در کتاب THE 104-STOREY TREEHUSE آمده است: روزی روزگاری، که یه روزگارِ خیلی دندونیای بود، هیچ جنبندهای توی خونهدرختی تکون نمیخورد (حتی من) که سر و صدا درست نشه. آخه اندی به امیدِ فرشتهی دندون، دندونشو انداخته بود تو یه لیوان آب و توی تختخوابش خوابیده بود.
THE 39-STOREY TREEHUSE
THE 39-STOREY TREEHUSE
اندی و تری خانهدرختی بیستوششطبقهی باحالشان را سیونه طبقه کردهاند. یک ترامپولین بدون تور محافظ اضافه کردهاند، آبشار شکلاتی، آتشفشان فعال بدون گدازه برای برشتهکردن مارشمالوهای خوشمزهشان، باغوحش بچهدایناسورها، موزهی اگه جرأت داری باور نکن، فیلی بوکسور به نام آقای خرطومکس و کلی چیزهای باحال دیگر. اما مهمترینشان طبقهای فوقِ سری است که تری هنوز ساختش را تمام نکرده … طبقهای که قرار است اتفاقهایی عجیب تویش بیفتد.
THE 39-STOREY TREEHUSE
اندی و تری خانهدرختی بیستوششطبقهی باحالشان را سیونه طبقه کردهاند. یک ترامپولین بدون تور محافظ اضافه کردهاند، آبشار شکلاتی، آتشفشان فعال بدون گدازه برای برشتهکردن مارشمالوهای خوشمزهشان، باغوحش بچهدایناسورها، موزهی اگه جرأت داری باور نکن، فیلی بوکسور به نام آقای خرطومکس و کلی چیزهای باحال دیگر. اما مهمترینشان طبقهای فوقِ سری است که تری هنوز ساختش را تمام نکرده … طبقهای که قرار است اتفاقهایی عجیب تویش بیفتد.
از همین نویسنده
THE 117-STOREY TREEHUSE
خانه درختیِ معرکهی اندی و تری حالا 13 طبقهی جدید دارد: طبقهی اسبهای ریزهمیزه، طبقهای برای مهمانیِ لباس خوابی، موزهی زیرشلواری، باجهی عکاسی، اتاق انتظار، درِ بدبختی، سیرک، میدان مبارزه برای روباتهای غولپیکر، مدرسهی رانندگی، پارک اسکی روی آب با ماهیهای گوشتخوار و یک دفترِ گردشگری مخصوص خانهدرختی با میز اطلاعات 24ساعته، اتوبوس گردشی که پنگوئنها جابهجایش می کنند و یک مغازهی سوغاتی. خب، معطل چی هستید.
THE 130-STOREY TREEHUSE
This is our Treehouse, come on up
We've added thirteen new levels to our Treehouse, including a soap bubble blaster, a GRABINATOR (it can grab anything from anywhere at any time), a time-wasting level, a toilet paper factory (because you can never have too much toilet paper) and an extraterrestrial observation centre
THE 156-STOREY TREEHUSEAndy and Terry live in a 156-story treehouse. (It used to be a 143-story treehouse, but they added 13 more levels.) It has a wishing well, a super-stinky stuff level, a bouldering alley (it’s just like bowling, except you use boulders instead of balls), an enigma engine, a TV quiz show level hosted by Quizzy the quizzical robot, and the amazing mind-reading sandwich-making machine that knows exactly what sort of sandwich you want and makes it for you.
THE 26-STOREY TREEHOUSE
اندی و تری خانه درختی 13طبقه ایشان را بیست و شش طبقه کرده اند و کلی وسایل جذاب دیگه به خانه درختیشان اضافه کرده اند.مانند اتاقک ضد جاذبه، دریاچه یخی، استادیوم گل بازی،مسیر اسکیت سواری و خیلی کارهای جذاب دیگه هم میکنند.
THE 52-STOREY TREEHUSE
در این کتاب آمده است: تری میگوید: «مگه چیِ امروز مهمه؟» میگویم: «من هم میخوام همین رو بهم بگی!» تری لحظهای فکر میکند و میگوید: «روز عوضکردن زیرپوشه؟» میگویم: «اون که هر روزه!» میگوید: «روز شستن زیرپوشه؟» ـ نه! ـ روز زیرپوشت رو بذار روی کلهته؟ ـ همچین روزی نداریم! تری میگوید: «آره، می دونم.» ریزریز می خندد. ـ ولی اگه داشتیم باحال می شد، نه؟
در کتاب THE 65-STOREY TREEHUSE آمده است: سلام. اسم من «اندی» است. این هم «تری»، دوستم است. ما توی یک درخت زندگی میکنیم. خب، منظورم از درخت، یک خانهدرختی است.
THE 78-STOREY TREEHUSEدر این کتاب آمده است: میگویم: «آخه نمیتونید بدون من این فیلم رو بسازید! من هم اون جا بودم، من هم توی داستانم!»آقای غولتصویر میگوید: «ما هم نمیخواهیم بدون تو بسازیمش، مل گیبون رو آوردیم تا نقش تو رو بازی کنه.»
در کتاب THE 91-STOREY TREEHUSE آمده است:اندی میگوید: «من هم همینطور. شرط میبندم الان خیلی باهوشترتر از تواَم!»تری میگوید: «حرفش رو هم نزن! من یه میلیارد میلیون برابر باهوشترتر از توام!»اندی میگوید: «عمراً! چون من یه تریلیارد میلیارد میلیون برابر باهوشترتر از توام!»
تری و اندی برای ما از خانه درختی سیزدهطبقهشان میگویند. توی هر طبقه کلی خبر و ماجراست. حوضچهی کوسههای آدمخوار، آزمایشگاه مخفی زیرزمینی، رصدخانه و منجنیق غولپیکر، مسیر گندهی بولینگ، استخری که میشود داخلش را دید و کلی چیزهای باحال دیگر.
اندی و تری 13 طبقهی جدید به خانهدرختیشان اضافه کردهاند؛ این بار دیگر خانهشان خیلی بالا رفته!!! با یک دمندهی حبابصابونی، یک ماشین قاپنده (که میتواند هرچیزی را از هرجایی بقاپد)، یک طبقهی وقتتلفکنی، یک کارخانهی دستمالتوالت (چون هرچقدر دستمالتوالت داشته باشی، باز هم کم است)، یک طبقه برای پاهای دراز، یک مرکز مشاهدات فرازمینی، و بهترین کتابفروشی دنیا که واقع در یک خانهدرختیِ واقع در یک جنگلِ واقع در یک کتاب است!
اندی و تری خانه درختی سیزدهطبقهی باحالشان را بیستوشش طبقه کردهاند. پیست ماشینبرقی اضافه کردهاند، مسیر اسکیت با یک گودال کروکودیل زیرش، استادیوم گِلبازی، اتاقک ضد جاذبه، دریاچهی یخی برای پاتیناژ با پنگوئنهای پاتیناژکار واقعی و کلی طبقهی باحال دیگر.
اندی و تری خانهدرختی بیستوششطبقهی باحالشان را سیونه طبقه کردهاند. یک ترامپولین بدون تور محافظ اضافه کردهاند، آبشار شکلاتی، آتشفشان فعال بدون گدازه برای برشتهکردن مارشمالوهای خوشمزهشان، باغوحش بچهدایناسورها، موزهی اگه جرأت داری باور نکن، فیلی بوکسور به نام آقای خرطومکس و کلی چیزهای باحال دیگر. اما مهمترینشان طبقهای فوقِ سری است که تری هنوز ساختش را تمام نکرده … طبقهای که قرار است اتفاقهایی عجیب تویش بیفتد.
سلام. اسم من «اندی» است.
این هم «تری»، دوستم است.
ما توی یک درخت زندگی میکنیم.
خب، منظورم از درخت، یک خانهدرختی است. تازه وقتی میگویم خانهدرختی، منظورم یکی از آن قدیمیهایش نیست. یک 65 طبقهاش است!
(خانهدرختی ما قبلا 52 طبقه بود ولی ما 13 طبقهی دیگر رویش ساختیم.)
خب، معطل چی هستید؟
بپرید بالا!
میگویم: «آخه نمیتونید بدون من این فیلم رو بسازید! من هم اون جا بودم، من هم توی داستانم!»آقای غولتصویر میگوید: «ما هم نمیخواهیم بدون تو بسازیمش، مل گیبون رو آوردیم تا نقش تو رو بازی کنه.»میگویم: «مل گیبسون؟ واسه نقش من یهذره پیره، نیست؟»آقای غولتصویر میگوید: «مل گیبسون نه، مل گیبون! ببین، اینهاش!»میگویم: «ولی این که میمونه!»آقای غولتصویر میگوید: «نه، میمون نیست، گیبونه ... نژادش فرق داره! یکی ازجذابترین موجودات اولیهای که جدیداً توی سینما گل کرده. دستمزدش هم به بادوم حساب میشه!»...
...اندی میگوید: «من هم همینطور. شرط میبندم الان خیلی باهوشترتر از تواَم!»تری میگوید: «حرفش رو هم نزن! من یه میلیارد میلیون برابر باهوشترتر از توام!»اندی میگوید: «عمراً! چون من یه تریلیارد میلیارد میلیون برابر باهوشترتر از توام!»تری میگوید: «نهخیر. نیستی! من یه ییلیون زیلیون ویلیون تریلیون... (خمیازه) اسپیلیون کوییلیون فریلیون... (خمیازه، خمیازه) بیلیون میلیون... (خمیازه، خمیازه، خمیازه) خریلیپونففففففففففففف...»آلیس میگوید: «نگاه! تری وسط حرفزدن خوابش برد!»آلبرت میگوید: «اندی هم ...
روزی روزگاری، که یه روزگارِ خیلی دندونیای بود، هیچ جنبندهای توی خونهدرختی تکون نمیخورد (حتی من) که سر و صدا درست نشه. آخه اندی به امیدِ فرشتهی دندون، دندونشو انداخته بود تو یه لیوان آب و توی تختخوابش خوابیده بود.
همینطور سکه پشت سکه بود که توی خواب اندی ظاهر میشد...
من هم اونطرف، دراز کشیده بودم توی وان و سعی میکردم بهجای دردسر درستکردن، حباب درست کنم. یعنی چی؟ یعنی اینکه واقعا، واقعا و واقعا ساکت باشم!
تا اینکه یهو...
صدای بلندی همهجا میپیچد.
«پلیسِ داستان اینجاست، زود در رو باز کنین! به ما دربارهی یه داستان احمقانهی نقطهای گزارش دادهان که با پایانبندیِ غیرقانونیِ «همهچی خواب بود» تموم میشه، توی همین خونهدرختی! شما مظنون اصلی هستین و مقاومت بیفایدهست! ما درختتون رو محاصره کردیم!»
سایر کتاب های همین ناشر
قرن ها پیش انسان ها توسط غول هایی به نام تاتیان تا مرز نابودی پیش می روند . آنهایی که باقی می ماند برای نجات جان خود و حفاظت در برابر تاتیان دیوار های بلندی می سازند و به مدت 100 سال آنجا زندگی میکنند تا زمانی که یک غول بزرگ پیدا می شود و دیوار را خراب میکند. غول ها دارای جثه های بزرگ و معمولا بین 3 تا 15 متر بوده اند آنها علاقه زیادی به خوردن انسان ها داشته اند. خیلی سخت زخمی میشدند یا از پا در می آمدند و می توانستند خود را بازیابی کنند .
تاکمیچی 12 سال به گذشته جهش می کند تا دوست دختر سابقش، هیناتا، را از قتل توسط تبهکاران توکیو مانجی نجات دهد. تاکمیچی برای اینکه موبیوس را از جدا کردن تومان از هم باز دارد، سعی میکند مایکی را متقاعد کند تا از درگیری اجتناب کند.
کانکی خود را به خاطر حمله به دوستانش سرزنش می کند و تصمیم می گیرد به توصیه هایی که دیگران به او می دهند گوش دهد... تحقیقات کانکی و CCG به تدریج در حال کشف حقیقت در مورد غول ها، به ویژه هر چیزی که مربوط به مخلوط کردن DNA کانو و آزمایشات کانو است
سال دوم راهنمایی هاناگاکی تاکمیچی نقطه اوج زندگیشه . احترام داره و یه سری رفیق که میتونه روشون حساب کنه . اما اون دوازده سال پیشه ، امروز اون هیچکسی نیست یه آدم بی هویت که بچه مسخرش میکنن و همیشه مجبوره از رئیسش که از خودشم کوچیک تره معذرت خواهی کنه . خبر کشته شدن دختری که دوستش داشت همراه با برادر کوچک ترش نمکی میشه روی زخم دوازده سالش.
راشل هالیس در کتاب دختر، عذرخواهی را متوقف کن، نویسنده پرفروش نیویورک تایمز و موسس یک شرکت رسانه ای چند میلیون دلاری، زنگ بیدارباشی به صدا در می آورد. او می داند که به بسیاری از زنان آموزش داده شده است که خود را در پرتو افراد دیگر - چه به عنوان همسر، مادر، دختر یا کارمند - به جای اینکه یاد بگیرند که چگونه هستند و آنچه را که می خواهند، تعریف کنند. با چالشی که برای زنان در همه جا وجود دارد که از رویاهایشان حرف نزنند، هالیس بهانههایی را برای رها کردن، رفتارهایی که باید اتخاذ کرد و مهارتهایی را که باید در مسیر رشد، اعتماد به نفس و باور به خود به دست آورد، شناسایی میکند.
در نبرد ناامیدانه با تایتانهای انسانخوار، سپاه سروی بیش از هر زمان دیگری به زیرزمین ارن نزدیک میشود و اسرار دنیای محصور شدهشان را باز میکند. اما برای رسیدن به آنجا، آنها باید یک انتخاب وحشتناک با عواقب تغییر دهنده زندگی برای هر سرباز انسانی بازمانده انجام دهند...
انیمه مگا هیت Attack on Titan سرانجام در اول آوریل باز می گردد!
DEATH NOTE V
لایت یاگامی یک دانش آموز ACE با چشم انداز عالی است - و او از ذهنش خسته شده است. اما وقتی او Death Note را پیدا میکند، همه چیز تغییر میکند، دفترچهای که توسط خدای مرگ شینیگامی سرکش انداخته شده است. هر انسانی که نامش در دفترچه یادداشت نوشته شده باشد می میرد و حالا لایت عهد کرده است که از قدرت Death Note برای خلاصی از شر جهان استفاده کند.
TOM GATES Everythings AMAZING
"Fans won't be disappointed in this third installment, which is packed to the gills with humor and Tom's trademark doodles." -- Booklist Things are looking up for Tom Gates.
میدوریا وارث ابرقدرت بزرگترین قهرمان جهان است، اما عظمت به آسانی به دست نمی آید. اگر 80 درصد مردم ابرقدرتهایی به نام «کویرکس» از خود نشان میدادند، جهان چگونه میشد؟ قهرمانان و تبهکاران در همه جا با آن مبارزه می کنند! قهرمان بودن به معنای یادگیری استفاده از قدرت است، اما برای مطالعه به کجا می روید؟ البته آکادمی قهرمان!
GONE WITH THE WIND vol 1 نوشته مارگارت میچل اولین بار در سال 1936 منتشر شد. داستان این کتاب در جورجیا در جریان جنگ داخلی آمریکا در اواسط قرن نوزدهم اتفاق میافتد و در مزرعهای متعلق به خانواده اوهارا اتفاق میافتد که دختر بزرگ آن 16 سال دارد.
داستان حول محور یک دانش آموز کلاس هشتم، گریگوری هفلی می چرخد که با مشکلاتی مواجه است که معمولاً یک کودک راهنمایی با آن مواجه نیست. سال تحصیلی جدید در مدرسه شروع شده است. گرگ در ژورنال خود، با تمرکز بر این که تعطیلات تابستانی او چقدر فاجعه بار بوده است، شروع می کند. گرگ بچه ای است که به دلیل «لمس پنیری» توسط همسالانش گوشه گیر محسوب می شود.
دفتر مرگ نام یک مجموعه مانگا ژاپنی است از تسوگومی اوبا (نویسنده) و تاکهشی اوباتا (طراح) که از روی آن یک مجموعه تلویزیونی انیمه هم ساخته شده است. دفتر مرگ برای اولین بار از دسامبر 2003 تا مه 2006 در مجلهی هفتهنامه شونن جامپ انتشارات شوئیشا به چاپ میرسید. این مانگا با فروش بیش از 26٫5 میلیون نسخه، یکی از مجموعه مانگاهای پرفروش هفتهنامه شونن جامپ محسوب میشود. لایت یاگامی، پسر جوانی که از ظلم و فساد بیزار است، تصادفاً دفتری پیدا میکند که رویش نوشتهشده DEATH NOTE (دفتر مرگ). در صفحهٔ اول دفتر توضیح داده شده که اگر نام شخصی در دفتر نوشته شود آن شخص پس از 40 ثانیه بر اثر حمله قلبی خواهد مرد.
هری پاتر در حالی که سوار ماشین کناری موتور هاگرید می شود و به آسمان می رود و برای آخرین بار پرایوت درایو را ترک می کند، می داند که لرد ولدمورت و مرگ خواران فاصله زیادی با هم ندارند.
تاکمیچی مصمم است در صدر رده های تومان قرار بگیرد. تاکمیچی برای برگرداندن باجی به تومان، برای خلاص شدن از شر کیساکی، مردی که پشت همه چیز است، و برای نجات واقعی هیناتا این بار، تاکمیچی باید سخت ترین ماموریت خود را انجام دهد!
ONE-PUNCH MAN vol 03
زندگی زمانی کسل کننده می شود که بتوانید تنها با یک مشت از شر هر شروری خلاص شوید. هیچ چیز در مورد سایتاما وقتی صحبت از ابرقهرمانان به میان میآید، از حالت بیجانش گرفته تا سر کچلاش گرفته تا هیکل بینظیرش، تست کره چشم را قبول نمیکند.
کتاب «the BAD GUYS 4 Attack of the Zittens» را «آرون بلیبی» نوشته است. اون ها ترسناک و خطرناک هستند اما می خواهند از این به بعد قهرمان باشند. اون ها می خواهند با کارهای خوب شون، این رو به همه ثابت کنند. چه دلتون بخواد، چه دلتون نخواد، آماده باشید برای خوندن خنده دارترین، پر شر و شورترین و باحال ترین کتابی که تا حالا دیدید.
قرن ها پیش انسان ها توسط غول هایی به نام تاتیان تا مرز نابودی پیش می روند . آنهایی که باقی می ماند برای نجات جان خود و حفاظت در برابر تاتیان دیوار های بلندی می سازند و به مدت 100 سال آنجا زندگی میکنند تا زمانی که یک غول بزرگ پیدا می شود و دیوار را خراب میکند. غول ها دارای جثه های بزرگ و معمولا بین 3 تا 15 متر بوده اند آنها علاقه زیادی به خوردن انسان ها داشته اند. خیلی سخت زخمی میشدند یا از پا در می آمدند و می توانستند خود را بازیابی کنند .
میتسوها ، دختر دبیرستانی که در یک شهر کوچک در کوهستان زندگی می کند ، خواب دیده است که پسری است که در توکیو زندگی می کند. تاکی ، پسر دبیرستانی در توکیو ، خواب می بیند دختری است که در یک شهر کوچک کوهستانی عجیب زندگی می کند. با به اشتراک گذاشتن اجسام ، روابط و زندگی ، این دو به طور جدایی ناپذیری با یکدیگر عجین شده اند - اما آیا در ملیله بزرگ سرنوشت ارتباطی واقعا غیرقابل تفکیک است؟
البته نا گفته نماند که این کتاب احساسات شخصیت ها را به گونه ای بررسی می کند که فیلم این داستان قادر به انجام آن نبود و در واقع به شما کمک می کند داستان را بهتر درک کنید.
قرن ها پیش انسان ها توسط غول هایی به نام تاتیان تا مرز نابودی پیش می روند . آنهایی که باقی می ماند برای نجات جان خود و حفاظت در برابر تاتیان دیوار های بلندی می سازند و به مدت ۱۰۰ سال آنجا زندگی میکنند تا زمانی که یک غول بزرگ پیدا می شود و دیوار را خراب میکند.
دنیا خیلی بهم ریخته است. حملهی پیشیهای زامبی گوشتخوار بد بود اما بدتر از آن حملهی هاپوهای زامبی، اسب کوچولوهای زامبی، خرگوشکهای زامبی و... است که به زامپیشیها اضافه شدهاند. آنها همه چیز را نابود میکنند و به همه حمله میکنند. تمام این اتفاقات زیر سر دکتر مربای خبیث است. گروه بچه مثبتها به کمک مامور روباه متوجه شدهاند دکتر مربا به ماه فرار کرده است. آنها میخواهند یک موشک قرض بگیرند و با آن به ماه سفر کنند تا دکتر مربا را بگیرند.
خبر بد؟ دنیا رو به پایان است. خبر خوب؟ Bad Guys بازگشته اند تا آن را نجات دهند! مطمئناً، آنها ممکن است مجبور شوند یک موشک "قرض بگیرند". و ممکن است چیز بدی در یکی از لباسهای فضایی وجود داشته باشد. و آقای Piranha miiiight بیش از حد بوریتو لوبیا خورده است. زنده ماندن از این ماموریت ممکن است تنها یک گام کوچک برای انسان باشد، اما این یک جهش بزرگ برای افراد بد است.
ناروتو، ساسوکه و ساکورا بخش کتبی امتحان Chûnin را گذراندند، اما این تنها آغاز بود! اکنون در مرحله دوم امتحان که در جنگل مرگ به نام مناسب برگزار می شود، مربی میتاراشی آنکو قول داده است که تعداد تیم های پیشرو را به نصف کاهش دهد. و یک شکارچی مرموز در میان آنها به دنبال ساسوکه است!
«DIARY of a Wimpy Kid THE UGLY TRUTH» پنجمین عنوان بسیار خندهدار از مجموعه بسیار مصور، پرفروش و برنده جوایز «دفتر خاطرات یک بچه بیرحم» اثر جف کینی است. هم برای پسران و هم برای دختران بالای ۸ سال، خوانندگان بیمیل و همه میلیونها طرفدار فداکار Wimpy Kid، ایدهآل است.
دوران تاریکی به هاگوارتز رسیده است. پس از حمله دمنتورها به پسر عمویش دادلی، هری پاتر میداند که ولدمورت برای یافتن او دست از کار نمیکشد.