کتاب حاضر، دربردارنده سه کتاب آزمون های مرگ، کوهستان شبح و شاهزاده اشباح جلدهای4، 5 و 6 از مجموعه «قصه های سرزمین اشباح» می باشد.
قصه های سرزمین اشباح (مجموعه چهارم جلدهای 10 تا 12)
کتاب حاضر، دربردارنده سه کتاب دریاچه ارواح، ارباب سایه ها و پسران سرنوشت می باشد.
این سه کتاب جلد های 10، 11 و 12 از مجموعه داستان های «قصه سرزمین اشباح» است.
کتاب حاضر، دربردارنده سه کتاب دریاچه ارواح، ارباب سایه ها و پسران سرنوشت می باشد.
این سه کتاب جلد های 10، 11 و 12 از مجموعه داستان های «قصه سرزمین اشباح» است.
از همین نویسنده
دارن شان به خانه برمیگردد و آنجا برایش جهنم میشود. سرنوشت قصد نابودی او را دارد و گویی با نابودی او، اختیار همه چیز به دست ارباب تاریكیها میافتد. اما این ارباب تاریكیها كیست؟
دارن شان زمانی مثل همه پسرهای همسن خودش زندگی میكرد. اما او برای نجات جان دوستش از مرگ، قبول كرده است كه زندگیش را به دست شبحی خونخوار بسپارد. دارن همراه شبح به سیرك عجایب میرود و دستیار او میشود. بازیگرها و كاركنان عجیب این سیرك او را در جمع خودشان میپذیرند، اما... مرد گرگی، یكی از وحشتناكترین موجودات روی زمین، از قفس آزاد میشود و دارن و دوستش را تعقیب میكند. آیا دارن این بار هم میتواند جان دوستش را نجات بدهد؟
قصه های سرزمین اشباح 3 (دخمه ی خونین)، ماجراي شگفتانگيز پسركي معمولي است كه در شرايطي بسيار بحراني مجبور ميشود زندگي خود را بهدست شبحي خونآشام بسپارد.
دارن شان پسری است كه همه گمان میكنند مرده است. اما او دستیار شبحی به نام آقای كرپسلی شده است. دارن و آقای كرپسلی راه دشواری را پشت سر میگذارند تا خود را به كوهستان اشباح، مقر همه اشباح جهان برسانند. هر كدام از ساكنان این كوهستان چند صد سال زندگی كرده و همیشه درگیر مبارزهای مرگبار بودهاند. آنها میخواهند شبحوارههای خونآشامی را نابود كنند كه سرچشمه همه پلیدیها و شرارتها هستند. اما در این ملاقات حیرتانگیز، دارن واقعیت دیگری را نیز درمییابد. او میپذیرد كه در آزمونی مرگبار شركت كند...
دارن شان پسری كه همه گمان میكنند مرده، اما در واقع دستیار یك شبح شده است، به كوهستان اشباح میرود. در كوهستان، او برای اثبات لیاقتش، شركت در آزمونهای مرگباری را میپذیرد و در چهارمین آزمون شكست میخورد. دارن نگران مجازاتی است كه برایش در نظر میگیرند و در همین زمان متوجه میشود كه یكی از دوستانش به قبیله اشباح خیانت كرده است. اگر خائن رسوا نشود، قبیله از میان میرود و اگر دارن بخواهد دیگران را از این توطئه باخبر كند، باید مجازات شكست در آزمونها یا همان مرگ را بپذیرد.
دارن شان شاهزاده اشباح، برای انجام ماموریتی كوهستان اشباح را ترك میكند كه شاید به مرگ او ختم شود. او یكی از برگزیدگانی است كه باید به تعقیب ارباب شبحوارهها برود. اگر او را نابود كند، پیروز است و اگر شكست بخورد، قبیله اشباح را به كام مرگ میبرد.
دارن شان آزمونهای دشواری را پشت سر گذاشته و به شاهزادگی قبیله اشباح پذیرفته شده است. اما او اكنون باید با آزمونهای دیگری مواجه شود كه بیشتر به كابوس میمانند. بازگشت به مدرسه، پیدا كردن جنایتكاران خونآشامی كه در تاریكی شب انسانهای بیگناه را میكشند، یافتن ارباب شبحوارهها، و از همه دردناكتر، رویارویی دوباره با تلخیهای گذشته، از جمله این آزمونهای كابوس مانندند
دارن شان شاهزاده اشباح، به خاطر مردمش باید در مبارزهای خونبار شركت كند. دشمنان اصلی او، شبحوارهها، با نفرات بیشتر، حیلههای رذیلانهتر و سركشتر از همیشه دست به كار شدهاند. در این میان، پلیس و مردم وحشتزده نیز او و دوستانش را عامل كشتارهای هولناك شهر میدانند. چه چیزی در انتظار آنهاست؟ مرگ یا پیروزی؟
گروبز از پیشگویی یونیسوان وحشت دارد. كرنل نابینا شده و بك در دست لرد لاس است. هر روز تونلهای بزرگتری گشوده میشود و هیولاها دستهدسته از راه میرسند. در سراسر دنیا، مردم با هیولاها میجنگند، به دست آنها كشته میشوند یا از چنگالشان میگریزند. ولی این تعقیب و گریز بیامان تا كجا ادامه مییابد؟ اگر گروبز و كرنل نتوانند بك را نجات دهند و نیروی نهایی كاگاش را آزاد كنند، بر سر زمین چه میآید؟ آیا كاگاش میتواند یا میخواهد نتیجه جنگ را تغییر دهد یا نیرویی فراتر از آن باید پا به میدان گذارد؟
درویش بعد از مبارزهاش در قلمرو لرد لاس، هنوز پریشان است. او به شهرکی سینمایی دعوت میشود تا در ساخت فیلمی تخیلی و ترسناک درباره موجودات شیطانی همکاری کند. گروبز و بیلـای نیز همراهش میروند. دنیای سینما بچهها را مبهوت میکند، اما گروبز به وقایعی پی میبرد که هیچ فیلمی نمیتواند به اندازه آنها خونبار و هولناک باشد. چه کسی حرفهای گروبز را باور میکند؟
در غار كارشری ویل، تونلی باز شده است كه هیولاها دسته دسته از آن بیرون میریزند. برای مقابله با كشتار و خشونت این موجودات شیطانی همه نیروها به میدان آمدهاند. حدود پانزده مرید از جمله كرنل، شارك و شارمیلا به فرماندهی برانابوس در محل جمع میشوند تا جلو این هجوم بیامان را بگیرند. آنها میدانند كه حتی اگر بتوانند تونل را مسدود كنند به زنده ماندن خودشان امیدی نیست.
اگر بك به كسي بيش از حد نزديك شود، ناخواسته خاطرات و افكار او را جذب ميكند. او از كشف اين واقعيت به وحشت ميافتد. ولي وحشت واقعي را زماني تجربه ميكند كه به عمارت قديمي گريديها حمله ميشود. دليل حمله و هويت مهاجمان نامشخص است. در همين گير و دار، حادثه ديگري رخ ميدهد كه با هيولاها و قلمرو دموناتا ارتباطي ندارد، ولي مريدهاي كهنهكار را به ميدان ميكشاند و آنها را با حقيقتي رو در رو ميكند كه در كابوسهايشان نيز تصورش را نميكردند. حقيقتي از جنس مرگ.
گروبز، شارك و میرآ و نه مرید دیگر به یكی از پایگاههای لمبها میروند. تا مطمئن شوند آیا آنها با لرد لاس و هیولاهای دموناتا همدست شدهاند یا نه. در پایگاه، مردی به نام آنتونی برایشان میگوید كه تحقیقات جدید مربوط به گرگنمایی در جزیرهای دورافتاده صورت میگیرد. مریدها با همراهی آنتونی به جزیره میروند، ولی آنجا با حقایق و خطرات جدیدی رو به رو میشوند. گروبز برای نجات جان افرادش باید تصمیمی بگیرد كه نمیداند چه تاوانی در پی دارد
کرنل فلک همچنان در کنار برنا بوسی و مریدان دیگر است که مجبور میشود راه تازهای را در پیش گیرد. او با حقیقتی غیر قابل انتظار مواجه میشود و خود را در بنبستی هولناک میبیند. در هیاهویی پر از وحشت، ناامیدی و سوءظن باید تصمیم بگیرد که بماند و به مبارزه با هیولاها ادامه دهد یا بازگردد و تا ابد از چنگ آنها بگریزد. آیا گروبز یا بک میتوانند راه دیگری پیش رویش بگذارند؟
سایر کتاب های همین ناشر
مجموعهی مصور «فسقلی ها» نوشته «تونی گراس» توسط جمعی از مترجمان به فارسی برگردانده شده است.
مجموعه فسقلی ها دربرگیرنده سی جلد کتاب است که شخصیت اصلی هر یک از آها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا میخورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا میکند؛ خجالتی است؛ خبرچینی میکند؛ جیغ و داد راه میاندازد و ... .
این داستان ها به گونهای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می کند و متوجه زشتی کارش می شود. مجموعه مصور فسقلی ها توسط انتشارات «قدیانی» برای کودکان پیش دبستانی و سال های اول و دوم دبستان منتشر شده و در اختیار آنان قرار گرفته است.
روزی، روزگاری، شهری بود به نام مکه. در این شهر، مردی زندگی میکرد که نامش محمد بود. او پیامبر خدا بود. خداوند، محمد را انتخاب کرده بود تا مردم را راهنمایی کند. او آمده بود که راه درست زندگی کردن را به همه یاد بدهد...
آنشرلی دخترکی ککمکی است که موهای سرخی دارد و در یتیمخانه بزرگ شده است. او باهوش است، قوهی تخیل بی حدومرزی دارد و با امید و پشتکار و مهربانیهای سادهاش ، سعی میکند زندگی جدیدی را آغاز کند. هر چند برای ورود به این دنیای تازه باید سختیهای بسیاری را پشت سر بگذارد، ولی آینده در نظرش آنقدر زیبا و امید بخش است که برای رسیدن به آن ، با هر مشکلی کنار میآید و با هر شرایطی سازگار میشود.
مجموعهی آنی شرلی شامل 8کتاب با نامهای آنی شرلی در گرین گیبلز، آنی شرلی در اونلی، آنی شرلی در جزیره، آنی شرلی در ویندی پاپلرز، آنی شرلی در خانهی رویاها، آنی شرلی در اینگل ساید ، درهی رنگین کمان و ریلا در اینگل ساید میباشد.
در مجموعه چهار جلدی((ماجراهای آقاموشه)) که اینک در یک مجلد به چاپ رسیده، ماجراهای موش کوچکی برای کودکان گروه سنی((الف)) و ((ب)) نقل شده است .در نخستین داستان که((لکههای سرخ و عجیب)) نام دارد، آقاموشه به همراه ببری گربه اسباب بازیاش یک نقاشی میکشند و برای کشیدن تصویر خورشید، از رنگ قرمز استفاده میکنند .اما در حین نقاشی چند قطره رنگ روی پوستشان میریزد، آنها تصور میکنند بیماری سرخک گرفتهاند ;از همین رو، مشغول استراحت و مداوا میشوند .ولی رنگ قرمز پاک نمیشود .آنها تصمیم میگیرند به دکتر بروند اما در بین راه باران میآید و لکهها را از بین میبرد .بنابراین آقاموشه در حاشیه کتاب راهنمای پزشکیاش مینویسد :((هر وقت سرخک گرفتید، اول لکهها را با آب باران بشویید .اگر لکهها نرفت فوری به دکتر بروید)) .
ژول ورن نویسنده ی فرانسوی قرن نوزدهم که صاحب نظران به او گشاینده ی افق ها لقب داده اند، آثار بی شماری دارد که تقریبا به تمام زبان های دنیا ترجمه شده است. او در فرانسه و سایر نقاط جهان و همچنین در ایران نیز از شهرت به سزایی برخوردار است... .
در این کتاب، ده ها فعالیت متنوع و سرگرم کننده در زمینه ساخت انواع کاردستی، آشپزی های ساده، نقاشی، آزمایش های علمی، بصورت گام به گام و همراه با تصاویری گویا آموزش داده شده است که می تواند دامنه دانسته ها و خلاقیت های آنها را توسعه دهد.
مجموعه نبرد هیولاها، داستانی است پرماجرا و فانتزی، جهانی بین واقعیت و خیال، ماجراهایی که توسط هیولاهای مختلفی به وجود می آید. این هیولاها با طلسم شیطانی جادوگری وحشی مسلح شده اند، سرزمینی را که روزگاری از آن مراقبت می کردند، نابود می کنند. اما ساکنان آن سرزمین به جنگ با هیولاها برمی خیزند.
به سرزمین سایه ها - قلمرو مرموز و وحشتناک ارباب سایه ها خوش آمدید. او که هزاران نفر از اهالی دلتورا را گروگان گرفته و با خود به سرزمین سایه ها برده است ، قصد دارد جادوی سیاهش را تقویت کند . حال لیف و همراهانش باید برای نجات اسیران سلاح قدرتمندی بیابند تا بتوانند با جادوی ارباب سایه ها مبارزه کنند .
روان شناسان عقیده دارند که بهترین شیوه ی آموزش به وجود آوردن فضایی است که کودک سرگرم شود و در خلال آن سرگرمی مطلب مورد نظر را یاد بگیرد. کتاب های این مجموعه با همین هدف طراحی شده اند. کودک با انجام این سرگرمی و رنگ آمیزی ها، قدرت یادگیری و مهارت خواندن،
پر کردن اوقات فراغت کودکان همواره یکی از سختترین کارها برای خانوادهها به شمار می آید. حالا تصور کنید که پدر و مادرهای جوان به دنبال این باشند که فرزندشان علاوه بر سرگرم شدن، چیزهای مختلفی را هم بیاموزد. آن وقت است که کار قدری سختتر هم میشود. همان گونه که روانشناسان بارها گفتهاند؛ اگر آموزش کودکان همراه با سرگرمیهای جذاب و به شکلی غیرمستقیم باشد، ذهن آنان را با کنکاشهای مختلفی همراه خواهد ساخت. کنکاشهایی که بر آینده آنان نیز اثرات بسیار مثبتی بر جای خواهد گذاشت. نشر قدیانی در راستای همین خواستهی خانوادهها دست به انتشار این کتاب زده است. کتابی که مخاطبان آن کودکان و نوجوانان محصل در مقطع ابتدایی و راهنمایی هستند. برخی از جدولهای کتاب حاضر، دربردارنده اسامی پنهان هستند که باید از سوی مخاطب مورد نظر کشف شوند. برخی دیگر هم به پرکردن خانههایشان با اسامی مورد نظر نیاز دارند. برای پرکردن تعدادی از جداول هم نیاز به استفاده ازعملیات چهارگانه جمع و تفریق است و بسیاری از جدول های متنوع دیگر. علاوه بر این هر صفحه نیز سرشار از تصاویر زیبایی است که نیاز به رنگ آمیزی دارند.
تام باید هیولاهای سحرآمیز آوانتیا را از طلسمی شیطانی آزاد كند. او با شمشیر و سپری كه آدوارو جادوگر به او داده است. به راه میافتد تا با آركتا، غول كوهستان، رو به رو شود. آیا تام میتواند كشورش را از نابودی نجات دهد
داستان هایی جذاب که در سرزمینی خیالی به نام «آوانتیا» اتفاق میافتند؛ شش هیولا از این سرزمین دفاع میکنند… ناگهان هیولاها طلسم می شوند و سرزمین “آوانتیا” را که روزی از آن دفاع می کردند، نابود میکنند؛ حالا پسری مبارز تلاش می کند سرزمین آوانتیا را نجات دهد.
در این چند هزار سال که از زندگی بشر میگذرد، قصهها و افسانههای زیادی نوشته شدهاست، اما تعداد کمی از آنها باقی مانده و به این روزها رسیده است. این کتاب جزو یکی از این قصههای ماندگار و جذاب می باشد؛ قصههایی که هر بار میخوانیم، دریچهی تازهای از دنیای زیباییها به رویمان باز میشود.
سفر بهخیر! مواظب باش!... گزارش هات رو به موقع ارسال کن! حتما، بیا بریم برفی! از آقای سردبیر هم خدافظی کن. براتون کارت پستال و خاویار میفرستم. به امید دیدار! میگن اونجا شپش زیاده! خدابخیر بگذرونه...
نویسنده این کتاب هرژه میباشد و توسط انتشارت رایحه اندیشه به چاپ رسیده است.
ماری کوچولو هر روز خاله بازی میکند. امروز دوست دارد، مامان بازی کند.
تاتی کوچولوها مجموعه ای از تصاویر جذاب کودکان همراه با جمله هایی کوتاه و آهنگین می باشد. سادگی و ضرباهنگ شعرگونه این متن ها توجه هر کودکی را به خود جلب می کند. انتشارات قدیانی کتاب تاتی کوچولوها را همراه با شعرهای ناصر کشاورز و شکوه قاسم نیا روانه بازار کتاب کرده است. همچنین این مجموعه در ده جلد جداگانه نیز به چاپ رسیده است
حسنی به زحمت چشم هایش را باز کرد. خمیازه ای کشید و گفت: «سلام!» باباجان گفت: «سلام به روی ماهت! حسنی جان... زود برو از سر کوچه یک کیلو پیاز بخر و زود برگرد. خانم جان می خواهد برای ظهر کوفته قلقلی درست کند.» حسنی غرغری کرد و از جا بلند شد و گفت: «اوه... حالا کو تا ظهر!» باباجان به او چشم غره رفت. حسنی هم دیگر حرفی نزد. شال و کلاه کرد و از خانه بیرون دوید. هوا خیلی خوب بود و حسنی فکر کرد که تا ظهر زمان زیادی است. به سرش زد که راه را دور بزند و از کوچه باغی برود.
مجموعه 15 جلدی فسقلی ها
مجموعهی مصور «فسقلیها» نوشتهی «تونی گراس» توسط جمعی از مترجمان به فارسی برگردانده شده است. در کتاب حاضر، 15 جلد این مجموعه در یک مجلد تدوین شده است. مجموعهی فسقلیها دربرگیرندهی 15 جلد کتاب است که شخصیت اصلی هر یک از آنها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد.
کتاب حاضر، داستان خانواده ای سفید پوست است که به غرب کوچ می کنند، با زندگی و آداب سرخ پوست ها آشنا می شوند، سختی های طبیعت بکر را پشت سر می گذارند و در نهایت، هجوم سفیدها به این سرزمین و راندگی ساکنان اصلی آنجا از موطن اجدادیشان را به چشم می بینند.
کتی گفت:«مامان جون!مرا به پارک نمی بری؟» مادر گفت:« اول صبحانه ات را بخور، بعد هم دندان هایت را مسواک بزن تا به پارک برویم.»..
انتشارات قدیانی منتشر کرد: دخترهای کوچک، در بازی های کودکانه خود به تجربه کردن می پردازند و این تجربه ها می تواند ابتدایی ترین اتفاق در تصمیم گیری برای شغل، مسیر و هدف آینده آنها باشد. نویسنده در این مجموعه توانسته در سه بخش جدا از هم با تصاویری به صورت عکس، برگرفته از دست ساخته های خمیریِ کریستل مک دیان، ارتباط بسیار خوبی با مخاطب برقرار کند. این مجموعه به تأیید وزارت آموزش و پرورش کشور رسیده و در کتابنامه رشد شماره ی 2 نیز معرفی شده است.