دارن شان زمانی مثل همه پسرهای همسن خودش زندگی میكرد. اما او برای نجات جان دوستش از مرگ، قبول كرده است كه زندگیش را به دست شبحی خونخوار بسپارد. دارن همراه شبح به سیرك عجایب میرود و دستیار او میشود. بازیگرها و كاركنان عجیب این سیرك او را در جمع خودشان میپذیرند، اما... مرد گرگی، یكی از وحشتناكترین موجودات روی زمین، از قفس آزاد میشود و دارن و دوستش را تعقیب میكند. آیا دارن این بار هم میتواند جان دوستش را نجات بدهد؟
وینی پو (مجموعه 4 کتاب بامزه در یک قاب)
سایر کتاب های همین ناشر
در غار كارشری ویل، تونلی باز شده است كه هیولاها دسته دسته از آن بیرون میریزند. برای مقابله با كشتار و خشونت این موجودات شیطانی همه نیروها به میدان آمدهاند. حدود پانزده مرید از جمله كرنل، شارك و شارمیلا به فرماندهی برانابوس در محل جمع میشوند تا جلو این هجوم بیامان را بگیرند. آنها میدانند كه حتی اگر بتوانند تونل را مسدود كنند به زنده ماندن خودشان امیدی نیست.
ناخدا پات با دو دستش محكم به فرمان چسبيده بود. توي دلش قند آب مي شد. پيش خودش مي خنديد و از ماجراي پيش آمده راضي بود. پس، بر خلاف جهت باد با صداي بلند فرياد كشيد: «ديديد… من اينها را به شما گفته بودم. گفته بودم كه براي خودش تصميماتي مي گيرد. اين ماشين جادويي است، اما نگران نباشيد. او خودش مواظب ماست.» بعد براي اينكه مطمئن شود، با احتياط فرمان ماشين را چرخاند. مي خواست ببيند چه اتفاقي مي افتد…
در این کتاب، ده ها فعالیت متنوع و سرگرم کننده در زمینه ساخت انواع کاردستی، آشپزی های ساده، نقاشی، آزمایش های علمی، بصورت گام به گام و همراه با تصاویری گویا آموزش داده شده است که می تواند دامنه دانسته ها و خلاقیت های آنها را توسعه دهد.
این مجموعه به صورت ده جلد جداگانه نیز منتشر شده است:
1- خانم کلاغه و مار سیاه
2- درختی که حرف می زد
3- چشمه ای که مال ماه بود
4- موشی که دختر شد
5- مرد جهانگرد، مارخط خطی
6- زبرا و دوستانش
7- شیر و خرگوش دم سیاه
8- لاک پشتی در آسمان
9- ماهی خوار حیله گر، ماهی های خوش باور
10- دوستی شیر و شتر
-لباس جدید پادشاه - در زمان های خیلی خیلی دور، پادشاهی بود که دلش می خواست همیشه لباس های خوب بپوشد. خیاط های مخصوص شاه، هر روز یک لباس تازه برای او می دوختند. روزی رسید که خیاط های او دیگر نتوانستند لباسی با شکل تازه برایش بدوزند. پادشاه خودخواه عصبانی شد و فریاد زد: من قبلا این لباس را پوشیده ام! مگر نمی دانید که من هیچ وقت یک لباس را دوبار نمی پوشم.
یک روز دو آدم حقه باز به قصر شاه آمدند و گفتند جناب شاه، ما از راه خیلی دوری به اینجا آمده ایم تا شما را راضی کنیم. ما بافنده هایی هستیم که کار خود را خیلی خوب بلد هستیم. ما می توانیم پارچه عجیبی ببافیم. این پارچه مخصوص، طوری است که آدم های احمق نمی توانند آن را ببینند. پادشاه گفت: هووووم… چه جالب! این طوری می توانم بفهمم که کدام یک از وزیرانم با هوش و کدام یک احمقند.
این داستان دربارة زندگی سگی خانگی به نام باک است که ناگهان از سرزمینهای یخزدة شمال کانادا سر در میآورد. باک با زندگی وحشی و خشن جدیدش سازگار میشود؛ در کنار انسانها خشونت و بیرحمیهای بسیاری میبیند و انتقام تنها انسانی را که از او محبت دیده است میگیرد. ولی در پایان به سوی دنیایی میرود که واقعاً به آن تعلق دارد.
اولين بازي روز جمعه، بين دو تيم آلمان و اسپانيا بود. الماني ها در بازي قبل با دو گل چين را شكست داده و به طور مساوي با تيم گل بهار، سه امتيازي بودند. اما اسپانيا بازي را باخته و امتيازي نداشت. بازي خيلي خوب شروع شد. سالن شلوغ و پر هياهو بود. حالا يك سوم سالن را دخترها اشغال كرده بودند. دخترها طرفدار تيم اسپانيا بودند و پسرها تيم آلماني را تشويق مي كردند. اين وسط، مصطفي خيلي حرص مي خورد.
– باز بارك الله به دخترها.
مجتبي ريزه پرسيد: «چطور؟»
– پسر، تو چرا متوجه نيستي. بازي بعدي ما با آلماني هاست. اگر آنها اين بازي را ببرند، از ما سه امتياز جلو مي افتند. بايد لااقل اين بازي مساوي بشود.
شب سال نو بود. هوا سرد بود. برف میبارید. دخترک کبریتفروش، در خیابانهای سرد و پر برف میگشت و با صدای بلند میگفت: «کبریت...کبریت دارم، خواهش میکنم بخرید!».
انتشارات قدیانی منتشر کرد: دخترهای کوچک، در بازی های کودکانه خود به تجربه کردن می پردازند و این تجربه ها می تواند ابتدایی ترین اتفاق در تصمیم گیری برای شغل، مسیر و هدف آینده آنها باشد. نویسنده در این مجموعه توانسته در سه بخش جدا از هم با تصاویری به صورت عکس، برگرفته از دست ساخته های خمیریِ کریستل مک دیان، ارتباط بسیار خوبی با مخاطب برقرار کند. این مجموعه به تأیید وزارت آموزش و پرورش کشور رسیده و در کتابنامه رشد شماره ی 2 نیز معرفی شده است.
ابوحامد محمد غزالی یکی از بزرگترین عارفان قرن پنجم هجری قمری است که در طوس به دنیا اومد.غزالی کتابهای زیادی به زبان فارسی و عربی نوشته است.یکی از آثارش به زبان فارسی کیمیای سعادت است.این کتاب چکیده ای از کتاب بزرگ احیاء علومالدین،به زبان فارسی است.
کتاب قصه های قشنگ و قدیمی 6 (10 قصه از مثنوی مولوی) نوشته ی حسین فتاحی توسط انتشارات قدیانی منتشر شده است.
اهمیت دیکته و نوشتار اول دبستان به عنوان پایه سال های آینده بر هیچ کس پوشیده نیست. نام این پایه بیش از هر چیز مهارت نوشتن را در ذهن تداعی می کند که در واقع یکی از معانی و معیارهای سواد پس از توانایی خواندن است. در کلاس اول دبستان که مهارت های سوادآموزی به تدریج رشد می یابد، جستجو برای دستیابی به منابع کمک درسی برای تمرین خواندن و البته نوشتن و املا مفید به فایده خواهد بود و تسلط دانش آموزان بر این دو مقوله سبب یادگیری و انگیزه بیشتر خواهد شد. از سوی دیگر مشارکت والدین در امر آموزش فرزندان، نتیجه تلاش های نوآموز و معلم را دوچندان می کند.
تنتن خبرنگار و ماجراجوی جوانی است كه به همراه سگ خود میلو، درگیر داستانهای هیجانانگیز، خطرناك و رازآلودی میشود و همیشه پرده از اسرار نهفته این داستانها برمیدارد. كاپیتان هادوك، دوقلوها، پروفسور تورنسل و... از دوستان همیشگی تنتن در این داستانها هستند.
کودکان از طریق داستانها و قصهها با حقایق و تجربههای زندگی آشنا میشوند. تاثیرپذیری از شخصیتهای قصه، تقویت قدرت فهم و بیان، پرورش خلاقیت، آموزش زبان و افزایش گنجینه واژگان کودکان نیز از تاثیرهای آموزشی و تربیتی داستان سرایی به شمار میروند. در واقع از طریق داستان و قصه میتوان فدرت خلاقیت کودکان را افزایش داد. کتاب قصههای وقت خواب جزو کتابهای معرفی شده در کتابنامه رشد وزارت آموزش و پرورش میباشد. در این کتاب قصههای لباس نو پادشاه، دیو و دلبر، اژدهای هزار دندان، پسری با دو سایه و... را خواهید خواند.
لیف، باردا و جاسمین با كمك جادوی اسرارآمیز آخرین اژدهایان دلتورا دو خواهر از چهار خواهر- موجوداتی تحت فرمان ارباب سایههای اهریمنی- را كه دلتورا را مسموم كردهاند. پیدا میكنند. اكنون، ماجراجویان با آگاهی از اینكه زمان مردم قحطی زده دلتورا رو به پایان است، با شتاب به سوی هدف بعدیشان، به سواحل هولناك غرب میروند. ارباب سایهها از جستجوی آنها با خبر شده است و به نحوی از حركت آنها اطلاع دارد. خطرهای وحشتناكی از حال و گذشته در كمینشان است. و هولناكترین خطر در مخفیگاه موجودی مخوف، در جزیره مردگان متروك در انتظارشان است.
درویش بعد از مبارزهاش در قلمرو لرد لاس، هنوز پریشان است. او به شهرکی سینمایی دعوت میشود تا در ساخت فیلمی تخیلی و ترسناک درباره موجودات شیطانی همکاری کند. گروبز و بیلـای نیز همراهش میروند. دنیای سینما بچهها را مبهوت میکند، اما گروبز به وقایعی پی میبرد که هیچ فیلمی نمیتواند به اندازه آنها خونبار و هولناک باشد. چه کسی حرفهای گروبز را باور میکند؟