افسونگر آلدر هر شب خواب همسر جوان و تازه درگذشتهاش را میبیند كه فراز دیوار سنگی ـ مرز میان دنیای مردگان و زندگان ـ به سوی او دراز میكند و از او یاری میطلبد تا بازگردد. مردگان آلدر را نزد خود میخوانند و سر آن...
ولی او هنوز عاشق مهدکودک است. راستش اصلاً و ابداً نم یتواند از خانم معلمش، چویی، دل بکند. خُب، برای خودش دارودست هی دزدان دریایی راه م یاندازد تا بتواند بازهم در مهدکودک بماند. تو هم مثل امیلی فکر م یکنی که دزدان...
سایهی روباه صورت تیغ را از رگ نازک گلوی نوزاد دور كرد و با پشت دست پرمویش خونی كه كاسهی چشم راستش را پُر كرده بود پاک كرد، چند لحظه به چشمان سبز درخشان زن خیره ماند و بعد آهسته نوزاد را به طرف او دراز كرد: «خیلی...
وقتی چشم باز کرد، در تابوت وحشت بود و این بار تنها نبود. ویگرات را محکم توی مشت داشت و سرش را روی دامان زنی گذاشته بود که چهرهای آشنا، گیسوانی مجعد و بلند، چشمانی به سبزی برگ درختان و لبهایی ظریف و کوچک داشت. زن یک...
سایه پرسید: «خودتی ماندانا؟» آهنگ صدایش آشنا بود. سایه نزدیک شد و چیزی درون ماندانا فرو ریـخت. این خوابی بود که باید هر چه سریعتر از آن بیدار میشد. زمزمه کرد: «تو اینجا چی کار میکنی؟! چقدر تغییر کردهای!»...
ماندانا با پدر و مادرش زندگی میکند و آبتین، پسر همسایه مراقب است کسی مزاحم او نشود. سرنوشت، آنها را از هم جدا میکند و وقتی دوباره به هم میرسند که وارد دنیای جادوگرها شدهاند.
کیانیک زمزمه کرد: «دیگه کوچکترین شباهتی به ماندانای جنگل افسونشده نداری.» ماندانا پرسید: «این خوبه یا بد؟» کیانیک گفت: «جادوگر بودن خیلی هم عالی و بدون نقص نیست. سعی نکن کاملا شبیه ما بشی.»
رازیان جوان نفس نفس می زد و گونه های استخوانی اش به سرخی دانه های نیمه رسیده ی انار شده بود. رازیان یک دقیقه ای در جایش ایستاد تا نفس هایش را منظم کند و بعد دست به گره گیسوانش برد و سعی کرد بازشان کند. ماندانا خیره به...
خیلی شیطان بودم… ماهیهای حوض را زندهزنده قورت میدادم. سگها و گربهها با دیدن من راه خود را کج میکردند. توپهای من قاتل شیشهها بودند. شیشهبر محل با من رفیق شده بود و برایم بستنی میخرید. پیرزنها با دیدن من...
سلام. من رولی جفرسون هستم و این هم دفتر خاطرات من است. امیدوارم تا اینجا از نوشتههایم خوشتان آمده باشد.تصمیم گرفتم خاطرههایم را بنویسم، چون دوست...
خاطرات خون آشام ، مجموعه از هفت جلد كتاب داستان برای نوجوانان است. مجموعه اصلی آن اولین بار در فاصله سالهای 1991-1992 بوسیله انتشارات هارپر كالینز منتشر شد كه مشتمل بر چهار جلد است، بیداری، كشمكش، خشم و دیدار مجدد...
خاطرات خون آشام،مجموعه از هفت جلد کتاب داستان برای نوجوانان است.مجموعه اصلی آن اولین بار در فاصله سال های 1991-1992 بوسیله انتشارات هارپر کالینز منتشر شد که مشتمل بر چهار جلد است،بیداری،کشمکش،خشم و دیدار مجدد سیاهی.سه...
خاطرات خون آشام ، مجموعه از هفت جلد كتاب داستان برای نوجوانان است. مجموعه اصلی آن اولین بار در فاصله سالهای 1991-1992 بوسیله انتشارات هارپر كالینز منتشر شد كه مشتمل بر چهار جلد است، بیداری، كشمكش، خشم و دیدار مجدد...