کتاب قصههای زمستان (یک شب یک قصه) نوشتهی کالین کلارک میباشد که محمد شمس آن را به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب توسط انتشارات پنجره چاپ و در 160 صفحه به بازار عرضه شده است.آخرین چاپ آن مربوط به سال 1398 بوده و...
«گوزن نر و شیر»، داستانی در باب گوزن نری است که شاخهایش را بسیار دوست داشت، اما از پاهای لاغرش بیزار بود. یک روز شیر او را تعقیب کرد، گوزن فرار کرد تا به بیشهزار رسید و ناگهان شاخهایش بین درختان گیر کرد و شیر او را...
«مورچۀ تشنه» داستان مورچه‌ای است که بر اثر تشنگی در حال مرگ بود، تا این که قطرۀ اشکی روی او چکید و او را نجات داد. این قطرۀ اشک با اثر جادویی خود باعث شد مورچه حرف بزند و به این ترتیب مورچه توانست به...
نادر ابراهیمی از نام‌آشناهای ادبیات ایران است که آثار بسیاری برای بچه‌ها و بزرگترها به یادگار گذاشته است. انتشارات شهرقلم افتخار دارد ناشر «یادگارهای نادر ابراهیمی» برای کودکان باشد. این مجموعه...
نادر ابراهیمی از نام آشناهای ادبیات ایران است که آثار بسیاری برای بچه‌ها و بزرگ‌ترها به یادگار گذاشته است. انتشارات شهرقلم افتخار دارد ناشر «یادگارهای نادر ابراهیمی» برای کودکان باشد. این مجموعه...
نادر ابراهیمی از نام‌آشناهای ادبیات ایران است که آثار بسیاری برای بچه‌ها و بزرگترها به یادگار گذاشته است. انتشارات شهرقلم افتخار دارد ناشر «یادگارهای نادر ابراهیمی» برای کودکان باشد. این مجموعه...
نادر ابراهیمی از نام‌آشناهای ادبیات ایران است که آثار بسیاری برای بچه‌ها و بزرگترها به یادگار گذاشته است. انتشارات شهرقلم افتخار دارد ناشر «یادگارهای نادر ابراهیمی» برای کودکان باشد. این...
موش،دوان دوان رفت. سر ریسمان شتر را به دندان گرفت. و پیشاپیش شتر راه افتاد و رفت. موش، همچنان که می‌رفت، گاه‌گاه، ریسمان را به دست می‌گرفت و فریاد می‌زد: آهای! موش‌ها! شترها! آدم‌ها!...
نادر ابراهيمي از نام آشناهاي ادبيات ايران است كه آثار بسياري براي بچه‌ها و بزرگ‌ترها به يادگار گذاشته است. انتشارات شهرقلم افتخار دارد ناشر يادگارهاي نادر ابراهيمي براي كودكان باشد. اين مجموعه علاوه بر...
نادر ابراهیمی از نام‌آشناهای ادبیات ایران است که آثار بسیاری برای بچه‌ها و بزرگترها به یادگار گذاشته است. انتشارات شهرقلم افتخار دارد ناشر «یادگارهای نادر ابراهیمی» برای کودکان باشد. این...
نادر ابراهیمی از نام‌آشناهای ادبیات ایران است که آثار بسیاری برای بچه‌ها و بزرگترها به یادگار گذاشته است. انتشارات شهرقلم افتخار دارد ناشر «یادگارهای نادر ابراهیمی» برای کودکان باشد. این مجموعه...
ادر ابراهیمی از نام‌آشناهای ادبیات ایران است که آثار بسیاری برای بچه‌ها و بزرگترها به یادگار گذاشته است. انتشارات شهرقلم افتخار دارد ناشر «یادگارهای نادر ابراهیمی» برای کودکان باشد. این مجموعه...
ادر ابراهیمی از نام‌آشناهای ادبیات ایران است که آثار بسیاری برای بچه‌ها و بزرگترها به یادگار گذاشته است. انتشارات شهرقلم افتخار دارد ناشر «یادگارهای نادر ابراهیمی» برای کودکان باشد. این مجموعه...
نادر ابراهیمی از نام‌آشناهای ادبیات ایران است که آثار بسیاری برای بچه‌ها و بزرگترها به یادگار گذاشته است. انتشارات شهرقلم افتخار دارد ناشر «یادگارهای نادر ابراهیمی» برای کودکان باشد. این مجموعه...
نادر ابراهیمی از نام‌آشناهای ادبیات ایران است که آثار بسیاری برای بچه‌ها و بزرگترها به یادگار گذاشته است. انتشارات شهرقلم افتخار دارد ناشر «یادگارهای نادر ابراهیمی» برای کودکان باشد. این مجموعه...
فرمانده به سمت ژولیوس خم شد و هوار زد: «چه گندکاری وحشتناکی توی ساحل زیبای ما راه انداختهاین!» ژولیوس گفت: «ببینین من بابت ساحلتون متأسفم، ولی ما تصادفی از اینجا سردرآوردیم. ما کشتیشکستهایم!» فرمانده سرفه کرد و...
ـببخشید، آقای گورخر، جناب گورخر، من میتونم اثر سُم شما رو داشته باشم؟ من از طرفدارهای پَروپاقُرصتون هستم. ژولیوس دستی به موهای دختر کشید. «البته کوچولوموچولوی عزیزم... جوهر داری؟» قیافهی دختر از ناراحتی رفت...
ژولیوس گفت: «ببین، ما همهمون میدونیم که قراره بمیریم، ولی بااینحال ترجیح میدیم تو دهنت رو ببندی!» کورنلیوس همانطور که شمشیرش را بیرون میکشید، گفت: «پا شین. ما از پسش برمیآیم! تمرینهای اضافهای که...
عباس مثل گربهاي جيغ ميکشيد و از لابهلاي ماشينها فرار ميکرد. سه دور، دور پارکينگ چرخيدند. تا دست آقاي ليواني به عباس ميرسيد، مثل صابون از دستش ليز ميخورد. بچههاي گروه براي عباس دست و سوت ميزدند و تشويقش ميکردند:...