کتاب حاضر، روایت دیگری از قصه های سرزمین اشباح است که زندگی یکی از موجودات خون آشام این سرزمین را از اوایل قرن 19 میلادی تا عصر حاضر به نمایش می گذارد. در این مجموعه، لارتن کرپسلی کوچک به ناچار دنیای شب را برای زندگی برمی گزیند و با این انتخاب با توانایی ها، شگفتی ها و افراد و موجوداتی رودر رو می شود که زندگی را هر لحظه برایش هیجان انگیزتر می کنند. اما لارتن تردید ها و دل تنگی های انسانی اش را همواره با خود دارد و هر لحظه تلاش می کند طعم زندگی انسانی را با همه ی شادی ها و تلخ کامی هایش دوباره امتحان کند.
قصه های سرزمین اشباح 1 (سیرک عجایب)
دارن شان یك پسربچه مدرسهای معمولی، اما عاشق عنكبوتهاست. زندگی دارن واقعا معمولی است تا اینكه او با بهترین دوستش به سیرك عجایب میرود و خانم اكتا را میبیند. خانم اكتا عنكبوت حیرتانگیزی است. اما همین جانور بینظیر، دارن را بر سر دوراهی وحشتناكی قرار میدهد. دارن میتواند دوستش را از مرگ نجات بدهد، اما برای این كار باید زندگیش را به دست یك شبح بسپارد، آن هم یك شبح خونخوار! اگر شما به جای دارن باشید چه میكنید؟
از همین نویسنده
روايت ديگري از قصههاي سرزمين اشباح است كه زندگي يكي از موجودات خونآشام اين سرزمين را از اوايل قرن 19 ميلادي تا عصر حاضر به نمايش ميگذارد. در اين مجموعه، لارتن كرپسلي كوچك بهناچار دنياي شب را براي زندگي برميگزيند و با اين انتخاب با تواناييها، شگفتيها و افراد و موجوداتي رودررو ميشود كه زندگي را هر لحظه برايش هيجانانگيزتر ميكنند. اما لارتن ترديدها و دلتنگيهاي انسانياش را همواره با خود دارد و هر لحظه تلاش ميكند طعم زندگي انساني را با همهي شاديها و تلخكاميهايش دوباره امتحان كند.
کتاب حاضر، روایت دیگری از قصه های سرزمین اشباح است که زندگی یکی از موجودات خون آشام این سرزمین را از اوایل قرن 19 میلادی تا عصر حاضر به نمایش می گذارد. در این مجموعه، لارتن کرپسلی کوچک به ناچار دنیای شب را برای زندگی برمی گزیند و با این انتخاب با توانایی ها، شگفتی ها و افراد و موجوداتی رودر رو می شود که زندگی را هر لحظه برایش هیجان انگیزتر می کنند. اما لارتن تردیدها و دل تنگی های انسانی اش را همواره با خود دارد و هر لحظه تلاش می کند طعم زندگی انسانی را با همه شادی ها و تلخ کامی هایش دوباره امتحان کند.
کتاب حاضر، دربردارنده سه کتاب آزمون های مرگ، کوهستان شبح و شاهزاده اشباح جلدهای4، 5 و 6 از مجموعه «قصه های سرزمین اشباح» می باشد.
دارن شان، شاهزاده اشباح، به دنبال دوستش هاركات از درگاهی جادویی میگذرد و به دنیایی ناشناخته و هیولایی قدم میگذارد. برای كشف هویت هاركات، آنها باید به دریاچه ارواح بروند و نیمه دیگر وجود آدم كوچولو را در آن آبهای تیره صید كنند. آیا این سفر بازگشتی دارد؟
دارن شان به خانه برمیگردد و آنجا برایش جهنم میشود. سرنوشت قصد نابودی او را دارد و گویی با نابودی او، اختیار همه چیز به دست ارباب تاریكیها میافتد. اما این ارباب تاریكیها كیست؟
سرانجام زمان آن فرا رسیده است كه دارن با دشمن بزرگ خود، استیو لئوپارد، رو در رو شود. یكی از آنها خواهد مرد. دیگری ارباب سایهها میشود و جهان را به نابودی میكشد. آیا سرنوشت جهان تغییر ناپذیر است؟ آیا دارن میتواند آیندهای دیگر بسازد؟
دارن شان زمانی مثل همه پسرهای همسن خودش زندگی میكرد. اما او برای نجات جان دوستش از مرگ، قبول كرده است كه زندگیش را به دست شبحی خونخوار بسپارد. دارن همراه شبح به سیرك عجایب میرود و دستیار او میشود. بازیگرها و كاركنان عجیب این سیرك او را در جمع خودشان میپذیرند، اما... مرد گرگی، یكی از وحشتناكترین موجودات روی زمین، از قفس آزاد میشود و دارن و دوستش را تعقیب میكند. آیا دارن این بار هم میتواند جان دوستش را نجات بدهد؟
قصه های سرزمین اشباح 3 (دخمه ی خونین)، ماجراي شگفتانگيز پسركي معمولي است كه در شرايطي بسيار بحراني مجبور ميشود زندگي خود را بهدست شبحي خونآشام بسپارد.
دارن شان پسری است كه همه گمان میكنند مرده است. اما او دستیار شبحی به نام آقای كرپسلی شده است. دارن و آقای كرپسلی راه دشواری را پشت سر میگذارند تا خود را به كوهستان اشباح، مقر همه اشباح جهان برسانند. هر كدام از ساكنان این كوهستان چند صد سال زندگی كرده و همیشه درگیر مبارزهای مرگبار بودهاند. آنها میخواهند شبحوارههای خونآشامی را نابود كنند كه سرچشمه همه پلیدیها و شرارتها هستند. اما در این ملاقات حیرتانگیز، دارن واقعیت دیگری را نیز درمییابد. او میپذیرد كه در آزمونی مرگبار شركت كند...
دارن شان پسری كه همه گمان میكنند مرده، اما در واقع دستیار یك شبح شده است، به كوهستان اشباح میرود. در كوهستان، او برای اثبات لیاقتش، شركت در آزمونهای مرگباری را میپذیرد و در چهارمین آزمون شكست میخورد. دارن نگران مجازاتی است كه برایش در نظر میگیرند و در همین زمان متوجه میشود كه یكی از دوستانش به قبیله اشباح خیانت كرده است. اگر خائن رسوا نشود، قبیله از میان میرود و اگر دارن بخواهد دیگران را از این توطئه باخبر كند، باید مجازات شكست در آزمونها یا همان مرگ را بپذیرد.
دارن شان شاهزاده اشباح، برای انجام ماموریتی كوهستان اشباح را ترك میكند كه شاید به مرگ او ختم شود. او یكی از برگزیدگانی است كه باید به تعقیب ارباب شبحوارهها برود. اگر او را نابود كند، پیروز است و اگر شكست بخورد، قبیله اشباح را به كام مرگ میبرد.
دارن شان آزمونهای دشواری را پشت سر گذاشته و به شاهزادگی قبیله اشباح پذیرفته شده است. اما او اكنون باید با آزمونهای دیگری مواجه شود كه بیشتر به كابوس میمانند. بازگشت به مدرسه، پیدا كردن جنایتكاران خونآشامی كه در تاریكی شب انسانهای بیگناه را میكشند، یافتن ارباب شبحوارهها، و از همه دردناكتر، رویارویی دوباره با تلخیهای گذشته، از جمله این آزمونهای كابوس مانندند
دارن شان شاهزاده اشباح، به خاطر مردمش باید در مبارزهای خونبار شركت كند. دشمنان اصلی او، شبحوارهها، با نفرات بیشتر، حیلههای رذیلانهتر و سركشتر از همیشه دست به كار شدهاند. در این میان، پلیس و مردم وحشتزده نیز او و دوستانش را عامل كشتارهای هولناك شهر میدانند. چه چیزی در انتظار آنهاست؟ مرگ یا پیروزی؟
اولین کتاب از مجموعه «نبرد با شیاطین»، ماجرای پسری است که می بیند موجوداتی وحشتناک و غیرقابل تصور خانواده اش را به قتل می رسانند. تنها کسی که گفته های او را باور می کند عموی مرموزش «درویش» است...
گروبز از پیشگویی یونیسوان وحشت دارد. كرنل نابینا شده و بك در دست لرد لاس است. هر روز تونلهای بزرگتری گشوده میشود و هیولاها دستهدسته از راه میرسند. در سراسر دنیا، مردم با هیولاها میجنگند، به دست آنها كشته میشوند یا از چنگالشان میگریزند. ولی این تعقیب و گریز بیامان تا كجا ادامه مییابد؟ اگر گروبز و كرنل نتوانند بك را نجات دهند و نیروی نهایی كاگاش را آزاد كنند، بر سر زمین چه میآید؟ آیا كاگاش میتواند یا میخواهد نتیجه جنگ را تغییر دهد یا نیرویی فراتر از آن باید پا به میدان گذارد؟
کرنل فلک با لکههای نور شکلهای عجیب و غریبی درست میکند که در هوا شناور میمانند. او روزی بدون آنکه بداند، با نورها پنجرهای میسازد که به دنیایی دیگر راه دارد و بعد از این اتفاق، زندگیش زیر و رو میشود. هیولایی شیطانی برادرش، آرت را میدزد و او برای نجات برادر کوچولویش به قلمرو سراپا وحشت آن هیولا قدم میگذارد.
درویش بعد از مبارزهاش در قلمرو لرد لاس، هنوز پریشان است. او به شهرکی سینمایی دعوت میشود تا در ساخت فیلمی تخیلی و ترسناک درباره موجودات شیطانی همکاری کند. گروبز و بیلـای نیز همراهش میروند. دنیای سینما بچهها را مبهوت میکند، اما گروبز به وقایعی پی میبرد که هیچ فیلمی نمیتواند به اندازه آنها خونبار و هولناک باشد. چه کسی حرفهای گروبز را باور میکند؟
هر شب هیولاهای شیطانی به قبایل منطقه حمله میکنند، جان مردم را میگیرند و آرامش همه را بر هم میزنند. بک، دخترک یتیم قبیله با گروهی از جنگجویان همراه میشود تا به کمک قبیلهای دیگر بروند. اما آنها ندانسته سفری را آغاز میکنند که شاید تمام قبایل جهان یا تمام جهان را از هجوم هیولاها نجات دهد.
در غار كارشری ویل، تونلی باز شده است كه هیولاها دسته دسته از آن بیرون میریزند. برای مقابله با كشتار و خشونت این موجودات شیطانی همه نیروها به میدان آمدهاند. حدود پانزده مرید از جمله كرنل، شارك و شارمیلا به فرماندهی برانابوس در محل جمع میشوند تا جلو این هجوم بیامان را بگیرند. آنها میدانند كه حتی اگر بتوانند تونل را مسدود كنند به زنده ماندن خودشان امیدی نیست.
اگر بك به كسي بيش از حد نزديك شود، ناخواسته خاطرات و افكار او را جذب ميكند. او از كشف اين واقعيت به وحشت ميافتد. ولي وحشت واقعي را زماني تجربه ميكند كه به عمارت قديمي گريديها حمله ميشود. دليل حمله و هويت مهاجمان نامشخص است. در همين گير و دار، حادثه ديگري رخ ميدهد كه با هيولاها و قلمرو دموناتا ارتباطي ندارد، ولي مريدهاي كهنهكار را به ميدان ميكشاند و آنها را با حقيقتي رو در رو ميكند كه در كابوسهايشان نيز تصورش را نميكردند. حقيقتي از جنس مرگ.
گروبز، شارك و میرآ و نه مرید دیگر به یكی از پایگاههای لمبها میروند. تا مطمئن شوند آیا آنها با لرد لاس و هیولاهای دموناتا همدست شدهاند یا نه. در پایگاه، مردی به نام آنتونی برایشان میگوید كه تحقیقات جدید مربوط به گرگنمایی در جزیرهای دورافتاده صورت میگیرد. مریدها با همراهی آنتونی به جزیره میروند، ولی آنجا با حقایق و خطرات جدیدی رو به رو میشوند. گروبز برای نجات جان افرادش باید تصمیمی بگیرد كه نمیداند چه تاوانی در پی دارد
کرنل فلک همچنان در کنار برنا بوسی و مریدان دیگر است که مجبور میشود راه تازهای را در پیش گیرد. او با حقیقتی غیر قابل انتظار مواجه میشود و خود را در بنبستی هولناک میبیند. در هیاهویی پر از وحشت، ناامیدی و سوءظن باید تصمیم بگیرد که بماند و به مبارزه با هیولاها ادامه دهد یا بازگردد و تا ابد از چنگ آنها بگریزد. آیا گروبز یا بک میتوانند راه دیگری پیش رویش بگذارند؟
سایر کتاب های همین ناشر
قصههاي اين كتاب همه عاميانه و با روايتهاي تازهاي از قصههاي كهن ايرانياند. در انتهاي هر قصه، به مشخصات راوي و محل سكونت وي اشاره شده است.
کتاب حاضر یکی دیگر از ماجراهای "تن تن "خبرنگار ماجراجو است که برای کودکان و نوجوانان مترجمه شده و در صفحات مصور و رنگی به طبع رسیده است . در این داستان، تن تن
منتظر رسیدن دوستش "چانگ "است .اما در این هنگام از سقوط یک هواپیما در محلی به نام "کاتماندو "در کشور نپال باخبر میشود . تن تن که در هنگ کنک به سر میبرد، با
شنیدن این خبر تصمیم میگیرد دوستش "چانگ "را نجات دهد .از همین رو، به همراه دوستش کاپیتان هادوک و سگ وفادارش با هواپیما به دهلی نو و سپس به کاتماندو میرود
و پس از پشت سر گذاشتن ماجراهای هیجانانگیز، سرانجام "چانگ "را در غاری معروف به "غار هیولا "باز مییابد .
انتشارات قدیانی منتشر کرد: دخترهای کوچک، در بازی های کودکانه خود به تجربه کردن می پردازند و این تجربه ها می تواند ابتدایی ترین اتفاق در تصمیم گیری برای شغل، مسیر و هدف آینده آنها باشد. نویسنده در این مجموعه توانسته در سه بخش جدا از هم با تصاویری به صورت عکس، برگرفته از دست ساخته های خمیریِ کریستل مک دیان، ارتباط بسیار خوبی با مخاطب برقرار کند. این مجموعه به تأیید وزارت آموزش و پرورش کشور رسیده و در کتابنامه رشد شماره ی 2 نیز معرفی شده است.
اين كتاب شامل چند قصه ميباشد. هر قصه حال و هواي خاصي دارد. و اين تنوع باعث ميشود كه اين مجموعه بسيار جذاب و سرگرمكننده باشد.
هواپیمای سنت اگزوپری، که برای شکستن رکورد پرواز بین پاریس و سایگون تلاش میکرد، در صحرای بزرگ آفریقا دچار نقص فنی شد و به ناچار در همان جا فرود آمد. همین سانحه دستمایه الهام شازده کوچولو شد که در آن شخصیت قهرمان داستان، خلبانی بی نام، پس از فرود در بیابان با پسر کوچکی آشنا میشود. پسرک به خلبان میگوید از اخترکی دور دست میآید و آنقدر آنجا زندگی کرده که روزی تصمیم میگیرد برای اکتشاف اخترکهای دیگر خانه را ترک کند. او هم چنین برای خلبان از گل سرخ محبوبش میگوید که دل در گرو عشق او دارد. خلبان و شازده چاهی را مییابند که آنها را از تشنگی نجات میدهد اما در نهایت شازده کوچولو...
مجموعه اي از داستان هاست به روايت شاگا هيراتا، بن زلس و برادران گريم، ترجمه جمعي از مترجمين و چاپ انتشارات قدياني (كتاب هاي بنفشه). قصه هايي خواندني، عبرت آموز، كهن و شيرين با تصاويري جذاب و ديدني براي مطالعه تمام دبستاني ها و بلند خواني و قصه گويي براي كودكان 5 تا 7 سال. ده داستان مهيج، دلنشين و دوست داشتني كه با نثري ساده و ملموس براي كودكان و نوجوانان روايت شده اند.
خانهی قورباغه کنار گل نیلوفر بود. صبح که میشد، قورباغه از خانهاش بیرون میآمد. قورقور آواز میخواند. نیلوفر باز میشد. میخندید، قورباغه را سوار میکرد و توی مرداب شنا میکرد
کتاب حاضر از مجموعه کتاب های مرجع، به بررسی و بیان کامل ویژگی های اعضاء بدن همراه با تصاویر رنگی می پردازد.
در این چند هزار سال که از زندگی بشر می گذرد، قصه ها و افسانه های زیادی نوشته شده است، اما تعداد کمی از آن ها باقی مانده و به این روزها رسیده است.
مجموعه ی کلاسیک های کودکانه تعدادی از این قصه های ماندگار و جذاب هستند؛ قصه هایی که هر بار می خوانیم، دریچه ی تازه ای از دنیای زیبایی ها به رویمان باز می شود.
این مجموعه کتابها
بازی و آموزش را با هم می آمیزد تا به کودکان آگاهی دهد،آنها را از نظر به کارگیری لغات توانمند سازد،و حس مشاهده و کنجکاوی آنها را بهبود ببخشد.
آنی شرلی دختركی كك مكی است كه موهای سرخی دارد و در یتیمخانه بزرگ شده است، او باهوش است، قوه تخیل بیحد و مرزی دارد و با امید و پشتكار و مهربانیهای سادهاش، سعی میكند زندگی جدیدی را آغاز كند. هر چند برای ورود به این دنیای تازه باید سختیهای بسیاری را پشت سر بگذارد، ولی آینده در نظرش آن قدر زیبا و امید بخش است كه برای رسیدن به آن، با هر مشكلی كنار میآید و با هر شرایطی سازگار میشود
دارن شان شاهزاده اشباح، برای انجام ماموریتی كوهستان اشباح را ترك میكند كه شاید به مرگ او ختم شود. او یكی از برگزیدگانی است كه باید به تعقیب ارباب شبحوارهها برود. اگر او را نابود كند، پیروز است و اگر شكست بخورد، قبیله اشباح را به كام مرگ میبرد.
با صدای پر طنین ناقوسهای شهر، مردم خوب پاریس از خواب بیدار شدند. در ششم ژانویه سال 1482،عید تجلی مسیح و جشن دیوانگان با هم مصادف شده بود: آتشبازی، درختکاری واجرای نمایش مراسمهایی بودند که در این روز برگزار میشد. آن روز صبح در هیچ خانه و مغازهای باز نبود. دستهدسته جمعیت به سمت مکانهای آتشبازی و اجرای نمایش میرفتند. به ندرت دیده میشد کسی به مراسم درختکاری برود.
میمون کوچولو بچهی مامان میمون بود. او تا آنروز، به جایی نرفته و خیلی چیزها را ندیده بود. اما کنجکاور بود و دلش میخواست، بیرون برود و همهچیز را ببیند.
سرگذشت دخترکی یازده ساله است که از یتیم خانه به مزرعه گرین گیبلز می آید تا زندگی جدیدی را آغاز کند. او هر روز ...
هوا سرد شده است. من همیشه خرده های نان را پشت پنجره می ریزم. آن وقت گنجشک ها می آیند و از دیدن آن همه غذا با خوشحالی روی پاهایشان می پرند.
من هم با مهربانی به آنها نگاه می کنم. وقتی گنجشک ها سیر می شوند، با نوک به شیشه پنجره می زنند و از من تشکر می کنند.
آن وقت من لبخند می زنم و دستم را برایشان تکان می دهم.
مجموعه ای پرکشش، هیجان انگیز و خواندنی پیرامون دو پسر جوان با نام های سایمون و براد که به نوعی پسرخاله یکدیگر محسوب می شوند و در پی اتفاقی غیرقابل باور و واقعه تماس با جسمی نورانی به دوران روم باستان وارد می شوند، دنیایی موازی با بخشی از تاریخ اروپا. آن ها پس از پشت سر گذاشتن توفان هایی مهیب به سرزمین سرخ پوست ها وارد شده اند و رابطه ی خوبی با باس و کورتیوس برقرار کرده اند. بچه ها که کم کم با شرایطشان کنار آمده اند در تلاشند تا برای گذران زندگی آذوقه جمع آوری کنند…
بلدی بسازی ؟ (بالگرد) طوری طراحی شده که در آن کودکان در حین بازی مهارت یادگیری و تمرکز خود را افزایش داده و با الگوهایی پیش فرض می توانند اشکال مختلفی را با تا کردن، برش زدن، و چسباندن ایجاد نمایند.
همکاری و کمک کودک شما در کارهای خانه زمینهای است برای کار در اجتماع. در این کتاب سعی شده است که به کودک شما یاد دهد که از همان کودکی در کارهای خانه شرکت کند و این همکاری به صورت یک عادت در او باقی بماند. این کار، در بسیاری از مواقع، بازی به حساب می آید و وقت کودک شما را هم پر می کند.
کتاب رنگ آمیزی کتی (هوش و سرگرمی با کمک بزرگترها) داوود وفایی آن را به فارسی ترجمه کرده است
لیف، باردار و جاسمین، هفت گوهر گمشده را پیدا كرده و آنها را روی كمربند دلتورا بازگرداندهاند. حالا این سه همسفر باید وارث تاج و تخت دلتورا را پیدا كنند. آنها میدانند كه فقط وارث حقیقی میتواند با استفاده از جادوی كمربند، ارباب سایهها را سرنگون كند. اما وارث از همان لحظه تولد، در جایی مخفی شده است و فقط كمربند میتواند مخفیگاه او را آشكار كند. همین كه جست و جوی دلتورا به نقطه اوج خود میرسد، اتفاقات تكاندهندهای، از پی هم رخ میدهند. خشم و قدرت ارباب سایهها نه تنها سه قهرمان دلتورا، بلكه افراد مورد علاقه آنها را نیز تهدید میكند
گروبز، شارك و میرآ و نه مرید دیگر به یكی از پایگاههای لمبها میروند. تا مطمئن شوند آیا آنها با لرد لاس و هیولاهای دموناتا همدست شدهاند یا نه. در پایگاه، مردی به نام آنتونی برایشان میگوید كه تحقیقات جدید مربوط به گرگنمایی در جزیرهای دورافتاده صورت میگیرد. مریدها با همراهی آنتونی به جزیره میروند، ولی آنجا با حقایق و خطرات جدیدی رو به رو میشوند. گروبز برای نجات جان افرادش باید تصمیمی بگیرد كه نمیداند چه تاوانی در پی دارد
در این کتاب از مجموعه ماجراهای "تن تن "که با تصاویر فکاهی و رنگی تدوین شده، تن تن خبرنگار ماجراجو، پس از مشاهده ستاره بزرگی که با سرعت به زمین نزدیک میشود، از
طریق رصدخانه درمییابد که سنگ آتشینی در اقیانوس منجمد شمالی به زمین اصابت کرده است .در پی آن، گروهی از دانشمندان برای یافتن و شناسایی سنگ آسمانی عازم قطب
شمال میشوند .تن تن، سگ وفادارش "برفی"، و دوستش "کاپیتان هادوک "که فرماندهی کشتی حامل دانشمندان را برعهده دارد نیز در این سفر علمی حضور دارند، اما گروهی
ناشناس تلاش میکنند تا این سفر با شکست مواجه گردد .سرانجام تن تن توطئه خرابکاران را خنثی میکنند و بدین ترتیب، سفر با موفقیت به پایان میرسد .
اهمیت دیکته و نوشتار اول دبستان به عنوان پایه سال های آینده بر هیچ کس پوشیده نیست. نام این پایه بیش از هر چیز مهارت نوشتن را در ذهن تداعی می کند که در واقع یکی از معانی و معیارهای سواد پس از توانایی خواندن است. در کلاس اول دبستان که مهارت های سوادآموزی به تدریج رشد می یابد، جستجو برای دستیابی به منابع کمک درسی برای تمرین خواندن و البته نوشتن و املا مفید به فایده خواهد بود و تسلط دانش آموزان بر این دو مقوله سبب یادگیری و انگیزه بیشتر خواهد شد. از سوی دیگر مشارکت والدین در امر آموزش فرزندان، نتیجه تلاش های نوآموز و معلم را دوچندان می کند.