کتاب صد در صد پسرانه (همه چیز درباره ی تو) با پاسخ به سوالهایت به تو کمک میکند بهتر از خودت مراقبت کنی؛ از رشد موها گرفته تا تغذیهی سالم، بوی نامطبوع بدن تا اصلاح کردن و هر چیزی که دربارهی بلوغ است. کتابی کامل برای کمک به تو تا دربارهی تغییراتی که در بدنت اتفاق میافتد، بیشتر بدانی.
چطور باید با این بدن زنده بمانم ؟
این کتاب با تفکرات جدید، پیشنهادهایی ساده و مفید را به مخاطب کودک و نوجوان خود ارائه می دهد. نویسنده این کتاب، روانپزشک است و آشنایی کامل به اخلاق و رفتار کودکان و نوجوانان دارد و آن ها را به خوبی می شناسد. او می داند چطور مسائل را از حالت مصیبت وار خارج کند و برای حل مسائل و مشکلات راه کارهایی را ارائه می دهد. این همان کتابی است که برخی از نکات ریز را برای زندگی بهتر داشتن را با لحن دوستانه و بامزه به نوجوانان یاد می دهد. نویسنده در این کتاب بسیاری از مشکلات و پرسش های بچه ها را شنیده و راه و روش متفاوت حل آن ها را بیان کرده است. البته که می دانید بدن ما واقعا شگفت انگیز است و می تواند قوی و زیبا و حتی نبوغ آمیز باشد. برای کشف و آزمایش این بدن که گاهی از اتفاقات درونی و بیرونی آن تعجب می کنیم و خوشحال و ناراحت می شویم، این کتاب راهنمای خوبی است که بدنمان را به ما می شناساند و چگونگی کار آن را شرح می دهد درضمن بدنمان همیشه هم آن گونه که فکر می کنیم نیست. همچنین برای این که خود را سرحال احساس کنیم حرکاتی را هم این کتاب به ما آموزش می دهد و پر از توصیه های جذاب برای راحت کنار آمدن ما با جسممان است. اگراز هیکلت ناراحتی و برایت مشکل ساز است و خواب راحتی نداری و از قبیل این ها، با توصیه های زیرکانه این کتاب می توانی از دست این فکرها خلاص بشوی.
سایر کتاب های همین ناشر
کتاب برادرم سوپر قهرمانه اثری است از دیوید سالومونز به ترجمه ژاله نوینی و چاپ انتشارات ایران بان. داستان این کتاب درباره دو برادر به نام های لوک و زاک است، همه چیز از وقتی شروع می شود که لوک مجبور است به دستشویی برود و وقتی برمی گردد متوجه می شود زاک خیلی تغییر کرده است، انگار دارای قدرتی شگفت انگیز شده، قدرتی ماورایی که ممکن بود نصیب لوک بشود اگر در همان لحظه خاص توی دستشویی نبود…!
اگر تو انسانی و روبات نیستی، حتما اشتباه می کنی. این کتاب را بخوان تا متوجه بشوی چطور باید اشتباه هایت را جبران کنی و این حقیقت را بپذیری که هیچ انسانی کامل نیست و همه اشتباه می کنند. حتی ممکن است در حین خواندن این کتاب بخندی و این بهترین روش برای دور کردن ناراحتی و غمِ اشتباه کردن است.
در فضای مجازی همه ی دنیا در زیر انگشتان شما قرار دارد. شما می توانید در هر مکان و زمانی که هستید، بازی کنید، موسیقی گوش دهید، برای تکالیف مدرسه تحقیق انجام دهید، داستان بخوانید و کلیپ بسازید.
می توانید عکس ها و ایده هایتان را به اشتراک بگذارید و اینها تنها بخش کوچکی از کارهایی است که در فضای مجازی می توان انجام داد. فضای مجازی هم درست مانند دنیای واقعی پر از هیجان است و شما باید بدانید چطور همانند دنیای واقعی فضای مجازی را هم مدیریت کنید و مراقب خودتان باشید.
دختر ستاره ای ماجرای یک عشق واقعی، پذیرفتن دیگران و صلح است. استارگرل دختری متفاوت با دیگران است. استارگرل عاشق است. علاوه بر عشقش به لئو، عاشق مردم و اطرافیان خود است. او هر روز از پسر کوچکی به نام پیتر عکس میگیرد تا در پنج سالگی در جشن تولدش آلبومی از گذشت روزهای زندگیاش به او هدیه بدهد. برای او چیزی بالاتر از دیدن وجود دارد. هرچه میبیند، حس میکند. چشمهایش مستقیم به قلبش راه دارد. او موشی را به عنوان حیوان خانگی نگه میدارد. چیزی که دیگران اصلاً دوست ندارند. کسی که موهایش را پس از کوتاه کردن در یک سبد، در بهار، لبه پنجره میگذارد تا پرندهها برای درست کردن لانه از آن استفاده کنند، فقط میتواند عاشق باشد و متفاوت با دیگران. ویژگیای که همکلاسیها و افراد مدرسه نتوانستند بفهمند.
داستان دختر ستاره ای با درونمایه عاشقانه، اجتماعی و روانشناسی میتواند بسیاری از دلواپسیهای بلوغ را به نوجوان خواننده کتاب پاسخ دهد. با خواندن کتاب و توصیفات ادبی تأثیرگذار که با بار عاطفی همراه است، میتوانید ستاره درونتان را پیدا کنید.
گرگ هفلی وخانواده اش با تغییراتی اساسی روبه رو هستند. آنها میخواهند دستی به سر و روی خانه شان بکشند و آن را بزرگ تر کنند!
اما با وجود جانوران ناخوانده، کپک های سمی و دیوارهای پوسیده، خیلی زود گرگ فهمید آنقدرها که فکر میکردند، نوسازی خانه شان آسان نیست. وقتی آب ها از آسیاب می افتد، آیا گرگ هفلی و خانواده اش در همان خانه می مانند یا... مجبور میشند از شهر خارج شوند؟
قدیم ها زندگی بهتر بود.واقعا همین طور است؟ این سوالی است که گرگ هفلی از خود میپرسد. وقتی تمام مردم شهر داوطلبانه وسایل برقی شان را کنار میگذارند و زندگی بدون آن ها را تجربه میکنند:اما زندگی مدرن هم مزایای خودش را دارد و گرگ هفلی حاضر نیست آن را با زندگی گذشته عوض کند آیا با آن همه تنش و دردسری که داخل و خارج از خانه وجود دارد گرگ میتواند راهی برای نجات خود بیابد؟یا آیا بودن در مدرسه ی قدیمی برای بچه هایی مثل گرگ بیش از حد سخت است؟
مهارت خوب سخن گفتن یکی از اساسی ترین معیار های برقراری یک ارتباط موثر به شمار می رود. این که هر فردی بداند در هر زمان و مکانی از چه کلمات و لحنی استفاده کند، به او در کسب موفقیت در موقعیت های مختلف کمک شایانی می کند. در کتاب چطور گفت و گو کنیم، رمز و رازهای سخن گفتن در هر موقعیت مکانی و زمانی، با توجه به حالت های رفتاری، برای دختران نوجوان بازگو شده است. مولف، نکات کلیدی ای که دختران نوجوان برای داشتن یک ارتباط کلامی خوب و موثر نیاز دارند را یک به یک بیان کرده و با تصویر کردن موقعیت های مختلف، چگونگی برقراری ارتباط، داد و ستد اطلاعات مختلف ، ادامهی گفت و گو و شناخت مخاطب را برای خوانندگان شرح می دهد.
مادرها و دخترانشان حرفهای زیادی برای گفتن دارند، دوستان، احساسات، تغییرات بدن، مقررات، حریم خصوصی و بسیاری مسایل دیگر. راهکارهای حرف زدن و دستورالعملهای چگونه بگوییم که در این کتاب آمده است میتواند به شما کمک کند. میتوانم بگویم که چیزی دارد آزارت میدهد. میتوانی به عنوان مشاور از من استفاده کنی. بیا آخر هفته برای ناهار بیرون برویم، فقط تو و من. میدانم که این آزاردهنده است. من هم وقتی همسن تو بودم همین احساس را داشتم. مدتها از زمانی که درباره...با هم صحبت کردیم میگذرد. احتمالا حرف زدن در این باره برایت خجالت آور است. وقتی من همسن تو بودم، قضاوت دوستانم برایم خیلی مهم بود.
دادن روحیه به تیم واقعا در مثبت اندیشیدن اهمیت دارد. شما در موقعیت های خوب و بد به روحیه احتیاج دارید. در حقیقت، در موقعیت های بد، بیشتر به آن نیاز دارید. بنابراین اگر پنالتی بازیکنی گل نشد، از دستش عصبانی نشوید. به طرفش بروید، بغلش کنید و حرف های خوب به او بزنید.به من اعتماد کنید: تیم هایی که بعد از گل شادی می کنند و بازیکنی را بغل می کنند که پنالتی را گل نکرده و به بیرون دروازه فرستاده، بیشتر احتمال دارد در پنالتی ها برنده شوند.اگر بازیکنی بداند هم تیمی هایش حتی اگر پنالتی را گل نکند، دوستش دارند، کمتر برای از دست دادن پنالتی می ترسد و بنابراین احتمال موفقیتش هم بیشتر است.
دفتر خاطرات خنگولم: من و ایزابلا یکی از آن روزهایی را تجربه کردیک که چهار ساعت وقت میگذاری تا درباره ی کاری که میخواهی انجام دهی تصمیم بگیری و بعد وفتی برای انجام آن نداری به همین دلیل در حخالت هایی باعث میشود بی استخوان به نظر برسی تلویزیون تماشا میکنی حدود دوازده بار در ماه این کار را انجام میدهیم گفتم:«حالا که کار خاصی نداریم بیا تمرین منظره کنیم.» ایزابلا گفت:«نخیر همین کاری نمیکنیم.» گفتم:«همین الان کردیم» و ایزابلا به خاطر اینکه او را گول زدم تمرین مناظره کند لگد زدم
اعتماد به نفس یک احساس است؛ نظری است که شما دربارهی خودتان دارید. بعضی آن را خویشتن بینی-تصوری که شخصی از خودش دارد- یا خودباوری مینامند... .
گرگ هفلی به دردسر بزرگی می افتد. به مدرسه خسارت می زنند و گرگ، مظنون اصلی است، اما او بی گناه است، يا دست كم تا حدودی بی گناه است. چيزی نمانده كه پليس او را دستگير كند، اما برف و كولاك شديدی اتفاق می افتد و خانواده ی هفلی در خانه شان زندانی می شوند. گرگ می داند كه وقتی برف ها آب شود. بايد با حقيقت تلخ روبه رو شود، اما آيا مجازات پليس، بدتر از گير افتادن با خانواده ات در تعطيلات كريسمس است؟
کمک کن و ایمن بمان دوست داری بزرگترها به تو اهمیت بدهند وبرایت ارزش قائل باشند یا به چشم بچه به تو نگاه کنند؟ در خانه و جامعه و در تصمیمگیریها مشارکتت بدهند؟ در جامعه فرصتهایی برای کمک به بقیه پیدا کنی؟ در خانه، مدرسه و محلهات احساس امنیت کنی؟ تو به قدرتمند شدن نیاز داری قدرتمند شدن به معنای احساس مهم بودن و امنیت است. وقتی آن را نداشته باشی، میدانی که در این جهان اهمیت داری. تو آدم مهمی هستی و یک فرد معمولی نیستی. تو به سایرین کمک میکنی و تغییراتی را به وجود میآوری. و به جای اینکه از آسیبها بترسی، احساس میکنی محفوظ هستی و در امانی.
رفیق... استرس نداشته باش... آروم باش... تا به حال احساس کرده ای یک مار بوآی بزرگ روی سرت نشسته و دارد سرت را می چلاند؟ آیا شب ها خواب می بینی که دارند تو را تعقیب می کنند؟ آیا تا به حال فکر رفتن به مدرسه آنقدر تو را نگران کرده که تقریبا بخواهی بالا بیاوری؟ آیا فهرست کارهایی که باید انجام بدهی، به طول یک کیلومتر رسیده است؟ نگرانی و فشار عصبی واقعا اعصاب خرد کن است! جیم شدن از مدرسه و لگد زدن به آجرها درمان های خوبی برای استرس نیستند. جیغ کشیدن و داد و فریاد کردن هم کمکی نمی کند. و حتی فکرش را هم نکن که موجودات فضایی تو را بربایند. دیگر نباید یک آدم نگران با اعصاب خراب باشی. نگرانی هایت را تحت کنترل بگیر. این کتاب به تو یاد می دهد چطور این کار را انجام بدهی.
وقتی گرگ هفلی و خانوادهاش وارد جادهی اصلی میشوند تا سفرشان را برای پیکنیک خارج از شهر آغاز کنند، حاضر و آماده هستند تا حسابی خوش بگذرانند؛ اما نقشههایشان بدجوری نقشبرآب میشود و از پارکی کاروانی سردرمیآورند که اصلا حالوهوای بهشتی تابستانی را ندارد. اوضاع زمانی برای خانوادهی هفلی بدتر میشود که سقف آسمان سوراخ میشود و بارانی شدید میبارد.
کتاب خاطرات یک بی عرضه اثری است از جف کینی به ترجمه ندا شادنظر و چاپ انتشارات ایران بان. دفترچه دودی جلد پانزدهم این مجموعه است. راوی این کتاب پسر بچه ای به نام گرگ هفلی است که خاطرات روزانه و چیزهایی را که در ذهنش می گذرد یادداشت می کند. خاطرات یک بی عرضه لحنی طنز، اتفاقاتی جالب و تصاویری دیدنی دارد.
در جلد حاضر خانواده گرگ قصد دارند یک بازسازی اساسی در خانه شان داشته باشند، اما همین که دست به کار می شوند با چالش های گوناگونی رو به رو می شوند که حتی فکرش را هم نمی کردند.
- چه کسی بیشتر از هر کسی قدرت جلوگیری از زورگویی را دارد ؟معلم ها؟پدران و مادران؟نه نه به هیچ وجه زمانی که نوبت تغییر رفتار قلدری و زورگویی باشد هیچ کس به اندازه تماشاچیان قدرتمند نیستند یعنی همه کسانی که شاهد ماجرای زورگویی هستند و یا درباره آن اطلاعاتی دارند به داخل کتاب نگاهی بیندازید تا مطالب خوبی را بیاموزید از جمله : نقش های مختف در قلدری و زورگویی راهنمایی های برای بیدار کردن قدرت ده روش عالی برای مقابله با زرورگویی نکات مهم درباره احترام به دیگران و کارگروهی تفاوت بین یک تماشاچی و یک فرد شرافتمند(تماشاچی فقط کنار می ایستد و تماشا میکند ولی فرد شرافتمند در مقابل زورگویی دست به کار میشود)
این کتاب به شما یاد می دهد که چطور در برابر دعوا، شایعه پراکنی، حسادت، رقابت، ته قلب، غیبت و نادیده گرفته شدن ها ایستادگی کنید.
گرگ هفلی بدجوری بد آورده است. بهترين دوست او، رالی جفرسون، به او پشت كرده و پيدا كردن دوستان جديد در مدرسه راهنمايی بدجوری گرگ را به زحمت انداخته است. گرگ برای آنكه اين وضعيت را تغيير دهد، تصميم می گيرد حسن نيتش را ثابت كند و با تصميماتش فرصت های جديدی برای خود ايجاد كند. آيا بالاخره چرخ زمانه به نفع گرگ می چرخد يا سرنوشت او اين است كه باز هم درگير ماجراهای دشوار ديگری شود؟
اول از همه بذار یه چیزی رو روراست بهت بگم» این یه دفترچه یادداشت روزانه ست، نه یه دفترچه خاطرات.
آیا تغییرهایی که در درون (یا بیرون) از بدنت رخ داده است، باعث سردرگمیات شده است؟ اگر اینطور است، تو تنها کسی نیستی که چنین احساسی دارد. ممکن است تغییرهایی که در این کتاب به آنها اشاره شده، در بدنت رخ داده است یا در آغاز فرایند رشد هستی…
مادرها و دخترانشان حرفهای زیادی برای گفتن دارند، دوستان، احساسات، تغییرات بدن، مقررات، حریم خصوصی و بسیاری مسایل دیگر. راهکارهای حرف زدن و دستورالعملهای چگونه بگوییم که در این کتاب آمده است میتواند به شما کمک کند. میتوانم بگویم که چیزی دارد آزارت میدهد. میتوانی به عنوان مشاور از من استفاده کنی. بیا آخر هفته برای ناهار بیرون برویم، فقط تو و من. میدانم که این آزاردهنده است. من هم وقتی همسن تو بودم همین احساس را داشتم. مدتها از زمانی که درباره...با هم صحبت کردیم میگذرد. احتمالا حرف زدن در این باره برایت خجالت آور است. وقتی من همسن تو بودم، قضاوت دوستانم برایم خیلی مهم بود.
دورهي بلوغ آنقدر كه به نظر ميرسد، آسان نيست. در پي تغييرات احساسات، دوستان، انتظارات و ظاهر بدنت، بعضي از روزها احساس ميكني، شبيه سفر با قطاري پر پيچ و خم و بزرگ است. كتاب فقط پسرها بخوانند، با توصيههاي كارشناسانه، ذكر نكات مهم و رايج و دانستنيهاي مفيد، به تمام سوالاتي كه در ذهن داري، پاسخ ميدهد، براي مثال ممكن است در مورد موضوعات زير، سوالاتي داشته باشي: از مراقبت موها گرفته تا بيماري قارچ پا : در دوره بلوغ از فرق سر تا نوك شست پايت، دچار تغييراتي ناگهاني ميشود.