ملکه زیر لب چیزی گفت و دستهایش را از هم باز کرد. ناگهان قامتش به اندازهی کوهی بلند شد، دستهایش به بالهای سیاه بزرگی تبدیل شدند و سرش به شکل اژدهایی درآمد. بدرباسم بیدرنگ برگشت و شروع کرد به دویدن. از شهر خارج شد. داشت با تمام قدرت در بیابان میدوید که احساس کرد صدای بالهای اژدها را میشنود. چند لحظه بعد اژدها مقابل او روی زمین نشست. بدرباسم برگشت و در جهت مخالف شروع کرد به دویدن که یکدفعه پنجههای بزرگ اژدها را دورِ بدنش احساس کرد. اژدها او را از زمین بلند کرد و به آسمان برد.
داستان انتقام
رو کرد به من. «فقط مىخوام یک کلمه بشنوم. هستى یا نه؟»
«من…»
«هستى یا نه، پوریا؟»
«آره، هستم.»
گفت: «مىدونى چرا هر بار مىکشوندتون پاى تابلو و گند مىزند به هیکل تو و هومن؟»
«چرا؟»
«واسه اینکه بهتون بگه هیچى نیستین و باید مثل گوسفند باهاتون رفتار کرد.»
برگشت. ماشین را روشن کرد. گفت: «امشب بهش نشون مىدیم کى گوسفنده. اون عوضى الدنگ یا شماها که باید گند زده بشه تو زندگىتون.» توى آینه به من نگاه کرد. «مطمئن باش کارمون که تموم شد، یه احساسى دارى که با هیچى تو دنیا عوضش نمىکنى.»
از همین نویسنده
نسیم خنکی را احساس می کردم که به صورتم می خورد و بویی شبیه بوی چمن توی دماغم پیچیده بود. دخترم داشت از یک جایی خیلی دور صدایم می کرد. صدای قدم هایش را می شنیدم که داشت به من نزدیک می شد. چند لحظه بعد احساس کردم جایی چند قدمی ام ایستاده. دوباره مرا صدا کرد. آن وقت صدای قدم هایش را شنیدم که دور شدند. هنوز داشت صدایم می زد. بعد احساس کردم یک جایی ایستاده و دارد گریه می کند. خواستم سرم را بلند کنم و صدایش کنم. بگویم اینجا هستم. بگویم بیاید پیشم، اما نمی توانستم. حال آدمی را داشتم که فلج شده باشد. با تمام توانم سعی کردم دست ها و پاهایم را تکان بدهم، اما نمی توانستم. صدای دخترم داشت دور می شد. حتی دیگر صدای قدم هایش را نمی شنیدم. تا اینکه یک دفعه دست کوچکش را حس کردم که روی شانه ام قرار گرفت. گفت: «پاشو، بابا! دیگه وقتشه. پا شو!»
گمانم نیم ساعتی گذشته بود و در این مدت جز صدای چک چک آب هیچ صدای دیگری نشنیده بودم. بعید می دانستم کسی آن بیرون در کمینمان باشد، چون در تمام این مدت می توانست بیاید تو. با یک شمشیر که حتی بلد نبودیم از آن استفاده کنیم، چه کاری از دست ما برمی آمد؟ خیلی راحت می توانست بیاید تو و کلکمان را بکند. بلاخره دیر یا زود هم سروکله شان پیدا می شد و ما را آنجا گیر می انداختند. فکر کردم تا دیر نشده باید آن غار را، که هیچ راهی به جایی نداشت، ترک کنیم. این بود که دستم را از بغل گذاشتم روی شانه ی نیما و تکانش دادم. آهسته گفتم: «نیما!»
سایر کتاب های همین ناشر
میراث لورین یکی از پرطرفدارترین و هیجانانگییزترین مجموعههای فانتزی است، داستانی جذاب و نفسگیر که با استقبالگستردهی خوانندگان و منتقدان روبهرو شد و هفده هفته در فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز قرار گرفت.
هدف از انتشار مجموعه کتابهای خودم میخوانم ترویج کتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در کودکان است.
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
بسیاری از ما در دوران کودکی خود، دوست داشتیم به داخل نقاشیهایمان سفر کنیم و اشیا، خانهها، کشتی و هواپیما داخل نقاشی را به واقعیت تبدیل کنیم و به موجودات داخل آن جان ببخشیم. اما زمانی که قادر به انجام این کار نبودیم، سریع دست به کار میشدیم و آنها را در ابعاد کوچک میساختیم. کتاب آبرنگ: رنگ آمیزی و کار برای 2 تا 6 ساله ها
هدف از انتشار مجموعه کتابهای خودم میخوانم ترویج کتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در کودکان است. نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
کلاس دومی کتاب دومی 2 (شب یلدای باحال ترین فامیل دنیا) انتشارات افق یکی از کتابهای مجموعهی کلاسدومی، کتابدومی و داستانی از لاله جعفری است که در چند فصل نوشته شده و نشر افق با تصویرگریهای غزاله باروتیان چاپ کرده.
کتابهای مجموعهی کلاسدومی، کتابدومی با توجه به کمبودهای محتواهای آموزشی در کتاب فارسی دوم دبستان و متناسب با دایرهی واژگان کودکان و درک آنها از کلمات نوشته شدهاند. کلاس دومیها با خواندن داستانهای این مجموعه میتوانند خواندن متنهای داستانی طولانی را تجربه کنند و اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کنند.
کلاس دومی کتاب دومی 2 (شب یلدای باحال ترین فامیل دنیا) انتشارات افق دنیا یک داستان شاد و شیرینِ خانوادگی است که شب یلدا اتفاق میافتد. روایتی طنز و پرانرژی که خواندن آن نشاطآور و الهامبخش است و کودکان را با یکی از مهمترین آیینهای ایرانی آشنا میکند. این کتاب میتواند کودکان را به فعالیتهای نمایشی هم ترغیب کند و شاید آنها بتوانند با همراهی والدین و معلمان در فامیل یا مدرسه یک گروه نمایش تشکیل بدهند. علاوهبراین، داستان شب یلدای باحالترین فامیل دنیا میتواند زمینهساز گفتوگو دربارهی اهمیت مهارتهای ارتباطی، ارزش خانواده و پیوندهای خانوادگی باشد.
در مقدمه و مؤخرهی هر کتاب از مجموعهی کلاسدومی، کتابدومی که کتابهای فندق واحد کودک نشر افق چاپ کرده، اطلاعات مهم دربارهی اهمیت و ضرورت کتابخوانی کودکان به والدین و معلمان هم یادآوری شده است که بر ضرورت و تأثیر ادبیات در پیشرفت تحصیلی تأکید میکند.
برای اینکه کتابخوانی، بهویژه خواندن داستان، مهارت روانخوانی کودکان را افزایش میدهد و به آنها کمک میکند با کلمهها و عبارتهای جدید آشنا شوند و در خواندن متن کتابهای درسی مهارت بیشتری پیدا کنند. بررسیهای اخیر نشان میدهند که دبستانیها بهشدت در خواندن نیاز به کمک دارند. از سوی دیگر، کودکی که کتابهای متفاوت و بیشتری میخواند درک مطلب برایش آسانتر میشود و پرسشهای ریاضی و علوم را بهتر میفهمد.
کلاس دومی کتاب دومی 2 (شب یلدای باحال ترین فامیل دنیا) انتشارات افق فعالیتهایی متنوع در نظر گرفته شده است که کودکان را با مفاهیمی که در کتاب درسی به آن کمتر پرداخته شده، آشنا میکند و فرصتی است تا آنها کلمهسازی و جملهسازی را تمرین کنند. مواردی مانند همزه، تنوین، پیشوندها، پسوندها، همخانوادهها و... را بیشتر بشناسند و انواع جملههای خبری، پرسشی، امری و عاطفی را یاد بگیرند که پایهی انشانویسی و داستاننویسی است.
اسم من ( پپا ) است و این کتاب درباره بابابزرگ من است.
بابابزرگ من عاشق باغبانی و ساختن و تعمیر کردن است.
تق! تق! اما او بیشتر از همه عاشق بازی کردن با من و برادرم کوچولویم ( جورج ) است.
دوست داری با خانوادهی پپا بیشتر آشنا شوی؟ و...
و بالاخره آرتمیس با بزرگترین دشمنش روبهرو میشود:
با خودش!
آرتمیس فاول دیگر از پریهای مسلح و ترولهای آدمخوار و گابلینهای آتشساز خسته شده و میخواهد همهی کارهای خلافش را کنار بگذارد. ولی درست همین حالا مادرش سخت بیمار شده و او باید داروی مادرش را از چنگ یک تبهکار بیرون بیاورد.
کمتر کودکی است که شعری از مصطفی رحماندوست از برَ نباشد یا کتابی از او در کتابخانهاش نداشته باشد.
رحماندوست اما این بار در تک تک شعرهای این مجموعه با خداوند بخشنده و مهربان حرف میزند و با زبانی صمیمی و دلنشین او را کودکانه نیایش میکند. تصویرسازیهای خلاقانهی نیلوفر میرمحمدی هم رنگ و نور و زیبایی این فضای شاعرانه را دوچندان کردهاند.
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
کلاس دومی کتاب دومی 3 (ماه پیشانی بی ماه) انتشارات افق الهامبخش و تأثیرگذار دربارهی نقش ادبیات در تقویت همدلی و استحکام پیوندهای خانوادگی است که مژگان کلهر نوشته و کتابهای فندق واحد کودک نشر افق در مجموعهی کلاسدومی، کتابدومی چاپ کرده.
مجموعهی کلاسدومی، کتابدومی شامل ۱۲ عنوان Chpter book است که هر کتاب یک داستان مستقل است و هر داستان به فصلهای کوتاه تقسیم شده و تصویر هم دارد. ویدا کریمی تصویرگر کتاب ماهپیشانیِ بیماه است. هم تصویرگر و هم نویسنده در فضاسازی و شخصیتپردازی این داستان به زندگی روزمره و دغدغههای کودکان امروزی توجه داشتهاند. برای همین روایت خلاقانه و تصویرگریهای جذاب این کتاب باعث میشود که کودکان شوق بیشتری برای خواندن داشته باشند.
هدف نشر افق از چاپ مجموعهی کلاس دومی کتاب دومی 3 (ماه پیشانی بی ماه) انتشارات افق بالا بردن دانش ادبی کودکان و پر کردن خلأ کتابهای درسی فارسی دبستان است. این کتابها باعث ترغیب بچهها به کتابخوانی میشوند بدون اینکه آنها اجبار یا فشاری را احساس کنند و انگیزهی یادگیری را بالا میبرد.
کلاس دومی کتاب دومی 3 (ماه پیشانی بی ماه) انتشارات افق اثر مژگان کلهر که نشر افق با تصویرگریهای ویدا کریمی چاپ کرده است، به دانشآموزان کمک میکند تا مهارتهای چهارگانهی خواندن، نوشتن، صحبت کردن و درک مطلب را در خودشان تقویت کنند. همچنین، به معلمان و مدیران دبستان هم کمک میکند تا ایدههایی برای اجرای فعالیتهای متنوع و خلاقانه در مدرسه پیدا کنند و فرصت بیشتری برای هنر و ادبیات، موسیقی و بازی در برنامهی مدارس درنظر بگیرند.
باک سگ نیرومندی است که در خانهی اعیانی قاضی میلر از همهی سگها ارج بیشتری دارد. مردم گروه گروه به دنبال طلای زرد به قطب شمال هجوم میآورند و در این میان، مانوئل- باغبان خائن- باک را میفروشد و باک از روزهای شومی که انتظارش را میکشند، بیخبر است.
حال که صلحی زمین گیرکننده، توپچی های باشگاه توپ را به کاهلی و بی عملی کشانده است، رئیس باشگاه، طرحی هیجانی را مطرح می کند: “فتح ملکه ی آسمان شب برای اولین بار و برقراری ارتباطی مستقیم میان زمین و ماه از طریق ارسال یک پرتابه به ماه”. پیشنهادی که بانگ و آواهای تشویق اعضای باشگاه و مردم آمریکا را سبب می شود و شوری بی سابقه به آن ها می بخشد.
حین طراحی عملیات پرتاب خمپاره، یک مرد فرانسوی از طریق ارسال تلگراف، پیشنهاد جایگزین پرتابه ای استوانه – مخروطی را به جای سفینه ی کره سان می دهد و از حضور خود در این پرتابه سخن می گوید.
کلاس اول دبستان فرصتی طلایی برای کتابخوان شدن کودکان ماست و کتاب درسی برای پرورش مهارت روانخوانی و کتابخوانی کودکان کافی نیست. اگر میخواهید دانشآموز کلاس اولیتان در همان ماههای اول آموزش، حروف الفبا را بهخوبی یاد بگیرد. از معجزه داستانخوانی غافل نشوید.
عاشقانه های کلاسیک (ایتان فروم) از آثار متفاوتِ ادیت وارتون، نویسندۀ آمریکایی، است که نخستین بار در سال 1911 منتشر شد و امروز، صدودوازده سال بعد، در میان آثار کلاسیک قرن بیستم قرار دارد. وارتون عاشقانه های کلاسیک (ایتان فروم) را در سه فصل و با دو راوی نوشته: راوی اولشخص (در فصل اول و سوم) و دانای کل (در فصل دوم.) این اثر از نظر قالب و سبک روایی نیز در زمانۀ نخستین انتشار، نوآور و بدیع محسوب میشده: نویسنده از شگردِ روایی قاببندی یا روایت قاب استفاده کرده؛ یعنی جا دادن یک یا چند داستان یا روایت در میان داستان دیگر یا یک گزارش یا روایت تاریخی. ماجرای اصلی «ایتان فروم» نیز برگرفته از رخدادی واقعی است که حدود سال 1904 در کوهستانهای لِنِکس در ماساچوست رخ داده بود.
آثار کلاسیک ادبی، میراث ماندگار و بی مرز فرهنگ و هنر بشری به شمار می آیند که تقریبا به همه ی زبان های دنیا ترجمه شده. نشر افق بعضی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک را طبق الگویی جهانی و مرسوم، با حذف توصیفات کسالت آور برای مخاطب امروز و مطابق با ذوق و سلیقه ی او کوتاه کرده است.
در كتاب میمینی گل میکشه یا نینی میمینی ياد میگیرد كه رويی دیوار نقاشيی نكشد.
توماس وارد بیش از دو سال با موجودات دنیای تاریکی مبارزه کرده است. او شاگرد محافظ بوده و با خطراتی عجیب برخورد کرده و زنده مانده است. اینبار چشم خونی منطقه را تهدید میکند و هر چیزی را که سر راهش قرار بگیرد، از بین میبرد. توماس باید پیش استاد پرتوقع و سختگیز دیگری مهارتهای رزمی را فراگیرد. اما آیا او میتواند از پس خشمخونی برآید؟
هدف از انتشار مجموعه كتابهای خودم میخوانم ترویج كتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در كودكان است.
نوسوادانِ كلاس اول، به تدریج كه خواندن را میآموزند و با شكل حروف و صداها و كلمهها آشنا میشوند؛ خواهند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون كمك گرفتن از دیگران بخوانند.
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
هدف از انتشار مجموعه کتابهای خودم میخوانم ترویج کتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در کودکان است.
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
مجموعه کتاب های (رنگ رنگ رنگم کن) تلفیقی از آموزش و هنر و سرگرمی است. برای رسیدن به هدف های آموزشی، چیستان های طراحی شده اند که موضوع آنها شامل مهمترین چیزهایی است که کودک با آنها سر و کار دارد.
خنجر را به خاک بسپار! به خود نهیب میزنم: ما امروز سه برادر نیستیم. ما امروز سه سرزمینیم. ما امروز ایران و روم و تورانیم. تور فریاد میزند: «تا دیر نشده خنجر را بردار!» خنجر را بر میدارم، به چشمهای سرخ رنگ سلم مینگرم و خنجر را در ستون چوبی خیمه میکوبم: «نه، من در این دام نمیافتم. از جانم میگذرم اما با خنجر پدرانم، برادر نمیکشم.»
در این کتاب برای رسیدن به هدفهای آموزشی، چیستانهایی طراحی شدهاند که موضوع آنها شامل مهمترین چیزهایی است که کودک با آنها سر و کار دارد.
مایههای هنری نیز از قالبهایی مانند شعر و تصویر فراهم آمده است. همچنین هر کتاب با طراحی ویژهای برش خورده است تا برای کودک دلپذیرتر باشد.
پسر پانزدهساله چطور میتواند مقاومت کند؟ ویل و اوانلین فرسنگها دور از خانه، از بند اسکاندیاییها فرار میکنند، ولی اوانلین دوباره اسیر میشود. ویل تمام مهارتهای رنجریاش را به کار میگیرد تا دوستش را پیدا کند ولی حریف دشمن نمیشود. از طرفی تموجایها میخواهند به مرزهای اسکاندیا هجوم بیاورند و مقصد بعدیشان آرالوئن است. آیا میتوان جلوی چنین دشمن وحشی و خونخواری ایستادگی کرد؟