هوپا
46,000 تومان
کلانتر نان‌سفید خیلی خونسرد و اهلِ حال و بی‌خیال است و موقعِ رسیدگی به پرونده‌ها اصلاً و ابداً دستپاچه نمی‌شود. چرا؟ چون می‌تواند همین‌طور بیکار بنشیند و دستپاچه باشد!دکترها گفته‌اند فکرکردن برای مغزِ معاون سقف‌دودی...
هوپا
هوپا
62,000 تومان
کلانتر نان‌سفید توی قطار تنهاست و دنبالِ رفیق می‌گردد تا با او صحبت کند و حرف‌های خنده‌دار بزند. کم‌کم، فضولی توی کارِ مَردم، باعثِ گرفتاری‌اش می‌شود و سه تا ساندویچ می‌دزدد!!! بعد هم باید به‌جای یک دختر خانم خوشگل...
هوپا
38,000 تومان
آدم‌هایی بودند که هر کدام با سه یا چهار کلاه به‌طرف خانه‌هایشان می‌دویدند. برای هریک از اعضای خانواده کلاهی به دست آورده بودند. یک خواهر روحانی هم از راه رسید و کلاه‌های کوچکی برای بچه‌های یتیم جمع کرد. هرچه مردم...
هوپا
38,000 تومان
روی تختم دراز کشیده‌ام و سعی می‌کنم به هیچ‌چیز فکر نکنم. نمی‌دانم چند وقت است بیدارم. این روزها هوا خیلی زود روشن می‌شود و هر بار که بیدار می‌شوم، دوباره خیلی سخت خوابم می‌برد. دیگر هیچ‌وقت پرده‌ام را نمی‌کشم و...
هوپا
175,000 تومان
فهیمه از بچگی عاشق پروازکردن بود. تابستان‌ها با خواهر و برادرهایش، با چسب سریش و کاغذ بادبادک می‌ساخت و از پشت‌بام پروازش میداد. متوجه شد که مرکز آموزشِ فنون خدمات هوایی تهران، امتحان ورودی گذاشته و دانشجو می‌گیرد....
هوپا
195,000 تومان
فهیمه از بچگی عاشق پروازکردن بود. تابستان‌ها با خواهر و برادرهایش، با چسب سریش و کاغذ بادبادک می‌ساخت و از پشت‌بام پروازش میداد. متوجه شد که مرکز آموزشِ فنون خدمات هوایی تهران، امتحان ورودی گذاشته و دانشجو می‌گیرد....
هوپا
56,000 تومان
چه کسانی مدرسه می‌روند؟ ۱. کسانی که مدرسه می‌روند؟ ۲. کسانی که مدرسه را دوست ندارند، ولی حالا اِی بدشون هم نمی‌آد!؟ ۳. ناظم‌های دندان‌گرازی؟ ۴. نگهبانان سیاه‌چال‌های زیر زمین مدرسه؟ ۵. مدیرهایی که از بچه‌ها بدشان...
هوپا
58,000 تومان
در مدرسه چه کارهایی انجام دهيم:1. ثابت کنيم بی‌لياقت‌ترين بچه‌های همه‌ی عالم هستی ما هستيم. 2. خفن‌ترين گروه تبهکاری عالم را تأسيس کنيم و سعی کنيم سری بمانيم . 3. بزرگترين رازهای خانوادگی را که هيچ‌کس از آن خبر...
هوپا
45,000 تومان
مشاورهای مدرسه شبیه مشاورهای توی تلویزیون نیستند. توی مدرسه خبری از کاناپه‌ی راحتی نیست که آدم رویش ولو شود. مشاورهای مدرسه پیپ نمی‌کشند و اجازه نمی‌دهند هرقدر می‌خواهی، حرف بزنی و بعد بگویند «خب وقت تمومه. تا ترم بعد...
هوپا
205,000 تومان
«هفت‌صد سال اولی که در این خمره بودم، با خودم عهد کردم هرکس مرا آزاد کند، او را از مال دنیا بی‌نیاز کنم، اما هیچ‌کس مرا آزاد نکرد. در هفت‌صد سال دوم با خودم گفتم که هرکس مرا از این خمره بیرون بیاورد، او را صاحب تمام...
هوپا
220,000 تومان
خیلی از بازرگانان در میان آن جمع خواستند کنیز را بخرند، اما دختر به هیچ‌کدام راضی نشد. دستِ‌آخر صاحب کنیز رو کرد به دختر و گفت: «پس خودت یکی را انتخاب کن. به این جمع نگاه کن و خودت یکی را از میان آن‌ها انتخاب کن تا...
هوپا
185,000 تومان
ملکه زیر لب چیزی گفت و دست‌هایش را از هم باز کرد. ناگهان قامتش به اندازه‌ی کوهی بلند شد، دست‌هایش به بال‌های سیاه بزرگی تبدیل شدند و سرش به شکل اژدهایی درآمد. بدرباسم بی‌درنگ برگشت و شروع کرد به دویدن. از شهر خارج شد....
هوپا
400,000 تومان
آدامت نمی‌توانست نگاهش را از خون روی راه‌پله بگیرد. «یه روز همه‌شون با هم ناپدید شدن، حتی خبرچینِ ما. چند روز بعدش همه‌شون رو پیدا کردیم. هر چهل‌وسه تا جسد رو با فشار در آب‌گذر زیر یه پل چپونده بودن. با جادوهایی...
هوپا
89,000 تومان
کتاب نبرد سرخ، جلد دوم مجموعه‌ی فانتزی-حماسی ساحران باروت و دنباله‌ی کتاب پیمان خون است و دنیایی پر از جادو، باروت، جنگ داخلی، قتل‌های خونین و ایزدانی را تصویر می‌کند که به زمین قدم گذاشته‌اند.ماجراهای مجموعه‌ی...
هوپا
110,000 تومان
می‌گویم: «علو! به دوچرخه‌ی این یارو دست نزن، شر می‌شود، این امیرو بچه‌ی خیلی بسیار دعواگری است، هیکل دارد به‌اندازه‌ی چی!» می‌گوید: «رکاب که بزنی، چراغِ پشت گلگیرش روشن می‌شود، دیده‌ای؟ از دوچرخه‌ی عبدلو هم باحال‌تر...
هوپا
9,000 تومان
یک مگسی بود که رفتش پرواز. دنبال چیزی می‌گشت که بخوردش، یک چیزِ خوشمزه، و بوگندو. یک پسری بود که رفتش پیاده‌روی. دنبال چیزی می‌گشت که بگیردش. یک چیزِ زبر و زرنگ، یک چیزی برای نمایشگاه حیوان‌های خانگی باکلاس.
هوپا
7,000 تومان
روزی از روزها، سَرمگس با ویز رفتش مدرسه. سَرمگس خواندن کلمه‌ها را یاد گرفت. فهمید نقاشی به چی‌چی می‌گویند. بعدش وقت ناهار شد.
هوپا
7,000 تومان
ویز با سَرمگس بازی می‌‌کرد. برای سَرمگس یک خانه‌ی شیشه‌‌ای ساخته بود. بهترین قسمتش این بود که ویز بهش غذا میداد. سَرمگس عاشق غذاهای قهوه‌‌ای، چسب‌‌چسبی، قلمبه و بوگندو بود.
هوپا
7,000 تومان
روزی از روزها ویز رفت تا به مامان‌بزرگش سَر بزند. سَرمگس هم باهاش رفت. مامان بزرگ ویز را که دید، قند توی دلش آب شد. دوید نوه اش را بغل کند.
هوپا
7,000 تومان
وزی از روزها ویز گفت: «دیگر شده وقت سفر.» سَرمگس هم دلش می‌‌خواست برود. اما مامان گفت: «سَرمگس خیلی‌خیلی کوچولوست، شاید گم شود.» بابا گفت: «ببخشید ویز! سَرمگس توی خانه می‌‌ماند.»
نمایش 261 تا 280 از 536 مورد
