اسم من (نورمن دیوید ادوارد) است، اما همه مرا صدا می کنند:
(نودل)
گاهی اتفاق هایی پیش می آیند که برای من دردسر ایجاد می کنند.
اما تقصیر من نیست!
لوئیس عاشق فضانوردی است، اما دربارهی رعایت فاصله و فضای شخصی چیزی نمیداند… او فاصلهاش را با دیگران رعایت نمیکند، و آنها را هل میدهد.
با مطالعهی این کتاب، کودکان با مفهوم فضای شخصی آشنا میشوند و میآموزند که هرکس به فضا و فاصلهای نیاز دارد تا بتواند احساس راحتی کند.
اسم من (نورمن دیوید ادوارد) است، اما همه مرا صدا می کنند:
(نودل)
گاهی اتفاق هایی پیش می آیند که برای من دردسر ایجاد می کنند.
اما تقصیر من نیست!
«دهان نگو؛ کوه آتشفشان!» با رویکردی همدلانه، به عادت قطعکردن سخن دیگران میپردازد وبا تکنیکی بامزه به کودکان میآموزد افکار و سخنان افسارگسیختهشان را کنترل کنند.
شروع یک توفان، وقتی لِوای از حقیقت خوشش نیاید، کمی هم دروغ سر هم میکند. یک روز مادرش برایش توضیح میدهد که دروغ گفتن اعتماد دوستانش به او را از بین میبرد و او را غمگین میکند.
«وقتی دروغی میگویی، خورشید قلبت تاریک میشود. بعد ابر دروغ ساخته میشود و روزت را ابری و غمگین میکند. هربار که دروغ دیگری میگویی، ابر دیگری ساخته می شود، و تا به خودت بیایی میبینی که در قلبت توفان شده است.»
کلتوس دوست ندارد از پیش به فکر کارهایی باشد که باید انجام بدهد. او دوست دارد که فقط به «الان» فکر کند. برنامهریزی بلد نیست و همیشه از کارهایش عقب است و خیلی از کارها را هم فراموش می کند انجام بدهد. این را هم تشخیص نمی دهد که کدام کار مهمتر است و باید اول انجام شود. اما پسرخالهاش که برای نفس کشیدن هم برنامه دارد به کمک او میآید…
«آرجی» نمیداند که وقتی کسی از او تعریف یا انتقاد میکند چه جوابی بدهد و بعضی وقتها هم دوستانش را از خودش میرنجاند. اما کمکم میفهمد که نظر دیگران به او کمک میکند تا بهتر بشود و یاد میگیرد با کسی که نظرش را دربارهی او میگوید چطور برخورد کند.
اتفاقهای جالب و هیجان انگیزی که در زندگی چارلی میافتد-یا حداقل این چیزی است که او به همهی همکلاسیهایش میگوید! بین شما کسی در مسابقهی هاتداگخوری برنده شده؟ خوب، چارلی هم شده! اما چارلی هاتداگهای بیشتری خورده! چارلی (یا همانطور که همکلاس ها صدایش میکنند، چاخان) کلی ماجراهای جالب برای تعریف کردن دارد. هیچکس نمیتواند با او رقابت کند!
تا وقتی چارلی چاخان مجبور میشود برای تکلیف مدرسه یک داستان بنویسد…
با مطالعه کتاب های جولیا (دارم می رم پیش دبستانی)، كودكاني كه آمادهي ورود به دورهي پيش دبستاني هستند با مهارتهايي آشنا ميشوند كه برايشان ضروري است؛ اين مهارتهاي كليدي شامل مهارت من، ما، چرا، اگر، اراده، وول وولكي و انعطاف است.
کلتوس و بوسیفوس که در درس خواندن دو قطب مخالف هم هستند، با هم درس میخوانند! بوسیفوس خیلی درس میخواند و برای هر امتحان دچار دلهره میشود، اما کلتوس فقط شب امتحان درس میخواند. با توجه به اینکه هر دو روش اشتباه است، مادر کلتوس «هشت گام شگفتانگیز» را به آنها میآموزد… با مطالعهی این کتاب کودکان متوجه می شوند که مهارتهای مطالعه هم در نمرات و هم در نگرش کلی آنها به زندگی تأثیرگذار است.
تقلب در مسابقهی آشپزی، نودل را حسابی به دردسر میاندازد. چیزی که در ابتدا فقط یک رقابت دوستانه برای پختن شیرینترین و لذیذترین شیرینی مدرسه است، با اول شدن نودل به کام او تلخ میشود… آن هم به خاطر تقلب! این کتاب احترام، صداقت، مدیریت زمان و مسئولیتپذیری را به کودکان میآموزد.
ریکی هرچیزی را که میخواهد، برمیدارد حتی اگر مال دیگران باشد. یک بار آدامس بادکنکی دوستش را برداشت. یک روز هم از سوپر توپ برداشت.
وقتی هم مادرش مچش را گرفت، فوری دروغ گفت و وانمود کرد که چنین کاری نکرده است.
ریکی حتی به مادرش هم دروغ گفت تا اینکه یک روز مادرش به او درسی داد تا متوجه شود که استفاده از وسیلهی دیگران بدون اجازهی آنها کار درستی نیست و دزدی به حساب میآید.
هردفعه از استنلی میپرسیدند: جیشداری؟ میگفت: نه! دلش نمیخواست یک دقیقه هم دست از بازی بردارد، و وقتی یادش میافتاد جیش داردکه شلوارش خیس شده بود. اما با کمک مادرش، میتواند دست جیش و پیپی ناقلا را از پشت ببند و تولترو حرفهای شود.[
کتاب های جولیا (غرغروها برنده نمی شوند!) به دو موضوع مشکلساز میپردازد: برنده شدن و غر زدن. وقتی یک روز مندل روی شانس نیست، مادرش کمکش میکند بفهمد که همهی کارهای زندگی رقابت نیست.
بخشي از کتاب های جولیا (فقط می خوام بازی کنم): اسم من جاسپر است، اما همهي دوستانم به من مي گويند (شستي) چون من در بازيهاي كامپيوتري خيلي حرفهاي هستم. يك حرفهاي بايد شستهاي خيلي فرزي داشته باشد و شستهاي من آن قدر سريعاند كه حتي گاهي نميتوانم حركتشان را ببينم.
مغزآدامسی عاشق ماجراجوییهای بامزه و یادگیری چیزهای جدید است و ترسی از اشتباه کردن ندارد. مغزآجری فکر می کند نمی تواند چیزی را عوض کند، پس چرا باید تلاش کند؟ وقتی مغزآدامسی به مغزآجری نشان میدهد که چطور می تواند پوشش مغزش را باز کند، مغزاجری تازه میفهمد که زندگی چقدر میتواند جالب باشد. با مطالعهی این کتاب، کودکان با نکاتی برای تقویت ذهن آشنا می شوند و میآموزند که اشتباه کردن نع تنها ایرادی ندارد، بلکه ضروری است.
من ملوین هستم، دندان آسیاب دوستداشتنی! کارم جویدن غذاست، غذا را میجوم تا تو راحت آن را قورت بدهی. اما تو هم باید خیلی کارها بکنی: من را مسواک بزنی، نخ دندان بزنی، مرا ببری دندانپزشکی و همیشه مراقبم باشی. میدانی چرا؟ برای اینکه همیشه سالم بمانم. با مطالعهی این کتاب یاد میگیری که برای داشتن دندانهای سالم باید چه نکاتی را رعایت کنی.
لوئیس همیشه وسط حرف دیگران میپرد. به نظر خودش فکرهای مهمی در سر دارد و هروقت حرفی برای گفتن دارد، نمیتوئاند صبر کند. کلمات در شکمش شروع به قار و قور میکنند. بعد وول میخورند و روی زبانش این طرف و آن طرف میروند. بالاخره هم دهانش مثل آتشفشان فوران میکند و وسط حرف دیگران میپرد.
کودکان با مطالعه ی این کتاب پابهپای لوئیس یاد میگیرند افکار خود را مدیریت و به حرفهای دیگران توجه کنند و به ابن ترتیب به دیگران احترام بگذارند.
بوبت دختر زورگو و قلدری است.به دیگران زور میگوید و آن ها را تهدید میکند.هیچ کس از او خوشش نمی آید.همه ی بجه ها از او میترسند.تا این که یک روز یکی از بچه ها تصمیم میگیرد این موضوع را با مادرش در میان بگذارد.مادرش به او یاد میدهد تا چطوری جلوی زورگویی بوبت بایستد. کودکان با مطالعه ی این داستان می آموزند که چطور با کمک بزرگترها با افراد زورگو و قلدر برخورد کنند.
هیچکس از جاش خوشش نمیآید چون او خیلی چغلی میکند؛ چغلی همکلاسی هایش، چغلی برادرش. اما یک شب جاش از خواب بیدار می شود و میبیند که زبانش دراز و زرد و پر از دانه های بنفش شده است و وای وای وای… بدجور میخارد… آیا جاش متوجه اشتباهش میشود؟
کتاب چغلی نکن با شوخطبعی، زیرکی و خلاقیت به والدین و آموزگاران کمک میکند تا با مسئلهی چغلی کردن، که موجب هدر رفتن وقت و انرژی بسیار زیادی سر کلاسهای درس میشود به درستی برخورد کنند. والدینی که با خبرچینی و چغلی کودک خود روبرو می شوند، میتوانند با استفاده از این کتاب، به شیوه ای سرگرم کننده فرزند خود را از «قوانین چغلی» آگاه کنند. اگر میخواهید تفاوت چغلی کردن و خبر دادن را به کودک بیاموزید، این کتاب را از دست ندهید!
کلتوس پسربچهای است که پدر و مادرش میگویند اصلاً نظم ندارد. اما پسرخالهاس بوسیفوس مرتبترین آدم روی کرهی زمین است! بعد از اینکه کلتوس از بینظمیهایش به دردسر میافتد و حتی تکالیفش را گم میکند، پسرخاله اش به کمک او میآید…
نوربرت و دوستانش عاشق پاستیلهای رنگی هستند. یک روز معلمشان پیتزایی سرکلاس میآورد که روی ان پاستیلهایی با طعم ماهی چیده شدهاند. او برای بچهها اول جایزه و بعد تنبیه در نظر میگیرد تا همه یک تکه از آن را بخورند. ولی نوربرت با وجود همهی فشارهای همکلاسیهایش، قبول نمیکند حتی یکذره هم امتحان کند.
بچهها با مطالعهی این کتاب یاد میگیرند که «نه» گفتن در بعضی مواقع بهترین کار است، گرچه کار سختی بهنظر میرسد. آنها با نوربرت همراه میشوند و تجربهی مفید و آموزندهای کسب میکنند.
کلتوس دوست ندارد از پیش به فکر کارهایی باشد که باید انجام بدهد. او دوست دارد که فقط به «الان» فکر کند. برنامهریزی بلد نیست و همیشه از کارهایش عقب است و خیلی از کارها را هم فراموش می کند انجام بدهد. این را هم تشخیص نمی دهد که کدام کار مهمتر است و باید اول انجام شود. اما پسرخالهاش که برای نفس کشیدن هم برنامه دارد به کمک او میآید…
نوزاد موش چگونه رشد میکند؟ داخل دهان وال چیست؟ ردپای پستانداران را چگونه میتوان تشخیص داد؟ شتر چگونه روی شن ها راه میرود؟ پستانداران عصر یخبندان چه شکلی بودند؟ پستانداران از سبیل های خود چه استفاده ای میکنند؟ چینچیلا خز خود را چگونه تمیز میکند؟
کی؟ چی؟ کجا؟ این سه کلمه جادویی که بخش بزرگی از دانش انسانها در دل آن پنهان شده. همة آنچه را که تاکنون دربارة شخصیتهای بزرگ، رویدادهای مهم و مکانهای شگفتانگیز خواندهاید را فراموش کنید... این مجموعه به شما میگوید چرا.
بيا کاغذ ببُریم (آشنایی با غذا)
اگر كودكان از اين كتاب لذت بردند، به سراغ يكي ديگر از كتابهاي كار ما برويد. هر كتاب براي هدايت كودك در زمينة مهارت يا مفهوم آموزشي مشخص طراحي شده است.
كتابهاي كار گام اول
این مجموعه کتابها به کودکان ما کمک میکند به وسیلة رنگ کردن، تا کردن، چسباندن، و بریدن تسلط بر حرکات ظریف خود را افزایش دهند.
فرانکلین و حلزون با یکدیگر راهی کتابخانهاند تا قهرمان موردعلاقهی کتابشان، داینارو را ببینند. اما در واقع قهرمانان واقعی فرانکلین و حلزون هستند که به همسایهشان خانم موش آبی که کلیدش را در برف گم کرده، کمک میکنند.
فرانکلین به خوی و خوشی زندگی میکرد و دوستان زیادی داشت. هیچوقت به فکر پیدا کردن دوستی جدید نبود، تا اینکه یک روز خانوادهی جدیدی از سرزمینهای شمال به محلهی آنها اسبابکشی کردند. خانوادهی گوزن غولپیکر بودند و فرانکلین خیلی از آنها ترسیده بود. بچهی آنها همسنوسال فرانکلین بود. روز اول مدرسه هیچکس با گوزن بازی نکرد. ولی آقای جغد با فرانکلین صحبت کرد و …
بچه ها در حیاط بازی می کردند. به کلاس رفتند. تشنه شده بودند و آب خواستند. خانم مربی از پارچ در لیوان آنها آب ریخت. یکی از بچه ها گفت که آب خنک نیست. خانم مربی چند تکه یخ در پارچ آب انداخت. در همین موقع برای خانم مربی چای آوردند و روی میز گذاشتند. از چای او بخار بلند می شد.
آرین به دیگران احترام نمیگذاشت و مراقب وسایل خودش و دیگران هم نبود. بدون اجازه وسایل بقیه را برمیداشت و بدون در زدن وارد اتاق خواهرش میشد.حتی توی صف هم نوبت را رعایت نمیکرد. تا اینکه کمکم همه از دست او ناراحت شدند…
وقتی خانوادهی فذتانکلین برای پیکنیک کنار برکه رفته بودند، تنگ ماهی فرانکلین از دست خواهرش میافتد و ماهی عزیزش در برکه رها میشود. فرانکلین نمیتواند خواهرش را ببخشد و هر دو ناراحتاند تا اینکه…
با استفاده از این جورچینهای دو تکه، کودک با حیواناتی که در جنگل زندگی میکنند، آشنا میشود و اسامی آنها را میآموزد. بازی با این جورچینها باعث افزایش دقت، توجه، تمرکز و همچنین گسترش دایرهی واژگان کودکان میشود.
اتفاقهای جالب و هیجان انگیزی که در زندگی چارلی میافتد-یا حداقل این چیزی است که او به همهی همکلاسیهایش میگوید! بین شما کسی در مسابقهی هاتداگخوری برنده شده؟ خوب، چارلی هم شده! اما چارلی هاتداگهای بیشتری خورده! چارلی (یا همانطور که همکلاس ها صدایش میکنند، چاخان) کلی ماجراهای جالب برای تعریف کردن دارد. هیچکس نمیتواند با او رقابت کند!
تا وقتی چارلی چاخان مجبور میشود برای تکلیف مدرسه یک داستان بنویسد…
تامی عاشق پارک و زمین بازی است. آنجا سرسره بازی میکند، از میله ها آویزان می شود و تاپ میخورد. اما بعضی وقتها اصلاً مراقب نیست و احتیاط نمیکند. وقتی با دوستانش بازی میکند، از دستش دلخور میشوند. تا اینکه وقتی از روی تاب پایین میپرد، با زانو به زمین میخورد و دردش میگیرد. بعد از آن تامی همیشه مراقب است تا به خودش و دیگران آسیب نرساند.
حسودی چیست؟ چرا گاهی حسودی میکنیم؟ چطور با حسودی کنار بیاییم؟ چطور میتوانیم به کسی که حسودی میکند کمک کنیم؟ وقتی به کسی یا چیزی حسودی میکنیم باید چهکار کنیم؟ در این کتاب با موقعیتهایی که موجب حسودی میشوند و روشهایی برای رفع آنها آشنا می شویم.
اگر كودكان از اين كتاب لذت بردند، به سراغ يكي ديگر از كتابهای كار ما برويد. هر كتاب براي هدايت كودک در زمينه مهارت يا مفهوم آموزشی مشخص طراحی شده است.
كتابهای كار گام اول
كودكان مهارتهايشان را در تسلط بر حركات ظريف و كاربرد مداد با رنگ كردن، تا كردن، چسباندن و بريدن كاغذ افزايش خواهند داد. اين مهارتها پايههای آموزشهای آيندهی آنها به شمار ميآيند. كتابهای كار گام اول بهطور ويژه برای كودكانی طراحي شدهاند كه تسلط كافی بر استفاده از مداد ندارند.
فرانکلین درخت می کارد
روز زمین پاک است و اقای هیرون به همه نهال اهدا میکند. اما فرانکلین نهال نمیخواهد بلکه یک درخت بزرگ میخواهد تا بتواند میان شاخههایش بازی کند. در راه برگشت به خانه، فرانکلین نهالش را گم میکند.
بن وقتی دید که دوستش امیر ناراحت است کمکش کرد که دوباره شاد شود.به تام هم کمک کرد که دوباره شاد باشد. ولی دوستش مولی هم غمگین بود چون گربهاش مکس گم شده بود. تا اینکه مامانبزرگ بن فکری به ذهنش رسید.
کودک شما با چیستان، شعر، ترانه و دالیبازی میآموزد و به دنیای اطرافش آشنا میشود. در این کتاب کودکتان محیط خانه را میشناسد و از دالیبازی با یخچال و تلویزیون و میز و صندلی لذت میبرد.
اگر كودكان از اين كتاب لذت بردند، به سراغ يكی ديگر از كتابهای كار ما برويد. هر كتاب برای هدايت كودک در زمينه مهارت يا مفهوم آموزشي مشخص طراحي شده است.
كتابهای كار گام اول
كودكان مهارتهايشان را در تسلط بر حركات ظريف و كاربرد مداد با رنگ كردن، تا كردن، چسباندن و بريدن كاغذ افزايش خواهند داد. اين مهارتها پايههای آموزشهای آيندهی آنها به شمار ميآيند. كتابهای كار گام اول بهطور ويژه برای كودكانی طراحی شدهاند كه تسلط كافی بر استفاده از مداد ندارند.
نینی دارد کشف میکند. دست، پا، لب، دماغ و تمام اعضای بدنش را. با دالی بازی و شعر در لذت کشفهای نینی سهیم شوید.
یک روز باب اسفنجی مریض شده بود و وقتی سر کار رفت،آقای خرچنگ، او را به خانه فرستاد تا استراحت کند. باب اسفنجی به دوستش سندی تلفن زد تا او را به دکتر ببرد، ولی پاتریک آمد و گفت که مطب دکتر جای وحشتناک است و خودش سعی کرد باب اسفنجی را معالجه کند ولی …
اگر کودک شما از این کتاب لذت برد، سراغ یکی دیگر از کتابهای کار ما بروید. هر کتاب برای آموزش مهارت یا مفهوم خاصی طراحی شده است.
این مجموعه کتابها به کودکان کمک میکند به وسیلة رنگ کردن، تا کردن، چسباندن و بریدن تسلط بر حرکات ظریف خود را افزایش دهند.
میدانیم که بچه های دوست داشتنی ما لنگه ندارند. اما گاهی یادشان میرود «اجازه» بگیرند. گاهی هم حواسش نیست «تشکر» کنند. تقصیر خودشان نیست. حتی گاهی نمیدانند چه موقع باید بگویند: «لطفا» و کجا باید بگویند: «ببخشید!» مجموعه کتاب مهارت های رفتاری، با تصاویری زیبا و زبانی شیرین و آهنگین به بچههایمان میآموزد کجا، چه زمانی و چگونه این مهارتها را به کار بگیرند. اینطوری بچههای دوستداشتنی ما واقعا در عالم لنگه نخواهند داشت.
دربارهی خبر داری عنکبوت هزارتا تار می بافه؟
خبرداري عنکبوت، ريزهي خوشقيافه در اين کتاب قايم شده است؟ تو ميتواني عروسک عنکبوت را توي انگشتت بگيري و صفحه به صفحه با شعرهاي بامزه جلو بروي و در مورد زندگيش کلي چيز جديد ياد بگيري.
با کارتهای این بستة آموزشی، کودک:
مجموعه ای کامل از اسباب بازی های پسرانه! هواپیما کنترلی، کوادکوپتر، هلی کوپتر، ماشین کنترلی، انواع ماکت های فلزی موتور و ماشین و تفنگ های فضایی!!!
تو این بخش برای راحتی شما کاربر گرامی، تمامی محصولات به صورت تخصصی دسته بندی شده است.
لطفا ابتدا وارد شوید.
ورود به سیستم
یک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتمهای محبوب ایجاد کنید.
ورود به سیستم