)
پررنگ کن، بعد رنگ کن!
در مزرعه گشت بزن، رنگ آمیزی کن و یاد بگیر.
درباره کتاب نبرد نوابغ: چه کسی جهان را روشن کرد ؟:
در عصر طلایی نبردی سرنوشتساز در جریان بود و ادیسون با سیستم جریان مستقیم الکتریسیتهاش که بهخوبی در جامعه جا افتاده بود، رودرروی نیکولا تسلا و جورج وستینگهاوس قرار گرفته بود که سیستم جریان متناوب نوآورانهشان هنوز در مرحلهی آزمایش قرار داشت. شرایط بهشدت مخاطرهآمیز بود؛ چون هر دو طرف این رقابت میدانستند برنده با سیستم خودش، برق موردنیاز را برای به کار انداختن اختراعهای جدید تأمین میکند و از آنجا که همهچیز با برق سروکار داشت، برنده عملاً بر دنیا حکم میراند. این کتاب داستان سه مرد مشهور عصر طلایی را روایت میکند: توماس ادیسون، نیکولا تسلا، و جورج وستینگهاوس. اینکه چه اشخاصی بودند، برای پیشرفت جامعه چه کردند، برای پرورش و پیشرفت نوآوریهایشان چقدر کوشیدند، و نهایتاً، برای پیشی گرفتن در این مسابقه و برنده شدن در این نبرد به چه کارهایی دست زدند.
این جلد از مجموعه، همراه با بازی و سرگرمی، مفاهیم پایه و تکمیلی جلد پیشین را به بچهها آموزش میدهد و کمکشان میکند که دقت، تمرکز و مهارت استدلال خود را تقویت کنند.
اولین روز مدرسه است و سوفی بهجز دوتا کدو حلوایی که با خود به مدرسه برده، هیچ دوست دیگری ندارد. همه ی بچه ها کنجکاو شده اند و از سوفی درباره ی کدو حلواییاش سؤال میکنند. اِستیون همکلاسی سوفی، میخواهد با او دوست شود، اما سوفی میگوید من دوستهای خودم را دارم و به دوست تازه نیازی ندارم. ولی سوفی این را هم میدانست که دوستهای بامزهاش نمیتوانند مدت زیادی دوستش بمانند و نرم میشوند و صورتشان لکه لکه میشود…
در کتاب راهنمای دیوانه نشدن از دست مامان و بابا: دلیل تمام درگیریهای اصلی والدین و نوجوانان بیان شدهاند، از علت حساسیت بیش از حد والدین به نظم و ترتیب و گوشی بگیر تا این که نمیگذارند هر چقدر بچهها دلشان میخواهد بخوابند و انگار کلاً از مرحلهی ’همه چیز‘ پرتاند.
کودک در جلد پیشین رنگها و شکلها را یاد گرفته و حالا با فعالیتهای ترکیبی روبهروست. این جلد از مجموعه به بچهها کمک میکند همراه با بازی و سرگرمی، با شکل ها و چگونگی کشیدن آنها آشنا شوند و مهارتهای پیشرفتهی رنگآمیزی را تقویت کنند.
در این کتاب از سری آدمهای معمولی دنیا را تغییر میدهند، به زندگی نیل آرمسترانگ نگاهی میاندازیم. زندگی او را از دوران کودکیاش در مزرعه تا روزهایی که یک مهندس و بعد خلبان شد دنبال میکنیم. با او همراه میشویم، از تمام قدمهای کوچکی که در زندگی برداشته و گاهی منجر به شکست شده تا آن قدمهایی که روی کُرهی ماه گذاشت.
مایل می تواند به بقیه شوک الکتریکی وارد کند، تایلور ذهن افراد را میخواند و آنها را ریبوت میکند، گایلی یک آهنربای انسانی است، ابیگیل با استفاده از الکتریسیته درد را از انسان دور میکند... این شخصیتها به علاوهی چند نوجوان دیگر که هرکدام قدرت الکتریکی خاص خودشان را دارند، قهرمانهای مجموعهی «مایکل وی» هستند و باید با سازمانی که میخواهد از قدرت آنها برای اهداف شرورانه استفاده کند، مبارزه کنند. در این مسیر آنها با خطرات و اتفاقات غیرقابلپیشبینی بسیاری روبهرو میشوند و هرکدام با قدرت خاصشان موانع مختلف را از سر راه برمیدارند. «مایکل وی» مجموعهای است پر از فرازونشیب، ماجراجویی و رمزوراز برای نوجوانهایی که هیجان را دوست دارند.
چون و چرا (بدن ما)
فقط یک قدم با دنیای دانستنیهای جالب دربارهی بدن انسان فاصله داری!
چرا بعضی از ما عینک میزنیم؟
چرا خواب میبینم؟
چرا سکسکه میکنم؟
در شبی طوفانی مادر لیزا و جرمی نخی را نشان آنها میدهد که دیده نمیشود اما آنها را به هم وصل میکند. نخی از عشق...
درباره کتاب مدرسه جاسوسی 8 (غافل گیری بزرگ):
حالا که اسپایدر شکست خورده، بن ریپلی مشتاق است زندگی عادیاش را از سر بگیرد، اما یک نفر اتاق کنفرانس بغلی را منفجر میکند. در کمال تعجب بن، مهاجم کسی نیست جز اریکا هِیل، کارآموزی که بن بیش از هرکس دیگری برایش احترام قائل است. مأموریت جدید بن اثبات این مسئله است که اریکا جاسوس دوجانبهای نیست که علیه آمریکا فعالیت میکند.
ولی او این بار با دشمنانی روبهروست که قبلاً هرگز با آنها برخورد نداشته است: دوستانش. چطور میتواند موفق شود وقتی حتی نمیداند به چه کسانی میتواند اعتماد کند؟
وقتی نام یک ماهی قرمز بخت برگشته، فرانکی، را از آزمایش خبیثانهی برادرش مارک نجات داد و او را با شوک الکتریکی به زندگی برگرداند، هیچ انتظار نداشت که یک زامبی ماهی چاق گنده با قدرت هیپنوتیزم کنندگی نصیبش شود. خوشبختانه فرانکی طرف تام است. تعطیلات هیجان انگیز کنار دریا شروع شده؛ ولی بر خلاف هر سال، ساحل خلوت و اتاقهای برج فانوس خالی است. از اتاق مارک در طبقهی بالا هم بوم نقشههای خبیثانه میآید. فرانکی و تام حواسشان جمع است؛ اما هیچ کدام نمیدانند که قرار است با یک مار ماهی زامبی برق دار بدجنس مواجه شوند..
امروز صبح نینا تعریف می کرد که با موشک به کره ی ماه سفر کرده است!
دوستانش خیلی هیجان زده به نظر می رسیدند...
ولی چیزی که نینا تعریف کرده بود حقیقت نداشت!
تو چطور؟ آیا به خوبی فرق تخیل و واقعیت را متوجه می شوی؟
آیا تا به حال شده دروغ بگویی، وقتی بخواهی حقیقت چیزی را مخفی کنی؟
همراه با نینا درمورد دروغ های کوچک و بزرگ از خودمان سؤال می کنیم.
شاهزاده سیاه پوش 9 (شاهزاده پری دریایی)
پشاهزاده سیاهپوش و دوستانش در قایق سلطنتی دوستشان شاهزاده گلعطسه، روز آفتابیِ دلنشینی را روی دریا میگذرانند، که وااااااااای، یک شاهزادهی پریدریاییِ واقعی و زنده را بین امواج میبینند! شاهزاده دستهگُل، از آنها میخواهد کمکش کنند و نگذارند کراکنِ حریص، بزهای دریایی بانمکش را بخورد.
گریه نکن خرگوشی
کتاب گریه نکن خرگوشی دربارهٔ اتفاقی است که یک روز برای خرگوش کوچولو میافتد. خرگوش کوچولو دستش آسیب میبیند و خون میآید!
حالا آنقدر بزرگ شدهای که راز بزرگ زندگی را بدانی. این راز به تو قدرت جاودانگی خواهد داد. جادویی که در تمام تاریخ وجود داشته؛ ولی فقط تعداد کمی از آدمها آن را میدانند: کسانی که پردیتا میشناختند و کسانی که کتاب زمانه ی جادو 4 (پایان بی پایان) را خواندهاند. اکنون به تو میگویم راز زندگی بیپایان این است که ...