نگرانی چیست؟ چرا نگران میشویم؟ چه چیزهایی موجب نگرانی ما میشوند؟ چطور نگرانی را از خودمان دور کنیم؟ با مطالعهی این کتاب کودکان مطالب جالبی دربارهی نگرانی و روشهای کنار آمدن با آن را میآموزند.
زبان برای رنجاندن نیست
کودکان در این کتاب جذاب با استفاده از کلمات و تصاویر زیبا میآموزند که آنها میتوانند قبل از صحبت کردن فکر کنند و سپس انتخاب کنند که چه بگویند و چگونه بگویند. با شیوههای ساده و مثبت میآموزند که چگونه به سخنان ناخوشایند دیگران پاسخ دهند و قدرت کلمهی «ببخشید» را درک کنند. در انتهای کتاب هم، فعالیتها و سرفصل های گفتوگو با کودک در خانه، مدرسه و مهدکودک پیشنهاد شده است.
از همین نویسنده
سایر کتاب های همین ناشر
فرانکلین و دوست بزرگتر
فرانکلین دوست دارد زودتر بزرگ شود و کارهایی را بکند که بچههای بزرگتر میکنند. ولی انگار کارهای بزرگترها خیلی هم ساده نیست. حالا فرانکلین می تواند مثل بزرگترها رفتار کند یا بهتر است برای بزرگ شدن عجله نکند؟
گاهی خرگوش کوچولو احساس تنهایی میکند و فکر میکند که هیچکس دوستش ندارد و همه سرگرم کار خودشاناند ولی بعد متوجه می شود که تنهایی خیلی هم بد نیست چون…
من دوستان خیلی خوبی دارم. با آنها بازی میکنم، فیلم تماشا میکنم، حرف میزنم . به حرفشان گوش میکنم. من دوستانم را خیلی دوست دارم. آنها هم من را دوست دارند. میدانی چرا؟
دوستان فرانکلین خیلی کارها بلدند؛ خرس میتواند از درخت بالا برود. شاهین میتواند پرواز کند و در آسمان اوج بگیرد. فرانکلین هم خیلی کارها بلد است، اما وقتی با دوستانش حرف میزند، یادش میرود چه کارهایی بلد است انجام بدهد. برای همین مجبور می شود به دوستانش دروغ بگوید. و این تازه شروع ماجراست…
بچه ها در حیاط مهدکودک هستند. هر کدام یک کاری را انجام می دهند. اگر تو هم اینجا بودی چه کاری می کردی؟ چه چیزهایی را می دیدی؟ چه بوهایی حس می کردی؟ چه صداهایی می شنیدی؟ حالا یکی از چیزهایی را که دوست داری اینجا ببینی بکش.
خرگوش کوچولو دوست دارد با دیگران مهربان باشد. او دوست دارد با خودش هم مهربان باشد و می داند که برای این کار باید مراقب بدنش باشد و …
شیر کوچولو همیشه نگران بود. مثلا نگران انجام تکالیفش یا اینکه دیر به مدرسه برسد…
او وقتی که نگران میشد، دستپاچه می شد و دل درد می گرفت، اما بالاخره فهمید که چه کار کند تا حالش بهتر شود….
دوست فرانکلین، خرس، دارد برادر میشود. او میخواهد هر چه زودتر با خواهرش بازی کند. فرانکلین نیز خیلی هیجانزده است. وقتی بالاخره خواهر خرس به دنیا میآید، آنها متوجه میشوند که شرایط به این راحتیها که تصور میکردند، نیست. اما به مرور زمان خرس و فرانکلین یاد میگیرد که برادر بزرگتر بودن واقعا چگونه است.
فرانکلین لاکپشتی باهوش است. یک روز در مدرسه آقای جغد از بچهها میخواهد که برای تکلیف روز بعد چیزی را که در محلهشان از همه بیشتر دوست دارند نقاشی کنند. هرکدام از دوستان فرانکلین چیزی را که دوست دارد، نقاشی میکند، اما فرانکلین هرچه فکر میکند نمیتواند تصمیم بگیرد چه چیزی را نقاشی کند چون او خیلی چیزها را در محلهشان دوست دارد. به هر جایی که نگاه میکند یاد دوستان و خاطراتش میافتد تا اینکه…
اگر کودک شما از این کتاب لذت برد، سراغ یکی دیگر از کتابهای کار ما بروید. هر کتاب برای آموزش مهارت یا مفهوم خاصی طراحی شده است.
این مجموعه کتابها به کودکان کمک میکند به وسیلة رنگ کردن، تا کردن، چسباندن و بریدن تسلط بر حرکات ظریف خود را افزایش دهند.
اتفاقهای جالب و هیجان انگیزی که در زندگی چارلی میافتد-یا حداقل این چیزی است که او به همهی همکلاسیهایش میگوید! بین شما کسی در مسابقهی هاتداگخوری برنده شده؟ خوب، چارلی هم شده! اما چارلی هاتداگهای بیشتری خورده! چارلی (یا همانطور که همکلاس ها صدایش میکنند، چاخان) کلی ماجراهای جالب برای تعریف کردن دارد. هیچکس نمیتواند با او رقابت کند!
تا وقتی چارلی چاخان مجبور میشود برای تکلیف مدرسه یک داستان بنویسد…
دربارهی دالی بازی (من می گم، تو می گی ... رنگ ها)
تصاویر جذاب و شعرهای شیرین مجموعه کتابهای من میگم، تو میگی کودک شما را سرگرم میکند و هم زمان کمک میکند تا او در کنار بازی، با مفاهیم و کلامات جدید آشنا شود.
این اثر در جهت آموزش برخی از مفاهیم ریاضی به کودکان 3 تا 4 سال در سه جلد تهیه شده است و کتاب پیش رو جلد اول از مجموعه ی ریاضی می باشد. آموزش ریاضی یکی از مهمترین موارد درسی است که کودکان در سال های تحصیل با آن مواجه هستند. اگر آموزش ریاضی از سنین کودکی و به درستی برای کودک به وقوع بپیوندد، او در سال های تحصیل با کمترین مشکلات آموزشی مواجه خواهد شد. کودک در این کتاب و در سایه ی آموزش های مربیان، مفاهیم ساده و اولیه ی ریاضی را که نقش مهمی در یادگیری این علم در مقطع ابتدایی به خصوص سال اول دبستان دارد را در قالب نقاشی، کاردستی و قصه گویی می آموزد.
بچه ها به همراه خانم مربی برای تماشای سنگ ها به گردش رفتند. آنها به خانه ها نگاه می کردند. چند خانه بود که بیرون آنها از سنگ رنگی ساخته شده بود و بچه ها آنها را به هم نشان می دادند. وقتی به نانوایی سنگکی رسیدند، یکی از بچه ها گفت: (نگاه کنید، به نان ها سنگ چسبیده!)
2 دسته کارت بازی مهارت (چی با چی ؟) شامل ۲ دسته کارت ۵۰تایی است که بازی با آنها به دانشآموزان کمک میکند : کودکان با درک رابطهی علت و معلول، مهارتهای استدلال را در خود تقویت می کنند، همچنین با تقویت تشخیص تفاوتها، سبب افزایش مهارتهای بصری و تمرکز می شود که به تقویت استدلال قیاسی میانجامد.
صفحههای کتاب را به طور کامل باز کنید؛ با کودک خردسالتان شعر بخوانید، دالی موشه بازی کنید و حسابی سرگرم بشوید!
این کتاب بازی و شعر به تقویت مهارتهای شناختی و زبانی کودکان کمک میکند.
فرانکلین خواهر کوچولویش را خیلی دوست دارد و همیشه با او بازی میکند. آنها دوست دارند با هم بازی کنند. اما آیا فرانکلین دوست دارد برادر بزرگتر باشد؟ آیا فرانلین اجازه میدهد که خواهرش با اسباببازیهایش بازی کند؟
دربارهی دالی بازی (نی نی و چه احساسی داری؟)
کوچولوها میتوانند صفحات کتاب را ورق بزنند و نی نی شاد، نی نی گرسنه، نی نی خواب آلود و تصاویر دیگر نی نی را پیدا کنند و در کنار شما لحظههای لذت بخشی را بگذرانند.
اگر کودک شما از کتاب کتاب کار کومن (خط خطی و نقاشی 1) لذت برد، سراغ یکی دیگر از کتابهای کار ما بروید. هر کتاب برای آموزش مهارت یا مفهوم خاصی طراحی شده است.
با کارتهای این بستهی آموزشی، کودک:
- با اعداد انگلیسی آشنا میشود.
- شمارش و مفهوم عدد را میآموزد.
- نوشتن اعداد را تمرین میکند.
انواع و اقسام چیزهای عجیب و غریب بین تصویرهای این کتاب پنهان شدهاند… اگر که خوب بگردید همهی انها را پیدا میکنید! تصویرهای رنگی و شعرهای دوستداشتنی این کتاب کوچولوها را سرگرم میکندو همزمان، مهارتهای شناختی و زبانی را در آنها تقویت میکند.
فرانکلین و دوستانش بازی فوتبال را خیلی دوست دارند ولی هیچوقت برنده نمیشوند. هرکدام ار همتیمیها مشکلی دارند: یکی دٌمش سنگین است، یکی گوشهایش بزرگ است، غاز هم یادش میرود در بازی فوتبال نباید از بالهایش استفاده کند. حتی یادشان میرود که باید باهم همکاری کنند و همه به سمت توپ حمله میکنند. بالاخره فرانکلین راهی پیدا میکند و …
آقای موش کور میخواهد برود مسافرت و دنبال کسی میگردد که کارهای خانهاش را انجام دهد؛ فرانکلین اصرار میکند که کارها را به او بسپرند، اما فراموش میکند به باغچه آب بدهد! وقتی اقای مو کور از سفر برمیگردد، فرانکلین با ناراحتی به او میگوید که نتوانسته از عهدهی کارها بربیاید… .
اگر شیر و ببر با هم روبهرو شوند، چه پیش خواهد آمد؟ اگر باهم بجنگند، فکر میکنید کدام یکی پیروز میدان خواهد بود؟