وقتی فهمیدم… وقتی شنیدم جسکیر تو رو خونین و مالین کنار ساحل می کشیده، مثل یه دیوونه از خونه بیرون زدم. حسابی شوکه شده بودم و حتی جلوی پاهام رو نمی دیدم. ولی بعدش… می دونی با خودم چی فکر کردم؟ فکر کردم این یه جادو بوده که تو مخفیانه روی من اجرا کردی تا من رو این طور مسحور اون گردنبند گرگی و اون چشم های شرورت بکنی. این چیزی بود که با خودم فکر کردم، اما این باعث نشد وایسم، چون فهمیدم که من این رو دوست دارم و می خوام که تسلیم جادوی تو بشم، اما واقعیت ترسناک تر از اینه. واقعیت اینه که تو…
ویچر کتاب اول (آخرین آرزو)
کتاب آخرین آرزو (به انگلیسی: The Last Wish) اولین جلد از مجموعه کتاب های ویچر، نوشتهی آندره ساپکوفسکی، نویسنده لهستانی است. مجموعه کتابهای ویچر، علاوه بر اینکه مخاطبان زیادی دارند، منبع اقتباس یک سریال تلویزیونی و چند بازی کامپیوتری هم بودهاند. دلیل اصلی شهرت جهانی این آثار، مجموعه بازی های کامپیوتری Witcher هستند که جزو پر افتخارترین عناوین تاریخ بازی های کامپیوتری محسوب میشوند.
کتاب آخرین آرزو (به انگلیسی: The Last Wish) اولین جلد از مجموعه کتاب های ویچر، نوشتهی آندره ساپکوفسکی، نویسنده لهستانی است. مجموعه کتابهای ویچر، علاوه بر اینکه مخاطبان زیادی دارند، منبع اقتباس یک سریال تلویزیونی و چند بازی کامپیوتری هم بودهاند. دلیل اصلی شهرت جهانی این آثار، مجموعه بازی های کامپیوتری Witcher هستند که جزو پر افتخارترین عناوین تاریخ بازی های کامپیوتری محسوب میشوند.
این جلد از کتاب شامل مجموعهای از داستان های کوتاه است که هرکدام به سهم خود، خواننده را با دنیای خاص ویچرها آشنا میکند و پیش زمینه ای برای خواندن داستان های بلند این مجموعه هستند. گرالت یک ویچر است. اما مزدور قاتل نیست. تنها هدف او، نابودی هیولایی است که دنیا را به تباهی کشانده است. اما… نه هر موجود هیولا شکلی بد است، و نه هر موجود زیبایی خوب…ولی در هر داستان خیالی، حتما ذرهای حقیقت وجود دارد.
از همین نویسنده
گرالت با لحني سردتر از ديوارهاي كايرمورهن گفت: «پس ديگه از الان به بعد آموزش هات متوقف مي شن و تا زماني كه ياد بگيري شمشير چيه و وقتي توي دست يه ويچر قرار مي گيره چه هدفي داره، اجازه نداري دست به شمشير بزني. تو شمشير زدن رو براي كشتن و كشته شدن ياد نمي گيري. تو اين فن رو براي كشتن از سر ترس و نفرت ياد نمي گيري، بلكه براي نجات جون ها اين كار رو مي كني. نجات جون خودت و بقيه.»
کتاب برج پرستو (به انگلیسی: The Tower Of The Swallow) ششمین کتاب از مجموعه کتاب های ویچر، نوشته آندره شاپکوفسکی، نویسنده لهستانی است. این جلد ادامه کتاب غسل آتش است که در همین وب سایت ارایه شده.
فصل طوفانها هشتمين و آخرين رمان از مجموعهي پرطرفدار حماسهي ويچر است. داستان اين بار بيش از پيش بر شخصيت گرالت ريويايي متمرکز ميباشد، و طيف گستردهاي از جنبههاي شخصيتي او را به تصوير ميکشد.
بانوي درياچه» هفتمين و آخرين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «برج پرستو» که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده است، داستان گرالت ريويآيي و سرنوشتش سيري را روايت ميکند.
«دوران حقارت» چهارمين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «خون الفها» که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده، داستان گرالت ريويآيي، ويچري که به دنبال سرنوشت خود يعني سيري است را روايت ميکند.
سایر کتاب های همین ناشر
در جهاني سوار بر سهپايهي سلطهطلبي، سياستبازي و سودجويي و گردنده بر چرخِ آدمکُشانِ رايانهسان، ساحرگانِ نژادپرور و ناوبرانِ زماننورد، پُل، دوکزادهي جوان خاندانِ آتريديز، خود را گرفتار در طوفاني عالَمآشوب مييابد: نزاعي کيهاني بر سرِ مَلغَما، کيمياي زمانه، در آوردگاهِ يگانه سرچشمهاش در سراسر کائنات: تلماسه… کُرهاي از شنِ سوزان که دغدغهي بوميانش نه ملغما، که بقاست.
کتاب برج پرستو (به انگلیسی: The Tower Of The Swallow) ششمین کتاب از مجموعه کتاب های ویچر، نوشته آندره شاپکوفسکی، نویسنده لهستانی است. این جلد ادامه کتاب غسل آتش است که در همین وب سایت ارایه شده.
لرد سیاه خبیثترین جادوگر دنیا، جیمز و لیلی پاتر جادوگر، والدین هری را میكشد. ولی طلسمش بر هری اثر نمیكند. هری زنده میماند و فقط نشانی صاعقهمانند از جادوی لرد سیاه بر پیشانیاش میماند و باعث تضعیف نیروی لرد سیاه و ناپدید شدن او میشود. آرامش به دنیا بازمیگردد و همه زندگی عادی خود را سپری میكنند تا اینكه هری كه نزد خاله، شوهرخاله و پسرخاله نامهربانش زندگی میكند، در سن ده سالگی از طرف آلبوس دامبلدور بزرگترین جادوگر دنیا، به مدرسه جادوگری هاگوارتز دعوت میشود و...
هری پاتر،مالفوی و ران حالا بزرگ شده اند و نوبتی هم که باشد،حالا دیگر نوبت بچه هایشان است تا دنبال ماجرا جویی بروند و برای یک ماجرا جویی خوب چه چیزی بهتر از پیدا کردن بازماندگان ولدمورت؟بچه های سربه هوای قهرمانان هری پاتر قرار است ما را با داستان های پرهیجان و خطرناک خود همراه کنند. داستانی که تا سر حد مرگ ترسناک است!
وقتی فهمیدم… وقتی شنیدم جسکیر تو رو خونین و مالین کنار ساحل می کشیده، مثل یه دیوونه از خونه بیرون زدم. حسابی شوکه شده بودم و حتی جلوی پاهام رو نمی دیدم. ولی بعدش… می دونی با خودم چی فکر کردم؟ فکر کردم این یه جادو بوده که تو مخفیانه روی من اجرا کردی تا من رو این طور مسحور اون گردنبند گرگی و اون چشم های شرورت بکنی. این چیزی بود که با خودم فکر کردم، اما این باعث نشد وایسم، چون فهمیدم که من این رو دوست دارم و می خوام که تسلیم جادوی تو بشم، اما واقعیت ترسناک تر از اینه. واقعیت اینه که تو…
سال 2035 است. پس از اينکه آرتيوم در سال 2033 سکونتگاه موجودات تاريکي را نابود کرد، مردم ايستگاه وادنخا به چشم يک قهرمان به او نگاه ميکردند، ولي اکنون گمان ميکنند عقلش را از دست داده است، چون آرتيوم اعتقاد دارد ساکنين متروي مسکو تنها بازماندگان جنگ هستهاي سال 2013 نيستند.
آرتيوم به اميد شنيدن سيگنال راديويي از دنياي بيرون، هر هفته چند بار به آخرين طبقهي آسمانخراش اوستانکينو ميرود، ولي تلاشهايش بيفايده است. در اين ميان، همسرش آنيا که از رفتار پرخاشگرانه و سرد آرتيوم به ستوه آمده، او را تهديد به ترک کردن ميکند.
با سر رسيدن هومر، پيرمرد قصهگويي که داستان او در جلد دوم سهگانه روايت شد، زندگي آرتيوم متحول ميشود، چون او به اطلاع آرتيوم ميرساند که اپراتور راديويي به نام =ج ادعا کرده سيگنال راديويي از ساکنين فجرهاي قطبي، شهري واقع در شمال روسيه دريافت کرده است. هومر و آرتيوم براي پيدا کردن اومباک در مترو راهي سفر ميشوند، اما در طول اين سفر به رازهاي مخوفي راجع به فاشيستهاي رايش، کمونيستهاي خط قرمز، تاجرين هانزا و به طور کلي، ماهيت وجودي متروي مسکو پي ميبرند، رازهايي که درک شما را از حوادث مترو 2033 و مترو 2034 دگرگون خواهد کرد...
پنجمین سال تحصیل در هاگوارتز شروع میشود. هری با اعضای محفل ققنوس آشنا میشود. آنها چه كسانی هستند؟... از چه چیزی مراقبت و با چه چیزی مبارزه میكنند؟... سرانجام این داستان چه خواهد شد؟...
کتاب «مترو 2033» را «دمیتری گلوخوفسکی» نوشته و «فربد آذسن» به فارسی برگردانده است. در توضیحات پشت جلد آمده است: «پس از وقوع یک جنگ اتمی بزرگ در سال 2013، زمین به ویرانی کشیده میشود و بازماندگان مجبور میشوند در پناهگاههای اتمی زیرزمینی پناه بگیرند. یکی از این پناهگاهها متروی مسکو است. 20 سال بعد از وقوع این جنگ، جوانی به نام آرتیوم متوجه میشود در دوران کودکی اشتباهی مرتکب شده که اکنون میتواند امنیت کل مترو را به خطر بیندازد.
بانوي درياچه» هفتمين و آخرين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «برج پرستو» که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده است، داستان گرالت ريويآيي و سرنوشتش سيري را روايت ميکند.
کتاب "اکو در آتش"پنجمین رمان از مجموعه ی "جک ریچر" است که توسط "لی چایلد" نوشته شده است. آنچه نخست در "اکو در آتش" با آن مواجه هستیم این مفهوم است که هیچهایک کردن روشی نا مطمئن است. در دمای بیش از صد درجه ، شما خوش شانس هستید اگر راننده ، درب اتومبیل کولر دار خود را به اندازه کافی باز کند تا به شما اجازه دهد وارد شوید؛ این نتیجه گیری "جک ریچر" در کتاب "اکو در آتش" است. او در گرمای وحشتناک یک تابستان در تگزاس به سر می برد و باید مانند یک کوسه در آب، در گستره ای وسیع جابه جا شود.
اگر تاکنون از خود پرسیده اید گوی زرین چگونه پدید آمده، توپ های بازدارنده از کجا آمده اند یا چرا روی ردای بازیکنان تیم آواره ای ویگتاون تصویر ساطور به چشم می خورد باید کتاب کوییدیچ در گذر زمان را بخوانید. این کتاب نسخه ای از کتاب کتابخانه مدرسه جادوگری هاگوارتز است و هوادارن جوان کوییدیچ در این مدرسه هر روز به این کتاب مراجعه میکنند.
فرزندان تلماسه داستان لیتو و غنیمه آتریدیز است که پدرشان امپراتور پل مؤدب، نه سال پیش خود را به بیابان سپرد و فرایندی را آغاز کرد که مرگ آیین او را در آراکیس رقم زد. حال آراکیس غرق در آشوبی پنهان است.
گرالت با لحني سردتر از ديوارهاي كايرمورهن گفت: «پس ديگه از الان به بعد آموزش هات متوقف مي شن و تا زماني كه ياد بگيري شمشير چيه و وقتي توي دست يه ويچر قرار مي گيره چه هدفي داره، اجازه نداري دست به شمشير بزني. تو شمشير زدن رو براي كشتن و كشته شدن ياد نمي گيري. تو اين فن رو براي كشتن از سر ترس و نفرت ياد نمي گيري، بلكه براي نجات جون ها اين كار رو مي كني. نجات جون خودت و بقيه.»
در خیابان باریک و روشن از نور مهتاب، دو مرد در فاصلهی چند متری یکدیگر، ناگهان پدیدار شدند. لحظهای کاملاً بی حرکت مانده، با چوبدستیهایشان سینهی هم را نشانه گرفتند، سپس همین که یکدیگر را شناختند، چوبدستیها را زیر شنلهایشان پنهان کرده، فرز و چابک، در یک جهت به راه افتادند. مرد بلند قامتتر پرسید: ـ چه خبر؟ سیوروس اسنیپ جواب داد: ـ بهترین خبرها. حاشیهی سمت چپ خیابان را بوتههای کوتاه تمشک وحشی فرا گرفته بود و در سمت راست آن پرچین بلند و آراستهای امتداد داشت. پایین شنلهای بلند دو مرد، هنگام قدم برداشتن، دور قوزک پایشان میپیچید.
در چهارمین سال تحصیل هری پاتر و دوستانش در هاگوارتز، مسابقه جام آتش برگزار میشود. مسابقهای خونین و مرگبار بین شاگردان چند مدرسه مختلف جادوگری. چه كسانی در این مسابقه شركت خواهند كرد؟... چه كسی برنده مسابقه است؟... و در این سال چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟...
در کشوری دیگر، نگهبانی جوان روبه روی ردیف بیشماری از نمایشگرها نشسته بود و تصاویر زندهای را تماشا میکرد که از صدها دوربین ویدیویی بیسیم مداربسته از سرتاسر آن بنای عظیم میآمد. تصاویر انگار صفی بیانتها را شکل میدادند که مدام از برابر چشمش میگذشت.
استرایک قبلا هرگز به چنین موردی رسیدگی نکرده بود، چه رسد به یک مورد چهل ساله. اما علیرغم شانس اندک موفقیت، او شیفته است و آن را قبول می کند. به لیست طولانی پرونده هایی که او و شریکش در آژانس، رابین الکات، در حال حاضر روی آنها کار می کنند، اضافه می شود. و خود رابین نیز در حال انجام یک طلاق کثیف و توجه ناخواسته ی مردانه و همچنین مبارزه با احساسات خود در مورد استرایک است.
همانطور که استرایک و رابین در مورد ناپدید شدن مارگوت تحقیق می کنند، با یک پرونده پیچیده ی شیطانی روبرو می شوند که شامل کارت های تاروت، یک قاتل سریالی روانی و شاهدانی است که نمی توان به همه ی آنها اعتماد کرد. و آنها یاد می گیرند که حتی مواردی که چندین دهه قدمت دارند نیز می توانند کشنده باشند. . .
اگر بمیرم حقیقت از دست میرود… باید این راز را به کسی بسپارم. رابرت لنگدان، استاد نمادشناسی و تاریخ، برای سخنرانی به پاریس رفته که پلیس برای مشاوره دربارهی قتلی مرموز به سراغش میآید: رییس موزهی لوور در موزهبه قتل رسیده و جسدش در وضعیت عجیب و ترسناکی قرار گرفته است. در کنار جسد، معماهایی گیج کننده نوشته شده که پلیس تصور میکند پرده از راز قتل او برمیدارد و لنگدان باید در رمز گشایی از آنها به پلیس کمک کند.
فصل طوفانها هشتمين و آخرين رمان از مجموعهي پرطرفدار حماسهي ويچر است. داستان اين بار بيش از پيش بر شخصيت گرالت ريويايي متمرکز ميباشد، و طيف گستردهاي از جنبههاي شخصيتي او را به تصوير ميکشد.
در این کتاب، داستانی علمی- تخیلی را می خوانیم که شامل ۱۸ فصل و بخشی پایانی است. مترو ۲۰۳۴، اولین بار در سال ۲۰۰۹ به چاپ رسید. این کتاب در ادامه داستان کتاب مترو ۲۰۳۳ نوشته شده است. داستان ۲۰۳۴،یک سال بعد از جریان کتاب ۲۰۳۳ اتفاق می افتد و این کتاب کاملا مستقل از کتاب ۲۰۳۳ است و احتیاجی نیست برای خواندن آن، کتاب قبلی حتما خوانده شود. این کتاب به صورت اپیزودی و مانند کتاب ۲۰۳۳، تعریف نشده است.
در چهارمین سال تحصیل هری پاتر و دوستانش در هاگوارتز، مسابقه جام آتش برگزار میشود. مسابقهای خونین و مرگبار بین شاگردان چند مدرسه مختلف جادوگری. چه كسانی در این مسابقه شركت خواهند كرد؟... چه كسی برنده مسابقه است؟... و در این سال چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟...
آزكابان زندان جادوگرهاست. یكی از بزرگترین قاتلان زندان از آنجا كه زندانی مخوف میباشد، فرار كرده است. او سیریوس بلك است. كسی كه به جیمز پاتر، پدر هری خیانت و محل زندگی جیمز و لیلی پاتر را برای لرد سیاه افشا كرد، در حالیكه خودش بهترین دوست جیمز بود. او اكنون در اطراف مدرسه هاگوارتز پرسه میزند و قصد كشتن هری را دارد. هری پاتر نیز در سومین سال تحصیلی خود در هاگوارتز قصد دارد كه سیریوس بلك خائن را پیدا و انتقام پدر و مادرش را از او بگیرد ولی...
دومین سال تحصیلی هری در مدرسه جادوگری هاگوارتز است. او با دوستان صمیمیاش، رون ویزلی پسری كنجكاو و هرمیون گرنجر باهوشترین دختر مدرسه، سعی دارند پرده از معمای حفره اسرارآمیز بردارند. حفرهای كه هیولایی مخوف را در خود جای داده است و رازی بزرگ در اعماق آن وجود دارد..
کتاب جانوران شگفت انگیز راز های دامبلدور (فیلمنامه ی اصلی) شامل مطالب و جزئیات پشت صحنه و یادداشت هایی از دیوید پیتس، دیوید هیمن، جود لا، ادی ردمین، کلین اتوود است.