“داس مرگ” در دورانی به وقوع می پیوندد که انسان ها دیگر به دست طبیعت نمی میرند. پیری یک روند متداول برای مردم نیست و بیماری خبر از فرا رسیدن زمان مرگ نمی دهد. اما واقعیتی که وجود دارد این است که بشر همچنان نیاز به مردن دارد، یعنی دنیای بدون مرگ و میر جایی در سرنوشت انسان ها ندارد و حالا باید کسانی باشند که برای حفظ توازن جمعیت این مسئولیت بر عهده شان گذاشته شود، کسانی که به داس معروفند و بنا به دلایلی سراغ افراد دیگر می روند تا جان آن ها را بگیرند. سیترا و روئن کارآموزانی هستند که از سوی یک داس برای انجام این کار انتخاب می شوند، نوجوانانی که می دانند اگر خوشه چینی را به درستی انجام ندهند باید منتظر مرگ خودشان باشند.
ابر تندر
ابر تندر در حالی که همه چیز را می بیند و از گسترش غرور و بدطینی در داس شهر آگاهی دارد نمی تواند کاری علیه آن انجام دهد زیرا این خارج از قوانین است، با این وجود کسانی وجود دارند که بتوانند آن چه را او از انجام دادن آن منع شده به سرانجام برسانند.
روئن کارآموز بازنده ای است که تصمیم گرفته با داس های پلید مقابله کند، او تا کنون جان چند نفر از آن ها را گرفته و آتش به جسم شان زده تا از احیا نشدنشان مطمئن شود و حالا داس برامز را تهدید کرده که اگر جرم دیگری در خوشه چینی مرتکب شود او را نابود خواهد کرد.
از همین نویسنده
در جلد سوم این داستان میخوانیم که سیترا و روئن ناپدید شدهاند و مانا از بین رفته است. به نظر میرسد مانعی سر راه داس گدارد و رسیدن او به سلطهی مطلق بر داسشهر جهانی باقی نمانده باشد. تا مغز استخوان جهان از سکوت ابر تندر و بازتاب طنین بزرگ هنوز در لرزش است و این سؤال همچنان باقی است: آیا کسی باقی مانده که بتواند سد راه گدارد شود؟ پاسخ این سؤال در دل آوا، پژواک و تندر نهفته است.
سایر کتاب های همین ناشر
آمادهای که مغزت را حسابی به کار بیندازی و تفریح کنی و سرگرم شوی؟ پس این کتاب را باز کن! ماجراجوییهای جدید در انتظار تو است! سرگرمی، یادگیری و تقویت هوش! بشمارید، بخوانید، از هزارتوها رد شوید؛ تفاوت عکس ها را پیدا کنید و ده ها تمرین جذاب دیگر را کامل کنید.
پراسپر تنها عضو عادی خاندان بااصالت، ثروتمند و موفق ردینگ است. اوضاع مثل همیشه است تا اینکه میفهمد اهریمنی درونش لانه کرده. داستان این است که پدرِ پدرِ پدرِ پدرِ پدرِ پدربزرگش قراردادی با یک اهریمن بسته بوده تا ثروت و خوشبختی نصیب خاندانش شود و در مقابل، کل اعضای خاندان تا ابد به اهریمن خدمت کنند. اما این قرارداد را همان موقع نقض کرده و حالا «الستور»، اهریمن چهارهزارسالهای که درون پراسپر گرفتار شده، میخواهد بیرون بیاید. مشکل اصلی اینجاست که الستور اصلاً اهل بخشش و فراموشی نیست و فقط چند روز دیگر مانده تا آزاد شود و انتقام بگیرد. چیزی هم که پراسپر اصلاً از آن خبر ندارد این است که هر شبی که میگذرد نیروی شیطانی الستور بیشتر و بیشتر میشود...!
درک عربدهکش که به شهر میآید، همه وحشت میکنند. درک مدام بدنش را میخاراند و عربده میکشد. او توی شهر از این فروشگاه به آن فروشگاه میرود تا چیزی پیدا کند که جلوی بیقراریاش را بگیرد، اما هیچکس کاری برایش نمیکند جز سام. سام، که تمام این مدت پشتسرش راه افتاده و خودش هم یک روزی مثل درک بوده، راهحل خوبی برایش دارد...
آقای بندیکت در چنگ دشمن شمارهی یک، یعنی کرتین و نیروهای شیطانی اسیر میشود. اعضای انجمن سرّی بندیکت، دوباره راهی یک مأموریت جدید میشوند و این بار، عملیات در یک قدمی مرگ انجام میگیرد. حالا رینی و دوستانش باید با نقشه های اعجاب انگیز و ویژگیهای منحصربه فردشان، دوست عزیز و دستیارشان را نجات دهند.
با ماجراجویی های چهار عضو حیرت انگیز انجمن سرّی بندیکت همراه شوید. هیچ خطری نمیتواند جلوی آنها را بگیرد.
وقتی کایل متوجه میشود که مشهورترین بازی ساز جهان،کتابخانه ی جدیدی در شهرشان ساخته و قرار است از چند نفری دعوت کند تا یک شب کامل را در کتابخانه اش بگذرانند،تصمیم میگیرد هر طوری شده،یکی از آن چند نفر باشد. اما بر خلاف تصور او،قسمت سخت ماجرا،وارد شدن به کتابخانه نیست بلکه،خارج شدن از آن است! برای بیرون رفتن از کتابخانه یک راه مخفی وجود دارد و بچه ها باید با استفاده از سرنخ های موجود در کتاب ها،این راه مخفی را کشف کنند. اینجا دیگر خوش شانس بودن کافی نیست.
بریستال اورگرین، دختر قاضی سختگیر و قانونمدار شهر، عاشق کتاب خواندن است اما در سرزمین او کتاب خواندن برای زنان ممنوع است. روزی با دیدن آگهی استخدام خدمتکار در سردر کتابخانهی شهر با نام مستعار و دور از چشم خانوادهاش در آنجا مشغول کار میشود تا بتواند مخفیانه کتاب بخواند. کنجکاویاش او را به اتاقی مخفی میرساند که کتابهایی با برچسب ممنوعه در آن نگهداری میشوند. با خواندن یکی از این کتابها که در مورد سحر و جادو است پی میبرد که خودش هم پری است آن هم در زمانهای که جادو جرم بزرگی است وقاضیهای شهر برای جادوگران حکمهای سنگین میبُرند. و این تازه آغاز ماجراست! سرنوشت اتفاقات کوچک و بزرگ بسیاری برای بریستال نوشته و دنیای جادو قرار است با پری جدیدش دنیای ما را زیرورو کند...
داستاني پركشش و ماجراجويانه درباره ي يكي از دانش آموزان مدرسه ي جاسوسي به نام بن كه در تعطيلات زمستاني به عنوان مامور مخفي، به مدرسه ي آموزش اسكي فرستاده مي شود، او بايد از طريق دوستي با جسيكا از عمليات مشت طلايي پدرش سر دربياورد. مردك چيني ترسناك كه هر آدم مشكوكي را با بي رحمي به قتل مي رساند، بيش از همه به اطرافيان تك دخترش شك مي كند. آيا بن مي تواند بدون جلب توجه لئو شنگ به جسيكا نزديك شود؟
درباره کتاب زنده باد حسودها، بدجنس ها و بی معرفت ها:
آدم لازم دارد بعضی چیزها را در این دنیا زودتر بفهمد. مثلا چه خوب اگر مطلع شود حسادت، همیشه هم چیز زشت و ضایعی نیست. یا آنقدرها که میگویند واقعا هم بد نیست و گاهی باید بگذاریم حسادت هم مثل مهربانی از وجومان بیرون بزند. البته به شرطها و شروطهها. خب این چیزها را اگر کسی زودتر بهمان بگوید زندگیمان قشنگتر نمیشود؟ میشود! جای این که بیافتیم به جان خودمان و دیگران، خیلی چیزها را زودتر میفهمیم و میپذیریم. این کتاب دقیقا در مورد همین ماجراهایی است که آدم در ده دوازدهسالگی بفهمد بهتر است تا نود سالگی! پس زنده باد حسودها، بدجنسها و بیمعرفتها!
همه میدونن این بچه خیلی جوکه تازه ثابت کرده میتونه از بعضیها هم جوکتر باشه ولی واقعا جیمی گریم جوکترین بچهی روی زمینه؟ هنوز خودم باورم نمیشه ولی من یعنی جیمی گریم، بالاخره به مرحلهی نهایی مسابقهی بانمکترین بچهی دنیا که توی هالیوود برگزار میشه راه پیدا کردم، باید مسابقهی خفن و سختی باشه، ولی من با کمک دوستهام و همهی هوادارهایی که تازگیها پیدا کردم، ممکنه شاید احتمالا جلوی چشم حضار محترم از ترس پس نیفتم! حالا اگه بیخیال مسئلهی ترس بشیم، باید اینو به همه ثابت کنم: من جوکترینم
نبرد سهمگین هادس سرانجام با فداکاری مایکل به پایان رسیده است. الکتروکلن که در نبود مایکل و با از دست دادن تانر و جرواسو و پشت سر گذاشتن جنگ، بسیار خسته و درهمشکسته است، قصد دارد سوار بر ژول بهسرعت از جزیره و از دسترس هتچ دور شود.
هتچ که تعداد کثیری از نیروهایش را در جنگ از دست داده، با استفاده از محفظهی نجات، خودش را به جزیره نایک رسانده است تا فعالیتهای شرکت الجن را از سر بگیرد و دوباره نیروهایش را گرد هم بیاورد.
این کتاب دربردارنده داستان پسری به نام زک و خانواده اش است که مدت هاست از زمین به سیاره ی نبولون مهاجرت کرده اند. امسال قرار است پژوهشکده چرخ دنده ها پذیرای نمایشگاه علوم بین کهکشانی باشد و در مدرسه ای که زک در آن درس می خواند برگزار شود؛ او می خواهد بهترین پروژه علمی را ارائه دهد تا بتواند جام امسال را برنده شود، اما مشکلاتی سر راهش قرار می گیرد که باید آن ها را از بین ببرد!
درباره دو خط شاهنامه از بیژن
اگر یک دوست پهلوان میخواهی که زرنگ باشد و خوششانس هم باشد و بادقت هم باشد و خوش اشتها هم باشد و داماد هم باشد پس این کتاب را بردار و بخوان. پهلوان بیژن سلام!
یک دوست جدید زندی!
زک یک روز که مدرسه میرود، شوکه میشود. یک نفر روی صندلیاش نشسته است. این همکلاسی جدید به اسم ال، بزرگ و بنفش است و پنجتا چشم دارد! زک فکر میکند هیولاست و میترسد. ولی خیلی زود متوجه میشود این «هیولا»، نهتنها مهربان و بامحبت است، بلکه از خیلی جهات هم شبیه خودش است! زگ یاد میگیرد اینکه ال قیافهی متفاوتی دارد، دلیل نمیشود که عجیب و ترسناک هم باشد
اثری است به قلم ریچارد پل اوانز، ترجمه فرانک معنوی امین و چاپ انتشارات پرتقال. این کتاب روایت کننده ی ماجرایی هیجان انگیز، پر پیچ و خم و فانتزی از پسری به نام مایکل وی و گروهی به نام الکتروکلن است که همگی آن ها به جرم اقدامات تروریستی دستگیر شده اند، به غیر از مایکل. هتچ موجودی پلید و خودکامه است که برای دستیابی به سلطه جهانی تلاش می کند و توقف او تنها با فعالیت اعضای گروه الکتروکلن امکان پذیر است. مایکل باید دوستانش را نجات دهد و به نبرد با آمپر برخیزد اما این تمام ماجرا نیست، زیرا هتچ با نیرویی گسترده آماده مقابله با آن هاست.
دوباره من و داداشم افتادیم توی دردسر... ما از اولش هم قصد نداشتیم قصهها را به هم بریزیم؛ دو دفعهی قبل هم تصادفی بود! ولی اینبار، وقتی آینه ما را کشید و برد توی قصهی پری دریایی، چارهای نداشتیم جز این که داستان را یک جور دیگر بنویسیم؛ فقط همینقدر بدانید که داستان اصلی به خوبی و خوشی به آخر نمیرسید. حالا باید: پری دریایی را اراضی کنیم دمش را نگه دارد. برای یک عروسی مجلل برنامهریزی کنیم. و از دست کوسهها هم فرار کنیم تا یک لقمهی چپ نشویم.
در جلد اول مجموعهی سرقت داستان از این قرار است که شبی مهآلود در آمستردام مردی از روی پیادهروی خیس پشتبام سقوط میکند. او، آلفی مککویین، سارق بدنامی است که عین گربه از درودیوار خانهها بالا میرود. آلفی در اثر اتفاقی میمیرد اما قبل از مرگ تمام توانش را به کار میبندد تا حرف آخرش را به پسر نوجوانش، مارچ، بگوید. مارچ میفهمد خواهر دوقلویی دارد که هرگز از وجودش خبر نداشته است. پلیس او و خواهرش را به بدترین یتیمخانهی جهان میفرستد. اما این پایان داستان نیست.
مارچ و جولز از اینکه مدام تحتفشار باشند، خسته شدهاند. آنها زیروبم کار پدرشان را میدانند. یک سرقت درستوحسابی کافی است تا مثل ثروتمندها زندگی کنند؛ چیزی که اکثر بچهها حتی خوابش را هم نمیبینند.
"مایلز" و "نایلز" دو تا خفن معروف، حالا دیگه باهم یه تیم شدن و با خرابکاریها و شیطونیهاشون مدرسهی "یانی ولی" رو بردن رو هوا . در حدی که باعث شدن مدیر "بارکین" بیچاره از مدرسه اخراج بشه و حالا یه مدیر جدید داره میاد؛ یه اخموی لاغر نچسب که حقهها رو خوب بو میکشه و هیچی از زیر دستش در نمیره. دو تا خفن فکر اینجاشو نکرده بودن یعنی دیگه روزای عشق و حال و لباس راحتی و درس نخوندن تعطیل. حقه ها بمونن خاک بخورن؟ هه هه عمرن.یه عالمه نقشههای دست اول واسه شکست دادنِ مدیر جدید تو راهه، شایدم یه همتیمیِ خفن جدید، فقط مواظب باشین از خنده دل درد نگیرین.
این کتاب ماجرای دیگری از کمیسر کلیکر و همکاران حرفه ای او که قبلا خلافکارانی ماهر و زبردست بوده اند اما حالا به شغل شریف هتلداری مشغول شده اند در خود جای داده است. یک دزدی مسلحانه در یکی از بانک های منطقه اتفاق افتاده است که البته ناموفق بوده اما سارق از محل جرم گریخته است و این در حالی است که نشانه های دزد مسلح مو به مو با کمیسر کلیکر می خواند و آن چه شاهدان ماجرا اعتراف کرده باعث گرفتار شدن کمیسر و بازداشت او شده است. شش خلافکار سابق وقتی از ماجرا باخبر می شوند حسابی عصبانی می شوند و حالا باید استعدادهای ویژه ی خودشان را به کار بگیرند و قضیه را حل و فصل کنند.
باهم در این کتاب از مجموعهی کاربردی و بامزهی سؤالات کوچک من، راجع به «خواهرها و برادرها» چیزهای زیادی میآموزیم؛ سؤالاتی مثل آیا برادر و خواهرها باید باهم سازش کنند؟ آیا با آمدن خواهر یا برادر جدید، عشق پدر و مادر به بچهی قبلی کم میشود؟ خواهر یا برادر ناتنی یعنی چه؟ با رومن و سالومه همراه شوید تا پاسخ این سؤالها را پیدا کنیم.
داستان ها دنیا را تغییر می دهند (من سوپرمن هستم !)
من سوپرمن هستم
و به خوبی درون تو باور دارم .