این دختر نامرئی نیست
پدر لورت پیک به او یاد داده که دنبال الگوها، اتفاقها و اعداد تکراری بگردد، مهارتی که لورت در آن استعداد فراوان دارد. وقتی پدر هنگام تحقیق برای کتاب جدیدش ناپدید میشود، لورت و برادر کوچکش با هواپیما از لندن به نیویورک میروند و برای یافتن او مجبور به رمزگشایی از چند پیغام میشوند و اینگونه سرنخهای هولناکی از حادثهی ناپدیدشدن پدر به دست میآورند. مشکل این است که لورت نابیناست. او که هم به برادرش و هم به حسهای دیگر خود وابسته است، میفهمد که برای نجات پدر باید از مهارتهایش در کشف وضعیتهای غیر عادی و گاهی خطرناک در جهانی پر از تاریکی استفاده کند
سایر کتاب های همین ناشر
مجموعه ترس وارز واقعا پشت خواننده را می لرزاند..در هریک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا میشوید و پا به پای آنها،ماجراهای ترسناکی را پشت سر میگذارید. تامی در راهروها و کلاس های پیچ در پیچ مدرسه جدیدش گم میوشد.او صدای بچه هایی را می شنود که فریاد میزنند و کمک میخواهند صداهایی از پشت دیوارهای کلاس می آید
مجموعه ترس و لرز واقعا پشت خواننده را می لرزاند. در هر یک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا می شوید و پا به پای آنها ماجراهای ترسناکی را پشت سر می گذارید. از قدیم گفته اند دو تا سر بهتر از یکی کار می کند! مارک با یک سر خشکیده که قدرت عجیبی دارد. در جنگل گیر افتاده. همراه مارک در ماجراهای ترسناک و اسرار آمیز این داستان که دو میلیون نوجوان دیگر در سراسر دنیا آن را خوانده اند شرکت کنید
مجموعه ترس و لرز تازگی ها پایگاهی برای خودش انتخاب کرده که تفریحگاه قهرمان های داستان هایش باشد:«پارک وحشت»یا ترسناک ترین پارک تفریحی دنیا!اما حیف که... میگویند عکس گویا تر از کلام است،به خصوص اگر با یک دوربین شیطانی گرفته شده باشد که بتواند اتفاقات بد آینده را پیش بینی کند. آینده جولی زیاد قشنگ نیست.آینده هرکس دیگری هم که جولی از او عکس بگیرد،وحشتناک است. رفتن به پارک وحشت حال جولی را بهتر میکند.البته این تا وقتی است در تونل فریاد سقوط نکرده و گرفتار حمله گرم ها نشده.حالا نظر جولی عوض شده و فکر میکند پارک وحشت اصلا جای تفریح نیست. به پارک وحشت وارد شوید...
بازی، سرگرمی با برچسب (آموزش الفبای انگلیسی)
آموزش الفبای انگلیسی از مجموعه بازی، سرگرمی با برچسب برای کودکان گروه سنی الف و ب منتشر شده است. این کتاب بیش از ۸۰ تکه برچسب از تصاویر مختلف برای آموزش الفبای انگلیسی دارد. در کتاب آموزش الفبای انگلیسی با کمک بازی و برچسبها کودکان با الفبای زبان انگلیسی آشنا میشوند.
مجموعه ترس و لرز واقعا پشت خواننده را می لرزاند. در هر یک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا می شوید و پا به پای آنها ماجراهای ترسناکی را پشت سر می گذارید. جریان این آدم برفی هایی که همه جا توی ده هستند چیست؟ جکی می خواهد از آن سر در بیاورد ولی با رازی بسیار وحشتناک رو به رو می شود
مجموعه ترس و لرز واقعا پشت خواننده را می لرزاند. در هر یک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا می شوید و پا به پای آنها، ماجراهای ترسناکی را پشت سر می گذارید. وقتی جری تو اتاق زیر شیروانی خانه جدیدشان یک پیانوی خاکی پیدا کرد، پدر و مادرش پیشنهاد کردند برایش معلم پیانو بگیرند. مشق پیانو، فکر خیلی خوبی بود، اما چیزی در وجود دکتر شریک، معلم جری؛ وجود داشت که او را می ترساند. چیزی که نمی توانست رویش انگشت بگذارد. آن وقت بود که جری داستانهای وحشتناکی شنید، داستان شاگردان مدرسه موسیقی دکتر شریک که برای گرفتن درس پیانو به مدرسه می رفتند... و هرگز بیرون نمی آمدند.
مجموعه ترس و لرز واقعا پشت خواننده را می لرزاند. در هر یک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا می شوید و پا به پای آنها ماجراهای ترسناکی را پشت سر می گذارید. در مرداب تب اتفاقات عجیب و وحشتناکی می افتد. اول آن زوزه های ترسناک شبانه. و بعد خرگوشی که شکمش دریده شده. همه سگ جدید گریدی را مقصر می دانند، آخر این حیوان خیلی شبیه گرگ است و تا حدودی هم وحشی است. اما گریدی مطمئن است که سگش یک سگ معمولی است. سگ های معمولی شب های مهتابی زوزه نمی کشند. نصف شبها غیبشان نمی زند. یا با بالا آمدن ماه به موجودات ترسناکی تبدیل نمی شوند
پارک وحشت هنوز هم پایگاه مجموعه ترس و لرز است.اما دیگر «تفریح گاه»قهرمان هایش نیست.در شرایط جدید و با وجود جاناتان چیلر،ظاهرا «ترس گاه»(برایش)اسم مناسب تری است! «خیلی خوشحال که دوباره همه شما رو تو مغازه ام میبینم.» تو پارک وحشت چیزی را مجانی به کسی نمیدهند،به خصوص سوغاتی ها و یادگاری های استثنایی و کمیاب را حالا وقتش است شش تا بچه ای که از مغازه جاناتان چیلر دیدن کرده اند.بدهی شان را بدهند.و چیلر دقیقا میداند چه میخواهد...چند بازیکن برای بازی مرگبارش. اندی،سام،جسیکا،مگ،مارکو روی در دام نقشه شیطانی چیلر افتاده اند.اصلا این آدم دیوانه کی هست و از کجا آمده؟چیلر کاری کرده که برای فرار از پارک وحشت فقط یک راه وجود داشته باشد.اما آیا بچه ها حاضرند این راه را به قیمت جانشان بخرند..؟
پارک وحشت،معروف ترین پارک تفریحی دنیا،هنوز هم پایگاه مجموعه ی ترس و لرز است.اما همه جای این پارک هم تفریحگاه بازدید کننده ها نیست.فقط عده ی کمی که پایشان به تالار مخفی میرسد خبر دارند که این که این تالار بیشتر ترسگاه است،تا تفریحگاه! جییق و فریاد! شب هالووین،مونیکا و پیتر در خانه ترسناکی را می زنند،زن عجیبی بهشان التماس میکند که کمکش کنند. دکتر جییق شرور دنبال پنج ماسک شیطانی قدیمی است تا با کمک آنها بتواند دنیا را زیر نفوذش بگیرد.مونیکا و پیتر نمیخواهند وارد این ماجرا شوند،ولی مجبورند ماسک ها را پیدا کنند و جییق را شکست بدهند.اما حیف که شب هالووین هیچ چیز واقعا همانی نیست که ظاهرش نشان میدهد...
مجموعه ترس و لرز تازگی ها پایگاهی برای خودش انتخاب کرده که تفریحگاه قهرمان های داستان هایش باشد:«پارک وحشت»یا ترسناک ترین پارک تفریحی دنیا!اما حیف که... برای ورزشکاری مثل مت دانیل،صبحانه مهم ترین وعده غذای روزانه است.خطرناک ترین آن ها هم هست.چون یک نفر خیال دارد شوخی بی رحمانه ای با او بکند.دستور تهیه این صبحانه خیلی ساده است:کافی است کمی خون هیولا اضافه کنید. انگار دردسر های مت به اندازه کافی بزرگ نبود که در پارک وحشت هم به جای تفریح،دردسرهای بزرگ ترین نصیبش شد.فکر میکنید مت چه مدت در این پارک دوام بیاورد؟اگر رفقایش به ناپدید شدن ادامه بدهند.زیاد طول نمیکشد! به پارک وحشت وارد شوید...
امبر جهانی واقعی است که باقی دنیاها،از جمله زمین ما تنها سایه ای از آن هستند.
با مرگ اریک،که گوهر داوری را به کروین سپرده است،کروین نایب السلطنه ی امبر می شود.
چند روزی از پایان جنگ نگذشته که برادر کروین،کین،به طرزی مشکوک کشته می شودو با توجه به اختلاف قدیمی او با کروین،انگشت اتهام به سمت کروین گرفته شده.با این قتل مسئله ی گم شدن باقی اعضای خانواده نیز مطرح می شود. چنان که پیداست توطئه ای در بطن خانواده در جریان است
کتاب آشپزی با گل - شیرینی ها
پارک وحشت هنوز هم پایگاه مجموعه ترس و لرز است،اما دیگر«تفریح_گاه»قهرمانهایش نیست.در شرایط جدید و با وجود جاناتان چیلر،ظاهرا«ترس_گاه»(برایش)اسم نامناسب تری است! ری گوردن خیلی دوست دارد برادر کوچکترش برندون را بترساند.کار سختی هم نیست،چون این پسر از همه چیز هم می ترسد،از صداهای بلند،از قطار وحشت و به خصوص از یک آدمک چوبی به نام اسلپی،که ری از مغازه جاناتان چیلر خریده. پدر و مادر ری فقط به این شرط به او اجازه دادند شب سال نو میهمانی بگیرد که دیگر سر به سر برادرش نگذارد.اما اتفاقات عجیب و بی رحمانه ای برای برندون می افتد که ظاهرا اسلپی در آنها دست دارد.یعنی ممکن است آن کلمه هایی که ری با صدای بلند خوانده،آدمک را زنده کرده باشد؟
کودک در ماه های آغازین زندگی،احتیاج به مراقبت های ویژه ای داردکه والدین کم تجربه باید درباره آن اطلاعات کافی داشته باشند.انجام این مراقبت ها باعث میشود که کودکی سالم و باهوش داشته باشید. مجموعه رشد کودک،اطلاعات مفیدی درباره کودکتان به شما میدهد تا به کمک آن لحظات ارزشمندی در کنار فرزندانتان داشته باشید. کودک از تولد تا شش ماهگی گام به گام در کنار فرزند خود شش ماه اول زندگی او را کشف کنید. با توصیه های عملی،بازی ها و فعالیت های مناسب،مهارت های زیستن را در کودک تقویت کنید. لذت یادگیری از طریق بازی را با کودک تجربه کنید. همراه با رشد توانایی و اعتماد به نفس در کودک،رابطه ای محکم و لذت بخش را با او بنا کنید.
بازی، سرگرمی با برچسب (ماشین های سواری)
ماشینهای سواری از مجموعه بازی، سرگرمی با برچسب برای کودکان گروه سنی الف و ب منتشر شده است. کتاب ماشینهای سواری بیش از ۸۰ تکه برچسب از تصاویر مختلف ماشینهای سواری دارد.
مجموعه ترس وارز واقعا پشت خواننده را می لرزاند..در هریک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا میشوید و پا به پای آنها،ماجراهای ترسناکی را پشت سر میگذارید. زاکی از حالا نویسندگی را تمرین میکند تا روزی نویسنده معروف داستان های ترسناک بشود.داستان جدید او درباره حباب هیولایی است که مردم شهر را می بلعد! یک شب،زاکی ماشین تحریری در یک عتیقه فروشی پیدا میکند و داستانش را با آن تایپ میکند.اما ماشین تحریر زاکی ویژگی عجیب و خطرناکی دارد؛هر صحنه تزسناکی که با آن تایپ میشود،اتفاق می افتد
مجموعه ترس و لرز واقعا پشت خواننده را می لرزاند. در هر یک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا می شوید و پا به پای آنها ماجراهای ترسناکی را پشت سر می گذارید. تعطیلات تابستان برای جری و تری تبدیل به ماجرایی وحشتناک می شود. چون آنها با تمام اعلام خطرها می خواهند سر از اسرار غار ارواح در بیاورند،ولی در عوض به یک موضوع بسیار هولناک پی میبرند
فيلو به مامان گربه ها نزديك شد و گفت:
آهاي مامان گربه، چرا همه تو را دوست دارند؟
مامان گربه گفت: «ميو ميو! بچه گربه ها من را دوست دارند چون به آنها غذا مي دهم و از آنها مراقبت مي كنم!»
فيلو به گربه گفت: «اما من از هيچ كس مراقبت نمي كنم.»
سوف، دست فيلو را كشيد و گفت: «تو هميشه از من مراقبت نمي كني. گاهي هم من را روي زمين مي اندازي، اما من تو را دوست دارم. اصلا بيا برويم سراغ آن خرس كوچولوي پشمالو