مجموعه ترس و لرز واقعا پشت خواننده را می لرزاند. در هر یک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا می شوید و پا به پای آنها ماجراهای ترسناکی را پشت سر می گذارید. از قدیم گفته اند دو تا سر بهتر از یکی کار می کند! مارک با یک سر خشکیده که قدرت عجیبی دارد. در جنگل گیر افتاده. همراه مارک در ماجراهای ترسناک و اسرار آمیز این داستان که دو میلیون نوجوان دیگر در سراسر دنیا آن را خوانده اند شرکت کنید
رمان هایی که باید خواند (گنجشک استخوانی)
به این امید که همیشه برای مان شانس بیاوری،مراقب مان باشی و روح مان را به سمت آزادی هدایت کنی.صبحی پناه جویی است که در اردوگاه پناهندگی به دنیا آمده و فقط زندگی پشت حصارها را می شناسد.تا اینکه با دختری بهم ریخته و عجول به اسم جیمی آشنا میشود که در سمت دیگر حصار زندگی می کند ...این داستان،داستان میلیون ها انسان است
سایر کتاب های همین ناشر
پارک وحشت،معروف ترین پارک تفریحی دنیا،هنوز هم پایگاه مجموعه ی ترس و لرز است،اما همه جای این پارک هم تفریحگاه بازدید کننده ها نیست.فقط عده ی کمی که پایشان به تالار مخفی میرسند خبر دارند که این تالار بیشتر ترسگاه است،تا تفریحگاه! مشکل بزرگ! استیون عاشق شعبده بازی است.اما مشکل اینجاست که بیشتر حقه هایش حال اوا و کورتنی را میگیرد.دخترها برای انتقام گرفتن از استیون،شربتی که مخلوطی از چند ماده ی شیمیایی است به خوردش میدهند.حال عجیبی به استیوم دست میدهد و کم کم آب میرود.وقتی قد و بالایت پانزده سانت باشد،دنیا به نظرت خیلی بزرگ می آید. آیا استیون میتواند از خانه ی غول آسایش بیرون برود و کمک بگیرد؟حتی اگر بتواند،این شانس را دارد که دوباره قد اولش بشود؟اما چگونه؟...
لوسی به قدری از هیولا قصه ساخته است و برای دوستان و خانواده اش تعریف کرده که دیگر حوصله همه آنها را سر برده است اما یک روز لوسی یک هیولای واقعی و زنده را میبیند:آقای کتابدار! حیف که لوسی با داستان هایش همه چیز را خراب کرده و دیگر کسی حرف های او را باور نمیکند،اما هیولا او را می شناسد.
پارک وحشت هنوز هم پایگاه مجموعه ترس و لرز است،اما دیگر«تفریح_گاه»قهرمانهایش نیست.در شرایط جدید و با وجود جاناتان چیلر،ظاهرا«ترس_گاه»(برایش)اسم نامناسب تری است! ری گوردن خیلی دوست دارد برادر کوچکترش برندون را بترساند.کار سختی هم نیست،چون این پسر از همه چیز هم می ترسد،از صداهای بلند،از قطار وحشت و به خصوص از یک آدمک چوبی به نام اسلپی،که ری از مغازه جاناتان چیلر خریده. پدر و مادر ری فقط به این شرط به او اجازه دادند شب سال نو میهمانی بگیرد که دیگر سر به سر برادرش نگذارد.اما اتفاقات عجیب و بی رحمانه ای برای برندون می افتد که ظاهرا اسلپی در آنها دست دارد.یعنی ممکن است آن کلمه هایی که ری با صدای بلند خوانده،آدمک را زنده کرده باشد؟
شخصیت های اصلی کتاب ” لوک خوش شانس ” که یک کابوی و مامور دولتی است و همچنین برادران ” دالتون ” که چهار برادر تبهکار هستند، می باشند. سگ نگهبان زندان دیگر کارکتر جذاب این کتاب است. این مجموعه ی دوست داشتنی و طنز دارای کارکترهایی جدی، عصبی، خونسرد و گاهی خنگ است که در کنار یکدیگر داستان های خنده داری به وجود می آورند. در هر قسمت برادران دالتون به جایی دست برد زده و یا مشکلی به وجود می آورند و این لوک خوش شانس است که آن ها را دستگیر می کند.
برای درست کردن پیتزای گلی، یک تکه گل را گلوله کن و بعد آن را فشار بده تا روی آن صاف شود. بعد آن راه به هشت قسمت مساوی تقسیم کن. سپس نخود فرنگی ها و سایر مواد خوراکی را روی پیتزا بچین.
امبر جهانی واقعی است که باقی دنیاها،از جمله زمین ما تنها سایه ای از آن هستند.
با مرگ اریک،که گوهر داوری را به کروین سپرده است،کروین نایب السلطنه ی امبر می شود.
چند روزی از پایان جنگ نگذشته که برادر کروین،کین،به طرزی مشکوک کشته می شودو با توجه به اختلاف قدیمی او با کروین،انگشت اتهام به سمت کروین گرفته شده.با این قتل مسئله ی گم شدن باقی اعضای خانواده نیز مطرح می شود. چنان که پیداست توطئه ای در بطن خانواده در جریان است
پارک وحشت هنوز هم پایگاه مجموعه ترس و لرز است.اما دیگر «تفریح گاه»قهرمان هایش نیست.در شرایط جدید و با وجود جاناتان چیلر،ظاهرا «ترس گاه»(برایش)اسم مناسب تری است! مگ و برادرش تازه از پارک وحشت برگشتند و بی صبرانه منتظرند که هالووین را جشن بگیرند.اما این مال وقتی است که هنوز سر و کله آن کوجود فضایی با لباس نوزاد پیدا نشده و زندگی شان را نابود نکرده است.ظاهرا هیچ راهی برای خلاص شدن از دست این موجود نیست. می دانید در ترسناک ترین روز سال،در پارک وحشت چه اتفاقی می افتد؟مگ قرار است بفهمد؛چون روز هالووین،دوباره به شکل مرموزی به پارک وحشت احضار شده. یعنی مگ میتواند از خظر حقه ها و خیانت ها جان در ببرد؟
مجموعه ترس و لرز واقعا پشت خواننده را می لرزاند. در هر یک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا می شوید و پا به پای آنها ماجراهای ترسناکی را پشت سر می گذارید. در مرداب تب اتفاقات عجیب و وحشتناکی می افتد. اول آن زوزه های ترسناک شبانه. و بعد خرگوشی که شکمش دریده شده. همه سگ جدید گریدی را مقصر می دانند، آخر این حیوان خیلی شبیه گرگ است و تا حدودی هم وحشی است. اما گریدی مطمئن است که سگش یک سگ معمولی است. سگ های معمولی شب های مهتابی زوزه نمی کشند. نصف شبها غیبشان نمی زند. یا با بالا آمدن ماه به موجودات ترسناکی تبدیل نمی شوند
ارائه توصیه های عملی برای پدران در مورد پرورش فرزندان. ضرح وظایف پدر از زمان بارداری همسر تا هفته ها و سال ها پس از تولد نوزاد راهنمایی کامل برای مردانی که تازه پدر شده اند یا در انتظار پدر شدن هستند.
با داستان های مجموعه «ترس و لرز»واقعا مو به تن آدم سیخ میشود.دختر و پسرهای معمولی،ولی شجاع و کنجکاو تجربه های بسیار ترسناکی میکنند... دنی و استفانی میخواهند سر از خانه ترسناک بالای تپه در بیاورند و راز روح بی سر را کشف کنند.اما روح بی سر بسیار پیچیده عمل میکند
مجموعه ترس وارز واقعا پشت خواننده را می لرزاند..در هریک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا میشوید و پا به پای آنها،ماجراهای ترسناکی را پشت سر میگذارید. جک دوست ندارد از کسی برتر باشد،او دوست ندارد با کسی مسابق هبدهد و همیشه میگذارد رقیبش در بازی با او برنده شود؛اما دوستی ویلسون و میا و رفتار ویلسون برای جک قابل تحمل نیست.ویلسون بر خلاف جک همیشه دوست دارد از دیگران برتر باشد. جک از ویلسون و میا عصبانی است.شبی با ناراحتی از خانه میا بیرون میرود و به طور اتفاقی کتابی کهنه و قدیمی را پیدا میکند. کتابی جادویی به نام درس پرواز...
مجموعه ترس و لرز واقعا پشت خواننده را می لرزاند. در هر یک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا می شوید و پا به پای آنها ماجراهای ترسناکی را پشت سر می گذارید. تعطیلات تابستان برای جری و تری تبدیل به ماجرایی وحشتناک می شود. چون آنها با تمام اعلام خطرها می خواهند سر از اسرار غار ارواح در بیاورند،ولی در عوض به یک موضوع بسیار هولناک پی میبرند
بعد از پارک وحشت و تالار مخفی، ترس و لرز اینبار با مجموعهی تحت تعقیب آمده تا هرچه گوشت به تن شماست را آب کند. آقای استاین، اینبار در نقش پلیسی دلسوز به دنبال خبیثتریت و خطرناکترین تحت تعقیبهاست. (اگر از مخفیگاه این مجرمین اطلاع دارید، لطفا با پلیس ترس و لرز تماس بگیرید.) ریچارد دریزر عاشق کتابهای کمیک است، مدام توی موزهی کتاب کمیک محلهشان پلاس است و توی رویاهایش میبیند که خودش هم ابر قهرمان است و قدرت استثنایی دارد. اما وقتی دکتر میم دیوانه و شرور از دنیای واقعی سر در میآورد، دست و بال ریچارد حسابی بند میشود. چون اگر سریع دست به کار نشود، همهچیز نابود خواهد شد. اما چطوری یک دیوانه را سر عقل بیاورد؟ باید هرچه زودتر فکری بکند چون آقای دکتر بدجوری به کلهاش زده...
مجموعه ترس وارز واقعا پشت خواننده را می لرزاند..در هریک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا میشوید و پا به پای آنها،ماجراهای ترسناکی را پشت سر میگذارید. جشن هالووین امسال خیلی زشت تر شده! شما هم مثل صدها هزار نوجوانی که در سراسر دنیا این کتاب را خوانده اند،در این جشن شرکت کنید و با دیوهایش رودر رو شوید!
بازی، سرگرمی با برچسب (آموزش الفبای انگلیسی)
آموزش الفبای انگلیسی از مجموعه بازی، سرگرمی با برچسب برای کودکان گروه سنی الف و ب منتشر شده است. این کتاب بیش از ۸۰ تکه برچسب از تصاویر مختلف برای آموزش الفبای انگلیسی دارد. در کتاب آموزش الفبای انگلیسی با کمک بازی و برچسبها کودکان با الفبای زبان انگلیسی آشنا میشوند.
مجموعه ترس و لرز تازگی ها پایگاهی برای خودش انتخاب کرده که تفریحگاه قهرمان های داستان هایش باشد:«پارک وحشت»یا ترسناک ترین پارک تفریحی دنیا!اما حیف که... میگویند عکس گویا تر از کلام است،به خصوص اگر با یک دوربین شیطانی گرفته شده باشد که بتواند اتفاقات بد آینده را پیش بینی کند. آینده جولی زیاد قشنگ نیست.آینده هرکس دیگری هم که جولی از او عکس بگیرد،وحشتناک است. رفتن به پارک وحشت حال جولی را بهتر میکند.البته این تا وقتی است در تونل فریاد سقوط نکرده و گرفتار حمله گرم ها نشده.حالا نظر جولی عوض شده و فکر میکند پارک وحشت اصلا جای تفریح نیست. به پارک وحشت وارد شوید...
مجموعه ترس وارز واقعا پشت خواننده را می لرزاند..در هریک از داستان های این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا میشوید و پا به پای آنها،ماجراهای ترسناکی را پشت سر میگذارید. خانم ماآرف از پشت میزش آمد بیرون.پاهای برهنه و خیسش روی موکت شلپ شلپ صدا کرد.چند بار دور من چرخید و با چشم های قهوه ای اش مرا با اشتها برانداز کرد. شکمش با صدای بلند،با صدایی شبیه خالی شدن آب وان حمام،قار و قور کرد و مرا از جا پراند. شما نباید این کاررو بکنید!این...کار انسانی نیست! معلم جدید من نیشش را بازتر کرد و گفت:«من که انسان نیستم،هیولام!»