این کتاب نوشته شده است تا شما –البته مغزتان - را یک لحظه هم تنها نگذارد. تمرینات در نظر گرفته شده در این کتاب از سویی و آموزشها و نکات کاربردی از سوی دیگر، دست به دست هم دادهاند تا در طی ۱۶ جلسه، مغز شما را در هفت حیطهی شناختی مهم حافظه، توجه، مهارتهای بصری-فضایی، حل مساله و منطق، مهارتهای محاسباتی، بازشناسی چهره و احساسات و مهارتهای کلامی بیش از پیش توانمند سازند.
باشگاه مغز 2 توجه و تمرکز (کتاب آموزش و تمرین در 24 جلسه)
پس از تجربهی بسیار موفق کتاب باشگاه مغز(1)، این بار با مجموعهی دیگری با شما همراه میشویم که هدف اصلی آن فعالتر کردن بخشهایی از مغز است که وظیفهی تمرکز حواس و به اصطلاح علمی تر، نگهداری توجه را برعهده دارند. ما در این کتاب سعی کرده ایم تا با طراحی تمرینات متنوع و جذاب در 24 پله، توجه و تمرکز شما را به تدریج بهبود بخشیم.
پس از تجربهی بسیار موفق کتاب باشگاه مغز(1)، این بار با مجموعهی دیگری با شما همراه میشویم که هدف اصلی آن فعالتر کردن بخشهایی از مغز است که وظیفهی تمرکز حواس و به اصطلاح علمی تر، نگهداری توجه را برعهده دارند. ما در این کتاب سعی کرده ایم تا با طراحی تمرینات متنوع و جذاب در 24 پله، توجه و تمرکز شما را به تدریج بهبود بخشیم. شما در این کتاب با مجموعه ای متفاوت از آنچه پیش تر در باشگاه مغز (1) ارئه شد، روبهرو میشوید و گام به گام با ابعاد مختلف توجه خود آشنا میشوید. هم چنین تمریناتی را میآموزید که می توانید به راحتی در طول روز آنها را برای بهبود این کارکرد مغزی مهم به کار برید. پس با ما در باشگاه مغز 2؛ توجه و تمرکز همراه شوید.
از همین نویسنده
مجموعه «باشگاه مغز کودک» برای والدین و معلمانی است که باور دارند، یادگیری و سرگرمی برای کودکان باید در کنار هم باشد. ما در این مجموعه به دنبال آن هستیم تا به کودکان یاد دهیم چگونه از عملکردهای متعدد مغزی خود (مانند توجه و حافظه) استفاده کرده و تمرینات این مجموعه را حل کنند؛ تمریناتی که بهصورت هدف دار، پله پله و به تدریج از آسان به دشوار چیده شده اند و در هر پله کودک را با چالش جدیدی مواجه میسازند.
مغز انسان عملکردهای خارق العاده ای دارد که شناخت و کشف هریک از آن ها سهم قابل توجهی در طراحی انواع ابزارها و روش هایی داشته که در پی ارتقای این عملکردها بوده اند. صرف نظر از تفاوت در محتوا و شیوه ی استفاده از این ابزارها و روش ها، همه ی آن ها سعی دارند تا با فعال نمودن عملکردهای متعدد مغزی، توان مغز را در پردازش، یادگیری و مدیریت موثر اطلاعات ورودی را افزایش داده و سرعت انطباق آن را با تغییراتی که در محیط رخ می دهد، بهبود بخشند.
سایر کتاب های همین ناشر
نمو یک دلقک ماهی بود و توی اقیانوس زندگی میکرد.
پدر نمو همیشه مراقب پسرش بود. یک روز، دلقک ماهی کوچولو شناکنان رفت تا نزدیکی سطح آب. یک غواص زودی او را گرفت و با خودش برد. پدر نمو، همه جا دنبالش گشت.
رؤیاها همان آرزوهایی هستند که به امید زندگی زیباتر و شادتر ما را فراتر از روزمرگیها پیش میبرند.
در دنیای شگفتانگیز خیال همهچیز از ثطرههای باران گرفته تا شکوفههای معطر در دستان ماست.
در خیال راههایی به سمت نور پیدا میشود که حتی در صورت محال بودن در واقعیت، زمینهساز رهایی و نجات میشوند.
زندگی بدون رؤیا و خیال، جامعهای بدون امید و آرزو به همراه خواهد آورد که اعضای آن برای آیندهای بهتر تلاش میکنند و انگیزهای ندارند.
پس به رؤیاهایت بگو چقدر برایت عزیز هستند.
به رؤیاهایت بگو که میتوانی و میشود، چون رؤیا خود تویی.
رِمی موش کوچولویی بود که آرزو داشت سرآشپز شود.
یک روز، یک آدم لانهی موشها را پیدا کرد. آنها با قایقهای نجات فرار کردند. رمی بقیهی موشها را گم کرد و گذرش افتاد به یک رستوران معروف. باباجانگو همهجا را زیرپا گذاشت تا پسرش را پیدا کند.
تکتکِ ما آدمها موهبتهایی داریم که میتوانیم با دیگران تقسیم کنیم.
به کودکان بیاموزید که هدیه دادن به دیگران، برایشان شادمانی به ارمغان میآورد.
فرقی نمیکند چند ساله باشید، همه میتوانیم هوای یکدیگر را داشته باشیم. انسانهای خاص بسیاری در زندگی کودکان هستند که میتوانند با هدیه دادن از آنها تشکر کنند. این کتاب به کودکان این قدرت شگفتانگیز را میدهد تا با اعتمادبهنفس و شادمانی بیشتر قدردان داشتههایشان باشند و آنها را با دیگران هم قسمت کنند.
این منم جین گودال تصویری بر اساس زندگینامهی واقعی جین گودال، زنی عاشق کتاب خواندن، حیوانات، طبیعت و محیط زیست نوشته شده است.
جین گودال در روزگاری زندگی میکرد که کسی دوست نداشت دخترها دانشمند شوند. اما او که عاشق کتاب خواندن بود، به این حرفها کاری نداشت. او دلش میخواست ساعتهای طولانی کتاب بخواند و در طبیعت وقت بگذراند. او عاشق شامپانزهها بود.
باستِر مون سالن نمایش بزرگ و قشنگی داشت.
باستر میخواست راهی پیدا کند تا یک عالمه تماشاچی به سالنش بیایند. پس یک مسابقهی خوانندگی راه انداخت. اتفاق بدی افتاد و سالن نمایش درب و داغون شد.
مجموعه دوستی شبیه الاکلنگ است (کودکان و مفهوم تعادل در زندگی) با رویکردی ملایم و مستقیم، به مسائل هیجانی پیشروی کودکان میپردازد و زمینهای فراهم میکند تا احساسات و مشکلات آنها، راحتتر در فضای خانواده و دوستان به بحث گذاشته شود.
به کودکان بیاموزید که باور کنند:
من خاص هستم!
من قدرتمند هستم
من دوستداشتنی هستم
من زیبا هستم
من مهربان هستم
من تندرست هستم
و خیلی کلمههای خوب دیگر!
شعرهای این کتاب سرشار از کلمههای انگیزهبخش است. این کتاب به کودکان این قدرت شگفتانگیز را میدهد که بهترین خودشان باشند. وقتی آنها به قدرت کلمهها پی میبرند، جوانههای دوستداشتن و اعتماد به نفس بر شاخسار درخت زندگیشان شکوفه میزند.
تختهبازیها سرشار از بازی و تمرین و رنگآمیزی با تصاویر و اشکال مختلف حیوانات هستند.
کودکان با این تمرینها ساعتها سرگرم میشوند و به دنیاهای مختلف میروند، به حیوانات باغوحش و جنگل سر میزنند و به سرزمین دایناسورها و تکشاخهای خیالی سفر میکنند. تازه کلی هم چیزمیز یاد میگیرند: اعداد و نقطهچینی، نقاشی و رنگآمیزی.
قرار است بدنت به زودی تغییری بزرگ را اغاز کند، شاید همین الان هم شروع شده باشد. وقتی بزرگتر میشوی، بدن و ذهنت رشد و تغییر میکند. این تغییرات گاهی هیجانانگیز به نظر میرسند و بعضی وقتها هم ناخوشایند و حتی خجالتآور. نگران نباش!
این اتفاق برای همهی پسران هم سن تو رخ میدهد و آنها هم دورهی بلوغ را پشتسر میگذارند و نوجوانی را تجربه میکنند؛ دنیایی جدید با تغییراتی بزرگ اما طبیعی.
این کتاب به تو کمک میکند تا متوجه شوی تغییرات دورهی بلوغ، مرحلهای طبیعی از بزرگ شدن هستند و به خوبی درک میکنی که چه چیزهایی پیش رویت است. هر کدام از اینها بخشی از مراحل بلوغ است. تو میتوانی پاسخ سوالهایت را در این کتاب پیدا کنی و یاد بگیری وقتی نگران هستی چگونه سوال کنی.
لوکا هيولاي دريايي دوست داشتني و با نمکي بود. يک روز لوکا و دوستش به خشکي رفتند و يکدفعه به انسان تبديل شدند. او آرزو داشت توي مسابقه شرکت کند و با جايزهاش موتور وِسپا بخرد. وسط مسابقه باران باريد و لوکا به هيولا تبديل شد!
«دهان نگو؛ کوه آتشفشان!» با رویکردی همدلانه، به عادت قطعکردن سخن دیگران میپردازد وبا تکنیکی بامزه به کودکان میآموزد افکار و سخنان افسارگسیختهشان را کنترل کنند.
«هلن کلر» وقتی خیلی کوچک بود، یک بیماریِ نادر گرفت و این بیماری او را نابینا و ناشنوا کرد. او ناگهان متوجه شده بود که دیگر نه میتواند ببیند و نه چیزی را بشنود و برای همین ارتباط برقرار کردن با دنیای بیرون و اطرافیان برایش تقریباً ناممکن شده بود.
وقتی هلن شش ساله بود، با فردی آشنا شد که زندگیاش را برای همیشه عوض کرد؛ معلمش، «آن سالیوان». با کمکهای خانم سالیوان، هلن یاد گرفت که چطور با زبان اشاره صحبت کند و خط بریل را بخواند. او که حالا میتوانست خودش را به دیگران ثابت کند، در بزرگسالی به یک فعال اجتماعی تبدیل شد و مردم را به جنگ با ناتوانیها و دیگر مشکلات تشویق میکرد.
در کتاب تخته بازی سرزمین دایناسورها، کودکان وارد دنیای دایناسورها میشوند و در خلال بازیهای مختلف با بیش از ۳۰ نوع دایناسور آشنا میشوند. ویژگی هرکدام از آنها، خزنده بودنشان، توانایی یا عدم توانایی برای پرواز، غذاهایی که میخورند و همینطور محل زندگیشان به طور خلاصه در کتاب توضیح داده شده است. نامهای دشوار دایناسورها بر خلاف تصور برای کودکان بسیار جذاب است.
این کتاب به کودکان این قدرت شگفتانگیز را میدهد که در ذهن خود تصویرسازی کنند و از حس شیرین رؤیاهایشان که به واقعیت پیوسته خودشحال باشند. پرسشهایی که کودک دلش میخواهد بپرسد، در این کتاب مطرح میشود و شاعر به زبان شعر به آنها پاسخهای دلنشین و کودکانه میدهد. تازه، کودکان را هم به کشف و تجسم خواستههایشان دعوت میکند. رؤیاهای شگفتانگیز به کودکان اعتمادبهنفس و خلاقیت هدیه میدهد و این دو مهارت برای ساختنِ آیندهای موفق بسیار مهم است.
کتاب تخته بازی حیوانات باغ وحش بیش از ۳۰ حیوان، محل زندگی آنها و بعضی ویژگیها از جمله خزنده بودن، آبزی بودن، حیوانات اهلی و زندگی در مزرعه و حیوانات وحشی و … را به کودکان مخاطب معرفی میکند. در هر صفحه تمرینهایی برای تقویت فرایندهای ذهنی کودکان از جمله تقویت و پرورش مهارت دیداری، هماهنگی دست و چشم، گشتن و پیدا کردن و البته شمارش اعداد و نقاشی ارائه میکند.
تمرینهای مجموعهی «باشگاه تفکر و خلاقیت»، ذهن کودکان را برای یادگیری، فعال نگه میدارد تا مهارتهای مغزی خود را پرورش دهند. این مجموعهی بومیسازیشده، سعی دارد بستری مناسب برای تقویت کارکردهای پیچیدهی مغز دانشآموزان دورهی دبستان ایجادد کند تا با موضوعات متنوع مواجه شوند و قوهی تخیل و منطق خود را به کار گیرند.
ماری کوری از همان دوران کودکی، عاشق علم بود و دلش میخواست تأثیر مهمی بر دنیا بگذارد. راستش ماری اواخر دههی 1800 زندگی میکرد و آن روزها دخترها نمیتوانستند دانشمند شوند، تازه گاهیوقتها هم اصلاً اجازه نداشتند درس بخوانند. ماری کوری کوتاه نیامد و نگذاشت چیزی سد راهش شود و با تشویق خانواده آنقدر درس خواند و آزمایش کرد تا پیشگام علوم فیزیک و شیمی شد. فکرهای بکر و کشفهای او از مهمترین دستاوردهای تاریخ علم هستند. مجموعهکتابهای «آدمهای معمولی جهان را تغییر میدهند» با زبانی ساده زندگینامهی قهرمانهای بزرگ جهان را بیان میکند. این کتابها با محوریت مشخصات و ویژگیهای خاص الهامبخش کودکان است تا در زندگی از هیچ چیز جدیدی نهراسند و هرگز دست از تلاش برای رسیدن به اهدافشان برندارند.
«آلبرت اینشتین» از همان ابتدای کودکی کارهایش را به روشی خارقالعاده انجام میداد. او به جای فکر کردن به کمک کلمهها، به وسیلهی تصاویر فکر میکرد و این روش ویژهی فکر کردنش به او کمک کرد تا مفاهیم بزرگی را مثل ساختار موسیقی و یا اینکه چرا قطبنماها همیشه به سمت شمال هستند درک کند و کمکم در تلاش برای کشف رازهای هستی بربیاید. بقیهی مردم او را فقط یک خیالباف میدیدند، اما اینشتین به خاطر کنجکاوی و شیوهی خاص تفکرش، توانست به یکی از بزرگترین دانشمندان جهان تبدیل شود.
کتابی به قلم یکی از متخصصان روان شناسی بالینی و جنایی که به شیوه ای داستانی، مستقیم و تاثیر گذار یکی از احساسات و مسائل هیجانی کودکان را مورد توجه قرار می دهد. این مجموعه سبب به اشتراک گذاری احساسات و مشکلات کودکان در محیط امن خانواده و پرداخت به آن به شکلی مناسب می گردد.
والدین، آموزگاران، روانشناسان و مددکاران اجتماعی همه یکصدا میگویند که «طناب نامرئی» کتابی معرکه برای مقابله با هرگونه اضطراب جدایی (Separation Anxiety Disorder)، فقدان و اندوه است. «طناب نامرئی» رویکرد بسیار سادهای برای غلبه بر تنهایی، جدایی یا فقدان دارد. شیوهی بیان خلاقانهی این کتاب به کودکان کمک میکند بهسادگی موضوع را درک کنند و با آغوش باز پذیرای این پیام گیرا در زمانهی پُرهیاهو باشند.
این کتاب با بیش از نیممیلیون نسخه فروش، در بین کتابهای مصوّر زبانزد خاص و عام است. موضوع «طناب نامرئی» همبستگی ناگسستنی بین آنهایی را که دوستشان داریم نشان میدهد و دردها و آلام کودکان و بزرگسالان را التیام میبخشد.
قدرت انتخاب یکی از بزرگترین موهبتهای زندگی است.
به کودکان خود بیاموزید میتوانند انتخاب کنند چگونه باشند...
وال.ای یک ربات زباله جمع کن بود.
یک روز، سفینهای روی زمین نشست و او با ربات جدیدی آشنا شد. ایوا، ربات جدید، قرار بود دنبال چیز خاصی بگردد. وال.ای خیلی دلش میخواست با او دوست شود.